۲۲ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۵۶
کد خبر: ۴۶۶۰۰
Dr-Shirin-Ahmad-Nia

صابر نصیب‌علی-عطنا؛ این روزها شبکههای اجتماعی پر از پیامهایی با مضمون قصور برخی پزشکان در مواجهه با بیماران است. فرقی ندارد این بیمار یک بخت برگشته است که بهخاطر نداشتن بیمه و بضاعت مالی به بیمارستان راه داده نمی‌شود یا کسی چون عباس کیارستمی است که یک پزشک، شهرت و محبوبیت جهانی او را نادیده گرفته، و کمکاری کرده است. موضوعی که دستمایه سریال‌های طنز «درحاشیه» و «شوخی کردم» نیز قرار گرفته است. از سوی دیگر بارها شاهد درز کردن اطلاعات مالی برخی بیمارستانها و مطبها هم بودهایم. اما قصه، این بار، پر سر و صداتر شده است، وقتی پزشکان با اصحاب سینما شمشیر را از رو بستند، ناگهان همه نگاهها به این سو خیره ماند که آیا برخی پزشکان حق دارند انقدر پولدار و مغرور باشند یا خیر؟ برای بررسی این موضوع، سراغ شیرین احمدنیا، جامعه‌شناس، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و مدیر کل دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور رفتیم. احمدنیا معتقد است: «در جوامعی که رابطه میان پزشک و بیمار کمتر بر مبنای پول و درآمد تعریف شده‌است، این رابطه؛ رابطه برابرگرایانهتری است و عوامل غیرمادی نظیر رعایت حقوق بیمار و تفوق اخلاق پزشکی بر این رابطه تاثیرگذار بوده و رابطه‌های انسانیتری شکل می‌‌گیرد». آنچه در پی می‌آید، گفت‌وگوی عطنا با این عضو هیئت مدیره انجمن جامعهشناسی ایران است.



شأن پزشک عمومی‌‌و متخصص یکی نیست


* شأن و جایگاه اجتماعی و اقتصادی پزشکان را تا چه حد قبول دارید و تا چه حد می‌پذیرد ‌‌‌‌‌‌که پزشکان با توجه به کار و تلاش خود، استحقاق داشتن جایگاه کنونی در جامعه را دارند؟


پزشکان در جامعه ایران از شأن و مقام والایی برخوردار بوده و هستند، هرچند شواهد اخیر حکایت از این دارد که منزلت پزشکان تا حد زیادی تحت‌الشعاع شرایط اقتصادی روز، بازار عرضه و تقاضای پزشک و نیز عملکرد بخشی از اعضای جامعه پزشکی قرار گرفته است که با آنچه در تصور عمومی ‌‌از پزشکان رایج بوده، الزاماً هماهنگ نیست. به عنوان مثال، امروزه با پدیده هزاران پزشک بیکار مواجه هستیم، و این واقعیت که بسیاری از پزشکان رقم درآمد ماهیانه نسبتاً پایینی دارند، این که بسیاری از پزشکان در عمل ناگزیر از این شده‌اند که به جای طبابت به مشاغل دیگری روی بیاورند، اینکه هر چند برخی پزشکان دارای تخصص، ممکن است همچنان از درآمدهای کلان بی‌بهره‌ باشند، اما تفاوت جایگاه و منزلت پزشکان عمومی‌‌ با پزشکان متخصص بسیار قابل توجه شده‌است. شأن و جایگاه ویژه طبابت ناشی از مسئولیت‌پذیری صاحبان این رشته در قبال سلامت مردم است.



در برخی کشورها از منزلت پزشکان کاسته شدهاست


* آیا این جایگاه ریشه در تاریخ گذشته ما ایرانیان دارد؟ به این مفهوم که عده‌ای معتقدند چون در گذشته پزشک در جامعه ایرانی بسیار کمیاب بوده است؛ به همین دلیل پزشکان جایگاه بالایی در میان مردم پیدا کردهاند، این جایگاه و نوع نگاه هنوز وجود دارد؟


پزشکی، حرفه‌ای است که در نظر عموم مردم همچنان با قداست، مسئولیت و شأن بالایی تداعی می‌‌شود، و هنوز هم هنگامی‌‌ که به گزینه‌های افرادی که پا به عرصه کنکور می‌گذارند دقت می‌کنید، رشته پرطرفداری است که والدین حاضرند برای دست‌یابی فرزندان‌شان به این جایگاه هزینه‌های بسیاری را تقبل کنند و فرزندان‌شان را در جهت احراز آن، به شدت و حدت و با سرمایه‌گذاری‌های مالی سنگینی، تشویق و ترغیب کنند. پیش از این، در تاریخ ما حکیم به افرادی که بر علوم زمانه خود تسلط داشتند گفته می‌‌شد و اعتقاد و ایمانی به عملکرد حکما نزد مردم وجود داشت که آثار آن، همچنان باقی است. بعدها در مقایسه میان علوم طبیعی و پزشکی و سایر رشته‌ها نیز اولویتی برای حرفه‌مندان پزشکی در میان عموم مردم مشاهده شده‌است و مشروعیت ویژه‌ای برای عملکرد طبیبان که مسئولیت جان انسان‌ها به ایشان سپرده می‌‌شد قائل بوده‌اند. جایگاه ویژه پزشکان، امروزه چه در ایران و چه در سایر جوامع، تحت‌الشعاع عوامل دیگری نظیر عرضه و تقاضا قرار گرفته است، و به‌ویژه در کشورهایی که نسبت پزشک به جمعیت متعادل‌تر شده‌است. در کشورهایی که پزشکان در ردیف حقوق بگیرانی در قالب کارمندان دولتی به استخدام مدیران اقتصادی دولت یا سرمایه‌داران بخش خصوصی درآمده‌اند و از امنیت شغلی پایین‌تری برخوردارند، از منزلت قبلی این حرفه نزد مردم کاسته شده‌است.



سازمان نظام پزشکی؛ تبلور نفوذ و اقتدار


* چرا پزشکان در جامعه ما تا این حد قدرت دارند که بتوانند جلوی پخش برنامه طنزی در صداوسیما را بگیرند؟ و هیچ انتقادی بر قصور خود را بر نتابند؟ آیا در ایران، مشکل از ضعف قوانینی است که به نوعی از پزشک در مقابل بیمار، بیشتر حمایت می‌‌کند؟


جایگاه ویژه‌ای که برخی از پزشکان در عرصه سیاسی و اقتصادی در تاریخ ایران کسب کرده‌اند، به‌تدریج آنها را از اقتدار و نفوذ ویژه‌ای در ساختار قدرت برخوردار کرده‌، که بخشی از آن در چارچوب سازمان نظام پزشکی ایران متبلور شده‌است.


البته ما شاهد هستیم که انتقادهایی در زمینه عملکرد سوء برخی پزشکان که چهره جامعه پزشکی ایران را مخدوش می‌‌کنند از جانب نمایندگان خود جامعه پزشکی هم صورت می‌‌گیرد، اما به هرحال، ضرورت دارد که پیگیری حقوق بیماران و تضمین امکان دسترسی به مدارک و شواهد لازم در صورت بروز تخلف با حمایت دستگاه‌های ذی‌ربط برای حصول نتیجه رضایت بخش برای بیماران و همراهانا وکلای ایشأن با جدیت بیشتری پیگیری شود.



ویزیت تعداد زیاد در مدت کوتاه با رضایت خود بیماران است


* یکی از قصور پزشکان شاید این باشد که روزانه در زمان اندکی بیماران زیادی را ویزیت می‌‌کنند؟ نظر شما در این باره چیست؟ چه راهکارهایی برای جلوگیری از این عمل می‌‌توان ارائه کرد؟


در این‌گونه موارد نمی‌‌توان الزاماً از «قصور» سخن گفت. محدودیت توزیع امکانات پزشکی، عدم تناسب نسبت پزشک به حجم جمعیت، تحت پوشش واحد درمانی، و توزیع نابرابر پزشکان در مناطق مختلف کشور گاه سبب تراکم بیش از حد نسبت بیماران به پزشکانی می‌‌شود که در مراکز ارائه خدمات درمانی خدمت می‌‌کنند، و پزشکان ناگزیر از این می‌‌شوند که نسبت قابل توجهی از بیماران را در مدت زمان نسبتاً کوتاهی ویزیت کنند، که این امر با رضایت خود بیماران اتفاق می‌‌افتد، چراکه چاره دیگری ندارند. عدم رعایت استانداردهای جهانی فقط به این امر محدود نمی‌‌شود و به عنوان مثال، در مورد عدم تناسب نسبت پرستار به بیمار هم می‌‌توان سخن گفت که پرستاران ناگزیر از این هستند که به تعداد بیش از نسبت توصیه شده، سرویس بدهند که موجب فرسودگی شغلی آنها می‌‌شود و بر کیفیت ارائه خدمات‌شان تاثیر سوء می‌‌گذارد. این گونه موارد به عواملی جدا از قصور پزشکی مربوط است.



در ایران، عوامل مادی حقوق بیمار را تحتالشعاع قرار داده


* شما تجربه جامعه ایرانی در مواجهه با پزشکی جدید را چطور ‌می‌بینید؟ اساساً رابطه دکتر و مریض در مقایسه با رابطه طبیب و بیمار در ایران معاصر چه تغییری کرده است؟


در عصر جدید، به ویژه در کشورهای توسعه‌یافته‌تری که نسبت پزشک به بیمار متعادل‌تر شده، و صاحبان حرفه پزشکی از درآمد و منزلت خیلی بالایی در مقایسه با سایر حرفه‌مندان در جامعه برخوردار نیستند، به‌ویژه در جوامعی که رابطه میان پزشک و بیمار کمتر بر مبنای پول و درآمد تعریف شده‌است ، این رابطه، رابطه برابرگرایانه‌تری است و عوامل غیرمادی بیشتری نظیر رعایت حقوق بیمار، و تفوق اخلاق پزشکی بر این رابطه تاثیرگذار بوده و رابطه‌های انسانی تری شکل می‌‌گیرد.


در جامعه ایرانی که هنوز روابط افراد بر اساس موقعیت‌شان در سلسله مراتب قدرت و پایگاه‌های اقتصادی و اجتماعی با فاصله‌های زیاد از هم تعریف می‌‌شود، عوامل مادی رابطه پزشک و بیمار را تحت الشعاع خود قرار داده و زمینه عدم اعتماد و زوال سرمایه انسانی در این حیطه را فراهم کرده است.


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار