اگر بخواهیم کارتنخواب اروپایی و ایرانی را مقایسه کنیم،خواهیم دید که فرد اروپایی مدرن بوده و حق انتخاب بیشتری را از زندگی انتظار دارد. به آسانی به گرم خانه نمیرود و از نظام رفاهی انتظار دارد برای او امکانات لازم را فراهم کند. در واقع نمیخواهند همراه سایرین به گرمخانهها رفته و بهصورت جمعی با هر نوع فردی زندگی کنند و با رفتن به خانههای مستقل حریم خصوصی را حفظ کنند. رفاه در غرب بهعنوان حق اجتماعی تلقی میشود.
دفاتری در شهرداریها هست که وکلای مستقل به درخواستهای شهروندان رسیدگی میکنند. در ایران صرفا دو نهاد کمیته امداد و بهزیستی و بهصورت محدود افراد را مورد حمایت قرار میدهند. در نهایت اینکه خانواده در کشور ما بار اصلی تامین رفاه اعضای خود را به دوش میکشد. بنابراین وقتی میبینیم که گورخوابی در سطح جامعه دیده میشود به این معنی است که منابع حمایتی خانواده، بهعنوان یک منبع طبیعی رو به زوال میرود و باید یک سیستم رفاهی بتواند جای خالی آن را پر کند. به عبارت دیگر با روند بهبود وضعیت اقتصادی و رفاهی خانوادهها،کارتنخوابها را کمتر خواهیم دید.
در حال حاضر به دلیل بحران اقتصادی در سالهای اخیر وضعیت رفاهی خانوادهها شکننده شده است و با نگهداری سایر افراد بیکار در خانواده هر چند باعث کاهش رفاه جمعی خود میشوند، ولی شاهد کارتنخوابی افراد جوان یک خانواده نیستیم. بنابراین با بهبود وضعیت خانوادهها و گسترش نهادهای مستقلی همچون کمیته امداد میتوان گفت وضعیت رفاهی جامعه بهبود خواهد یافت.