کتاب «مبانی جامعهشناسی» اثر مایکل هیوز و کرولین جی. کرولر با ترجمه مهرداد هوشمند و غلامرضا رشیدی، 5مهر ماه در انتشارات سمت رونمایی شد.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه ایران، این کتاب دربردارنده توضیحات و ملحقاتی از دکتر علیمحمد حاضری، استاد جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس است و تلاشی از سوی او برای بومی کردن متون ترجمهای در حوزه جامعهشناسی است.
این نشست در حالی برگزار شد که میزبان استادانی همچون غلامعباس توسلی، تقی آزاد ارمکی، سعید معیدفر، محمد امین قانعیراد، حسین سراجزاده، نجفقلی حبیبی، علیرضا شجاعیزند و سایر اهالی جامعهشناسی بود.
«بومی کردن علوم» پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دغدغه بسیاری از اهالی فکر بدل شد و در قالب طرحهایی همچون انقلاب فرهنگی، وحدت حوزه و دانشگاه، اسلامیکردن دانشگاهها و تولید علوم انسانی اسلامی و.... پی گرفته شد. با وجود تلاشهایی که تا به امروز از سوی جامعه علمی چه در دانشگاهها و چه در حوزههای علمیه صورت گرفته است، هنوز نتوانستیم به اجماع و اتفاقنظری در تعریف «علم بومی» برسیم؛ برخی تولید علم بومی را اساساً امری محال میپندارند و معتقدند علم، امری بینالاذهانی است که در فضایی تعاملی ساخته میشود اما برخی دیگر علوم انسانی و اجتماعی را زمانی کاربردی و کارگشا میدانند که برآمده از مسائل مبتلابه جامعه باشد و در فضای گفتمانی همان جامعه موضوعیت یابد.
از این رو، دغدغه بومیسازی علوم انسانی همواره از موضوعات مناقشهبرانگیز در فضای گفتمانی جامعه ما بوده است و در این میان جامعهشناسی نیز از جمله رشتههایی است که در این رابطه بسیار محل منازعه است؛ برخی، از جامعهشناسی جهانی(universal) دفاع میکنند و برخی معتقدند ما باید نسخهای بومی از جامعهشناسی یا به تعبیری «جامعهشناسی ایرانی- اسلامی» ارائه کنیم.
کتاب «مبانی جامعهشناسی» نیز اساساً در پاسخ به این دغدغه از سوی انتشارات سمت منتشر شد. این کتاب توسط دو جامعهشناس امریکایی به رشته تحریر درآمده است و پس از اقبالی که در امریکا یافت (9 بار تجدید چاپ شد)، به فارسی برگردانده شد و از سوی دکتر حاضری که قریب به 20 سال، سابقه تدریس درس مبانی جامعهشناسی را دارد، توضیحاتی بر آن افزوده شد تا گامی باشد در جهت اعتلای جامعهشناسی بومی.
نویسندگان این اثر که از جامعهشناسان برجسته امریکا هستند مباحث خود را در 13 فصل سامان دادهاند و اثر مذکور ماحصل 35 سال تدریس درس مبانی جامعهشناسی آنها است و با بهرهگیری از بیش از 150 منبع در نگارش این اثر، بر غنای آن افزودهاند. در نشستی که برای رونمایی این اثر برگزار شد، تا حدی منازعه بر سر «امکان و امتناع تولید جامعهشناسی ایرانی» برجسته شد و هر یک از استادان مواضع خود را در رابطه با این امکان طرح کردند.
دکتر غلامعباس توسلی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، درمورد بومیکردن کتابهای ترجمهای بر این نکته تأکید گذاشت که این بومی کردن نباید چنان باشد که محصول نهایی، وصله و پینه شده به نظر آید. باید از روی تفهم کامل، کتابها را بومی کرد و برای استادان دانشگاهی آزادی قائل شد تا تنها در قالب یک کتاب محدود نشوند، در این صورت است که میتوان در آینده به نگارش کتابهایی درباره مسائل اساسی جامعهشناسی ایران امیدوار شد.»
دکتر محمدامین قانعیراد، رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران، این نکته را در راستای بومیکردن کتابهای ترجمهای متذکر شد که گاهی بومیسازی به بومیکردن مثالها تقلیل داده میشود و حتی گاه در تغییر مثالها به گونهای عمل میشود که گویا باید با آموزههای فرهنگی و ارزشی نسخه اصلی کتاب مبارزه کرد که بیشک این شیوه از برخورد، بیش از پیش هراس فرهنگی از جامعه غرب را بازتولید میکند.
اما دکتر حسین سراجزاده، استاد جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس انجمن جامعهشناسی ایران از امکان جامعهشناسی اسلامی حمایت کرد اما معتقد است که تحقق این امر، مستلزم تلاش همه عالمان و اندیشمندان علوم اجتماعی ایران است و در این مسیر، راه طولانی را در پیش داریم.
دکتر سعید معیدفر، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، نیز در تکمیل صحبت سراجزاده که بر یک تلاش جمعی تأکید داشت، گفت: «ما هنوز مبانی جامعهشناسی اصیل در کشور نداریم، فضای گفتوگو در حوزه علومانسانی شکل نگرفته و فرصت تدوین کار گروهی در ایران به رسمیت شناخته نشده است. ما همچنان به دنبال کار فردی هستیم. این در حالی است که اگر بخواهیم کتاب جامعهشناسی اصیل بنویسیم، باید این موانع را برطرف کنیم.»
دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، با اذعان به اینکه به «علومانسانی مستقل» باور دارد و برخلاف دکتر حاضری به «بومی کردن جامعهشناسی» معتقد نیست؛ اما با وجود این اختلافنظر از این اثر حمایت کرد و گفت: «باید در این راه قدم برداشت تا بتوان ایدهای را به جریان انداخت. از این رو، باید در نقدها و مسائلی که مطرح میکنیم، صبوری کنیم و اجازه دهیم زمان بگذرد و خطا و آزمونهای کار مشخص شود.» او ابراز امیدواری کرد که این نسل (نسلی که دغدغه بومیسازی دارند) در ادامه راه بتوانند به سؤالات مبهم در این حوزه پاسخ دهند.
دکتر علیرضا شجاعیزند، استاد جامعهشناسی دین دانشگاه تربیت مدرس، این اثر را تلاشی مبتنی بر دو پیشفرض دانست؛ «جهانی بودن علم »و «امکان بومیسازی دانش» و پیشنهاد کرد برای حل پارادوکس بین «جهانی بودن علم» و «بومی کردن آن» گروههایی تشکیل شود تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود. به زعم او، علم ایدئولوژی نیست و نباید هم ایدئولوژیک شود البته این به معنای بینیازی از ایدئولوژی نیست؛ چون عمل انسانی به ایدئولوژی نیاز دارد؛ اما باید در نظر داشت که تنها «موضوع» و «مسئله» را میتوان از «بوم» گرفت چرا که ما نباید به دنبال پاسخ دادن به مسائل دیگر کشورها باشیم.
در ادامه این نشست، دکتر علی انتظاری، مدیر گروه علوماجتماعی سازمان سمت و استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر یعقوب موسوی، استاد جامعهشناسی دانشگاه الزهرا و دکتر غلامرضا جمشیدیها، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران از رویکرد کنونی انتشارات سمت و کار دکتر حاضری در جهت بومیسازی علوم حمایت کردند و یادآورد شدند که باید هرچند سال یکبار کتابهای مبانی جامعهشناسی مورد بازبینی قرار گیرد.