عضو هیئت علمی گروه روابطعمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی رویکرد شخصی مدیران حاکم را در مدیریت بحران تاثیرگذار دانست و گفت: نگرش منفی بعضی مدیرها به تکنولوژی، فرهنگ سازمانی غیررقابتی، مصلحتاندیشی افراطی و شرایط سیاسی در مدیریت بحران بسیار تاثیرگذار است.
به گزارش عطنا، نشست «رسانههای جدید، ارتباطات ریسک، ارتباطات بحران» در قالب همایش ملی «رسانهها و فناوریهای اطلاعاتی در خدمت کاهش خسارات بلایای طبیعی» با مدیریت هادی خانیکی، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، دوشنبه، ۱۴ اسفندماه در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
این همایش با مراسم افتتاحیه آغاز شد و در قالب 4 نشست «رسانههای جمعی، ارتباطات ریسک، ارتباطات بحران»، «مدیریت بحران از منظر آموزشی و اجتماعی»، «رسانههای جدید، ارتباطات ریسک، ارتباطات بحران» و «اخبار جعلی و شایعات رسانهای در مواجهه با بلایای طبیعی» برگزار شد.
مهدخت بروجردی، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی برای صحبت درباره «پوشش خبری کانال تلگرامی خبرگزاری فارس و ایرنا از زلزله کرمانشاه و سرپلذهاب»، رامین رادنیا، عضو هیئت علمی ارتباطات دانشگاه علمی کاربردی و مدیر روابطعمومی و بینالملل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران برای صحبت درباره «اطلاعرسانی و آموزش در چرخه مدیریت بحران با تاکید بر رسانههای جدید»، زهیر صباغپور، عضو هیئت مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و مدرس ارتباطات دانشگاه علم و فرهنگ برای صحبت درباره «کلاندادهها، شبکههای اجتماعی و مدیریت بلایای طبیعی» و قدسی بیات، عضو هیئت علمی ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی برای صحبت درباره «رسانههای اجتماعی و ارتباطات بحران» به این نشست دعوت شده بودند.
قدسی بیات، عضو هیئت علمی گروه روابطعمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی در بخشی از این نشست به ارائه مقاله خود با موضوع «رسانههای اجتماعی و ارتباطات بحران» پرداخت.
وی با بیان اینکه این پژوهش، پژوهشی پیرامون دلایل و پیامدهای بهکارگیری راهبردهای ارتباطی در شرایط بحران در ایران است، گفت: به جهت اینکه در شرایط بحران سطح بلاتکلیفی و به نوعی تقاضای عطش دریافت اطلاعات بالا میرود نفوذ رسانهها و تمایل به دریافت اخبار رسانهای افزایش پیدا میکند.
عضو هیئت علمی گروه روابطعمومی افزود: همچنین دسترسی به اطلاعات رسانهای در تجربه زندگی روزمره و تغییراتی که در معادلات قدرت ایجاد کردهاند اهمیت مسئله را تشدید میکند به خصوص اینکه پتانسیلهایی چون تعداد شرکتکنندگان و همهجایی بودن رسانههای اجتماعی این گفتمان فرصت را برای بحران تقویت میکند و مدیران بحران میتوانند از آن بهرهبرداری خوبی داشته باشند البته از یک سوی دیگر هم رویکرد تهدیدآمیز این مسئله قرار دارد اینکه در شرایط بحران چه استفادههایی و به چه شکل از این رسانهها استفاده میشود.
بیات به لحاظ ضرورت عملی و نظری اهمیت مسئله را تبیین کرد و گفت: این موضوع به لحاظ ارتباطات و ساختار و کنش و ارتباطات میانفردی و جمعی و همچنین در عرصه سیاستگذاری حائز اهمیت است. در این تحقیق تفسیر ذهنی کنشگران و تاثیرگذاری سازوکارهای ارتباطی در محیط پیرامونیشان و فهم بهکارگیری الگوهای ارتباطات مجازی در شرایط بحران است که رویکرد غایی آن این بوده که بتواند رویکردهایی برای ارتباطات بحران مبتنی بر شبکههای اجتماعی مجازی داشته باشد.
وی سوالهای پژوهش را اینچنین برشمرد: ارتباطات شبکهای به عنوان زیرمجموعهای از شیوههای ارتباطی در ذهن مدیران روابط عمومی سازمانهای مرتبط با بحران چگونه معنی و تفسیر میشود؟ منطق حاکم بر اتخاد یا عدم اتخاذ کنشهای مجازی آنها چیست و در شدت کنش، شکل کنشورزیهای آنها چطور تاثیر میگذارد و پیامدهای اتخاذ یا عدم اتخاذ کنشهای مجازی چه است؟
به گفته عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه، شیوه دستیابی به اطلاعات شیوهای کیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق است که مدل پارادایمی کوربین در آن لحاظ شده و همچنین مصاحبه عمقی با 10 نفر از مدیران روابط عمومی سازمانهای مرتبط با ستاد بحران انجام شده است.
بیات با اشاره به اینکه تحلیل مصاحبهها برای ما یک سری شرایط علی و پدیدههای مرکزی داشته که در واقع تبیینکننده رویکرد ارتباطات بحران در سازمانهای مرتبط با بحران ما هستند، اظهار کرد: شرایط مداخلهگر و در نهایت شرایط و استراتژیها و پیامد اتخاذ این راهبردها برای همان سازمانها و جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.
به اعتقاد وی نوعی بحران معنا روی میدهد یعنی مدیران روابط عمومی در دو سوی پیوستار گیر کردهاند و تضاد الگوی مشارکت و انفعال را تجربه میکنند. مدیران روابطعمومی اینگونه اظهار میکنند که ما براساس بینش و دانش میدانیم که رویکرد باید مشارکتی باشد و میدانیم که مشارکتجویی و همکاریطلبی در جامعه در شرایط بحران به جهت حفظ آرامش و کمکهای مردمی دوچندان میشود.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: بنابراین این تضاد و دوگونگی انفعال و مشارکت یک بحران معنایی برای اینها ایجاد کرده که در واقع پدیده مرکزی بحث ما است. در شرایط این بحران معنا مجموعه شرایط علّی مثل رویکرد شخصی مدیران حاکم است. برای مثال بعضا نگرش منفی نسبت به تکنولوژی دارند یا فرهنگ سازمانی غیررقابتی، الگوهای سنتی را در برابر مدرن جا میدهد.
وی با بیان اینکه شرایط مداخلهگر بر چگونگی اتخاذ تصمیم افراد تاثیر میگذارد و منجر به رویکرد مشارکتی یا انفعالی میشود، گفت: از جمله آنها مصلحتاندیشی افراطی و شرایط سیاسی است که بسیار در شرایط بحران تاثیرگذار هستند.
بیات تصریح کرد: براساس این شرایط علی، مدیران روابط عمومی یک سری راهبردها را اتخاذ میکنند که در چهار قالب استراتژیهای پیشگیرانه (رویکرد انفعالی)، تقابلی (مدام به فکر جواب دادن و خاموشسازی شرایط هستند)، تعدیلی (مدارا) و مشارکتی (در شکلهای خصوصی و انجمنهای مردمنهاد دیده میشود) میگنجد.
به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه علامه زمینه این پژوهش سلسله شرایطی است که این استراتژیها در آن اتفاق میافتد. رویکردهای انفعالی فقط در حین بحران فعال میشوند اما دو رویکرد آخر یعنی مداراگونه و مشارکتی سعی میکنند بعد از بحران که جامعه نیاز به یاری دارد بسیار جدی عمل کنند. در مجموع دو رویکرد آخر تداوم عمل ارتباطی مناسب در شرایط بحران است که سبب گلهمندی متصدیانی میشود که نگران وضعیت تعارضات قدرت هستند.
وی معتقد است هرکدام از این استراتژیها به پیامدهایی میانجامد. این پیامدها فرصتهایی را ایجاد میکند که تلاش مسئولان بیشتر دیده شود و دسترسی به دیدگاههای رقیب رقم بخورد و در راستای فعالیت مشارکتجویانه، انسجام اجتماعی صورت گیرد.
قدسی بیات، عضو هیئت علمی گروه روابطعمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامهطباطبائی در پایان گفت: در مجموع گزینش الگوهای ارتباطی در سطوح گوناگون به نتیجه تعامل توانمندیهای ذاتی و شناخت خودآگاه و ناخودآگاه مدیران برمیگردد و رویکرد دیگر روند تغییری است که افراد جامعه براساس ذائقهها و سلیقهها آن را مطالبه میکنند و در شرایط بحران در بستر شبکههای اجتماعی دنبال میشوند. بنابراین ارتباطات بحران از رهگذر شبکههای اجتماعی یک فازی در رشد اجتماعی ارتباطی مدیران روابط عمومی است که میبایست رویکردی از جنس شبکهها (پویا و فعال) بر آن لحاظ شود.