«سختی ها به من یاد دادند همه چیز را غنیمت بشمارم و تا زمانی که نفس میکشم، بکوشم خدمت کنم و هر کاری که از دستم برای هر کسی بر میآید، انجام بدهم. در تمام عمرم هم شاگرد بودهام و هم معلم. آن چه را بلد بودهام، یاد میدادم و آن چه را بلد نبودم یاد میگرفتم و این جریان هنوز هم ادامه دارد و چون شاگرد خوبی هستم و بسیار میآموزم، خسته نمیشوم. احترام به استاد هنوز هم در دل و جان من پابرجاست». وقتی به این جملات از او میرسیم مشتاقتر میشویم که بدانیم او کیست؟
لیلا نوروزی-عطنا؛ چهرهای آشنا که نوشتن دربارهاش کار آسانی نیست؛ کسی که به سبب کارهای بیشمارش چهرهای بهیادماندنی است و گذشت زمان قادر به محو نامش نیست.
سیده توران میرهادی، متولد سال 1306 استاد ادبیات کودکان، نویسنده، متخصص در امر تعلیم و تربیت و مادر آموزش و پرورش مدرن ایران که بیش از شصت سال از عمر خود را در حوزه آموزش و پرورش کودکان و فعالیتهای فرهنگی برای آنها صرف کرد.
هنگامی که گذری به گذشتههای دورتر میاندازیم میبینیم که ادبیات و شعر كودك در ايران پيش از آنكه از ديوان رسمي شاعران سربرآورد از دل ترانههاي عاميانه برخاسته است.
این نوع ادبیات هم شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه مانند لالاییها، مثلها و قصههاست و هم شامل داستانها، نمایشنامهها، شعرها و نوشتههایی در زمینههای دینی، دانش اجتماعی، هنر و سرگرمی را در بر میگیرد که نویسندگان و سرایندگان برای کودکان و نوجوانان پدید میآورند.
در ایران از آغاز دوران پیدایش ادبیات کودک تا کنون سه دوره مشخص وجود داشتهاست؛ دورانی که با گسترش سواد و اصول روانشناسی و تعلیم و تربیت شروع شده است.
نخستین دوران، «دوران متقدم» بوده که نقطه آغاز ادبیات کودک است و نخستین نمونههای ادبیات کودک در این دوره، آثار جبّار باغچهبان است که بیشتر بهجنبه تعلیم و تربیت کودکان توجه داشتند.
«دوره ترجمه» دوره دوم است که حد واسط بین دوره متقدم و دوره معاصر است که مشخصه قابل توجهی برای این دوره نمیتوان قائل شد. آثار این دوره از نظر کمیت پرحجم است و از نظر محتوا تقریباً حرفی برای گفتن ندارد.
«دوره معاصر یا متاخر» زمان پیدایش سومین دوره ادبیات کودک، نیمه دوم دهه ۴۰ تا 50 بوده است. که در این دوران، ادبیات کودک نیز بهعنوان عاملی آگاهی دهنده و ابزاری برای بیداری افکار نسل جوان، از سوی بخشهایی از روشنفکران مورد توجه قرار گرفت که بیشتر شکلگیری ادبیات کودک در ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن است. آثار صمد بهرنگی را میتوان سرآغاز این دوره دانست.
توران میرهادی، مادر آموزش و پرورش مدرن ایران نیز یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک بود که از سال 1358 سرپرستی تدوین و تالیف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را برعهده داشت. او در گفتوگویی که با ماهنامه فرهنگی هنری «کلک» داشته، گفته است «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» بیشتر برای دانشآموزان دوره راهنمایی و دبیرستان و بیشتر مقاله های آن تالیفی است و تعدادی هم حاصل تحقیق هستند و برای نخستین بار تهیه میشوند.
این فرهنگنامه تا حدودی به فرهنگ ایران میپردازد و نیمی از پنج هزار مقاله آن به ایران، اسلام، ادبیات فارسی، هنر و آثار تاریخی ایران، گیاهان و جانوران ایران، تاریخ و جغرافیای ایران و آداب و رسوم این سرزمین اختصاص دارد.
این فعال فرهنگی و آموزشی در ادامه گفتوگو اضافه کردهاست که در ادبیات کودک تخیل یک بعد مهم است که در تمام رشتهها و در تمام دنیای تعلیم و تربیت روانشناسی و ادبیات به این نتیجه رسیدهاند که بدون افسانه و تخیل کار پیش نمیرود و برای درک ریاضی و فیزیک و همه ی علوم باید کودک از قوه تخیل برخوردار باشد.
او در مورد طرح سیاست و فرهنگ سیاسی در کتابهای کودکان و ادبیات کودک بسیار احتیاط میکرد و تاکید میکرد که ادبیات کودکان نباید تحت تاثیر سیاست روز باشد و ادبیات سیاسی کودکان باید خیلی دورتر و گستردهتر و فراتر از اینها در خدمت جامعه بشری باشد.
او چندین کتاب برای ارتقای آموزش و پرورش کودکان ایران به رشته تحریر در آورد که از آن جمله میتوان به «دو گفتار درباره کتابخانههای آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه»، «کتاب کار مربی کودک»، «برنامه کار سالانه مربی در مهد کودک و کودکستان»، «جستجو در راهها و روشهای تربیت»، «تعلیمات اجتماعی سوم دبستان»، «راهنمای تدریس کتاب تعلیمات اجتماعی سوم دبستان» و «دو گفتار و آنکه رفت، آنکه آمد» اشاره کرد.
میرهادی در نگارش کتابهای تعلیمات اجتماعی، تاریخ، جغرافیا و تعلیمات دینی و تعلیمات اجتماعی برای کلاس چهارم دبستان و گذری در ادبیات کودکان نیز همکاری داشت و شمار زیادی مقالات علمی نیز ترجمه کرد که در شکلگیری آموزش و پرورش مدرن ایران نقشی مهم داشته است.
هنگامی که آثار این بانوی تاثیرگذار را ورق میزنیم به ویژگیهایی چون توانایی درک و زبان نوشتاری، تخیل و تجربههای کودکانه، زبان ساده و نثری مناسب سطح سواد کودکان همراه با تصویر میرسیم که همگی به رشد و پرورش ذهن و شخصیت فرزندان این مرز و بوم کمک کرده است.
میرهادی در دانشگاه تهران تحصیل کرده و رشته روانشناسی تربیتی را در دانشگاه «سوربن» فرانسه به پایان رساند و پس از آن رشته آموزش پیش دبستان را در کالج «سوونیه» ادامه داد و همچنین در کلاسهای درس «هنری والون» روانشناس شناختشناسی کودک در سده بیستم، حضور یافت که بزرگترین دستاورد این آموزشها، دستیابی به نگرشی نو در امر آموزش و پرورش کودکان بود.
این شخصیت فرهنگی از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان بهعنوان نامزد دریافت جایزه «آسترید لیندگرن» سال ۲۰۱۷ انتخاب شده است. (آسترید لینگدرن از مهمترین جایزههای ادبیات کودک و نوجوان به شمار میآید. این جایزه، یادبود و بزرگداشتی از نام «آسترید لینگدرن»، نویسنده سوئدی و از مشهورترین و تاثیرگذارترین نویسندگان کودک در جهان است که هر سال با حضور بیش از ۶۰ کشور جهان و با هدف افزایش کیفیت ادبیات کودکان و توجه به حقوق کودکان برگزار میشود.)
استاد پیشکسوت، مدرسه فرهاد را از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹ اداره کرد که این مجتمع یکی از آموزشگاههای تجربی و الگوواره بود که هدفها و کارکردهای آموزش و پرورش مدرن در آن تجربه و ارزیابی میشد. کتاب «جستجو در راهها و روشهای تربیت» گردآمدهای از تجربههای او در درازای ۲۵ سال سرپرستی مدرسه فرهاد است. فعالیتهای او دنیای ادبیات کودک و آموزش و پرورش در ایران را به سوی رشد و نوآوری هدایت کرد.
توران میرهادی در خانوادهای فرهیخته در تهران به دنیا آمد. پدر او از دانشجویان اعزامی به خارج از کشور بود و در رشته مهندسی راه و ساختمان و مکانیک راه آهن در آلمان درس خوانده بود. مادرش آلمانی بود و مجسمهسازی و نقاشی میکرد.
خانواده میرهادی برای پیشگیری از دچار شدن فرزندشان به بیماریهای واگیر که در آن زمان بسیار فراوان بود، تابستانها به شمیران میرفتند و در چادر زندگی میکردند. توران میرهادی در یکی از این چادرها به دنیا آمد و سه ماه از دوران نوزادی خود را زیر چادر، در گهواره گذراند. مادرش که موسیقی نیز میدانست، شعرها و ترانهها و قصههای کودکان آلمانی، از جمله برادران گریم را برای او میخواند.
این چهره تاثیر گذار در ۱۳ سالگی زندگینامه ژاندارک را خواند و در ۱۷ سالگی با خواندن شاهنامه فردوسی با آن پیوند ناگسستنی پیدا کرد. او افزون بر آموزش زبان و ادبیات فارسی، از مادر زبان آلمانی را نیز فراگرفت. توران میرهادی پس از یادگیری زبان آلمانی به فرا گرفتن زبانهای فرانسه و انگلیسی پرداخت.
میرهادی در کلاسهای تربیت مربی کودک در شهرهای مشهد، تبریز، رشت و تهران درس میداد.
با یاری مجله ی «سپیده فردا» و با شرکت فعال توران میرهادی، سه نمایشگاه از کتابهای کودکان در سالهای 35، 37 و 39 برگزار شد. در پی برگزاری این نمایشگاهها شورای کتاب کودک با تلاش توران میرهادی و همفکران او، برای گسترش و پیشبرد هرچه بیشتر امر ادبیات کودکان در سال 1341 تاسیس شد.
علاوه بر این او کتابها و مقالههایی را نیز ترجمه کرده است که میتوان به «افسانه چینی برای کودکان»، «گنجشک کوچولو»، «رفتار والدین ما باید چگونه باشد»، «تفاهم بینالمللی به وسیله کتابهای کودکان و نوجوانان»، «آنچه از کنگره آموختیم» و «در باب افسانهها و اسطورهها برای کودکان و نوجوانان» اشاره کرد.
او تمام زندگی خود را تقدیم بچهها کرده است به کمک برخورداری از پشتوانه غنی فرهنگی خانوادگیاش، پیشرو عرصه فرهنگی است.
توران میرهادی به بچهها یاد داد که چگونه فکر کنند و چگونه تواناییهاشان را شکوفا کنند. او تمام زندگی خود را وقف تعلیم و تربیت میلیونها دانشآموز و کودک کرد.
همچنین کتاب «گفتوگو با زمان: مجموعه گفتوگوهای توران میرهادی، تدوین مسعود میرعلایی» در موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و با همکاری و حمایت شورای کتاب کودک، در 1392 منتشر شد که در صفحات پایانی این اثر توران میرهادی هفت آرزو/ وصیت خود را بیان میکند.
این چهره پیشکسوت در ۲۷ شهریور1395 به علت سکه مغزی در بیمارستان بستری و در عصر سهشنبه ۱۸ آبان بر اثر سکته مغزی که او را به کما برده بود، و در سن 89 سالگی از دنیا رفت.
پیکر او در روز جمعه از محوطه خانه هنرمندان ایران تشییع و در شهر ری در آستان مقدس امام زاده عبدالله (ع) به خاک سپرده شد.
مراسم خاکسپاری این بنیانگذار شورای کتاب با حضور چهرههای سرشناسی چون مهدی محقق، ادیب و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک و از چهرههای فرهنگ و ادب، هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، حجتالاسلام سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات برگزار شد.
در این مراسم، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران و وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره توران میرهادی گفت: صفای باطن او دغدغهای که برای کودکان داشت، رفتار معصومانهی کودکانهای را در وجود او بازتاب میداد. بسیاری از کسانی که در این جمع هستند افتخارشان همکاری با میرهادی است. توران میرهادی با همه روح معصومانه و حس کودکانهای که در رفتار و فضای باطنش داشت حالا در میان ما نیست اما نه تنها خوبیهایش که خاطرههای بزرگی نیز از او ماندهاست؛ خاطرهها و تجربههای بزرگ او که راههای نرفته را رفت و رازهای ناگشوده را گشود و بارِ سنگینی را بر دوش همه آنان که دلسوز آموزش و پرورش، تعلیم و تربیت و کودکان و نوجوانان این سرزمین هستند، گذاشت.
نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک نیز در این مراسم گفت: نمیخواهم به هیچ یک از سجایای اخلاقی فراوان توران میرهادی بپردازم چون او شخصیتی توانمند و محققی پژوهشگر بود و همه میدانند که کتابهای بسیاری را نوشته و اگر از توران سؤال شود که چه آرزویی دارد به یقین خواهد گفت آرزویم صلح، آرامش و امنیت برای همه فرزندان این سرزمین، بیرونراندن رقابتها از دلها، خانوادهها، مدارس و نظام آموزشوپرورش و نیز به پایان رساندن ویرایش نخست فرهنگنامه کودکان و نوجوانان است.
در یک کلام میتوان گفت زنی که با دغدغهها و تربیت زائیده شده بود با همان دغدغهها در خاک آرام گرفت.