یثربی معتقد است مراجعه مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از دهها زیان و خطر دور می سازد. وی دوری از خطر تحریف و خرافه، تفرقه و اختلاف و احادیث جعلی را ثمرات مراجعه به قرآن می داند.
به گزارش عطنا به نقل از مهر، متن پیش رو به قلم دکتر یحیی یثربی، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی به ثمرات مراجعه مستقیم به قرآن می پردازد؛
مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می کنند، جز قرآن! گویی نیازی نمی بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند! اما باید توجه داشت که مراجعه مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از دهها زیان و خطر دور می سازد که به مواردی از این خطرها اشاره می کنیم:
۱- خطر تحریف و خرافه
اگر به زبان روشن قرآن مراجعه نکنیم، اسلام را با هوا و هوس و تمایلات جاهلان و دنیادوستان، به انحراف خواهیم کشاند و راه را بر نقد و ابطال گرایشهای خرافی و نادرست خواهیم بست، زیرا هر گروه و فرقه ای می توانند به گونه ای خود را به اسلام نسبت دهند. اگر رابطه مردم با وحی قطع بشود، بیتردید راه هرگونه تحریف و انحراف در برابر آنان بازخواهد بود، اما مراجعه مستقیم به قرآن به همگان نشان می دهد که چه چیزهایی در اسلام و در زبان وحی، مورد تأکید قرار گرفته اند و چه چیزهایی خارج از آموزه های قرآن به تعالیم اسلام اضافه شده اند.
خرافه یک خطر جدی است. با بهره گیری از گرایش مردم به اسطوره و افسانه و نیز علاقه مردم به مظاهر و جلوه گاههای محسوس برای خدا، عده ای سودجو برای مردم خدایان زمینی می تراشند و اسطوره ها و افسانه ها می سازند و با این بنیادهای خرافی عدهای را به مقام خدایی میرسانند و بازار شفادهی، دعانویسی و طالع بینی را گرم می کنند و به هر بهانه ای به غارت عقل و اندیشه و ثروت و دارایی مردم می پردازند.
برای مبارزه با اینها باید با پیش آمدن هر حادثه، مسئله و مشکل جدیدی، این احساس در ما پدید آید که برای تعیین تکلیف آن حادثه و حل آن مشکل، از قرآن که دست عنایت آفریدگار جهان است، یاری بخواهیم. از مسائل تربیتی و فرهنگی گرفته تا مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و بین المللی جهان امروز. در همه این موارد می توانیم به قرآن مراجعه کنیم و پاسخ لازم را از قرآن به دست آوریم.
۲- خطر تفرقه و اختلاف
بدون شک تفرقه و اختلاف از خطرهای بنیان سوز جامعه ها و مکتبهاست و منشأ بسیاری از اختلافها، هوا و هوس دنیا دوستان و جاه طلبان از طرفی و تأثیر پذیرفتن از مکاتب و مذاهب غیراسلامی، از طرف دیگر است. مذاهب و مکاتب مختلف دیدگاههای خود را تنظیم کرده و به ترویج آن می پردازند و غالباً برای ترویج بیشتر و تقدیس دیدگاه خود، بر آن می کوشند تا بخشی از آموزه های خود را با قرآن کریم تطبیق دهند. در نتیجه به «تفسیر به رأی» از قرآن اقدام می کنند، یعنی بر آن می کوشند تا دیدگاه های خود را به قرآن تحمیل نمایند و قرآن را با دیدگاه های خود تطبیق دهند.
بنابراین ما نباید به جای قرآن به این کتابها و نوشته ها مراجعه کنیم، زیرا مراجعه به این نوشته ها و کتابها، ذهن ما را به گونهای شکل میدهد که دیگر نتوانیم از قرآن کریم بیاموزیم، بلکه آموزههای قرآن را به سادگی با محتوای ذهن خود تطبیق میدهیم.
۳- خطر حدیثهای جعلی
یکی از مشکلات معارف اسلامی، وجود حدیثهای جعلی است. جعل حدیث، جریانی است که همهی محققان جهان اسلام آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفته اند. محققان سابقهی جعل حدیث را تا صدر اسلام پی گرفتهاند. برخی آغاز جعل حدیث را سال ۴۱ هجری، یعنی سال شهادت علی (ع) می دانند و برخی آن را به سالهای پایانی خلافت عثمان نسبت می دهند. [۱] علی (ع) از جعل حدیث حتی در زمان پیغمبر (ص) سخن می گوید، با این بیان که در زمان زندگی پیامبر به زبان او دروغ می بستند تا جایی که رسول خدا دراینباره خطبه ای خواند و گفت: «هر که از زبان من آگاهانه دروغ بگوید، جای در آتش خواهد داشت.»[۲]
جعل حدیث، هدفهای گوناگونی داشت، از جمله:
- مبارزه با اسلام و قرآن. عده ای ناباور و منافق که در میان مسلمانان بودند، برای تخریب معارف اسلامی دست به جعل حدیث میزدند. اینان هزاران حدیث جعل کرده و وارد معارف اسلامی کردند. ابن جوزی می گوید که زنادقه، چهارده هزار حدیث جعل کردند. [۳]
- تأیید گرایشهای مذهبی از نظر اصول و فروع. پیروان مذاهب برای تأیید دیدگاههای خود در اصول اعتقادی یا در فتواهای فقهی، دست به جعل حدیث زدند. [۴]
- تأثیر در افکار عمومی در قلمرو وعظ و تبلیغ. اینان با جعل حدیث یا روایت حدیثهای ضعیف و بیسند، میخواستند شنوندگان خود را بیشتر تحتتأثیر قرار داده و به دینداری و اخلاق تشویق کنند. هنوز هم سخنرانیهای ما و کتابهای معروفی، بسیاری از این احادیث را در خود دارند، مانند کتابهای عرفا و کتابهای ارشادی دیگر. [۵]
- جعل حدیث به خاطر اغراض سیاسی و تقرب به حاکمان و صاحبان قدرت. از نمونه های بارز آنها، جعل حدیث دربارهی ارجمندی دمشق و شام و کاستن از قدر و منزلت عراق است که تحت تأثیر قدرت معاویه پدید آمد. [۶] بنابراین تحریفها، هر مؤمنی در شام است و همه اشرار در عراق. شیطان در عراق به هدفش رسید، اما از شام بیرون رانده شد. [۷]
مجموعه احادیث اسرائیلی (اسرائیلیات) که به معارف اسلامی آمیخته شدهاند، با مقاصد مختلف به وسیلهی یهودیان مسلمان شده و گاهی به وسیلهی خود مسلمانان سادهلوح و یا دشمنان غیر یهودی اسلام ساخته و پرداخته شده و جزء احادیث ما قرار گرفته و با هدفهای گوناگون مورد بهره برداری قرار گرفته اند. از حضور اسرائیلیات در کتابهای ما جای تردید نیست و حتی در تفسیرهای ما، آنجا که به سرگذشت و زندگی انبیاء گذشته مربوط است، دیده می شوند. [۸] بنابراین مراجعه مستقیم به قرآن کریم، ما را از خطر پیروی از احادیث جعلی دور می دارد.
پی نوشتها:
[۱] - معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج ۲، ص ۲۷-۲۸؛ ابو ریه، اضواء علی السنة المحمدیه، ص ۱۱۸؛ عبده، محمد، رسالت التوحید، ص ۴۷.
[۲] . نهج البلاغه. تصحیح صبحی صالح. خطبه ۲۱۰.
[۳] - ابن جوزی، الموضوعات، ج ۱، ص ۳۷-۳۸.
[۴] - بنگرید به سیوطی، اللئالی، المصنوعه و ابن جوزی، پیشین.
[۵] - همانند احیاء العلوم غزالی و انوار نعمانیه سید نعمت الله جزایری و کتابهای مرثیه و مداحی.
[۶] - ابن حجر، لسان المیزان، ج ۲، ص ۳۰-۳۷.
[۷] - ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲۰-۱۲۱.
[۸] - بنگرید به معرفت، محمد هادی، تفسیر مفسران فصل ۹.