اولین نشست از سلسله نشستهای علمی مطالعه کودکی در ایران با موضوع وضعیت کتابهای کودک و نوجوان در ایران و تمرکز بر نقد کتاب تاریخ ترسناک جهان در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان برگزار شد.
به گزارش عطنا، حسین اسکندری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در این نشست با اشاره با اینکه معمولاً اهالی ادبیات دانشگاهیان را به جمع خود راه نمیدهند، چون از نقد گریزانند، گفت: مجموعه کتابهای دانش ترسناک (Horrible Science) بدون فکر و مطالعه منتشر نشده است. بزرگترها حق دارند بترسند ولی کودکان با موضوعات ترسناک، خونسرد برخورد میکنند. انسانها به طور کلی و کودکان به طور خاص به امید نیاز دارند، اما به ترس هم نیاز دارند. ترس موضوعی درونی است و انسان باید با آن بزرگ شود. اگر بخواهیم بچههایی داشته باشیم که خطر کنند و دنیا را بسازند، باید ترس را بشناسند.
اسکندری افزود: مجموعه تاریخ ترسناک جهان (Horrible History of the World) میخواهد چهره خشن دنیا را نشان دهد که چهره خوب دنیا هم در کنارش درک شود. اینها با هم درآمیخته هستند، بعید میدانم کسی با خواندن این کتاب، بترسد یا دست به کار خطرناکی بزند اما در اینکه این کتاب، انتخاب خوبی برای ترجمه بوده یا نه، بحث دارم.
این استاد روانشناسی با اشاره به وجود دو نگاه در ادبیات کودک ادامه داد: اینکه برای کودکان مینویسیم، یا از دید کودکان متفاوت است. ارتباط نویسنده و شاعر با کودک، آرام آرام قطع شده و بین آنها فاصله افتاده است. ما برای بچهها فکر میکنیم، با بچهها فکر نمیکنیم. بچهها از چند ماهگی قدرت تخیل دارند و فرق تخیل و واقعیت را میفهمند، درک میکنند هر چیزی اجرا شدنی نیست.
نشناختن کودک و نوجوان، یکی از جنایتهای ماست. کلمات حقیقت را میسازند و زبان یک مساله فرهنگی است، ما در ایران فقر علم و فقر کلمه داریم، برای بچهها، کلمه نداریم. بچهها با ۱۵۰ کلمه فکر میکنند و متنهای ما در شناخت کلمات بیسواد هستند.
وی شرایط تولید محصول فرهنگی را اینگونه شرح داد: یک اثر در یک فرهنگ با ملاحظات فرهنگی انتخاب و تولید میشود، آیا با همان ملاحظات فرهنگی، در فرهنگ دیگر ترجمه میشود؟ زمینه و سابقه فرهنگی کشور مبدا و مقصد چگونه است؟ معلوم نیست کتابی که در جای دیگری تولید شده، نیاز فرهنگی کودکان ما باشد. میخواهیم میزان خواندن را بالا ببریم، پل ریکور، فیلسوف و ادیب فرانسوی، میگوید متافورهای (استعاره) زنده، مثل مار خزنده وارد فرهنگ میشود و در آن زندگی میکند، باید به این استعارهها توجه کنیم.
نویسنده و پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان، گفت: تلقی از کودک در کتاب تاریخ ترسناک، یک تلقی پست مدرن است. این کتاب، تلقی مدرن از کودک که آن را تولد مفهوم کودکی میدانند، به عنوان کودک معصوم، کودک نیازمند حمایت و سرپرستی را کنار میگذارد و تصویر دیگری از کودک ارائه میکند در تصویر پست مدرن، دوگانگی کودک و فرد بالغ، شکسته شده است. اینکه کودکان را با تلخیها و زشتیها و نقاط شرمآور تاریخ آشنا کنیم، پسندیده است و ناآگاه نگه داشتن بچهها، مفید نیست.
سیدعلی کاشفی، افزود: این کتاب با طنزی تلخ، کودک را با ظلمهای بشر در طول تاریخ، آشنا میکند و از زیادهخواهی، خشونت، بیخردی و رفتارهای ناپسند انسان سخن میگوید. این نتیجه تغییر تلقی از کودک است که محصولات کودکی را تغییر داده.
نویسنده کتاب اگر فرشتهها خندیده بودن نقد پسا استعمارگرایی را یکی از چند رویکرد اصلی نقد ادبیات کودک در جهان خواند و ادامه داد: متن و فرامتن کتاب را با مؤلفههای اجتماعی بررسی میکنند. نگاه جهان اول جهان سوم، نگاه مرکز-پیرامون و حتی نگاه استعماری در متن و تصاویر این کتاب وجود دارد. این نگاه بالا به پایین، مرکز به پیرامون، یا غرب شرق بهتر بود وجود نداشت، ترجمه اثر هم بومی سازی نشده است. حتی ویرایش محتوایی خوبی صورت نگرفته، خلیفهای به نام ابوعباس نداریم یا درباره کشته شدن دو میلیون یهودی که توسط مورخان اروپایی هم هنوز تأیید نشده و باعث مناقشه ایران و بسیاری کشورهاست، شاید بهتر بود در پاورقی توضیحاتی داده میشد.
وی درباره نکات مثبت کتاب گفت: این کتاب تفکرات رایج درباره کتاب کودک را تغییر میدهد. تفکر پست مدرن، قالبهای هنری تفکر مدرن را از بین برده است. امروز مساله در هم شکستن مرزها و قالبهای مختلف است که جدی شدن مخاطب و به دنبال آن همراهی مخاطب را در پی دارد. در تولید محصولات فرهنگی کودکان، دیگر موضوع چندرسانهای بودن نیست، بحث محصولات میانرسانهای است. در آثار چاپی محصولاتی داریم که کتاب یا مجله نیستند اما نامی هم ندارند. آنها را «بوکازین bookazin» مینامند. استفاده از تصویر، رنگ، تقطیع مطالب، صفحهبندی از ویژگیهای این محصولات است و به جای سیستم آموزشی یا والدین، از دید بچهها تعریف میشود.
کاشفی افزود: دوستی با خواننده و تبعیت از سلیقه او در این کارها مشاهده میشود؛ حتی اگر این سلیقه، مورد پسند بزرگسالان نباشد. نکته دیگر اینکه بر خلاف تصور ما در جهان کتابهای داستانی و غیرداستانی در تولید اختلاف زیادی دارند و عمده درخواستها برای مطالعه کتابهای غیر داستانی است؛ اما در ایران سهم کتابهای ادبی کودک و نوجوان بالاست. در مجموعه تاریخ جهان، به بخش غیرداستانی هم توجه شده است.کاشفی با اشاره به کاربرد کتاب در زندگی روزمره: یکی از دلایل پایین بودن میزان مطالعه مردم، غیرکاربردی بودن مطالعه است. بچهها به کتاب به شکلی نگاه میکنند که اهمیت ندارد و کاربردی نیست، ما در حوزه نوجوان، کتاب کاربردی مناسب نداریم، کتاب تاریخی خوب هم نداریم، کتابهای تألیفی ما بر اساس نظریه فروغی برای کتابهای تاریخ تولید میشود و به قدری اطلاعات تاریخی ما کم است که برای آزادی بیان از رضا پهلوی یاد میشود که کوچکترین غرابتی با مفهوم آزادی بیان ندارد، این یعنی ما هیچ چیز از تاریخ نمیدانیم.وی گفت: من با توجه به همه مؤلفههای این کتابها، از آنها لذت بردم و باخودم فکر کردم چرا ما مجموعهای درباره تاریخ خودمان نداریم؟ تا بچهها نسبت به فرهنگ خودمان احساس بهتری داشته باشند و آنقدر از اینکه حس میکنند هیچ چیز افتخارآمیزی ندارند، ناراحت نباشند. این بحث شکلگیری هویت ماست، باید نشان دهیم امکان اصلاح وجود دارد، تفکر مردم تغییر کند و شرایط بهتری بسازند. این مدل کتابها با فضای بومی در فضای غیرداستانی، نیاز امروز ما است.
مهرداد تویسرکانی، مترجم کتابهای کودک و نوجوان نیز با اشاره به آشنایی با کل مجموعه آشنا گفت: اولین باری که کتاب را باز کردم، با آن ارتباط برقرار کردم این کتاب را بچهها به خاطر لحن طنزآمیزش میخوانند، کتاب درسی خشک، کودک را به تاریخ علاقمند نمیکند.
گفتهاند این کتاب بچهها را به خشونت وا میدارد. آماری بگیرید که چند درصد از بچههایی که این کتابها را نخواندهاند، خشن شدهاند؟ بچه کتابخوان، خشن نمیشود. وی افزود: واقعیت این است که تاریخ بشر زشت و تلخ است و ما وقتی اتفاقی خوبی پیدا میکنیم برایش یادبود میگیریم. خواننده نوجوان جایی از متن خودآگاه یا ناخودآگاه حقیقت را درک میکند، بچهها به چشم ایدئولوژی به کتاب نگاه نمیکنند، آنکه ایراد میگیرد این کار را میکند.
آتوسا صالحی، ویراستار و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفت: مخاطب این کتاب نوجوانان هستند، خود من این کتاب را میپسندم چون نگاه خوبی به کودک و نوجوان دارد و تلقی رایج ما از کتاب کودک و نوجوان را میشکند و به او به چشم موجود کتابگریزی نگاه میکند که باید کتاب برایش جذاب باشد.
وی افزود: بچهها تاریخ معاصر را قبول ندارند چون نقیض آن را میبینند و تاریخ قدیم را هم فیلتر شده میدانند. خشونت این کتاب بسیار کمتر از بازیهای رایانهای است که امروز فراگیر شدهاند. ویژگیهای این کتاب آن را از بازگویی تاریخ خشک به خواندنیهای تاریخی تبدیل کرده است. این کتاب در تحسین خشونت نیست، میگوید جنگ را بشناسیم که در نهایت به صلح برسیم. باید موضوعات تاریخی را با نگاه دیگری ببینیم که درست دیده باشیم.
گفتنی است، در پایان نشست، سخنرانان به پرسشهای حاضران پاسخ دادند.