دکتر عالمی استاد دانشگاه علامه طباطبائی و کارشناس جمعیت، بیتوجهی به اجرای سیاستهای جمعیتی در کشور را ناشی از عدم اقناع عمومی در این زمینه، فقدان متولی برای سیاستهای جمعیتی و عدم وجود قوانین متناسب با سیاستها دانست. وی با رد این نظریه که مدرنیته عامل کاهش جمعیت جهان است، دلیل اصلی این اتفاق را «جنگ جهانی جمعیت» عنوان کرد.
به گزارش عطنا و به نقل از مقاومتی نیوز، او در تشریح این مسئله که چرا با وجود مصوبات قانونی متعدد در بحث جمعیت، سیاست های لازم تاکنون اجرا نشده اند، گفت: چند مسئله در این زمینه وجود دارد که عبارتند از: اقناع عمومی حتی در سطح کارشناسان و متخصصین در مساله جمعیت اتفاق نیفتاده است. هنوز هم اکثر کارشناسان در سئوال دارند که چرا جمعیت باید افزایش یابد؛ عدم وجود متولی که پیش تر توضیح داده شد (اینجا) و می توان گفت مهم ترین علت این مسئله است؛ قانونی که ترجمان سیاست های ۱۴ گانه جمعیتی باشد در کشور وجود ندارد. نرخ باروری کمتر از حد جانشینی، گریبانگیر ۶۰ درصد مردم جهان است.
عالمی با بیان بحران جهانی جمعیت که موجب شده حدود ۶۰ درصد از مردم جهان با نرخ باروری کمتر از حد جانشینی روبه رو باشند در توضیح دلایل این بحران دو نظریه را مطرح کرد: مدرنیته مقصر کاهش فرزندآوری در جهان است. «جنگ جهانی جمعیت» پروژه ای که آمریکا به واسطه آن به جای کشتن افراد از تولد آن ها جلوگیری می کند و به این ترتیب آسان تر بر منابع آن ها سلطه می یابد.
وی تصریح کرد: عده ای فرهنگ مدرنیته شامل راحت طلبی، فردگرایی و… را مقصر کاهش نرخ باروری می دانند. از نتایج فرهنگ مدرنیته، کاهش ازدواج و فرزند آوری است. بسیاری از افراد در کشورهای مدرن یا ازدواج نمی کنند یا در صورت ازدواج تمایلی به فرزند آوری ندارند.
این کارشناس جمعیت افزود: در نقد این رویکرد می توان گفت، مظهر مدرنیته چه کسانی هستند؟ مظهر مدرنیته آمریکا است که نرخ باروری آن تا کنون بالاتر از حد جانشینی بوده است. جمعیت این کشور ۳۵۰ میلیون نفر بوده و ۱۰ سال پیش برنامه ای را برای افزایش جمعیت به ۴۰۰ میلیون نفر تصویب کرده است. همچنین تمام کشورهای اروپایی امروزه از افزایش نرخ باروری حمایت می کنند و سیاست گذاری های لازم برای افزایش جمعیت را انجام می دهند. پس اینکه مدرنیته عامل کاهش جمعیت بوده استدلال کاملی نیست؛ چرا که دولت های مدرن نیز همواره در پی افزایش جمعیت هستند.
وی با اشاره به عقیده دوم که معتقد است در جهان جنگی تمام عیار در مسئله جمعیت وجود دارد، گفت: این نظر را شاید برخی توهم توطئه در نظر بگیرند. اما توهم چیزی است که اسناد و مدارکی برای اثبات آن وجود نداشته باشد. آمریکا از دهه ۴۰ یا ۵۰ برای کشورهای دارای منابع زیرزمینی غنی برنامه ریزی کرده است. مسئله جمعیت از دید آمریکایی ها، یک جنگ تلقی می شود. در جنگ، دشمن تلاش می کند با کشتن افراد بر منابع کشور مسلط شود. در جنگ جمعیتی به جای کشتن افراد از تولد آن ها جلوگیری می کنند.
وی با اشاره به خسارات جبران ناپذیر سیاست کنترل جمعیت در کشور گفت: در طول کل جنگ تحمیلی، ۳۰۰ هزار نفر به شهادت رسیدند اما با اجرای سیاست های تنظیم خانواده سالانه از تولد ۵۰۰ هزار نفر جلوگیری شد.
وی در ادامه افزود: آمریکایی ها حتی برای اروپا هم برنامه داشته و این برنامه را از طریق دانشگاه جان هاپکینز شروع نموده اند. اسناد این اقدام را خود ایالات متحده منتشر نموده است. آن ها معتقدند جمعیت کمتر را راحت تر می توان کنترل کرد. به عنوان مثال ایران ۴۰ میلیونی را نسبت به ایران ۱۵۰ میلیونی آسان تر می توان کنترل نمود.
این استاد جمعیت در پایان دو ایراد اساسی را به نحوه برخورد با مسئله جمعیت در دانشگاه ها وارد دانست و گفت: مسئله جمعیت در دانشگاه به مباحث جمعیت شناسی محدود شده است؛ در حالی که جمعیت شناسی صرفا به محاسبه و پیش بینی سه فرایند باروری و مرگ و میر و مهاجرت می پردازد. اما موضوع جمعیت و پیشرفت در علوم جمعیت در جهان اهمیت زیادی دارد و شاید ۸۰ درصد بحث جمعیت مربوط به سیاست های افزایش جمعیت است. در واقع گروه های جمعیت شناسی باید به سمت کارهای ترکیبی جمعیت و رفاه، جمعیت و پیشرفت و… بروند.
او گفت: ادبیات جمعیت در دانشگاه های کشور بسیار قدیمی است. تا جایی که از دهه ۷۰ میلادی تا الان بروز نشده است. دانشگاهیان هنوز در مفروضات مالتوسی و نئومالتوسی هستند که اگر جمعیت افزایش پیدا کند منابع کم خواهد آمد. در حالی که این ها نقد شده و رد شده اند؛ اما در گفتمان حاکم بر مسئله جمعیت شناسی هنوز این نظریات حاکم است. الان حتی فضای اقتصاد دنیا عوض شده است. اقتصاد دانش بنیان چندان مبتنی بر منابع نیست، بلکه دانش بکار گرفته شده مهم است. فضای دنیا عوض شده و به همین دلیل نظریات آن زمان دیگر صحیح نیست.