۰۴ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۵۸
کد خبر: ۱۲۹۹۶۷
teknoloji robat

به‌عنوان یکی از موسسان و مدیرعامل یک استارت‌آپ تکنولوژی در حال رشد، باید بگویم مخالف آموزش کدنویسی به کودکان نیستم. هیچ‌گاه نمی‌توانستم شرکتم را بدون داشتن سابقه مهندسی راه‌اندازی کنم و همواره روی مهندسان شرکت برای ایجاد محصول حساب می‌کنم.


به گزارش عطنا، مایکل لیت، فعال حوزه تکنولوژی و دارای یکی از استارت‌آپ‌های موفق دنیا در مطلبی به اهمیت حضور متخصصان علوم انسانی در کنار متخصصان فنی و برنامه‌نویس‌ها پرداخته است که به نقل از دنیای اقتصاد با هم می‌خوانیم؛




این روزها همه ترجیح می‌دهند کودکانشان کدنویسی و علوم تکنولوژیک یا به اصطلاح STEM (علوم فنی، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات) یاد بگیرند. به‌عنوان یکی از موسسان و مدیرعامل یک استارت‌آپ تکنولوژی در حال رشد، باید بگویم مخالف آموزش کدنویسی به کودکان نیستم. هیچ‌گاه نمی‌توانستم شرکتم را بدون داشتن سابقه مهندسی راه‌اندازی کنم و همواره روی مهندسان شرکت برای ایجاد محصول حساب می‌کنم. همچنین می‌دانم سوق دادن دانش‌آموزان به سوی رشته‌های STEM راهی برای به حداقل رساندن تهدید از بین رفتن مشاغل به واسطه هوش مصنوعی است. اما نکته جالب این است که من هنوز فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم انسانی را بیشتر از فارغ‌التحصیلان رشته‌های STEM استخدام می‌کنم و فکر نمی‌کنم این روند به این زودی تغییر کند. دلیل این موضوع را توضیح می‌دهم.







به چند مهندس نیاز داریم


در شرکت من، مثل بسیاری از شرکت‌های تکنولوژی، تولیدکنندگان نرم‌افزار تنها 15 تا 25 درصد نیروی کار را تشکیل می‌دهند. درحالی‌که کسب‌وکارهای حوزه تکنولوژی در حال شکوفایی هستند، خیلی از مشاغلی که باید افرادی در آنها استخدام شوند، به مجموعه مهارت‌های گسترده‌تری در مقایسه با اصول مهندسی نیاز دارند. به هر حال، تجربه من نشان می‌دهد مشاغلی که واقعا قابل جایگزین شدن نیستند (نه فقط مشاغل آینده، بلکه حتی مشاغل امروزی)، نقش‌هایی هستند که علوم فنی و انسانی را با هم ترکیب می‌کنند.


آن دسته از کارکنانم که سوابق تحصیلی در علوم انسانی دارند، دائما نشان می‌دهند دوست دارند مهارت‌های تازه یاد بگیرند و چیزهای جدید کشف کنند. مشاغلی را در نظر بگیرید که با توسعه و بازاریابی محصولات و خدمات تکنولوژی جدید سروکار دارند؛ مثلا تیم‌های فروش باید روابط انسانی را به خوبی بدانند. تیم‌های بازاریابی باید بدانند چه چیزی مردم را به هیجان می‌آورد و چرا. در داخل شرکت، تیم‌های منابع انسانی باید بدانند چگونه یک جامعه و فرهنگ درون‌سازمانی ایجاد کنند تا شرکت بتواند به رشد خود ادامه دهد. جزئیات ساخت یک نرم‌افزار تنها بخش کوچکی از فعالیت یک شرکت تکنولوژی موفق است. این احمقانه است که روند استخدام را تنها به افرادی که سابقه کار در حوزه تکنولوژی دارند، محدود کنم.



تولید در برابر تقاضا


شرکت من در یک برنامه سرمایه‌گذاری (به نام Y Combinator) پرورش یافت؛ جایی که شعار «آنچه دیگران می‌خواهند بساز» را جذب کردم. من و شریکم یک پلت‌فرم مدیریت با محتوای فیلم برای کسب‌وکارها ایجاد کردیم که ستون اصلی آن استفاده از نرم‌افزار بود. اما خیلی سریع فهمیدم که بخش «ساختن» نسبتا راحت‌ترین بخش است و اینکه بفهمید مردم واقعا چه می‌خواهند و چه چیزی نیاز دارند، بخش سخت کار است. اگر ندانید انگیزه‌ها و نیازهای آنها چیست یا چه چیزی آنها را به هیجان می‌آورد یا آزار می‌دهد، به هیچ وجه از محصول شما استقبال نخواهند کرد.


بخشی از این موضوع ناشی از کندوکاو داده در مورد پایگاه مشتریان است؛ تقریبا مشابه کاری که باستان‌شناسان در جست‌وجو میان خاک و سنگ انجام می‌دهند تا بدانند انسان‌های گذشته چه رفتاری داشته‌اند. اولین سوالی که مطرح می‌شود تحت‌عنوان «در میان داده‌ها به دنبال چه چیزی هستم؟» به تخصص تجزیه و تحلیل داده نیاز دارد. اما سوال دوم تحت عنوان «این داده‌ها چه معنایی دارند؟» بیشتر به یک متفکر با دانش علوم انسانی نیاز دارد تا پاسخ آن را بیابد.


به‌طور کلی، نکته کلی حاصل از این جست‌وجوی داده این است که کمک می‌کند یک کمپین بازاریابی موثر ایجاد کنیم، یعنی پیش‌بینی کنیم چگونه تعداد زیادی از افراد بر اساس اطلاعاتی که ما جمع‌آوری کرده‌ایم، واکنش نشان می‌دهند و رفتار می‌کنند. این سطح از تحلیل کیفی، به تنهایی از خود داده‌ها به دست نمی‌آید و به تفکر نقادانه و درک عمیق از ماهیت انسان نیاز دارد. حتی نقش‌های فنی – مثل مدیریت تولید یا مهندسی – به مبنایی انسانی نیاز دارند. مثلا برخی از طراحان نرم‌افزار شرکت ما سوابقی در هنرهای زیبا دارند. درست است که در این مشاغل مهارت‌های کدنویسی مهم است، اما دانستن کاربردپذیری آن هم به همان اندازه اهمیت دارد. به عبارت دیگر، توانایی انسان در کسب تجربه برای طراحی یک راه‌حل زیبا که از نظر دیگران واقعا مفید باشد، منحصربه‌فرد است.



یادگیری علوم انسانی


دوست دارم مطمئن باشم که در سال‌های آینده، متقاضیان کار مناسبی به ما مراجعه می‌کنند. اگر بی‌رحمانه افراد را به سوی کدنویسی و رشته‌های STEM سوق دهیم، این ریسک وجود دارد که فارغ‌التحصیلان علوم انسانی کمتر و کمتر شوند و من دوست ندارم چنین اتفاقی بیفتد. از یک جنبه، استقبال دوباره از رشته‌های علوم انسانی می‌تواند شروع خوبی باشد. برنامه‌های آموزشی که علوم انسانی و فنی را به یک اندازه ارج می‌نهند، مهارت‌های بیشتری را به دانش‌آموزان و دانشجویان برای شکل‌دهی یک دنیای تکنولوژیک و نه صرفا مونتاژ کردن آن، می‌آموزند.


اما تحصیلات رسمی ارزش بیشتری دارد. در نهایت باید گفت صحبت کردن در مورد رشته‌های فنی یا انسانی یا هر رشته دیگری بیش از پیش منسوخ و تکراری به نظر می‌رسد. باید بگویم من افراد را بر اساس تجربه‌ای که دارند استخدام می‌کنم، نه چیزی که در مدرک آنها ثبت شده و بعید می‌دانم شرکت‌های دیگر هم‌چنین کاری نکنند. مسوولان استخدام یک مدرک چاپ شده را در مهارت‌های متقاضیان کار ناقص می‌دانند. استخدام نیرو بر اساس مهارتی که فرد 5 یا 10 سال پیش در یک موسسه آکادمیک فراگرفته، مثل این است که ورزیدگی یک ورزشکار را بر اساس ماراتنی که 5 یا 10 سال پیش دویده بسنجیم.


یادگیری – به‌خصوص در عصر هوش مصنوعی که همه چیز به سرعت تغییر می‌کند و شغل‌های تازه ظهور می‌کنند و شغل‌های قدیمی از بین می‌روند – باید مستمر و چندشاخه‌ای باشد. این یعنی افرادی که در علوم انسانی تحصیل می‌کنند باید مهارت‌های فنی و تکنولوژیک خود را ارتقا دهند و افرادی هم که در رشته‌های مهندسی تحصیل می‌کنند، باید آگاهانه علوم انسانی را بیشتر وارد زندگی خود کنند. مثلا من برای اینکه این شکاف را در تحصیلات رسمی خودم پر کنم، شروع به مطالعه کتاب‌های فلسفه و روانشناسی کردم و نیم‌نگاهی به افزایش دانشم در علوم رفتاری دارم که می‌تواند کلید کارم به عنوان یک کارآفرین موفق باشد. درست است؛ مشاغل آینده کدنویسی و مهارت‌های تکنولوژی را طلب می‌کنند. اما مشاغلی که هوش مصنوعی نمی‌تواند جایگزین آنها شود به خلاقیت، سازگاری و استعدادپروری نیاز دارند.


منبع:‌Fast Company


نویسنده: Michael Litt

مترجم: مریم رضایی


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دامن زده است/ بوروکراسی در ایران نفس اقتصاد را گرفته است
یک استاد اقتصاد در گفتگو با عطنا:

فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دامن زده است/ بوروکراسی در ایران نفس اقتصاد را گرفته است

«اگر ما با حجم بالایی از این بیکاران مواجه هستیم، دلیل آن ضعف اقتصاد کشور همچون پایین بودن سرمایه‌گذاری، اقتصاد کوچک، فضای کسب و کار نامطلوب و ارتباط اقتصادی بد با دنیای خارج است.»
توصیه‌های جواد صالحی اصفهانی به دولت سیزدهم
در گفتگوی اختصاصی با عطنا مطرح شد

توصیه‌های جواد صالحی اصفهانی به دولت سیزدهم

اتخاذ رویکری متعادل در تجارت مهم است. تجارت با چین اهمیت دارد ولی باید در محیطی رقابتی انجام گیرد. در این زمینه اروپا نقش مهمی دارد ولی روسیه چنین نیست، چراکه آنها هم مانند ایران صادرکنندۀ انرژی هستند
آینده بازار بورس؛ اصلاحی یا ریزشی؟
یک کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

آینده بازار بورس؛ اصلاحی یا ریزشی؟

اتفاق‌های چند ماه اخیر اثرات خود را بر قیمت نمادها در بازار سرمایه گذاشته‌ و به نظر می‌رسد در حال حاضر نیاز به یک اصلاح یا استراحت دارد. از این به بعد اگر قرار است شاهد روند متفاوتی باشیم باید منتظر اخبار...
راهکارهایی برای مهار اَبَرتورم احتمالی در اقتصاد ایران
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

راهکارهایی برای مهار اَبَرتورم احتمالی در اقتصاد ایران

در صورت ادامه سوء مدیریت داخلی، تداوم تحریم ها و مشکلات مربوط به فقدان برنامه منسجم برای کنترل شیوع ویروس کرونا، امسال و سال های آتی، زنگ خطر شعله ورتر شدن تورم های بالاتر در اقتصاد ایران به صدا در خواهد...
اقتصاد
رویکرد دانش بنیان یاری‌گر اقتصاد ایران است
حجت الاسلام علی بنایی در گفتگو با عطنا؛

رویکرد دانش بنیان یاری‌گر اقتصاد ایران است

استادیار دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است دستگاه های دولتی با استفاده از مشوق های لازم می‌توانند صنایع و شرکت های بزرگ را به سمت فعالیت های دانش بنیان و حمایت از آن ها سوق دهند.
پر بازدیدها
آخرین اخبار