۱۱ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۰۵
کد خبر: ۵۴۲۹۴
forghani2

محمدمهدی‌فرقانی تاکید کرد: سردبیر ناگزیر است سازوکارهایی را طراحی کند که بتواند آگاهی و اشراف لازم را در محتوای رسانه‌ای که او مدیریت می‌کند داشته و در نتیجه اگر مطلبی را در چارچوب اصول، ضوابط یا خط‌مشی نشریه نمی‌بیند، اجازه چاپ در نشریه را به آن مطلب ندهد.


به گزارش عطنا به نقل از روزنامه شهروند، تا امروز مباحث بسیاری در رسانه‌ها و کتاب‌های ارتباطاتی درخصوص وظایف و حقوق روزنامه‌نگاران در قبال جامعه و برعکس صورت گرفته اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته حقوق و مسئولیت‌های داخل فضای روزنامه‌ها و رسانه‌ها نسبت به یکدیگر است. این‌که یک مدیرمسئول نسبت به روزنامه‌نگارانی که در مجموعه رسانه‌ای او فعالیت می‌کنند، چه حقوق و مسئولیت‌هایی را برعهده دارد و متقابلا روزنامه‌نگاران چه وظایف و حقوقی را برعهده دارند. یکی از بحث‌های این روزهای فضای رسانه‌ای کشور حول همین حقوق و مسئولیت‌های متقابل صاحب رسانه و روزنامه‌نگار فعال در آن است. در فضای رسانه‌های ما مدیرمسئول بار حقوقی مطالب رسانه را برعهده دارد و سردبیر نیز مسئول حمایت از حقوق و مطالب روزنامه‌نگاران ‌هیئت تحریریه خود در صورت اجازه انتشار است اما گاهی و در میان برخی افراد رویکردی متفاوت از این عرف دیده می‌شود و برخی سردبیران از مسئولیت مطالبی که اجازه انتشار به آن داده‌اند، سرباز می‌زنند. به همین مناسبت سراغ محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه‌طباطبائی و مدرس درس حقوق و مسئولیت‌های روزنامه‌نگاری رفتیم تا با او درباره این موضوع به گفت‌وگو بپردازیم.



*به‌نظر شما حقوق و مسئولیت‌های سردبیر و روزنامه‌نگار در کشور ایران به درستی تعریف شده است؟


موردی در روزنامه‌نگاری سنتی وجود دارد که هنوز روزنامه‌نگاری سنتی به آن می‌بالد. دلیل این موضوع نیز آن است که در این سیستم یک نوع مدیریت و نظارتی اعمال می‌شود که در آن می‌توان جلوی تغییر و جعل حقیقت را گرفت. این مورد به این‌گونه است که سردبیر، رئیس ‌هیئت تحریریه است و بنابراین باید اشراف کامل در آنچه در یک نشریه منتشر می‌شود، داشته باشد و محتوای مطالب منتشرشده باید از دید سردبیر با سیاست رسانه مورد نظر انطباق داشته باشد. به بیان دیگر در این نوع از روزنامه‌نگاری سردبیر نمی‌تواند از زیر بار مطلبی که در نشریه او چاپ شده شانه خالی کند. این مسئولیت اگرچه طبق قانون متوجه نویسنده مطلب‌ هم است اما در دنیای حرفه‌ای رسانه‌ها متوجه سردبیری هم هست و سردبیر نمی‌تواند از محتوای مطالبی که در نشریه او چاپ می‌شود، بی‌خبر باشد و بدون آگاهی از محتوای آن اجازه چاپ آن را بدهد.


بنابراین سردبیر ناگزیر است سازوکارهایی را طراحی کند که بتواند آگاهی و اشراف لازم را در محتوای رسانه‌ای که او مدیریت می‌کند داشته و در نتیجه اگر مطلبی را در چارچوب اصول، ضوابط یا خط‌مشی نشریه نمی‌بیند، اجازه چاپ در نشریه را به آن مطلب ندهد.



*قانون نسبت به مسئولیت‌های سردبیر، مدیرمسئول و روزنامه‌نگار چه واکنش‌هایی را به‌صورت جداگانه درنظر گرفته است؟


در قانون مطبوعات ما سردبیر خیلی به رسمیت شناخته نشده است و این مدیرمسئول است که باید پاسخگو باشد و مجوز انتشار یک نشریه را صادر می‌کند. در نتیجه همه مسئولیت متوجه مدیرمسئول است و سردبیر باید به مدیرمسئول پاسخگو باشد اما در عرف روزنامه‌نگاری دنیا معمولا سردبیران به‌عنوان رؤسای ‌هیئت تحریریه باید نظارت و مدیریت لازم بر روند تولید محتوا و انتشار آن را داشته باشند.



*در کشورهای دیگر این روابط به چه شکل چینش شده است و سردبیر نیز آیا در صورت بروز جرمی نسبت به آن مسئولیت دارد یا نه؟


بله. مسئولیت دارد. البته باید این نکته را نیز یادآور شد که در بسیاری از کشورهای غربی بسیاری از محدودیت‌های موجود در کشور ما وجود ندارد، مگر آن‌که نشریه شاکی خصوصی داشته باشد اما به‌طورکلی در بسیاری از کشورها حتی الزاما نویسنده را مسئول نمی‌دانند و حتی قانون ما نیز عملا چنین نتیجه‌ای را درپی دارد. هنگامی که مدیرمسئول در قانون ما مسئول شناخته می‌شود به این معناست که عنصر مادی جرم مطبوعاتی انتشار آن است و امکان صدور دستور انتشار فقط به عهده مدیرمسئول است، به همین دلیل نیز قانون مطبوعات ما مدیرمسئول را در قبال مندرجات یک نشریه مسئول می‌شناسد.


حال اگر مدیرمسئول در کشور ما اختیارات خود را به سردبیر یا هر فرد دیگری واگذار می‌کند، به این معناست که آن فرد یا سردبیر باید نسبت به مدیرمسئول پاسخگو باشد اما در قبال قانون و دادگاه این مدیرمسئول است که باید پاسخگو باشد. در عرف روزنامه‌نگاری دنیا معمولا سردبیرانند که در تحریریه همه‌کاره هستند و باید پاسخگو باشند، چراکه درنهایت سردبیرانند که باید اجازه انتشار یا چاپ یک نشریه را بدهند.


 


*در این میان نویسنده مطالب در روزنامه‌ها چه سهمی در این موضوع دارند؟


این بحث بستگی به قانون دارد. نویسنده اگر صد مطلب حتی مجرمانه نیز بنویسد، معمولا تا زمانی که منتشر نشده، جرمی اتفاق نیفتاده است، در نتیجه اگر انتشار عنصر مادی جرم باشد، به این دلیل که نویسنده خودش نمی‌تواند تصمیم مستقلی درباره انتشار یا عدم انتشار مطلب خود بگیرد، منطقا مجرم شناخته نمی‌شود و این مدیرمسئول یا احیانا به نمایندگی از او، سردبیر است که باید تصمیم بگیرد که فلان مطلب خاص به صلاح رسانه است که منتشر شود یا نه و هنگامی که او اجازه انتشار مطلب را داد، از آن لحظه به بعد مدیرمسئول یا سردبیر است که مسئول انتشار محتوایی هستند که ممکن است از دید قانون مجرمانه تلقی شود.



*به‌نظر شما واکنش قانون به مسئولیت‌های هر کدام از سمت‌های مدیرمسئول، سردبیر و روزنامه‌نگار چه ایراداتی دارد و می‌توان نسبت به تغییر آن امیدوار بود یا نه؟


تا اصلاحیه‌ سال ٧٩ قانون مطبوعات ما نویسنده یا خبرنگار را مسئول نمی‌دانست و فقط مدیرمسئول پاسخگو بود. اصلاحیه‌ سال ٧٩ مجلس در قانون مطبوعات، نویسنده را نیز ضمیمه مدیرمسئول کرد و هر دو را مسئول شناخت. این اتفاق منجر به محافظه‌کارانه‌ترشدن روزنامه‌نگاران و احتمالا افت کیفی روزنامه‌ها نیز می‌تواند شود. قانون فعلی ما این است که هم نویسنده و هم مدیرمسئول هردو مسئول هستند و جالب‌تر این‌که طبق یک رویه قضائی که از همان‌ سال ٧٩ به بعد کم‌وبیش اجرا شد، نویسنده به‌عنوان مجرم مطبوعاتی تلقی نمی‌شود، بلکه مجرم عادی تلقی می‌شود و در دادگاه عادی محاکمه می‌شود و فقط دادگاه‌هایی که مدیران‌مسئول در آن محاکمه می‌شوند در دادگاه‌های مطبوعاتی است که این موضوع با ماهیت جرم مطبوعاتی به نظر من منافات دارد. این موضوع برداشت شخصی من است و دیدگاه حقوقی این موضوع نیست. به نظر من اگر جرم مطبوعاتی اتفاق افتاده باشد، هم نویسنده و هم مدیرمسئول مرتکب جرم مطبوعاتی شده‌اند، در نتیجه هردو باید در دادگاهی که ‌هیئت منصفه حضور دارد، محاکمه شوند.



*پس باید قانون به این سمت برود که هم نویسنده مطلب و هم مدیرمسئول نشریه در دادگاه مطبوعات محاکمه شوند و تفاوتی بین جرم آنها قایل نشد؟


بله. البته قانون فعلی هم چنین تصریحی ندارد و این موضوع طبق تفسیر دادستان وقت تهران از قانون مطبوعات این رویه را در پیش گرفته است وگرنه قانون مطبوعات فعلی منافاتی با این‌که هم نویسنده و هم مدیرمسئول در دادگاه با حضور ‌هیئت منصفه محاکمه شوند، ندارد. اگر دستگاه قضائی بخواهد می‌تواند دوباره رویه قبل از‌ سال ٧٩ را احیا کند.



*به‌نظر شما تبعات این نوع خوانش از قانون مطبوعات در فضای مطبوعاتی کشور محافظه‌کار‌ترشدن هم مدیرمسئول و هم روزنامه‌نگار نخواهد بود؟


همان‌طور که قبلا هم به این موضوع اشاره کردم این نوع خوانش شفافیت در فضای رسانه‌ای و جامعه را کم و بیان حقیقت در جامعه را محدودتر همچنین ایفای مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگاران را در جامعه دشوارتر می‌کند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار