بنگاهها وقتی میبینند که سرمایههای خود را بهجای صنعت و کشاورزی، به تجارت و سیستم پولی وارد کنند بازدهی سود بیشتری به دست میآورند، از انگیزه آنها کاسته میشود و دلسرد میشوند. هیچ نوع دلگرمی و حمایتی از طرف مسئولان صورت نمیگیرد، ضمن اینکه اینها در تیررس سازمان امور مالیاتی، مشکلات قوانین کارگری، مشکلات تولید و نهادهای مختلف دولتی هستند که مدام برای اینها دردسرساز درست میکند.
به گزارش عطنا به نقل از عصر اقتصاد، تجارت خارجی ایران در شرایط پساتحریم روزهای خوبی را پشت سر گذاشت و آمارهای 8 ماهه اول سال جاری نشان می دهد که صادرات کشورمان هر روز روند رو به رشد خود را ادامه می دهد.
اما آنچه از گذشته در خاطر همه فعالان اقتصادی ماندگار شده این است که تنش های داخلی و بینالمللی همواره بر اقتصاد و تجارت ایران تاثیر داشته و همین امر سبب شده علاوه بر تبادلات تجاری، تولید نیز تحت الشعاع حوادث و رخدادهای سیاسی و بین المللی قرار بگیرد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در همین رابطه معتقد است که تولید کشور علاوه بر آنکه با رقابت ناسالم واردات مواجه است به دلیل اینکه دولتها هم استراتژی مناسبی برای حمایت از تولید ندارند با آسیب مواجه است.
محمد قلی یوسفی با تاکید بر اینکه دولت باید از تولید حفاظت کند و اگر زمانی رانتی در اقتصاد باشد این رانت به تولید داده شود افزود: متأسفانه شرایط اقتصادی ایران بهگونهای است که بازدهی بخش مولد در آن بسیار پایین و هزینه تولید بالاست. تولید با یک رقابت نامناسب وارداتی مواجه است. هزینه ناخواستهای بر آنها تحمیلشده است. تورم، تغییر سیاست پولی و بانکی، تحریم بینالمللی، واردات بیرویه و بیتوجهی به مشکلات تولید باعث میشود فعالان تولیدی و کسانی که در بخش مولد هستند، از بین بروند.
وی اذعان داشت: این بنگاهها وقتی میبینند که سرمایههای خود را بهجای صنعت و کشاورزی، به تجارت و سیستم پولی وارد کنند بازدهی سود بیشتری به دست میآورند، از انگیزه آنها کاسته میشود و دلسرد میشوند. هیچ نوع دلگرمی و حمایتی از طرف مسئولان صورت نمیگیرد، ضمن اینکه اینها در تیررس سازمان امور مالیاتی، مشکلات قوانین کارگری، مشکلات تولید و نهادهای مختلف دولتی هستند که مدام برای اینها دردسرساز درست میکند.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات ما این است که هر بخشی از اقتصاد ایران به فکر رفع مشکلات خود است تصریح کرد: دولت به فکر خود است و سیستم بانکی به فکر حل مشکلات خود است و کاری با رکود ندارد و بخشهای دیگر هم میبینند که کمککنندهای ندارند که بخواهند به آن امید ببندند و بخشی از مشکلات خود را با کمک آنها برطرف کنند؛ راه دیگری در پیش میگیرند. دولت ازنظر اقتصادی سیاست ناامیدکنندهای دنبال کرده و ضربه آخر را به بخش مولد زده است.
یوسفی تاکید کرد: باید دست کسانی را که در حوزه صنعت و کشاورزی مشغول به کار هستند را بوسید ولو اینکه اینها از امتیازاتی هم برخوردار باشند. من معتقد هستم که کشور پیشرفت پیدا نمیکند مگر با توسعه صنعت و کشاورزی. مهمترین شاخص توجه به منافع ملی و پیشرفت کشور در گروه توسعه صنعتی و کشاورزی است. اگر این دو حوزه متزلزل باشد، پیشرفت بیمعناست. ممکن است تجارت و واردات رشد داشته باشد، اما رشد اقتصادی یک متغیر سیاسی است. صنعت و کشاورزی برای آینده کشور سرمایهگذاری میکنند و باید با احترام با آنها برخورد شود. اگر رانتی هم در کشور باشد، باید به سمت تولید برود نه بخش غیرمولد. رانت را از واردات، تجارت، پول و واسطهگری به تولید بدهند.
این استاد اقتصاد خاطرنشان کرد: هر بنگاهی بهتر از دیگران میدانند که چه سیاستی در پیش گیرد. بحث ما این نیست که بگوییم که بنگاهها ضرر کنند و دولت این ضرر را بپردازد، یا اینکه آنها خطا نمیکنند. بنگاهها محصولی که تولید میکنند موردتوجه نیست و بازار نمیخواهد؛ بازار و نیاز آن را نمیشناسند. البته نگاه من به بخش تولید است. باید به بخش تولید کمک کنیم تا هزینه جامعه، سیاست خارجی و بینالمللی که به آنها تحمیل میشود، کاهش یابد.
یوسفی ادامه داد: استراتژی حمایت از تولید شرط اساسی توسعه است. هر دولتی که به مردم و پیشرفت کشور فکر میکند باید خط و مشی اساسی داشته باشد.کسانی که سواد لازم را ندارد آدرس غلط میدهند که درنهایت این روشها به ضرر بخش مولد تمام میشود. واقعاً دولت باسیاست غلط خود بخشهای مولد را نابود کرده است. اگرچه در این دوره بخشهای مولد جان گرفته است، اما خراب کردن آسان است و درست کردن سخت.اما صحبتهای مسئولان افزایش تقاضا، رشد اقتصادی و تورم است.
وی با اشاره به اینکه اینها متغیرهای صوری برای دولتمردان است تاکید کرد: رشد اقتصادی ملموس در تولید است. مهمترین مسئله ما کاری است که بازدهی بخش تولیدی را بالا ببرند.اما درنهایت بازدهی بخش تجاری، واردات، ساختمانسازی و تجارت پول را بالابردهاند.