وقتی سخن از گفتوگو و صورت بندیهای خاصی از آن مثل گفتوگوی ملی، گفتوگوی اجتماعی، گفتوگوی نخبگان، گفتوگوی نهادهای حاکمیت، گفتوگوی نهادهای مدنی، گفتوگوهای نسلی، گفتوگوهای مذهبی، قومی و نظایر آنها به میان میآید، نخستین معنایی که در اذهان شکل میگیرد عبور از سطح قدیمی سخن و گفتار و ورود به سطح جدیدی از نگرش، رفتار و ساختار است. گفتوگو بیش و پیش از آنکه مبتنی بر لفظ و لفاظی باشد معطوف به گشودگی فکر و زبان و کنشگری در میدان مشترکی از فهم و اقدام است.
در میان همه ضرورتهایی که برای انواع گفتوگو وجود دارد جامعه ما دیری است که به اعتبار تحولات پرشتاب جامعه و تحرک چشمگیر گروههای بزرگ اجتماعی و نیز پیدایش و رشد جنبشهای جدید اجتماعی سخت نیازمند انسجام و توسعه «گفتوگوهای اجتماعی» شده است.
گفتوگوی اجتماعی فرآیندی است که در آن ذینفعان و شرکای اجتماعی برای تأثیر گذاشتن بر سیاستها و برنامهها و رسیدن به منافع مشترک میپذیرند و قادر میشوند که با همدیگر بر سر امور مشخص گفتوگو و همکاری کنند.
گفتوگوی اجتماعی به مشارکت گذاشتن اطلاعات و دانش، نزدیک کردن پیش فرضها، عبور از کلیشهها و تصورات قالبی، مهارت یافتن در طرح مؤثر خواستهها، تبیین تفاوتها و تمایزها و حتی تعارض، یافتن ساز و کارهای حل اختلاف، چانه زدن و نهایتاً تفاهم و توافق بر سر مسائل مورد اختلاف است.
گفتوگوی اجتماعی اگر درست فهمیده شود و سازو کارهای مناسب پیدا کند میتواند قدرت و مهارت شنیدن، گفتن، تحمل و تأمل را در میان طرفهایی که نیاز به گفتوگو، اشتراک نظر و همکاری دارند بالا ببرد و مطالبات فوری، تاریخی و درازمدت را در جای خود مطرح کند و توسط نمایندگان واقعی پیش ببرد. گفتوگوی اجتماعی تنها یک فضیلت نیست؛ یک ضرورت است که میتواند و باید در قالب برنامههای اجرایی برای تصمیم گیریهای مشترک و معطوف به نتیجه طراحی شده به مرحله اجرا درآید. در گفتوگوهای اجتماعی استمرار، نهادمندی، برخورداری از اعتماد، مشارکت و سرمایه مناسب اجتماعی و نهایتاً اثربخشی از جمله الزامات قطعی است. نمیتوان به هر گفتوگویی که از سر تفنن یا ناچاری باشد نام گفتوگوی اجتماعی نهاد.
امروز که جامعه ما به سبب تنگناها و تهدیدها یا برپایه شتابندگی تحولات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از یک سو با روندهای گسیختهساز روبهرو است و از سوی دیگر مواجه با پیدایش فرصتهای جدیدی از تحرک مدنی و همبستگی اجتماعی است نیاز به ساماندهی گفتوگوهای اجتماعی میان گروههای بزرگ اجتماعی، شغلی، صنفی، مدنی و سیاسی با همدیگر، با حکومت و با عامه مردم وجود دارد. نخبگان علمی، هنری، فرهنگی و سیاسی، صنوف، کارگران، معلمان، صاحبان صنایع بخش خصوصی و کارآفرینان، اقوام و مذاهب، فعالان مدنی، زنان، جوانان و… عاملان و فعالان گفتوگو هستند که توجه عملی به وضعیت، خواستهها، محدودیتها و تواناییهای آنها یک ضرورت ملی است.
حکومت، جامعه، نخبگان و فعالان مدنی، صنفی اجتماعی و سیاسی ما ناگزیر از گفتوگو در سطوح مختلفاند تا بتوانند ارتباطات عمودی و جهانهای فروبسته را به ارتباطات آزادانه و مشارکت جویانه و جهانهای گشوده به روی همدیگر تبدیل کنند. گفتوگوهای اجتماعی را در این مسیر باید جدی گرفت و فرصتها و قابلیتهای تازهای برای عبور کشور از تنگناها و مشکلات پیش رو به وجود آورد.