به گزارش عطنا و به نقل از روزنامه اعتماد، به بهانه پنجاهمين سالگرد انتشار كتاب «خلقيات ما ايرانيان» اثر «محمدعلي جمالزاده» اخيرا همايشي با عنوان «خويشكاوي ايرانيان در دوران مدرن در «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» با همكاري گروه اخلاق انجمن جامعهشناسي ايران برگزار شد. در اين همايش «مقصود فراستخواه» مدرس جامعهشناسي و عضو هيات علمي موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي، «محمدرضا جوادي يگانه» جامعهشناس و عضو هيات علمي دانشگاه تهران، «آرمين امير» جامعهشناس، «تقي آزاد ارمكي» جامعهشناس و عضو هيات علمي دانشگاه تهران، «سيدحسين مجتهدي» روانشناس و مدرس دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و «نصراله پورمحمدي املشي» مدرس تاريخ و عضو هيات علمي دانشگاه بينالمللي امامخميني(ره) سخنراني كردند. متن كامل اين نشست اكنون پيش روي شماست.
آرمين امير، دبير نخستين پنل اين همايش در ابتداي اين نشست با اشاره به كتاب «خلقيات ما ايرانيان» نوشته جمالزاده گفت: جمالزاده نقطه عطفي در پرداختن به تصاوير ايرانيان است و تا قبل از وي سخنان پراكندهاي از سياحان و مستشاران درباره ايرانيان وجود داشت كه هر يك بنا به تخصصي كه داشتند در سفرنامههاي خود درباره ايرانيان سخن گفته بودند. وي ادامه داد: جمالزاده در كتاب خود مجموعهاي از سخنان اين افراد را گزينش كرده و در واقع اين كتاب نخستين اثري است كه توسط يك ايراني نوشته شده و نشان ميدهد كه ما ايرانيان چه ويژگيهايي داريم. به جز چهار صفحه نخست اين كتاب مابقي اثر به نقل سخنان ديگران اختصاص دارد. وي افزود: البته اين كتاب خود منشا آثار ديگر پس از انتشارش شد. از ابتداي دهه ٧٠ اقبالي به كتابهايي كه ويژگيهاي ايرانيان را توصيف ميكرد، به وجود آمد و كتابهايي چون آثار احسان نراقي، قاضي مرادي و جامعهشناسي نخبهكشي مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت. امير در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه قشر دانشگاهي كمتر درباره خلقيات ايرانيان قلمفرسايي كردهاند، يادآور شد: اخيرا در اين فضا دكتر سريعالقلم و مقصود فراستخواه كارهايي را انجام دادند. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نيز در راستاي رسالت خود تصميم گرفته تا در اين ميدان وارد شود و استادان دانشگاهي را وارد اين حوزه كند.
ژانر خلقيات چه محدوديتهايي دارد؟
فراستخواه در بخش ديگري از اين نشست سخنراني خود را با عنوان «تامل در چند شاخص در مطالعات جهاني مربوط به صفات ملتها» ارايه كرد و گفت: مهمترين مشخصه دوران مدرن مواجهه با ديگري بود. اين موضوع سبب شد خودمان براي خودمان بحثبرانگيز بشويم و به همين دليل متنهايي كه پس از اين درباره خلقيات ايراني توليد شده نتيجه مساله شدن خود در مواجهه با ديگران است.
وي با بيان اينكه ژانر خلقيات محدوديتهايي دارد افزود: به طور مثال اين ژانر نارسايي پارادايمي دارد و گفتمانهاي مسلطي چون شرقشناسي و پارادايم عقبماندگي بر آن سايه انداخته است. از سوي ديگر اين ژانر مشكل معرفتشناسي دارد بدين معني كه ذاتانگاري مبهمي بر آن حاكم است. به گفته اين استاد دانشگاه، محدوديت روششناسي نيز در اين ژانر موجب شده تا ساختار نظري خاصي در اين باره وجود نداشته باشد و ابزارهاي معتبري نباشد كه بدين منظور به كار گرفته شود. بنابراين ما همواره درباره خلقيات ايراني صحبت ميكنيم بدون اينكه ابزار لازم براي اين كار را داشته باشيم. فراستخواه با اشاره به اينكه معمولا در اين متون دعاوي و گزارههايي درباره خويشكاوي ايرانيان آمده كه فقدان دقت و صحت است، گفت: از سوي ديگر دعاوي مطرح شده در اين باره با يكديگر قابل مقايسه نيست؛ در حالي كه يكي از ويژگيهاي علم مقايسهپذير بودن آن است. بسياري از جملههايي كه در اين متون وجود دارد كلي هستند و معلوم نيست؛ در اين متون درباره چه تودهاي از مردم و با چه مشخصاتي سخن گفته ميشود.
وي تاكيد كرد: از سوي ديگر در اين متون ديده ميشود كه مفاهيم مردمشناسي كم است و گزارهها نيز دايناميك نبوده و نميتوانند روند تحولات در ايران را شرح دهند؛ به عبارت ديگر گزارههاي اين متون نميتوانند منطق دگرگوني تاريخي در ايران را نشان دهند و از سوي ديگر قابليت مقايسه با خصوصيات ساير ملتها را نيز ندارند.
اين استاد دانشگاه در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه اين گفتارها امروز به جرم بحراني رسيده و لازم است به يك برنامه پژوهشي ارتقا يابد، افزود: بايد درباره ايرانيان برنامه پژوهشي ارايه شود كه ارزش نظري داشته و بتواند براي مصلحان اجتماعي مورد استفاده قرار گيرد.
فراستخواه اين برنامه پژوهشي را داراي شاخصههايي چون سياست اجتماعي، حكمراني خوب، پويشهاي اجتماعي، گفتوگوهاي فرهنگي و بين فرهنگي و... توصيف كرد و افزود: يكي از مشكلاتي كه در اين پژوهشها با آن مواجه هستيم اين است كه اين برنامهها با پژوهشهاي تراز اول جهاني فاصله بسياري دارد. وي در ادامه با اشاره به برنامه پژوهشي شوارتز گفت: شوارتز در تحقيق خود با پيشفرض تقليلگرايي براي ٧٦ منطقه جهان و بر اساس ٦ شاخصه، نقشه فرهنگي ترسيم كرد و به طور مثال بر اساس اين نقشه نشان داده شده كه در ايران سلسلهمراتب يك ارزش محسوب ميشود. به گفته وي، هافستيد نظريه پرداز ديگري است كه فعاليتهاي خود را درباره تحليل اطلاعات مربوط به تفاوت فرهنگي در سطح بينالمللي از اواخر دهه ٦٠ و اوايل دهه ٧٠ آغاز كرد. بر اساس شاخصهاي وي، ما ايرانيها نميخواهيم خطر كنيم و از سوي ديگر فردگرايي در ميان ما ايرانيان بسيار بالاست.
فراستخواه در بخش ديگري از اين نشست با مقايسه برخي شاخصهاي فرهنگ ايراني با تركيه و مالزي عنوان كرد: ما از لحاظ آيندهگري و جهتگيري در درازمدت از تركيه و مالزي در مرتبههاي بسيار پايينتري هستيم و از سوي ديگر نشان داده شده كه ما تمايل براي انباشت نداريم و ميخواهيم به سرعت نتيجه كار خود را ببينيم. اين استاد در بخش پاياني سخنانش به مطالعات گلوب در اين باره نيز اشاره كرد و گفت: با همه اين تفاصيل شاخصها نشان ميدهد كه ميل به پيشرفت و موفقيت در ايرانيان بسيار بالاست و در جامعه ايراني اميد وجود دارد و ايران ميخواهد كه زندگي كند. امروز با توجه به گسترش مراكز علمي و دانشگاهي در ايران بايد از اين فرصت استفاده كرده و با ساماندهي طرحهاي ملي در دانشگاهها و نيز ساختارمند كردن پاياننامهها، كاري كرد تا دادههاي نامنظم درباره خلقيات به دادههاي منظم در اين باره تبديل شود.
«حاجي بابا» منفيترين آثار درباره خلقيات ايراني است
جوادي يگانه نيز در بخش ديگري از اين مراسم سخنان خود را به تشريح كتاب «حاجي بابا» جيمز موريه اختصاص داد و گفت: درباره خلقيات ايراني، پرشمارگانترين كتابها به آثار نراقي اختصاص دارد و از سويي بيشترين كار علمي كه در اين باره صورتگرفته در كتابي مانند «ما ايرانيان» ديده ميشود. با اين وجود ميتوان گفت كه كتاب «حاجي بابا» موريه يكي از عميقترين و جديترين كارها در اين زمينه است. وي ادامه داد: كتاب «حاجي بابا» در دو جلد منتشر شده كه در اين نشست بررسي جلد نخست اهميت دارد. ژانري كه اين كتاب در آن نوشته شده نوعي رندنامه و از نوع منفي آن است. در واقع در اين ژانر داستان طبقات پايين جامعه بيان ميشود كه از جمله اين كتابها ميتوان به كتاب دن كيشوت اشاره كرد.
جوادي يگانه با بيان اينكه «حاجي بابا» تا ساليان متمادي به عنوان مرجعي براي شناخت ايرانيان مورد توجه بود، گفت: هر ديپلماتي كه ميخواسته به ايران سفر كند با مطالعه «حاجي بابا» ميتوانسته اطلاعات جامعي درباره ايران به دست بياورد. حتي گفته شده كه رضاخان نيز به سبب علاقهاش براي تغيير ايران به اين كتاب توجه كرده است. اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه كتاب «حاجيبابا» يكي از منفيترين آثاري است كه درباره خلقيات ايراني نوشته شده گفت: به غير از اين اثر، كتابهاي بسيار منفيتري وجود دارد كه در اين حوزه نوشته شده است كه ميتوان به از آثار روسي در اين باره اشاره كرد.
به گفته جوادي يگانه، كتاب «حاجي بابا» در ايران بسيار مورد استقبال قرار گرفت و اين استقبال نيز بسيار عجيب و غريب بوده است. اين كتاب با ترجمههاي بسيار زيادي و در سالهاي متمادي نوشته شده و حتي بيان شده يكي از ترجمههاي آن متعلق به كورن فلات بوده و پس از انتشار در ٥٠٠ نسخه، ٤٥٠ نسخه آن توسط يك ايراني خريداري و آتش زده شده است!
رييس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه افرادي چون سعيد نفيسي و مجتبي مينوي معتقدند اين كتاب كار ترجمه نيست و بيشتر يك اثر تاليفي است، افزود: به گفته اين افراد اين كتاب چنان از سوي موريه نوشته شده كه انسان بعيد ميداند او توانسته باشد به اين خوبي ايرانيها را بشناسد. وي با تاكيد بر اينكه كتاب «حاجي بابا» طعن، مسخره و نقد جامعه ايران است، افزود: البته مترجم كتاب ميرزا حبيب در مقدمه كوتاهي بر اين اثر يادآور ميشود كه جلد دوم اين كتاب به ضايع كردن جامعه انگلستان ميپردازد و از اين طريق ميخواهد تيغ انتقادها را از اين كتاب بردارد. جوادي يگانه يادآور شد: از سوي ديگر مدرس صادقي در تصحيح اين كتاب يك مقدمه مفصل براي آن مينويسد و انتقادهايي را در آن مطرح ميكند. به هر حال بسيار جالب است كه هيچ فردي نسبت به اين كتاب نگاه منفي ندارد. وي با بيان اينكه كتاب «حاجيبابا» نثر شيوايي دارد، افزود: ميرزا حبيب اين اثر را در استانبول ترجمه ميكند و اگر نويسنده اين كتاب ايراني نيست اما ترجمهاش بهشدت ايراني شده است. از سوي ديگر بايد در نظر داشت كه موريه در معاشرت چهارساله با ميرزا ابولحسن ايلچي اين كتاب را مينويسد و اين شخصيت از لحاظ خصوصيات بد اخلاقياش بسيار عجيب است. او از طبقه دلال در ايران است و ٣٥ سال هر ماه از انگلستان حقوق ميگرفته است! بنابراين شايد بتوان به موريه حق داد كه به دليل معاشرت با اين فرد اين همه ويژگي بد درباره ايرانيان بيان كرده باشد.
به گفته جوادي يگانه، از سوي ديگر كتاب «حاجي بابا» نقد طبقهاي از رجال سياسي در دوره قاجار است كه البته ما ويژگيهاي اين طبقه را همواره به صورت مستمر در ايران ديدهايم. اين استاد دانشگاه در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه كتاب «حاجي بابا» نقد كل جامعه ايران به ويژه در حوزه نفت و اقتصاد است، گفت: من حدس ميزنم بخشي از اقبال نسبت به اين كتاب به اين دليل است كه در همه ما نوعي عقدهگشايي نسبت به خلقيات ايراني وجود دارد؛ به طور مثال در نكوهش برخي خلقيات بد ميگوييم ايراني بازي درنياور! بنابراين در ناخودآگاه جمعي ما مسخره كردن خلقيات ايراني وجود دارد. در بخش پاياني اين پنل نيز آرمين امير مقاله خود را با عنوان «سريعالقلم خلف صاحب اقتدار جمالزاده» ارايه كرد. دومين پنل تخصصي همايش «خويشكاويمدرن ايرانيان» با حضور تقي آزاد ارمكي، محمد حسين مجتهدي و املشي برگزار شد.
راه غلط روشنفكران پيش از مشروطه
تقي آزادارمكي در اين نشست با بيان اينكه جمالزاده متعلق به بخش كمي از دنياي مدرن است، گفت: حوادث سالهاي اخير متعارض و متكثر است؛ وقتي درباره خويشكاوي ايرانيان صحبت ميكنيم بايد ببينيم درباره چه بخشي از دنياي مدرن حرف ميزنيم؟ بايد ببينيم كه براي ما دنياي مدرن سه دهه يا چهار دهه اخير است يا دوره مدرن از دوره صفويه شروع ميشود. بنابراين اگر دوره مدرن را از سالهاي اخير در نظر بگيريم بايد به نوعي درباره جمالزاده و كتابش داوري كنيم و اگر دوره مدرن را از سالها پيش در نظر بگيريم بايد نوع ديگري درباره آن قضاوت كنيم. وي ادامه داد: جمالزاده بيش از يك قرن اثرگذاري و حيات داشته است. او با حوادثي چون انقلاب مشروطه، حوادث دوره قاجار و انقلاب اسلامي درگير بوده، با وجود اين حضور او در سه دهه اخير كمتر بوده است.
به گفته آزاد ارمكي، بخشي از دنياي مدرني كه جمالزاده درباره آن سخن گفته مورد نقادي و گاهي تمجيد عدهاي قرار گرفته اما مساله اين است كه دنياي مدرني كه جمالزاده از آن سخن ميگويد بخشي از دنياي مدرن ايرانيان است. اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه يكي از بدخوانيهايي كه طي سالها در ادبيات اجتماعي ايران اتفاق افتاده در كتاب «خلقيات ما ايرانيان» ديدهميشود، افزود: به همان ميزان كه كتاب «غربزدگي» درباره غرب و رابطهاش با جهان اسلام بدفهمي ايجاد ميكند، جمالزاده نيز بدفهمي درباره خلقيات ما ايرانيان ايجاد ميكند و ما را به ايراني برميگرداند كه نگاهي به تحولات اجتماعياش ندارد و در خلأ است. ايراني كه در اين كتاب است ايران تمدني نيست، ايراني است كه عرصههاي اجتماعياش را به فراموشي ميسپارد. وي تاكيد كرد: در اين كتاب تصويري كه از خلقيات ايراني ارايه ميشود در حاشيه همان نگاهي است كه جلال دارد و از تمدن ايراني ارايه ميدهد. اين نگاه كمي به تحولات اجتماعي معطوف است. بنابراين اين كتاب معناي نسبتا تهي از جهان ايراني نشان ميدهد و نميگويد كه خلقيات ايراني دقيقا چيست؟
به گفته آزاد ارمكي، اين كتاب يك تلاش ساده، گزينشي و محدود درباره ادبيات جامعه ايراني است. در اين كتاب همه رويكردها و قضاوتهاي موجود درباره جامعه ايران وجود ندارد و گزينشي عمل شده است. اين كتاب از خلقيات و فرهنگ ايراني تهي است.
وي در همين باره توضيح داد: خلقيات و فرهنگ ايراني بايد ما را به ساختارها و حوادث در ايران برساند؛ به طور مثال سفرنامه شاردن تا حدي دوران صفويه را شرح ميدهد اما كتاب جمالزاده شرح معيني به ما نميدهد و با وجود اين منشا بدخواني و نوشتنهاي بد شده است. شما ميبينيد كوهن مقالهاي مينويسد كه بعدها به نگارش كتاب «ساختار انقلابات علمي» منجر ميشود و بعد اين كتاب تحولات اجتماعي ايجاد ميكند. مونتسكيو نيز كتاب ديگري با عنوان «نامههاي ايراني» را مينويسد و حادثههاي زيادي را درباره فهم جهاني شدن ميآفريند. بنابراين بسياري از اين مقالات چنين سرنوشتي دارند اما مقاله جمالزاده كه در نهايت كتاب ميشود نميتواند درباره فهم جامعه ايراني جهتي ايجاد كند.
آزاد ارمكي با بيان اينكه افرادي نيز كه از اين كتاب تاثيرگرفتهاند جهان ايراني را در سطح ديدهاند، افزود: از اين كتاب نميتوان به مشروطه، جابهجايي دولتها و... رسيد؛ در حالي كه اين كتاب بايد ايده و نشانهاي از ساختارهاي موجود در ايران را به ما بدهد اما اين كار را نميكند. بنابراين اينجا اين سوال مطرح ميشود كه چرا نبايد از اين كتاب انقلاب مشروطه برداشت شود؟ آيا انقلاب مشروطه هيچ تاثيري در خلقيات ايرانيان نداشته است؟ امروز پس از انقلاب اسلامي هر كتابي را ببينيد وجهي از جنگ و انقلاب را در خود دارد. اين استاد دانشگاه تهران در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه اين مجموعه حرفهاي متناقض و بيمعنايي درباره جامعه ايراني مطرح ميكند، افزود: متاسفانه اغتشاشي در منابع ايراني ايجاده شده كه يكي از مراجعش همين كتاب «خلقيات ما ايرانيان» است. وي با طرح اين سوال كه چرا جمالزاده در چنين وضعيتي گرفتار ميشود، گفت: اگر به آثار انديشمندان قبل از انقلاب مشروطه توجه كنيد ميبينيد كه عموما راه را عوضي رفتند و كار ناتمام مانده است چون مساله ايران رابطهاش با غرب نبوده كه راهش تغيير رفتار با غرب و... باشد. از تمامي بحثهايي كه درباره ايران ميشود انقلاب اجتماعي و زندگي اجتماعي در ميآيد بنابراين سوال در اين باره غلط است پس پاسخهاي غلط تكراري هم به آن داده ميشود و ما را دچار يأس و بدفهمي درباره خودمان ميكند. وي ادامه داد: اگر فوكو درباره انقلاب اسلامي كار نميكرد، محققان ما روي انقلاب كار نميكردند، اگر ادوارد براون درباره مشروطه كتابي نمينوشت امثال كسروي دنبال اين كار نميرفتند. بنابراين به اين دليل كه سوالهاي غلط درباره جامعه ايران مطرح شده است و آدمهاي ناوارد و كمدانش وارد اين حوزه شدهاند ما انباشتي از اطلاعات غلط داريم. آزاد ارمكي تاكيد كرد: كتاب «خلقيات ما ايرانيان» غلط و كتاب «غربزدگي» از آن هم غلطتر است. اين آثار ما را به اينجا ميرساند كه در ايران چيزي جز استبداد نبوده و سرنوشت ما هم پذيرش استبداد است؛ در حالي كه در ايران حركتهاي اجتماعي زيادي وجود داشته است.
وي تاكيد كرد: تاكنون دانش و آگاهي درباره خلقيات ايراني ارايه نشده و براي مناسبات اجتماعي دادههاي كافي نداريم.
وجود روح زمانه در كتاب «خلقيات ما ايرانيان»
حسين مجتهدي، روانشناس در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به اهميت كتاب «خلقيات ما ايرانيان» گفت: جمالزاده براي تاليف اين كتاب همه منابع داخلي و خارجي را ديده است و البته نكات مثبتي هم در اين اثر وجود دارد. بايد در نظر داشت كه روح زمانه در اين كتاب وجود داشته است. جمالزاده ميگويد كه ما علل عقبماندگي را تنها مسائل بيروني ميدانيم؛ در حالي كه ما بايد خودمان را ببينيم. وي ادامه داد: با وجود اين، اين اثر كاستيهايي داشته است؛ به طور مثال در كتابي كه درباره خلقيات سخن گفته بايد از علم روانشناسي استفاده ميكرده است. مجتهدي گفت: در اين كتاب مفاهيم به صورت علمي تعريف نشده است مثلا واژه خلق بنا به آنچه در علم روانشناسي وجود دارد، تعريف نشده است. از سوي ديگر در اين كتاب اشكالاتي در متدولوژي تحقيق ديده ميشود.
دنياي مدرن جمالزاده؛ بخشي از دنياي مدرن ايرانيان
بخشي از دنياي مدرني كه جمالزاده درباره آن سخن گفته مورد نقادي و گاهي تمجيد عدهاي قرار گرفته اما مساله اين است كه دنياي مدرني كه جمالزاده از آن سخن ميگويد بخشي از دنياي مدرن ايرانيان است. يكي از بدخوانيهايي كه طي سالها در ادبيات اجتماعي ايران اتفاق افتاده در كتاب «خلقيات ما ايرانيان» ديده ميشود؛ به همان ميزان كه كتاب «غربزدگي» درباره غرب و رابطهاش با جهان اسلام بدفهمي ايجاد ميكند، جمالزاده نيز بدفهمي درباره خلقيات ما ايرانيان ايجاد ميكند و ما را به ايراني برميگرداند كه نگاهي به تحولات اجتماعياش ندارد و در خلأ است.
آزاد ارمكي:
متاسفانه اغتشاشي در منابع ايراني ايجاده شده كه يكي از مراجعش همين كتاب «خلقيات ما ايرانيان» است. وي با طرح اين سوال كه چرا جمالزاده در چنين وضعيتي گرفتار ميشود، گفت: اگر به آثار انديشمندان قبلاز انقلاب مشروطه توجه كنيد ميبينيد كه عموما راه را عوضي رفتند و كار ناتمام مانده است چون مساله ايران رابطهاش با غرب نبوده كه راهش تغيير رفتار با غرب و... باشد.