۳۰ تير ۱۳۹۴ ۰۲:۲۷
کد خبر: ۱۲۸۷۵
dolar
دکتر مصطفی شریف*؛ این روزها به یومن توافق بین جمهوری اسلامی ایران و قدرتهای جهانی همه خوشحالند و هرکس از زاویه ای که به مسایل می‌نگرد، اظهار نظری می‌کند؛ که غالبا هم از روی دلسوزی و داشتن دغدغه اعتلای کشور است.

ملاحظه می‌شود یکی به فکر منابع و ذخایر بلوکه شده در خارج کشور است، دیگری به سرمایه گذاری‌های صنعتی فکر می‌کند، عده ای چشم به کارخانه‌های اتومبیل سازی دارند، گروهی کالاهای مصرفی را هدف قرار داده اند و جمعی نیز در اندیشه بازارها، اعم داخلی و خارجی هستند و بطورکلی عده ای به درآمد وسود سرشار فکر می‌کنند.

فرق چندانی هم ندارد که این عده از افراد یا شرکت‌ها داخلی باشند یا خارجی. بهر حال منافع حاصل از آنچه که دنبال می‌کنند، را در نظر دارند. فقط چیزی که اهمیت زیادی  دارد این است که نباید خیلی ذوق زده شد و تصمیمات باید عقلایی و درچارچوب منافع ملی باشد.

در اینجا آنچه بسیار با اهمیت به نظر می‌رسد، این است که در شرایط کنونی که آمادگی روحی روانی جامعه فراهم شده است و امکانات اقتصادی و تعاملات بین المللی می‌تواند فراهم شود، نباید اشتباهات استراتژیک در استفاده از این امکانات صورت گیرد. مبادا اقبال و امکانات داخلی و خارجی به دست آمده را در جایی صرف کنیم که نیاز واقعی کشور نباشد و یا حتی مشکلاتی را از جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بوجود آورد؛ همچنانکه در بعضی از دولت‌های قبل و پس از انقلاب با عدم استفاده درست از منابع کشور، اتفاق افتاد.

طبیعی است که سیاست‌های مالی، پولی و ارزی کشور، سرمایه گذاری‌های مورد نظر و بویژه سرمایه گذاری‌های خارجی باید بسیار حساب شده باشد. قصد ورود به مباحث نظری و تئوریک و مکاتب و نظریه‌های گوناگون را ندارم، اما آنچه تقریبا همه قبول دارند این است که بدون پیمودن مراحل اولیه و پایه ای توسعه، دستیابی به مراحل بالاتر آن غیر ممکن و یا بسیار سخت خواهد بود. این که فکر کنیم هر چه بتواند GDP را بالا ببرد، همان برای کشور مفید است، چندان جایگاه علمی ندارد. اما این معنی اثبات شده است که هر چه بتواند به توسعه همه جانبه و پایدار در بلند مدت بیانجامد، قابل دفاع بوده و برای جامعه و کشور مفید است.

در کشور عزیزمان ایران امکانات فراوانی برای بسط و گسترش مراحل اولیه توسعه وجود دارد. داشتن چهار پنجم اقلیم‌های جهان، تنوع آب و هوایی، گستردگی سرزمینی، آب(اگرچه کم ولی) خاک فراوان، داشتن نیروی انسانی تحصیل کرده و جوان و جویای کار که سرمایه انسانی ذی‌قیمتی است، موقعیت جغرافیایی برای دستیابی به بازارهای منطقه و جهانی و دسترسی به آبهای آزاد و موارد متعددی از امکانات طبیعی و غیر طبیعی، همه حکایت از آن دارند که زمینه‌های لازم برای یک جهش بزرگ فراهم است. آنچه نیاز است نیروی فکری و سرمایه‌های انسانی و مدیریتی در سطوح ملی، فرابخشی، بخشی و هدایت کردن این امکانات در جهت توسعه است.

برای نمونه و به عنوان مثال می‌توان از کشاورزی نام برد؛ بخش کشاورزی سالیان درازی است که علیرغم نوسانات زیاد اقتصادی و علیرغم بیمهری‌ها و کم توجهی‌ها، اما توانسته است همواره رشد مثبت خود را داشته باشد.

زمینه‌های موجود در حوزه‌های زراعت و باغداری، شیلات و آبزیان، دام و طیور و جنگل و مرتع در گستره کشور از چنان تنوعی برخوردار است که اگر حمایتهای لازم از این بخش صورت گیرد( همچنانکه در دنیا از بخش کشاورزی حمایت می‌شود) این بخش با گستردگی که دارد و تاثیری که می‌تواند در حوزه‌ی صنعت و خدمات داشته باشد، می‌تواند به عنوان موتور محرکه‌ی اقتصاد کشور واقع شود.

همه می‌دانند کشاورزی مدرن دنیا نیاز فراوانی به ماشین آلات و سایر نهاده‌هایی دارد که بخش صنایع تولیدکننده آن هستند و با تحرک در بخش کشاورزی و گسترش تقاضاهای آن، صنایع نیز به حرکت در خواهند آمد. این تعامل بین بخش‌ها منجر به گسترش توسعه خواهد شد.

همچنین با افزایش تولیدات کشاورزی و نیز کاهش هزینه‌های آن که در اثر سرشکن شدن هزینه‌های ثابت حاصل می‌شود، مواد خام و نهاده‌های مورد نیاز صنایع( اعم از صنایع غذایی و غیر غذایی) هم با قیمت کمتری در اختیار صنعت قرار گرفته و قدرت رقابتی صنایع را در داخل و خارج کشور بالا می‌برد و بدینوسیله است که ظرفیت‌ها و فعالیت‌های صادراتی و خدماتی نیز گسترش پیدا می‌کند.

در اینجاست که یک نکته ظریف را نباید فراموش کرد؛ حال که چشم انداز سرمایه‌گذاری‌ها و خصوصا از نوع خارجی آن در حال روشن تر شدن است، باید دید محدودیت‌ها و مشکلات حوزه‌ی کشاورزی کشور کدام است؟ دنیا در این زمینه‌ها چه کرده است و به چه پیشرفت‌هایی نایل آمده است تا ما نیز آن نوع سرمایه گذاری را در کشور تجویز کرده و از آنها استفاده کنیم.

برای نمونه موضوع آب که مورد علاقه همه است(وزارتخانه‌های کشاورزی، نیرو و...)، اگر مورد توجه قرار گیرد و بتوان با فن‌آوری‌های نوین فقط سالی چند درصد راندمان آبیاری در بخش کشاورزی که در حال حاضر کمتر از 40% است را افزایش داد و از پتانسیل‌های موجود استفاده بیشتری به عمل آورد، ظرف کمتر از ده سال تولیدات کشاورزی کشور افزایش چشمگیری پیدا می‌کند، بطوری که علاوه بر تامین نیازهای داخلی، می‌توان در آمدهای ارزی و صادراتی ناشی از کشاورزی هم داشت و موجبات توسعه در دیگر بخش‌های اقتصادی را نیز فراهم نمود.

بنابراین شاید بتوان چند توصیه ابتدایی را اینطور بیان کرد:
1. سرمایه‌گذاری‌های کشور و خصوصا سرمایه‌گذاری‌های خارجی مورد توجه قرار گیرند و در ابتدا به سمت تولیدات کشاورزی و محیط زیستی که از پایه‌ها و مبانی توسعه پایدار به حساب می‌آیند، هدایت شوند و پس از آن به سایر قسمت‌ها اختصاص یابند.

2. در حوزه‌های اشاره شده نیز به سمت و سویی هدایت شوند که از دست‌آوردهای روز دنیا استفاده شود و صرف افزایش درآمد و سود کوتاه مدت مورد توجه نباشد، بلکه منافع توسعه ای و بلند مدت مورد نظر باشد.

3. سرمایه گذاری مناسب و توجه و استفاده از نیروهای تحصیل کرده و فراوان موجود کشور، گامی در جهت اعتلای اجتماعی و خود باوری جامعه است که آثار مثبت و بلند مدت فراوانی خواهد داشت.

4. این دست آوردها پشتوانه واقعی و پایداری برای ایجاد اشتغال، افزایش تولید و در نهایت افزایش رفاه جامعه گردد.




*عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار