دیپلماسی رسانهای چگونه به کمک سیاست خارجه ما میآید؟ روابط بینالملل چه بهرهای از دیپلماسی رسانه خواهد گرفت.
به گزارش عطنا، نشست «رسانه و روابط بینالملل» به همت انجمن علمی-دانشجویی روزنامهنگاری و انجمن علمی-دانشجویی روابط بینالملل دانشگاه علامهطباطبایی، چهارشنبه، 20 اسفند برگزار شد.
در این نشست علیاکبر دارینی، سرپرست سابق خبرگزاری آسوشیتدپرس و خبرنگار الجزیره به این پرسشها پاسخ داد که «روابط بینالملل در رسانه چه نقشی دارد؟» و «فعالیت رسانهای در عرصه بینالمللی چه سمتسوهایی دارد؟»؛ مشروح این نشست را در ادامه میخوانیم.
رسانههای همگانی یا جمعی، مجموعهای از رسانههای دارای ارتباط یکسویه مثل دیداری، چاپی، شنیداری و... هستند. امروزه در حال گذر از روزنامهنگاری تخصصی به سمت روزنامهنگاری شهروندی هستیم زیرا امروزه همگان دسترسی به اینترنت دارند و هرکسی خود، یک رسانه است. رسانهها در دو دهۀ اخیر تغییر رویه دادهاند و رکن چهارم دموکراسی هستند. قانون اساسی، قوه قانونگذاری، احزاب سیاسی و تشکل سیاسی و مطبوعات آزاد چهار رکن دموکراسی هستند.
در گذشته رسانهها وظیفۀ رساندن اطلاعات بازیگران دولتی و غیر دولتی داشتند ولی امروزه رسانه صرفا منتقل کنندۀ خبر نیست و منبع اطلاع هست و نقشی مهم در روابط بینالملل دارد. در گذشته روزنامهنگارها علاقمند به دیپلمات شدن داشتند ولی امروزه دیپلماتها خبرنگار شدهاند. به عنوان مثال آقای ظریف از طریق توییتر دیدگاه ایران را تشریح میکند.
دیپلماسی رسانهای نقش پررنگی ایفا میکند. جنگ و قدرت نرم در دیپلماسی رسانهای نقش کلیدی دارند. روند تحول نقش رسانه را شاهد بودم. 15 سال پیش در آسوشیتدپرس گاهی خبری مخابره میشد بدون عکس و نفوذ خبر یا پیام تاثیر بسیار کمی دارد. امروزه تمامی افراد دسترسی به اینترنت دارند و از زبان خبرنگار ویدیو میبیند و رسانهها شنیداری- دیداری شدهاند و تاثیر زیادی دارند.
رسانهها فرهنگ ساز هستند میتوانند با افکار موافقت یا مخالفت کنند و در افکار عمومی نهادینه کنند. دولتها انرژی زیادی برای کنترل رسانه میگذارند تا چیزی که خود میخواهند منتشر شود. رسانه زمینهساز درک و تفاهم در جهان میشود. رسانه موازین سیاسی را آگاهی میدهد. از نگاه اقتصادی کالاها و افکار اقتصادی شرکتها را منتقل میکند. رسانه و ارتباطات در روابط بینالملل ابزاری سیاسی است که هم جنبه مثبت و هم جنبۀ منفی دارد. هم میتواند مخالف و یا موافق جنگ باشد.
کامیار هاتف: با توجه به هزینههایی که خبر دارد رسانههای خبرگزاری تا چه حد میتوانند استقلال مالی خود را حفظ کنند و وابستگی به مراکز قدرت نداشته باشند و اخبار بدون غرض خاصی باشد؟
روزنامهای که کاملا بدون دیدگاه سیاسی باشد وجود ندارد. روزنامهها و رسانهها به یک نگرش خاصی نزدیکتر و از دیگر نگرش سیاسی دورتر است. در آمریکا رسانهها دولتی نیستند و آزاد تلقی میشوند ولی یک روزنامه هم علیه کمونیسم مطلبی کار نکرده است. در اوج دو قطبی بودن شوروی، رسانهها در خدمت دولت بودند ولی در آمریکا از آزاد سازی اقتصادی صحبت میکرد ولی رسانهای از کمونیسم طرفداری نمیکرد.
در اروپا که مهد آزادی است بعد از جنگ جهانی دوم نمیتوانیم دربارۀ کشتهشدگان یهودی صحبت کنیم . در غرب رسانهها در اختیار نیروهای اقتصادی هستند. 17یا18 سال پیش سه نفر در تهران میتینگ برگزار کرده بودند که دیدگاههای مخالف جمهوری اسلامی داشتند و همان روز 8 هزار نفر علیه اسراییل تظاهرات انجام دادند، میتینگ سه نفره پوشش خبری داده شد ولی تظاهرات پوشش خبری داده نشد. دولتها و رسانه حاکم نیستند و کمپانیهای ثروتمند نقش هدایت رسانه را دارند. رسانهها در جوامع کنونی هم میتوانند انعکاس طرفداریها باشند هم میتوانند اخبار صحیح را منتقل کنند.
تاثیر رسانه و رسانه الجزیره برای بهار عربی را چقدر میدانید؟
در دیپلماسی رسانهای جنگ نرم مفهوم بسیار کلیدی است. دیپلماسی رسانهای نماد جنگ نرم یا قدرت نرم است. اگر دولتی بتواند خواستۀ خود را به دیگران بدون توسل به زور بقبولاند از نیروی قدرت نرم برخوردار است. آمریکا در جنگ با ویتنام نتایجی که میخواست را به دست نیاورد و شکست خورد. چطور میشود بهترین نظام جهان در برابر ویتانم شکست میخورد. تحقیقی انجام شد و متوجه آن شدند که قدرت سخت فقط نمیتواند برنده باشد و نیازمند قدرت نرم هستند.
قدرت نرم به ابزار کلیدی دیپلماسی تبدیل شده است و توییتر امروزه به دیپلماسی تبدیل شده است. و امروزه دیپلماتها از رسانه برای قدرت نرم استفاده میکنند. رسانهها به نوبۀ خود اثرگذارند ولی کمتر رسانهای به الجزیره، سیانان و فاکس نیوز تبدیل شده است. یکی از دلایل کلیدی شکاف میان عربستان و امارات، شبکه الجزیره قطر بود. فرصتی برای عربستان بود که جلوی این شکاف را بگیرد ولی فرصتی برای قطر بود تا بتواند قدرت را بگیرد.
شبکه الجزیره اخباری از تحولات بهار عربی داد و منجر به قطع روابط قطر شد ولی تازگی روابط بهتر شده است و تنشها کمی کمتر شدهاند. قطر زیر بار زورگویی تعطیلی شبکه الجزیره نرفت. نقش مهم شبکه الجزیره هم در بهار عربی و هم در جنگ بود. در آغاز شبکه الجزیره جنگ را طوری میگفت که جنگ میان ایران و عربستان است و مخاطراتی که عربستان بهوجود آورد را گفت و ضربهای عمیق به عربستان وارد کرد و عربستان را بیاعتبار کرد. شبکه الجزیره نقش مهمی در دیپلماسی قطر دارد.
عربستان الجزیره را متهم به آتشافروزی میدانست ولی الجزیره ادعا دارد مستقل است آیا از نظر شما درست است؟
شبکه الجزیره بسیار موفق در بهکارگیری رسانه و ابزار تقویت جایگاه قطر بوده است. کسانی که شبکه الجزیره را هدایت میکنند، افراد حرفهای از سراسر کشور هستند و حرف این رسانه بسیار تاثیرگذار است. نگاه این شبکه بسیار حرفهای است و تلاش به قانع کردن شنوندگان خود دارد.
سادهانگاری جنبۀ خیلی مهم روابط بینالملل است و نگاه انگاره به جهان دارد و به دور از واقعیت منجر به ساختار معنایی میشود. رسانهها نقش پررنگتر کردن یا کمرنگتر کردن قدرتها را در روابط بینالملل دارند. به عنوان مثال اسراییل گاهی به فلسطین حمله میکند، در رسانههای غربی روایتها به نفع اسراییل است که از خود دفاع میکند اما پرتاب سنگ از سمت فلسطین را اقدام خشونتآمیز میداند. این همان قدرت رسانه است که برداشتها از هر اقدامی تبدیل به خبر رسانهها میشود.
الجزیره سعی کرده است سخنگوی قطر نباشد، این شبکه با اتهاماتی مواجه است که اعتراضات را نشان نداده است، با وجود این مسائل میتوان گفت الجزیره مستقل است؟
هیچ رسانهای کاملا مستقل نیست هرچه دیدگاه را بازتاب دهد شاید از نظر ما مستقل است یا بلعکس، ولی هیچ رسانهای استقلال کامل ندارد. الجزیره انگلیسی با الجزیرۀ عربی با هم متفاوت هستند و نسبت به زبان مخاطبان پیام متفاوتی از آنها پخش میشود. مستقل کامل وجود ندارد. شبکه الجزیره فراز و فرود خود را داشته است. شبکه الجزیره به مرور زمان به یک بلوغ نسبی رسیده است که این شبکه را از شبکههای دیگر متمایز میکند و رفتار حرفهای دارد.
شما سرپرستی خبرگزاری آسوشیتدپرس را در کارنامۀ خود دارید، دربارۀ این خبرگزاری توضیح دهید چون به عنوان شرکت از آن نام برده میشود؟
من چندسالی هست نمایندۀ این خبرگزاری نیستم. ولی تجربۀ شخصی بنده؛ آسوشیتدپرس سازمان غیردولتی است که بیش از 170 سال از فعالیت آن میگذرد. پس از آن سازمانهای خبرگزاری دیگری نیز تاسیس و رقیب آسوشیتدپرس شدند. آسوشیتدپرس اعتبار خوبی در جهان دارد و براساس علایق مشتریان خود خبر تولید میکند. حتی اگر یک مشتری خاص خبری را درخواست کند باید خبر کار میشد و رفتار حرفهای و هوشمندانهای دارد.
به عنوان مثال اگر رسانه مجاهدین خلق را گوش کنیم خبرها به گونهای منتقل میشوند که نمیشود حتی لحظهای تحمل کرد زیرا فقط طرفداری میکند و هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارد، ولی وقتی هم موافق و هم مخالف را در کنار هم قرار میدهی و قضاوت را بر عهدۀ خواننده میگذاری این کار بسیار حرفهای است. بهجای آنکه برای رد یک تصمیم کاملا مخالفت کنی باید تمام نظرات موافق و مخالف را در کنار هم قرار بدهی و قضاوت را برای خواننده بگذاری بدون هیچ سوگیری و طرفداری خاصی و باید مخاطب برای خبرگزاری بسیار مهم باشد.
به عنوان یک خبرنگار حرفهای، خبرگزاریهای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ صدا و سیما چگونه است؟ رسانههای خارجی فارسی زبان چطور؟
دیدگاه من دربارۀ صداوسیما و خبرگزاری داخلی اصلا مثبت نیست. اگر میخواهید بدانید رسانه موفق است یا خیر باید به مخاطبین آن توجه کنید به دور از آنکه مثبت یا غیر مثبت صحبت کند. جدا از آنکه بخواهم قضاوت کنم، رفتار خبری خبرگزاریهای داخلی به دلیل آنکه نگاه حرفهای کمرنگتر است و واژه خبرها به شدت نگاه خاصی دارند، رفتار حرفهای بسیار کم است.
پرس تیوی بسیار بهتر از خبرگزاریهای داخلی کار میکند. ادبیات و پیام مخاطب همان را ترجمه میکنند و اصلا اثرگذار نیست. باید این را با روش حرفهای موثر کرد و رفتار حرفهای را به گونهای عمل کنیم که مخاطب احساس نکند دیدگاهی به آنها تحمیل میشود و نگاه مخالف رد میشود. این رفتار، رفتار حرفهای نیست و در رسانه نمیگنجد. حزب سیاسی و رسانه با هم متفاوت است. اگر دربارۀ دورۀ پهلوی صحبت میکنیم میگوییم رضاخان قلدر بیننده در لحظۀ اول جانبداری خبرگزاری را متوجه میشود.
آیا میتوان گفت به دلیل رفتار غیرحرفهای خبرگزاریهای داخل کشور، خبرگزاریهای فارسی زبان خارج از کشور سبقت گرفتهاند؟
بله. شبکههای فارسی زبان خارج از کشور در ایران مخاطب دارند ولی رفتارهای متفاوتی دارند. شبکه بیبیسی شمار بینندگان و مخاطبان زیادی به دلیل حرفهای بودن دارد زیرا نرمتر هدف خود را به مخاطب میرساند، ایران اینرنشنال دوم و صدای آمریکا سومین شبکه هست.
شبکۀ بیبیسی اثرگذاری بسیار زیادی دارد. چرا شبکۀ اینترنشنال که به زبان فارسی راهاندازی شده است، چه دلیلی دارد از آن سوی جهان پیام را منتقل میکند؟ رسانهها دولتها را دور میزنند و پیامهای خود را منتقل میکنند. دولتها بهدنبال حفظ بقا هستند و میخواهند رقیب خود ببازد. عربستان همیشه خواستار باخت ایران است و شبکهای میسازد و بسیار خرج میکند تا شبکهای جذاب باشد و مخاطب جذب کند و پیام و هدف خود را برساند.
این جنگ قدرت و بازی قدرت است و کمهزینهترین و راحتترین روش باخت قدرت مقابل، دیپلماسی رسانهای است. دولتها برای آنکه دشمنان خود را شکست بدهند، مسائل سیاسی را تبدیل به امنیتی میکنند به دلیل آنکه اگر اختلاف سیاسی امنیتی شود راه برخورد راحتتر است. اولین کار قدرتهای بزرگ بیاعتبار کردن مخاطب است و از طریق دیپلماسی رسانهای استفاده میشود.
چه توصیهای برای دانشجویان روزنامهنگاری و روابط بینالملل برای لحاظ کردن صحبتهایتان دارید؟
بنده روزنامهنگاری را با روابط بینالملل ترکیب کردهام. دیپلماسی رسانهای نقش برجستهای در روابط بینالملل دارد. باید به قدرت نرم و رسانه اهمیت زیادی داده شود. پیشنهاد من این است که نگاه حرفهای را دنبال کنید و تنظیم خبر را بر اساس چارچوب و اصول مشخص انجام دهید، قدرت رسانهای ایران بسیار قدرتمند میشود و مخاطبان بیشتری را جذب میکنند.
نگاه سیاستزده نداشته باشید و رفتار بهگونهای باشد که مخاطب از شما دور نشود و متعصب نباشید همچنین دیدگاه خود را به مخاطب منتقل نکنید. پیام اگر حرفهای باشد، انقلاب بزرگی در رسانههای ما ایجاد میشود».
خبرنگار: فاطمه حسن آبادی | دبیر تحریریه: فاطمه ملک محمدی