تحریریه تخصصی
عطنا:
گروه فنی مهندسی یکی از بزرگترین و مهمترین گروههای آموزشی در کشور در حال توسعه ایران است. عموم پیشرفتهای علمی و صنعتی برخاسته از تلاشهای این گروه و سرمایهگذاریهای کلانی است که در آن میشود. این گروه علاوه بر فعالیتهای آموزشی، شامل زیرمجموعههای پژوهشی و دانشبنیان قابل توجهی به نسبت سایر گروههاست که طی سالهای اخیر در ارتباط صنعت و دانشگاه پدید آمده است و حیات دارند. با این وجود و در مقایسه با سایر کشورها هنوز انتظارات جامعه برآورده نشده و حتی بدنه گروه علوم مهندسی، هم در دانشگاه و هم در جامعه توقع بیشتری از آن دارند.
گروه فنی و مهندسی، موتور محرکه صنعت، در اصطکاک آموزش مجازی
مانند گروههای آموزشی دیگر، بعد از اعلام همهگیر کرونا، فعالیتهای آموزشی این گروه نیز به فضای مجازی کوچانیده شد. گفت وگوها نشان داد که بدنه دانشگاه با یک شوک مواجه و حدود یک ماه سردرگم بود تا اینکه پلتفرمهایی در دانشگاههای مختلف برای برگزاری کلاسها ایجاد شد.
دانشجویان و استادان دانشگاههایی که عموماً از دانشگاههای برتر کشور بودند از تلاش و جدیت گروههای علمی-آموزشی حکایت میکردند «تلاش دوسویه استادان، گروه آموزشی و دانشجویان در استفاده از امکانات موجود نمره متوسطی میگیرد و میتوان امید داشت در آینده با تلاش بیشتر آموزش مجازی بهینهتر شود». این افراد، ضعیف بودن بستر اینترنت و بهبود تدریجی آن، کم بودن راههای ارتباطی استادان و دانشجویان و افزایش مسیرهای مربوطه، دسترسی سخت دانشجویان شهرهای دور از مرکز و دانشجویان کم بضاعت به امکانات مرکزی شهرهای بزرگ و تلاش برای بهبود آن و موضوعاتی از این دست را نوعی پیشرفت آموزش مجازی میدانستند اما مهمترین مانع در نظر آنها نبود زیرساختهای یکسان مادی و معنایی برای همه اعضا بود. به این معنا که در این سیستم هم اساتید و هم دانشجویان را دارای سبک زندگی دیجیتال فرض کردند که لزوماْ درست نیست. بسیاری از استادان ارتباط معنایی با این فضا نداشته و نتوانستند در این بازه، چندان که باید تجربه علمیشان را ارائه دهند. همچنین دانشجویان زیادی وجود دارند که تمکن مادی لازم برای استفاده از اینترنت و تجهیزات فناورانه ندارند. همین امر یکی از موارد بداهت زدایی شده است: سبک زندگی یکسانپنداشته شده همه اعضای دانشگاه
آموزش مجازی به مرور زمان با تعامل استادان، دانشجویان و دانشگاه در حال بهبودی است
در دانشگاههای برتر کشور با توجه به فشار گروههای آموزشی و نظارت دقیق مسئولان مربوطه، امر آموزش با دقت نسبتاْ بیشتری پیگیری شد. اساتید یا با حضور در دانشگاه و ضبط آنلاین کلاس و یا آفلاین آموزش را ادامه دادند و یا به صورت تهیه اسلاید و از منزل کار را پیش بردند. استادان متعهد و حساس به امر آموزش تمامی راهها را برای آموزش بهتر، پیشگیری از تقلب و ارزیابی دانشجویان رصد کرده و تلاش کردند کیفیت کارشان افت نکند. گرچه این موضوع از ابتدای امر با کیفیت انجام نشد، چون اولین تجربه استادان و دانشجویان بود، اما رفتهرفته به سمت رضایتبخشی پیش میرود. یکی از دانشجویان برق دانشگاه تهران گفت «ما چند فضا داشتیم که در صورت نقص هر کدام به دیگری میرفتیم». یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در توصیفی دقیق از ماجرا و آنچه تجربه کرده بود، گفت: «فرآیند آموزش مجازی گرچه مانند آموزش حضوری نیست و در برخی دروس عملاْ امکان کار غیرحضوری وجود ندارد، اما تکنیکهای آموزشی به کار رفته در گروه آموزشی آنها رفتهرفته پیشرفت میکند و او میتواند از آموزشها تا حدی استفاده کند. استادان از مسیرهای مختلف آموزشی و ارزیابی و حتی شیفتبندی برای کلاسهای آزمایشگاه تلاش میکنند تا کارشان را درست پیگیری کنند». این دانشجو به سردرگمی و نقص چارچوب آموزشی اشاره کرد و گواهی داد که مسئله به مرور زمان با تعامل استادان و دانشگاه و دانشجویان در حال بهبودی است. این دانشجو به مشکلات دانشجویان غیرتهرانی و تلاش دانشگاه خود برای استفاده امکانات دانشگاههای شهرهای مختلف برای دانشجویان بومی آن شهرها اشاره کرد و گفت: «گرچه نواقصی در این زمینه وجود دارد و دانشجویان شهرهای دیگر هنوز در استفاده از امکانات حضوری و آزمایشگاهی مشکل دارند اما دانشگاهها رو به تعامل آوردهاند تا کلاسهای به اجبار حضوری نیز با رعایت ضوابط بهداشتی پیگیری شود». با این وجود این دانشجو نیز مانند بیشتر افراد، آموزش حضوری را دارای راندمان بالاتر میدانست. دلایلی که این دانشجو در برتری آموزش حضوری میدید به ترتیب زیر بود:
- امکان تعامل دقیقتر و همهجانبهتر با استاد و دانشجویان برای فهم مطالب؛
- سختتر شدن یادگیری به خاطر استفاده طولانی از کامپیوتر به عنوان وسیلهای که خیره شدن به آن به مدت طولانی آسیبهای جسمی و روانی به دنبال دارد؛
- امکان استفاده از کتابخانه و سایت دانشگاه که دسترسیهای علمی بیشتری از طریق آنها وجود دارد؛
- امکان تعامل با دانشجویان رشتهها و سالهای تحصیلی مختلف در فراگیری بهتر آموزشی؛
- بی اعتمادی اساتید به دانشجویان در نتیجه عدم تسلط بر کلاس و به تبع سختگیریهای آموزشی که انگیزه یادگیری دانشجویان را هدف میگیرد؛
- وجود شور و نشاط در آموزش حضوری؛
- استفاده از سایر امکانات اجتماعی و افزایش انگیزه در تحصیل با چند بعدی شدن فضای زندگی؛
- آشناییهای غیرآموزشی با کادر دانشگاه در فضاهای مختلف آن و به طریقی آشنایی بیشتر با فضای کاری و تخصصی.
اما دانشجویانی هم بودند که آموزش مجازی را ترجیح میدادند، دلایل آنها به ترتیب زیر بود:
- ترس از شرایط همهگیری؛
- امکان شاغل شدن و استفاده از زمان برای کار و فعالیتهای مالی؛
- بهینه شدن زمان برخی کلاسها که نیازی به امتداد آنها در طول یک ترم نبود؛
- امکان رفتن به فضاهای دیگر اجتماعی و استفاده از وقت برای گسترش ابعاد وجودی خود؛
- امکان استفاده از فضای آفلاین آموزش و کنترل و مدیریت زمان توسط خود دانشجو.
انسانزدایی از سیستم آموزشی دغدغه و شور اجتماعی دانشگاه را تحتالشعاع قرار میدهد
واضح است که مجدداْ نمیتوان افراد را در این زمینه یکدست کرد و بنا به سبک زندگیهای مختلف ترجیحهای متفاوتی وجود دارد اما در نهایت باید به توسعه کشور و توسعه انسانی به طور همزمان اندیشید. انسانزدایی از سیستم آموزشی با فرآیند آموزش یکطرفه و کمرنگ کردن و یا حذف سنتهای داخلی فضا و زمان در دانشگاه دغدغه و شور اجتماعی را تحتالشعاع قرار میدهد. نمیتوان انسانها را رباطهایی که مسئولیت تزریق و یا دریافت مواد درسی دارند فرض کرد چنانچه دانشگاه چیزی فراتر از آموزش صِرف است.
یکی از دانشجویان دکتری که تدریس هم میکند به نکته قابل توجه و کیفیای به عنوان رهآورد آموزش مجازیاش اشاره کرد؛ این دانشجو با توجه به فعالیت در حوزه صنعت و اشراف نسبی به ماهیت دروسی که تدریس میکند و کاری که در حوزه تخصصیاش در صنعت انجام میدهد، «فاصله محتوایی» را علت دیرفهم و سخت شدن آموزش مجازی میدانست. از نظر او «با توجه به اعراض دانشجویان از آموزش، بهخصوص نوع مجازی به نظرم آمد این بیانگیزگی میتواند به فاصله جهان معنایی امور آموزشی و کار و زندگی واقعیِ تخصصی دانشجویان برگردد». دانشجوی دکتری دیگری که در وضعیت مشابهی بود، با تاکید نسبی این مطلب به آشکار شدن ضعفهای درونی آموزش عالی در دوران کرونا اشاره کرد و رجوع دانشجویان به حوزههای اقتصادی مثل بووس و کمانگیزگی در فراگرفتن درس را به ماهیت نسبتاْ عقبمانده و بهروز نشده دروس و صد البته عدم ارتباط جدی صنعت با بدنه کلی آموزش عالی ارجاع داد. این دانشجو ارتباط بیشتر با بخش خصوصی و ایجاد تعهد اجتماعی برای دانشگاه حداقل در بخش تحصیلات تکمیلی را یکی از موتورهای محرکه دانست و پیشنهاد استفاده بیشتر از ظرفیت بالای آموزش عالی را داشت.
گروه علوم پزشکی، نبض خسته کشور در دوران کرونا
یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهر بزرگی در ایران در مخالفت با این پیشفرض که استادان به علت تامین مادیِ ثابت، انگیزه کافی برای اجرای تعهدات خود ندارند بیان کرد: «در گروه آموزشی ما بلافاصاله پس از قرنطینه، درباره ادامه روند آموزش پیگیریهای جدی انجام گرفت و از تمام ظرفیتها برای بالا بردن کیفیت از دست رفته آموزش حضوری استفاده شد». این استاد دانشگاه با توجه به اینکه آموزش حضوری را بسیار مفیدتر میدانست گفت: «ما تمام تلاش لازم را برای رفع کاستیهای این سبک آموزشی کردیم و از تکینکهای مختلف طرح سوال و ارزیابی دانشجو استفاده نمودیم تا کار درست و اصولی پیش رود، تمامی راهها را برای آموزش بهتر، پیشگیری از تقلب و ارزیابی دانشجویان رصد و تلاش کردیم کیفیت کار افت نکند. گرچه این موضوع از ابتدای امر با کیفیت انجام نشد چون اولین تجربه استادان و دانشجویان بود اما رفتهرفته به سمت رضایتبخشی پیش میرود».
تشویش و اضطراب در سبک زندگی همیشه برخط
این استاد دانشگاه با توجه دادن به اینکه در آموزش حضوری امکان ارزیابی همزمان از یادگیری و درک دانشجویان با توجه به ویژگیهای فیزیکی دانشجو وجود داشت و فضای کلاس درس، کتابخانه، آزمایشگاه ابزارهای جدی و کاربردی در آموزش بودند، آموزش مجازی را فاقد کارایی کامل دانست و امیدوار بود که زودتر اوضاع عادی شود. علاوه بر آن، استادان دانشگاه با توجه به مشغلهها و برنامههای پژوهشی و خصوصی، بار این سبک آموزش را در صورت متعهدانه پیگیری شدن آن، بسیار بیشتر از قبل عنوان کرده و بههمخوردگی سبک زندگی و ورود به نوع پیشبینی نشدهای از زندگی که حامل نوعی تشویش و اضطراب است دانستند که در نهایت بر کیفیت کار آنها اثرگذار میگذارد.
قواعد سخت و قوانین مالی حاکم بر گروه علوم پزشکی و مراکز درمانی باعث تضعیف اخلاق اجتماعی میشود
اما مسئله اجتماعی کرونا چه نکاتی را در گروه علوم پزشکی پررنگ کرد؟ یکی از دانشجویان سال آخر رشته پزشکی که دورههای عملی را در بیمارستانها میگذراند، به نکتههایی درباره قواعد سختگیرانه حاکم در این دورهها (انترن یا اینترن (دوره کارورزی پزشکی) و رزیدنت (دستیاری پزشکی)) اشاره کرد. این دانشجو گفت: «ما باید زمان زیادی را به عنوان پزشک کشیک در بیمارستانها باشیم و این موضوع هم در امر آموزش و یادآوری مطالب و هم در درمان بیماران تأثیرات منفی دارد. علیرغم مقاومت اولیه برخی دانشجویان، با توجه به سخت و محکم بودن قواعد درون سازمانی گروه علوم پزشکی، هیچ تغییری در این زمینه حاصل نشده است».
مهمترین آسیب این فشردگی، متوجه بیمارانی است که امیدوارانه برای درمان به مراکز درمانی میآیند و با پزشکان خسته و بیانگیزهای که ساعتها بیدار بودهاند روبهرو میشوند. این مسئله در این همهگیری و فشار بر مراکز درمانی بیشتر خود را نشان داد. علاوه بر آن، این دانشجو که روحیهای جوان و ناآشنا به قواعد تثبیت شده سازمانی داشت از قواعد سخت و مالی حاکم بر مراکز درمانی آزرده بود و کمبود اخلاق و موضوعهای اجتماعی در گروه علمی خود را بسیار آزاردهنده میدید. یکی از پیشنهادات این دانشجو حضور جامعهشناسان در این حوزه و بررسی موضوعهای اجتماعی پزشکان و نظام پزشکی بود تا مسیر روحیههای علمی و علاقهمند جوانان بهتر از وضعیت کنونی جهتدهی شود، علاوه بر آن، در صورت ایجاد شدن نسبتی بین متخصصان پزشکی و متخصصان و مدیران علوم اجتماعی میتوان به توانمندتر شدن نظام پزشکی امیدوار بود، چراکه با افزایش ارتباط عملی و علمی بین این گروهها میتواند به افزایش نیروهای پیشگیرانه و قدرت اجتماعی در درمان بیماریها و مقابله با همهگیریهای اینچنینی امیدوار بود. پیشنهاد این دانشجو بهطور دقیق مسیری است که کشورهای پیشرفته از طریق ایجاد فعالیتهای بینرشتهای در توانمند کردن اجتماع خود و نظامهای اداره کشور از جمله نظام پزشکی پیش گرفتهاند.
تلاش دانشگاههای مختلف در گروه علوم پزشکی نیز متفاوت بوده و در نگاهی اجمالی دانشگاههای دولتی بزرگ به نسبت موفقتر و دقیقتر عمل کردند. دانشجویانی که به هر طریقی هزینه تحصیل را میپردازند، آموزش مجازی و حضوری را غیرقابل قیاس دانسته و نمیتوانستند بپذیرند هزینه هر دو یکسان باشد. دانشجویان این دانشگاهها کیفیت آموزش حضوری را بالاتر دانسته و بهخصوص اگر آموزش عملی نیاز داشتند اصلاً آموزش مجازی را مکفی نمیدانستند و از پرداخت کامل شهریه ناراضی بودند. علاوه بر آن، آموزش در برخی مراکز غیردولتی یا دولتی با مدیریت ضعیف اصلاً قابل مقایسه با تلاش دانشگاههای برتر نبوده و عموماً کلاسها هنوز شروع نشده بود و دانشجویان ناراحت بودند که تنها صرف پرداخت شهریه آنها در حال گذراندن ترم تحصیلی هستند.
*کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی