۱۱ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
کد خبر: ۶۲۶۸۲
kamali-poor-2

پروفسور یحیی کمالی‌پور، استاد دانشگاه ایالتی ای.اند.تی کارولینای شمالی (North Carolina A&T State University) در گفت‌وگوی اختصاصی با عطنا از انتخابات آمریکا و نحوه انتخاب ترامپ از نگاه مردم این کشور، وضعیت جامعه ارتباطی ایران، سواد رسانه‌ای، تاسیس دانشکده ارتباطات و پروفسور معتمدنژاد می‌گوید و با تاکید بر اینکه هر فرد یک رسانه است، توصیه‌هایی هم برای دانشجویان دانشکده ارتباطات دارد.


اشاره: متین، آرام و شمرده حرف می‌زند، در بعضی واژه‌های فارسی که انگلیسی آن رایج‌تر است کمی مکث می‌کند. همیشه دنبال بهترین واژه برای توضیح افکار خود است. بیش از 30 سال است که در دانشگاه پوردو، کرسی استادی دارد و از همان سالی که در ایران انقلاب شد به عنوان رئیس واحد ارتباطات و هنرهای خلاق این دانشگاه انتخاب شده است. با حسابی سرانگشتی می‌توان فهمید که این استاد ارتباطات اهل کرمان، اکنون 69 سال دارد. او که از قافله نسل اول ارتباطات ایران است که با پروفسور معتمدنژاد هم دوستی و هم سابقه همکاری داشته است. او دارای لیسانس روابط عمومی از دانشگاه ایالتی «مینوسوتا»، فوق لیسانس رسانه‌های جمعی، رادیو، تلویزیون و فیلم از دانشگاه «ویسکانسین» و دکترای این رشته از دانشگاه «میسوری» آمریکا است. چندی قبل در همایش بین‌المللی «زنان و زندگی شهری» که شهرداری تهران در برج میلاد برگزار و بزرگان رشته‌های مختلف دانشگاه‌های معتبر جهان را به ایران دعوت کرده بود، شرکت کرد. پیش از آن نیز در یک پنل تخصصی هم‌صحبت دکتر فرقانی و دکتر خانیکی هم بود. بعد از اینکه سخنرانی‌اش با ارائه گزارشی درباره وضعیت تبعیض‌ها علیه زنان در کشورهای مختلف به پایان رسید با خونگرمی ناب ایرانی که در غربت «ایندیانا» ذره‌ای کم‌حرارت نشده از ما استقبال کرد، فرصت ناب بود و حرف بسیار؛


*با توجه به سفرهای دوره‌ای که به ایران دارید، طی سال‌های اخیر جامعه ایرانی را از منظر ارتباطی در ابعاد مختلف چطور می‌بینید؟ به نظر شما شتاب تحولات رسانه‌ای چگونه است؟


رسانه‌ها در همه کشورها متحول شده‌اند و این تغییر و تحول همچنان ادامه دارد و ما در آغاز یک فصل نوین از رسانه‌ها قرار داریم. در ایران هم هماهنگ با اتفاقات دنیا، شاهد آن هستیم که فضای دیجیتال بسیار فعال است و بر خلاف کنترل‌هایی که در رابطه با دسترسی به برخی امکانات اینترنتی و وب‌سایت‌ها وجود دارد، اشخاص پیگیر و «به دنبال اطلاعات»، با شکستن فیلترها به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا می‌کنند.


همچنین رسانه‌های دیجیتال هماهنگ با سایر روزنامه‌ها شکل و محتوای جدید یافته‌اند، از جمله این بحث در مورد رسانه‌های مکتوب وجود دارد، که آیا با این سرعت تغییرات در رسانه‌های دیجیتال، روزنامه‌ها می‌توانند ادامه حیات بدهند یا خیر؟ که من فکر می‌کنم به احتمال زیاد عمر چندانی ندارند و برای پایداری باید دنبال یک راه‌حل و ارائه جدید از خود باشند. یکی از دلایل این است که امروزه دسترسی به همه اطلاعات و اخبار در فضای مجازی امکان‌پذیر است و افراد نیازی برای خرید مجله خبری احساس نمی‌کنند.


از طرف دیگر، در کشورهای غربی مثل آمریکا، روزنامه‌های بزرگ نظیر واشنگتن‌پست، نیویورک تایمز، شیکاگوتربیون و... هر روز کوچک‌تر و کم حجم‌تر می‌شوند و ترجیح می‌دهند محتوای خود را در اینترنت منتشر کنند. با این حال هنوز هم نسل مسن‌تر و سنتی‌تر به در دست گرفتن کتاب، نشریه و روزنامه چاپیتمایل دارند، چرا که این یک عادت است و از آنجا که انسان بنده عادات است، آنها نیز با این عادت رشد کرده‌اند. اما به نظر نمی‌رسد رسانه‌های سنتی بتوانند در رقابت با نسل جدید که با فضای دیجیتال و وسایل نوین ارتباطی عجین شده‌اند، موفق باشند.


*پس پیش‌بینی شما این است که در آینده شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های دیجیتال جای رسانه‌های سنتی و چاپی را می‌گیرند؟


بله، چراکه معتقدم ما مدت‌هاست وارد فضای دیجیتال شده‌ایم.



هر فرد یک رسانه است


kamali-poor-3


*با توجه به موضوع کنفرانس شما در همایش‌ بین‌المللی «زنان و زندگی شهری» در برج میلاد تهران، به نظر شما رسانه‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی در مورد مسائل زنان چقدر تاثیرگذار هستند و این تاثیر به‌ چه شکلی است؟


امروزه هر فرد رسانه خود است، برای مثال هر فرد می‌تواند با ساختن یک بلاگ، صفحه شخصی در شبکه‌های اجتماعی، داشتن رادیو و نظایر آن تبدیل به یک «صدا» شود.


البته در این امر، نیازمند فرهنگ‌سازی برای ایجاد بستر مناسب هستیم و یکی از لوازم این فرهنگ‌سازی درست کردن ذهنیت‌ها و بعضی از آداب و رسوم قدیمی و سنتی است. چراکه با یک ذهنیت قدیمی نمی‌توان وارد یک فضای جدید شد.


برای مثال من در سخنرانی خود به زنان عربستان سعودی اشاره کردم که چطور با وجود فیلترینگ شدید، وارد فضاهای مجازی شده و حرف خود را می‌زنند و دولت‌ها را مجبور می‌کنند به این اعتراضات، پاسخگو باشند.


*همانطور که مستحضرید، مدتی از سالگرد درگذشت دکتر معتمدنژاد می‌گذرد، از طرف دیگر آرزوی او در داشتن دانشکده مستقل ارتباطات محقق شده است، به صورت مشخص ارزیابی شما از جامعه ارتباطی ایران و میراث دکتر معتمدنژاد چگونه است؟


افتخار داشتم که معتمدنژاد دوست و همکار نزدیک من بود و معتقدم او یکی از ستون‌های اصلی ارتباطات در ایران بوده و کارش ماندگار است. خوشحالم که دانشکده ارتباطات که قبل از انقلاب مستقل و بعد از آن ادغام شده بود حالا دوباره مستقل شده است و من این امر را به فال نیک می‌گیرم. همچنین می‌دانم که استادانی که در این دانشکده حضور دارند استادانی خوب، باتجربه، دلسوز و فعال هستند.


اما آنچه باید اتفاق بیفتد و هنوز نیفتاده همان هماهنگی و همکاری بین رسانه‌ها و دانشگاه به خصوص در رشته‌ ارتباطات است. بدین شکل که باید اصحاب مجرب و کارکشته در حوزه رسانه‌ها با حضور در دانشگاه حالا چه به صورت کارگاه و چه به صورت کلاس درس از تجربیات خود با ‌دانشجویان بگویند و دانشجویان از تنوع دیدگاه‌ها در این زمینه استفاده کنند. حالت دیگری هم که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که دانشجویان آسان‌تر و آزادانه‌تر بتوانند به انجام کار عملی (کارآموزی) در روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون، روابط عمومی‌ها و سایر موسسات بپردازند.


این‌ها نمونه‌ای از کمبودهایی عملی است که باید در این رشته بر آن‌ها بیشتر متمرکز شد تا دانشکده ارتباطات با آنچه در مراکز علمی دنیا روی می‌دهد، همگام شود.


*در دانشگاه‌هاایی که شما حضور دارید مثل پوردو، وضعیت نظری و عملی دروس به چه شکلی است؟


هر دو موضوع از اهمیت بالایی برخوردارند. مباحث نظری اساس کار هستند که آگاهی از آن مورد نیاز یک حرفه است و کار عملی مکمل ایده‌ها و تئوری‌های نظری است. لذا در اینجا هم وضع بدین شکل است که دانشجویان در کنار کلاس‌های تئوری، واحدهایی را به انجام کارآموزی در بخش‌های مختلف می‌گذرانند. همچنین در دانشکده‌هایی که این رشته را دارند، دانشجویان می‌توانند بین  یک تا 6 واحد عملی در موسسات مربوطه بگذرانند.


در کنار آن، در خود دانشگاه، رسانه‌های دانشجویی از قبیل رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله و امثال آن به صورت‌های مختلف چاپی و بیشتر دیجیتالی فعالیت می‌کنند که دانشجویان زیادی در آن‌ها فعال هستند.


در گذشته برای راه‌اندازی یک رادیوی دانشجویی نیاز به یک پروانه بود که صرفا برای تایید فرکانس عمل می‌کرد، اما حالا با رشد فضای وب و بی‌اهمیت شدن محدودیت فنی فرکانس، دیگر نیاز به همان پروانه هم احساس نمی‌شود.



ترامپ، یک هنرپیشه جنجالی است اما نه تفریح افکار عمومی


kamali-poor-1


*اجازه دهید درمورد انتخابات آمریکا صحبت کنیم، آقای دکتر چرا ترامپ برنده انتخابات شد؟ به نظر شما دلیل اصلی پیروزی ترامپ در فضای رسانه‌ای چه بود؟


ببینید انتخابات اخیر از همه نظر بی‌سابقه بوده است، طوری که عملا همه نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌ها را زیر سوال برد، چرا؟ چون آقای ترامپ قبل از هر چیز یک هنرپیشه است. کسی که برای سال‌ها یک برنامه تلویزیونی موفق داشته است، بنابراین رسانه‌ها را خوب می‌شناسد و نبض افکار عمومی را در دست داشت. برای همین خوب از این رسانه‌ها استفاده کرد، چون می‌دانست اگر حرف‌های جنجالی بزند از پوشش رسانه‌ها بهره‌مند خواهد شد و لذا با جنجال 24 ساعته در رسانه‌ها، حتی رسانه‌های رقیب را نیز در اختیار گرفت و توانست صدر اخبار را به خود اختصاص داد.


امری که هیچکس آن را جدی نگرفت و به ترامپ به عنوان یک تفریح در افکار عمومی نگریسته شد. بر خلاف تصور عموم، استادان علوم اجتماعی، خبرنگاران، نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌هایی که در ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، تا حد زیادی درست از آب در می‌آمد، این بار همه این‌ها شکست خوردند و در یک کلام در انتخابات 2016، «همه باختند» و به طور مسلم کتاب‌های زیادی درباره این باخت خواهند نوشت؛ درباره اینکه چگونه یک نامزد جنجالی انتخابات توانست با استفاده ابزاری از همه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی حرف خود را به کرسی بنشاند.


ترامپ حتی از تبلیغات منفی نیز به بهترین شکل استفاده کرد، چراکه در تبلیغ منفی مخاطب برای شناخت سوژه کنجکاو و پیگیر می‌شود. همچنین ترامپ از ویژگی‌های اختصار و سرعت توئیتر به خوبی بهره برد و در این زمینه اصطلاحا، اثر سوزنی روی مخاطبان برجای گذاشت.


از طرف دیگر این انتخابات نشان داد که در آمریکا هنوز تبعیض‌های نژادی، جنسیتی و مذهبی وجود دارد و این مجموعه دلایل دست به دست هم‌ داد تا این اتفاق رقم خورد. حالا با وجود همه اتفاقات کسی نمی‌داند که گام بعدی چه خواهد بود و از آنجا که ترامپ از همان اول قابل پیش‌بینی نبوده است، بعید می‌دانم در آینده‌ هم قابل پیش‌بینی باشد!


*جناب کمالی‌پور امروز رابطه شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بزرگ به کجا رسیده است و خوب و بد این رابطه تا کجاست؟


این رابطه بستگی دارد که در چه قالبی از آن صحبت شود. شبکه‌های اجتماعی هم می‌توانند خوب و هم بد باشند و این کار مخاطب را سخت می‌کند. چرا که این مخاطب است که باید کنجکاو و پرسشگر باشد. مخاطب نباید قبل از اطمینان از صحت و منطق یک متن و اینکه نویسنده آن چه‌کسی و یا با چه هدفی و از کدام منبع است، آن را لایک یا بازنشر کند. امروزه امکان دستکاری اطلاعات، تصاویر و صداها با نرم‌افزارهایی که به راحتی در دسترس است، بیشتر شده است.


از طرف دیگر می‌بینیم که تنوع منابع خبری خیلی زیاد است، برای مثال گاهی در یک خبر این شبکه‌های اجتماعی هستند که منبع رسانه‌های سنتی می‌شوند و لذا معادلات جدیدی در عرصه رسانه‌ای ایجاد شده‌ که با تهدیدها و فرصت‌های متفاوتی همراه است.


*از آنجا که بحث سواد رسانه‌ای در ایران یک بحث نوپا است، این نگاه به سواد رسانه‌ای در غرب چگونه است؟


من سال‌ها است درباره اهمیت این امر حرف می‌زنم. سواد رسانه‌ای و به طور خاص‌تر سواد رسانه‌ای دیجیتال از بحث‌های مهمی است که نحوه کار و مواجهه با رسانه و دنیای مجازی را دربر می‌گیرد. این امر از ملزومات فرهنگ‌سازی است و اهمیت بالایی دارد. من تاکید می‌کنم سواد رسانه‌ای از همان سطح ابتدایی به کودکان آموزش داده شود چرا که انسان امروز از اولین سال‌های تولد وارد دنیای سایبر می‌شود؛ دنیایی که هیچ چیز در آن از بین نمی‌رود و هر عمل و محتوایی که شخص در آن انجام دهد، ذخیره می‌شود و برای همیشه می‌ماند. لذا فرد باید علاوه بر اطلاع از عواقب فعالیت در فضای سایبر برای آینده حرفه‌ای خود، نسبت به آن «مسئولیت‌پذیر» باشد.


*به عنوان رئیس سابق واحد ارتباطات دانشگاه پوردو، چه پیامی برای دانشجویان حوزه علوم ارتباطات به ویژه دانشجویان رشته‌های روزنامه‌نگاری، مطالعات ارتباطی، روابط عمومی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی دارید؟


خوشحالم که دانشکده علوم ارتباطات جایگاه خود را بازیافته است. امیدوارم دانشجویان با جدیت به تحقیق و خودآگاهی برسند که وظیفه بعدی آنها آگاه‌سازی جامعه است. لذا از دانشجویان می‌خواهم تا جایی که می‌توانند مفید باشند و در راه توسعه رشته خود، دانشگاه خود و کشور خود قدم بردارند.


همچنین با توجه به اینکه امروزه رسانه‌ها خیلی قوی‌تر و تاثیرگذارتر نسبت به گذشته عمل می‌کنند، نسبت به سواد رسانه‌ای در این عرصه توجه ویژه داشته باشند.


من خیلی متاسفم که دکتر معتمدنژاد در میان ما نیست، اما باید مطمئن باشیم که کار او در ایران ماندگار است و او نمونه‌ای از تاثیرگذاری و خدمت به کشور است، امیدوارم شما نیز راه استادتان را در پیش بگیرد و برای همه شما آرزوی توفیق، سلامتی و پیشرفت دارم.




مصاحبه: محمد ذکاوت
عکس: ایوب قادری
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار