مردم در قزاقستان، ایران را با خیام، حافظ و فردوسی میشناسند و از طریق این آثار متوجه شباهتهای فرهنگی مانند عید نوروز که در دو کشور مرسوم است، شدهاند.
به گزارش عطنا به نقل از مهر، تقی احمدیمنش، سرپرست نمایندگی فرهنگی ایران در آلماتی قزاقستان در یادداشتی به بررسی وضعیت زبان فارسی در این کشور پرداخته است. متن این یادداشت گزارشگونه در پی میآید:
آموزش زبان فارسی در قزاقستان از سال ۱۹۸۹ شروع شده است. در سال ۱۹۹۱ رئیس دانشگاه «الفارابی» با چند هیئت به ایران آمده که در پایان سفر قراردادی در مورد تبادل دانشجو میان دانشگاه تهران و دانشگاه الفارابی امضاء شد. در حال حاضر این قرارداد وارد مرحله اجرایی شده است. اوّلین بار گروهی از دانشجویان قزاق در سال ۱۹۹۲-۱۹۹۱ به دانشگاه تهران و موسسه دهخدا اعزام شدند.
در سالهای اخیر ارتباطات فرهنگی ایران و قزاقستان افزایش داشته است که میتوان به تبادل دانشجویان، ترجمه آثار و برگزاری همایشها اشاره کرد. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی فعالیتهای بسیاری در این زمینه داشته است.
هر ساله اساتید و محققان علاقهمند به زبان فارسی به ایران دعوت میشوند. اساتید و دانشجویان قزاقستان در نمایشگاههای بینالمللی کتاب ایران شرکت میکنند. سالهای آغازین برقراری روابط، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان میزگرد، کنفرانس، شب شعر و المپیادهای متعددی برگزار میکرد اما به تدریج با افتتاح رایزنی فرهنگی در آستانه، رنگ و بوی تکاپو در این زمینهها از چهره نمایندگی فرهنگی در آلماتی به زردی گرائید.
با این وجود، زبان فارسی زبان شعر است. هفت شاعر بزرگ ایرانی یعنی فردوسی، رودکی، عمرخیام، حافظ، سعدی و مولوی در کشور قزاقستان به «هفت ستاره» شرقی معروفند. مردم از طریق ترجمه آثار این بزرگان با فرهنگ ایرانی آشنا شدهاند. البته نسخه کامل آثار شاعران ایرانی فقط به روسی ترجمه شده است و مردم قزاقستان بیشتر از طریق زبان روسی با این آثار آشنا شدهاند. همچنین گزیدهای از آثار مثل داستان رستم شاهنامه به زبان قزاقی ترجمه شده است.
در قزاقستان مردم ایران را با خواندن خیام، حافظ و فردوسی میشناسند. از طریق این آثار مردم قزاق متوجه شباهتهای فرهنگی بین قزاقی و ایرانی مانند عید نوروز که در دو کشور مرسوم است، شدهاند.
رایزنی فرهنگی ایران از سال ۱۹۹۵ در قزاقستان در حال فعالیت است. این نهاد در توسعه روابط فرهنگی دو کشور تاثیر بسزایی داشته و دارد. پیش از شروع به کار رایزنی فرهنگی ایران در قزاقستان، زبان فارسی تنها در یک دانشگاه تدریس میشد. ولی پس از آن گروه زبان فارسی در چندین دانشگاه تاسیس و شروع به کار کرد.
کارهای زیادی جهت بالا بردن روابط فرهنگی و علمی ایران و قزاقستان صورت گرفت. از جمله کتابهای فرهنگی و ادبی از زبان فارسی به زبان قزاقی ترجمه شده و در این زمینه کتابهای زیادی نوشته شده بود. مرکز فرهنگی رایزنی ایران با دانشگاههای قزاقستان مخصوصاً با دانشگاههایی که زبان فارسی میآموزند، ارتباط نزدیکی داشت. از جمله هدیه کتابهای گرانبهایی به کتابخانه این دانشگاهها، اعزام دانشجویان برای دانش افزایی به ایران، اعزام استادان برای همایشهای علمی به ایران.
ایران و قزاقستان به خاطر همسایگی نزدیک تعاملات فرهنگی و تجاری زیادی با یکدیگر داشتهاند؛ اسلام از طریق ایران وارد کشورهای آسیای مرکزی شده است و این امر باعث شد واژههای مذهبی زیادی از طریق زبان فارسی وارد زبان قزاقی شود. به گفته محققان بیش از سه هزار و ۶۸ واژه فارسی وارد زبان قزاقی شده است. واژههایی چون خدا، نماز، روزه و پیامبر. در فرآیند واژهسازی این پدیده بسیار به غنیسازی زبان کمک میکند. علاوه بر واژگان دینی گروهی از واژگان روزمره هم وارد زبان قزاقی شده است.
پس از ملاقات وزرای فرهنگ ایران و قزاقستان با یکدیگر و عقد تفاهمنامههایی فیمابین، توافق کردهاند که فیلمها و آثار شعرای معاصر ایرانی به زبان قزاقی ترجمه شود. دورنمای روابط فرهنگی ایران و قزاقستان، درخشان بوده و هست. چرا که اشتراکات فرهنگی بسیاری بین این دو کشور وجود دارد و دانشجویان زیادی در قزاقستان مایلند زبان فارسی را یاد بگیرند.
با این وجود، عدم حمایت و پشتیبانی از دانشجویان در سالهای اخیر باعث شده است دانشجویان در انتخاب زبان فارسی دلسرد شوند و به جای زبان فارسی به سمت یادگیری زبانهای چینی و کرهای بروند که در این صورت، از حمایت مالی خوبی از سوی کشورهای یادشده برخوردار میشوند. نمونه بارز آن را در دانشگاه آبلای خان در بازدیدی که اخیراً به عمل آوردم، به وضوح دیدم و از زبان رئیس دانشگاه و معاون او شنیدم.
در دانشگاه زبانهای خارجی و ارتباطات بین المللی آلماتی، علاوه بر زبانهای بین المللی، سه زبان پارسی، ترکی و هندی تدریس میشود. دانشجویان دانشگاه پس از پایان تحصیلات به تدریس این زبان یا مترجمی مشغول میشوند. فارسی برای قزاقها بسیار اهمیت دارد، زیرا آنها اگر بخواهند با ادبیات کلاسیک آشنا شوند لازم است که پارسی را بدانند چرا که واژههای پارسی در آثار آنان بسیار دیده میشود.
رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری، پلانهای شاهنامه فردوسی، غزلیات حافظ، سعدی، مولانا، عطار، نظامی و ... در ذهن و افکار مردم قزاقستان فراوان به چشم میخورد. از این رو، مردم نیز از آنان استقبال میکنند. شعر فارسی در همه جای دنیا معروف است و این معروفیت در قزاقستان هم خودش را نشان میدهد. مردم نیز خوشحال هستند که به زبان خودشان میتوانند با روحیه عرفانی - ادبی و بزرگ شاعران مشرق زمین، حس هم نوایی و همگرای پیدا کنند.
بنابراین، شاعران دوره کلاسیک قزاقستان با شعرای ایرانی آشنایی داشتهاند و از سوژههای آنها استفاده میکردند؛ مثل آبای غلام بایف شاه کریم قودای بردی که منظومهای دارد که لیلی و مجنون نظامی گنجوی را به شعر قزاقی بازگویی کرده است و این نشان میدهد که زبان پارسی همیشه در قزاقستان سابقه داشته است. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بعضی از آثار معروف ادبیات فارسی به قزاقی ترجمه شد؛ مثلا عارض ملا، شدی جهنگیر و ترمغن بت ایز تلاف، کوشیدند شاهنامه را به نظم ترجمه کنند. در این دوره تعداد علاقه مندان به شعر فارسی بسیار زیاد بود و شاعران قزاقی علاوه بر زبان مادری به فارسی، عربی و روسی نیز مسلط بودند. شاعر بزرگ قزاق «آبای قونان بیاف» اساساً اولین بار اشعار خود را به پیروی از شاعران ادبیات کلاسیک ایران سرود و از آنها الهام میگرفت؛ به طوری که یک جا میگوید: فضولی، نوایی، سعدی، فردوسی و خواجه حافظ، همگی مدد یا شاعران فریادند. به تاکید نویسنده نامدار قزاقی «مختار اونضف»، «آبای» در جوانی به شدت تحت تاثیر شاعران شرقی قرار میگیرد و شعرها و داستانهای اساتید بزرگی همچون فردوسی، حافظ، نظامی، سعدی، رودکی، عطار و مولانا را از روی متن اصلی و گاهی ترجمههای جغتایی میخواند و حتی برای اوّلین بار عروض را در شعر قزاقی مطرح میکند. آبای، حافظ را استاد روحانی خود میدانست و احترام و اردات خاصی به او داشت.
اشعار برادرزاده او یعنی شاه کریم قودای بردی نیز از نظر معنی و مضمون بسیار شبیه به شعرهای حافظ است، شاید به این دلیل است که او اشعار حافظ را به قزاقی ترجمه کرده است. در دوران شوروی نیز شاعران قزاقی با ادبیات شرقی و غربی آشنایی داشتند و سعی میکردند آنها را به قزاقی منتقل کنند.
از قدیم، زبان فارسی در قزاقستان وجود داشته است، امّا در بعضی دورهها حضورش را کمتر و در برخی دورهها بیشتر میبینیم. شعرای قزاقی دورههای قدیمتر، زبان پارسی را میدانستند و یا با ادبیات پارسی آشنایی خوبی داشتند. به طوری که در مکتبخانهها گلستان و بوستان را در کنار درسهای دینی میخواندند، همین طور مثنوی، خمسه نظامی و داستانهای زیبای شاهنامه فردوسی را.
بنابراین، زبان پارسی برای مردم قزاقستان جذابیت خاص خودش را دارد. آنها میخواهند این زبان را به عنوان تخصصشان انتخاب کنند و در این زمینه فعالیت کنند تا روابط ادبی دو کشور را که در طول تاریخ یکی بودهاند، حفظ کنند. دانشجویان دانشگاههای قزاقستان برای زبان فارسی به ایران میروند، مثلاً دانشجویان زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای آلماتی برای شرکت در هشتاد و دومین دوره «دانشافزایی» در تهران، عازم ایران شدند.
دراین راستا نمایندگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلماتی با اعلان فراخوان شرکت در دوره «دانشافزایی»، هماهنگی خوبی را با دانشگاههای فارابی، آبلای خان و ژنپوی آلماتی به عمل آورده و تعداد ۵ نفر را از این دانشجویان انتخاب کرد. این دوره آموزشی از سوی «بنیاد سعدی» تهران و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با حضور اساتید مجرب و متخصص در حوزه زبان و ادبیات فارسی، برگزار شد.
کلاسهای آموزش زبان فارسی به همت نمایندگی فرهنگی ایران در محل دانشگاه آبلای خان آلماتی برگزار شد. هدف از آموزش زبان فارسی به دانشجویان سایر زبانهای بینالمللی این است که بستری برای انتخاب زبان فارسی به عنوان زبان دوم در میان این دانشجویان، فراهم شود. بدین منظور، کلاسهای آموزش زبان فارسی در دانشگاه ابلای خان از اوایل ترم دوم سال تحصیلی ۱۳۹۴ با حضور ۱۳ نفر برگزار شد که افراد در قالب دو جلسه در هفته تحت تعلیم قرار گرفتند. دانشجویان در این مقطع آموزشی توانایی خواندن و نوشتن به زبان فارسی را فراگرفتند.
علاوه بر این، با اعطای بورس تحصیلی در ایران، المپیاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ابلای خان آلماتی در ۹ اسفندماه۱۳۹۴ در محل این دانشگاه برگزار شد. المپیاد زبان و ادبیات فارسی به همت رایزن فرهنگی ایران در آلماتی در دانشگاه ابلای خان برگزار و بورس تحصیلی در ایران به نفرات اول تا سوم اعطاء شد. المپیاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ابلای خان آلماتی در دو بخش کتبی و شفاهی با شرکت دانشجویان سال سوم و چهارم دانشگاههای آبای، فارابی و آبلای خان و ژنپو برگزار شد.
در مراسم اختتامیه این المپیاد علمی، نفرات اول تا سوم به همت رایزنی فرهنگی ایران در آلماتی هدایایی به رسم یادبود دریافت کردند و مقرر شد تا به عنوان بورس در مقطع فوق لیسانس به ایران اعزام شوند.
البتّه لازم به ذکر است دانشگاه آبلای خان قراردادی با دانشگاه علامه طباطبایی منعقد کرده تا دانشجویان قزاق برای پژوهش و تکمیل زبان پارسی به آنجا سفر کنند. در حال حاضر، استاد زبان ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبایی برای همکاری وتدریس به دانشگاه فارابی اعزام شده است.
میدانیم که ارتباط ادبی یکی از مهمترین مسائل ادبیات شناسی است و آگاهی از تاثیر ادبیاتها بر یکدیگر برای ساختن نقشه کامل ادبیات ملی هر کشوری لازم است. به قول پرفسور میرزایف: تجریه ادبیات جهانی شدن نشان میدهد که ادبیات ملی نمیتواند به طور مجزا از جریان کلی هنری رشد کند. هر ادبیاتی از دیگر ادبیاتها تاثیر گرفته و بر دیگر ادبیاتها تاثیر گذاشته است.
رابطه ادبیات فارسی با ادبیات ترکی به طور کامل و ادبیات قزاقی به طور خاص چنین بوده است. البته کشورهای آسیای مرکزی بیشتر تحت تاثیر ادبیات فارسی بوده اند و کمتر تاثیر گذاشتهاند. چون فارسی دارای سابقه بسیار کهن است و در کتیبههای باستانی هخامنشی نیز از پارسی باستان استفاده میشده است. موضوعات و شیوه ادبیات پارسی صدها سال است که وارد ادبیات ترکی شده است و حتی شکل ملی پیدا کرده است. مثلاً در دولتهای آسیای مرکزی، شاعران بزرگی آثار خود را به پارسی نگاشتهاند و در دربار شاهان مجالس ادبی به زبان پارسی برگزار میشده است. حتی امپراتوری ترک عثمانی نیز علاقه بسیاری به زبان پارسی داشتهاند به طوری که شاعران عصر سلطان سلیم و پسرش سلیمان آثارشان را به پارسی نگاشتهاند.
برخی از آنها از بزرگمرد ایرانی مولانا جلال الدین محمد بلخی پیروی میکردند و به گسترش محبوبیت فردوسی، سعدی، حافظ، نظامی، رودکی و ... کمک میکردند. ادبیات ایران ذخایری بسیار غنی دارد که حاصل هزاران سال تاریخ و تمدن است که این امر موجب گسترش و حفظ آن در منطقه شده است. همین امر دلیلی برای جذب دانشجویان کشورهای تازه استقلال یافته برای دست یافتن به زبان کهن پارسی و فرهنگ غنی ایرانی است.
عالمان و محققین قزاقستان میخواهند از پژوهشهای مراکز علمی جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند تا از این راه بتوانند ارتباط و بهره ی بیشتری با مردم، تاریخ، فرهنگ، ادبیات و هنر ایرانیان داشته باشند. از این رو، دولتها نیز باید برای این پیوستگی و یکی شدن فرهنگها و تمدنهای کوشش کنند. ایران برای قزاقها و بسیاری کشورهای جهان جذاب است. به خصوص به عنوان یک کشور بزرگ، مهد تمدن و ادبیات غنی. آنان برای گسترش فرهنگی – سیاسی و اجتماعی دو کشور کوشش میکنند.