«امروزه فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ساخت معادل برای کلمات وارد شده بسیار دیر عمل میکند و در نهایت نیز آنچه که میسازد نادرست و خندهدار است به گونهای که دستمایه تمسخر بچهها در مدارس قرار میگیرد.» بخشی از سخنان بیان شده در نشست آسیب شناسی نگارش زبان فارسی در مطبوعات.
به گزارش عطنا و به نقل از ایسنا، نشست آسیبشناسی نگارش زبان فارسی در مطبوعات با حضور علیرضا حسینی پاکدهی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، مهدی شادخواست ناظر ارشد استانهای روزنامه همشهری و حسن ذوالفقاری مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانهها برگزار شد.
در این نشست به موضوعاتی همچون راهبردهای مطبوعات برای درست نویسی و نحوه نگارش زبان فارسی، آشنایی با اقدامات مطبوعات برای درست نویسی، علل کاربرد کلمات بیگانه در مطبوعات و ضرورت تدوین معیارهای شاخص برای درست نویسی در مطبوعات پرداخته شد.
در ابتدای این نشست پاکدهی بیان کرد که وظیفه فرهنگستان زبان این است که بدون تأخیر بتواند متناسب با تغییرات پیرامون خود عمل کند، به گونهای که هر کس بتواند همسو با سلیقهاش از زبان استفاده کند.
او اضافه کرد: فرهنگستان زبان در این کار موفق نشده و نتوانسته برای عبارات خارجی به سرعت و به درستی معادل مناسب پیدا کند؛ به گونهای که گاهی مورد تمسخر بچهها قرار میگیرد.
وی همچنین موضوع نشست را در قالب محیط اجتماعی نیز بررسی کرد و ادامه داد: اولین نکته نظم است. یک نظام اجتماعی برای ادامه حیات باید حداقل نظم را داشته باشد. ما برای اینکه یک آهن پاره را در محیط اجتماعی دست کسی بسپاریم دو تا آزمون برگزار میکنیم. اول میگوئیم که فرد باید سن قانونی داشته باشد. ولی آیا ما در محیط مطبوعاتی بلوغ فکری فرد را مهم میشماریم؟ همچنین در مرحله بعد امتحان عملی قرار میدهیم. ولی باز هم در مطبوعات این امر وجود ندارد و هر کس هر گونه میخواهد میتازد.
این استاد دانشگاه به سیاست زدگی حاکم بر مطبوعات و فصلی بودن برخی مطبوعات اشاره کرد و گفت: بعضی از مطبوعات قبل از انتخابات اصلاً وجود ندارند و نزدیک به آن، به جای اینکه چشم و گوش مردم باشند در جهت منافع خود عمل میکنند و بیشتر دست به تسویه حسابهای شخصی خود میزنند.
در ادامه نیز گفت: باید فاتحه چنین مطبوعاتی را خواند، زیرا برخورد انفعالی و نادیده گرفته شدن و جدی گرفته نشدن از سوی مردم را در پی خواهد داشت.
پاکدهی افزود: انتظار داریم کتابهای درسی که آموزش رسمی ما را در بر میگیرند، قواعد و اصول یکسان داشته باشند. ولی اینگونه نیستند و حتی صفحه به صفحه با هم تعارض دارند و این امر از مدرسه تا دانشگاه هم ادامه دارد. در نتیجه وقتی فرد وارد بازار کار میشود چیزی نمیداند. این آشفتگی در مجلات و مطبوعات نیز وجود دارد. مثلاً در یک خبر یک کلمه را در لید و تیتر دو جور مینویسند، این امر یک نوع عادی سازی نگارش اشتباه است.
او همچنین در ادامه به نقد نحوه نگارش مجلات دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانهها پرداخت و مواردی از آشفتگی آنها را ذکر کرد و در راستای پراکندگی موضوع غلطهای نگارشی به اشتباه نگارشی در نوشتن کلمه «ولیعصر» از ابتدا تا انتهای این خیابان بلند اشاره کرد.
پاکدهی بیان کرد: فرهنگستان زبان باید در مورد تکنولوژیهای جدید خیلی سریع عمل کند و قبل از جا افتادن واژه غربی برای آن کلمه معادل سازی کند نه اینکه خیلی دیر و به صورت غلط و نامعقول واژه شناسی کند. اغلب دانشجویان از من میپرسند که مگر تکنولوژیها را ما اختراع کردیم که برای آنها معادل سازی کنیم ولی من میگویم غلط است مگر هواپیما یا علم جامعه شناسی را ما ابداع کردهایم و آیا اکنون با این کلمات مشکل داریم؟ نکته دیگر این است که فرهنگستان کلماتی را که خودش پیشنهاد داده، استفاده نمیکند که اینگونه هیچکس حرفهای آنها را جدی نمیگیرد.
او اضافه کرد: نکته دیگر بی توجهی به نکات ریز است. مثلاً اینکه یک کلمه را جدا یا سر هم بنویسیم میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. در عرصه خوشنویسی برخی کلمات را به دلیل زیبایی بیشتر اشتباه مینویسند که این امر وارد مطبوعات میشود و از لحاظ نگارشی غلط است. نکته دیگر کم دانشی و سستی اهالی رسانه و مطبوعات است. مثلاً در یک روزنامه یک مطلب را در دو صفحه از روزنامه هر بار کلمه طوفان به یک شکل نوشته شده و حاضر نیستند به یک لغتنامه مراجعه کنند.
این استاد دانشگاه درباره غیرحرفهای بودن روزنامهنگاران گفت: آمار غیرحرفهای بودن روزنامه نگاران ما بالاست، زیرا در جامعه مشکلات بیکاری موج میزند و مطبوعات از نویسندگان بیگاری میکشند و پول کمی میدهند. در این صورت خبرنگاران حاذق حاضر به همکاری با چنین مطبوعاتی نخواهند بود و افراد نابلد در رسانهها فعالیت خواهند کرد. قرضگیری الفبای ما نیز مشکلساز است. چراکه ما الفبا را قرض کرده ولی آواهای مربوط به هر حرف را نگرفتهایم. اینگونه میشود که دانش آموز بیچاره در مدرسه نمیداند از کدام «س» یا «ز» برای کلمات استفاده کند. در اولویت قرار دادن سرعت به جای کیفیت هم مشکل ساز میشود.
پاکدهی از برتر دانستن زبان بین المللی نسبت به زبان مادری نقد کرد و گفت: هیچ زبانی نسبت به زبان دیگر برتری ندارد و زبان انگلیسی به جهت پشتوانه سیاسی که داشته توانسته در دنیا به عنوان زبان بینالمللی جا باز کند. اینکه سعی میکنیم قبل از یادگیری زبان مادری به فرزندان خود زبان بین المللی یاد دهیم باعث میشود با زبان و فرهنگ خود خداحافظی کنیم.
او ادامه داد: زبان را گاهی اوقات به عنوان یک وسیله ارتباطی در نظر میگیریم ولی صرفاً این نیست و بسیار بالاتر از این است. به نظر من پیچیدهترین پدیده انسانی زبان است. زبان غیر از اینکه وسیلهای برای نیش زدن به یک دیگر است وسیلهای هم برای تفکر و اندیشه است. زبان وسیله جهت یابی و جهت گیری هم نسبت به طبیعت و هم جامعه است. زبان وسیلهای درونی برای ابراز عواطف و وسیلهای برای قدرت است. زبان موجودی زنده است و نمیتوان قوانین ثابت برای آن در نظر گرفت. البته تغییرات آن کند است و میتوان قوانین عام برای آن در نظر گرفت. لفظ و معنی مکمل هستند و بر دیگری اهمیت بالاتری ندارند. رعایت دستور زبان و درست نویسی ضروری است. ضرورت ساده نویسی برای همگان اهمیت دارد.
او در پایان سخنان خود گفت: ویراستار امروزه به اصلاحات سوری و فوری ختم میشود گرچه که این تازه آغاز این کار است.
اقبال زاده به عنوان دومین سخنران بیان کرد: امروزه در فرهنگ ما اینگونه است که صحبتهایی میشود ولی عمل به آنها به ائمه اطهار واگذار میشود. چندی پیش لوحی با امضای رئیس جمهور به یک کارآفرین داده شده که در آن کلمه «ادوات» را با «ع» نوشتهاند. در کنار زبان رسمی نباید گویش به کار برده شود. گاهی به جای زبان ملی از بومی استفاده میکنند که غلط است. آشفتگی در ترجمه متون نظری در کارهای بزرگان ترجمه ما به مراتب وجود دارد که این ترجمههای غلط بعداً وارد مطبوعات و دانشگاهها میشود. چرا اصحاب رسانه نگارش را بلد نیستند؟ چون زبان را به درستی یاد نگرفتهاند. من کرد هستم و در خانه کردی حرف میزنم ولی وقتی وارد خیابان میشوم باید فارسی حرف بزنم. من از متن فارسی یک ترجمه میفهمم که مترجم ترک بوده یا کرد.
او ادامه داد: ما در مدرسه زبان را درست نمیآموزیم و زمانی این مشکل حل میشود که خود معلم درست آموزش دیده باشد، آموزش معلم بسیار مهم است. مرجعی به اسم آموزش پرورش گسستهای مختلف دارد، زمانی که تغییری صورت میگیرد، معلمانی که سالها کار کردهاند و سابقه دارند دیگر خودی نیستند و مرخص میشوند و خودیهای صفر کیلومتری که زبان بلد نیستند روی کار میآیند و نتیجه این میشود. زبان هستیبخش است و وقتی زبان بلد نباشیم میخواهیم چه کنیم؟ بعد از دبستان وارد دانشگاه میشویم و تنها دو واحد زبان عمومی داریم. وقتی در مدرسه انشا را حذف میکنیم یعنی خلاقیت را از دانشآموز میگیریم. در زمانی که من در دانشگاه تهران درس خواندم شرف شاگردی بزرگان را داشتم ولی الآن ما استادان خوبی مثل سابق نداریم چون سواد کافی ندارند.
اقبال زاده بیان کرد که باید خود ادبیات فارسی را بخوانیم تا آن را یاد بگیریم، باید عشق به زبان فارسی و ادبیات خود داشته باشیم.
او تصریح کرد: در رشته ارتباطات خیلیها دانش ارتباطات را یاد میگیرند ولی زبان ارتباط را یاد نمیگیرند و در نتیجه مطبوعات ما دچار وضعیت حال حاضر میشود. ما هم دچار انحطاط زبانی هستیم و هم انحطاط سیاسی. مثلاً شبکه فرهیختگان ما یک زیرنویس زده که اصلاً با عقل جور درنمیآید. متن زیرنویس این است که «هندوها بعد از استعفا به معابد میروند»، آخر مگر چنین چیزی میشود. در ایران ایدئولوژی جای دانش را گرفته است. انسان با زبان انسان میشود. کلمه زبان مادری و سرزمین مادری با هم ارتباط دارند، چرا این نسل فرهنگ و زبان مادری خود را نمیشناسد؟ بخشی از این مشکل به جهان جهانی شده بازمیگردد. ما از طریق فضای مجازی به جهان وصل هستیم ولی اولین حلقه خانه است. مقصر نسل جدید نیست مقصر ما هستیم از مدرسه تا دانشگاه.
اقبال زاده بیان کرد که رسانه ملی باید به خانوادهها آموزش دهد. خانوادههای گرفتاری که وقت کتاب خواندن و روزنامه خواندن ندارند. روزی به جایی میرسیم که حتی جهان را هم نمیشناسیم اینها از عدم تفکر درست نشأت میگیرد.
او گفت که تکنولوژی در کشورهای جهان سوم عارضه است و اگر مهار نشود و در خدمت انسان قرار نگیرد حتی در کشور مبدا هم مشکل ساز میشود. رسانههای ما وقتی زبان را درست نیاموخته و درست منتقل نمیکنند و ما با بچهها داد و ستد نداریم و زبان را به آنها منتقل نمیکنیم، اغتشاش و پریشانی زبانی و فکری به وجود میآید.
شادخواست به عنوان سومین سخنران گفت که اهمیت ندادن به درست نویسی ریشه تاریخی دارد و در مطبوعات دیده میشود. همچنین هجو و دراز نویسی به وضوح در مطبوعات وجود دارد.
او ادامه داد: زبان حلقه اتصال یک نسل به گذشته است. در خبرگزاریها توسط نسل جوان خبرنگاران عباراتی همچون «خاطرنشان ساخت» میبینیم چون این عبارات در نسل آنها جایگاهی ندارند. اشتباهات نگارشی آنها را دست کم نگیریم چون نوشتههای آنها بیشتر از کتابها توسط مردم خوانده میشود و به آنها استناد میشود و غلطهایشان در بین مردم جا میافتد. باید از افعال معلوم استفاده کنند نه مجهول. ویراستار باید توجه بیشتری نشان دهد و وقت بیشتری بگذارد. ویراستار باید حتی نویسنده هم باشد تا بهتر بتواند کار خود را انجام دهد. باید به رسمالخط و نشانهگذاری توجه کرد. در بسیاری از موارد خبرنگار میگوید که تا حد ممکن نوشتهشان ویرایش نشود چون خودش قبلاً خوانده است ولی در ادامه غلطهای آنها حتی اعتبار خودشان را پایین میآورد.
شادخواست افزود: در مطبوعات رسمالخطهای متفاوتی را میبینیم چون به درستی آموزش داده نشده است. باید تدوین شیوه نامه نگارشی واحد با اصول علمی برای مطبوعات، آموزش کوتاه نویسی و درست نویسی، برگزاری کارگاههای آموزشی برای ویراستارهای مطبوعات، تعامل بیشتر ویراستاران و مطبوعات، برگزاری کلاسهای آموزشی برای آشنایی با ادبیات کلاسیک و معاصر، در نظر گرفتن کلاسهای ویرایشی در دانشگاهها و … صورت بگیرد.
او با بیان اینکه بهترین ویراستارهای ما کسانی هستند که بسیار مطالعه کردهاند، گفت: مطالعه خیلی مهم است. ویراستاری امروز تنها در حد نقطه گذاری و رسمالخط انجام میشود. ما گاهی بیش از حد به ادبیات کلاسیک خود اهمیت میدهیم و این باعث میشود که ادبیات معاصرمان را فراموش کنیم. حافظ و سعدی هم غلط داشتهاند اینکه نقد میکنم دلیل بر این نیست با آن مخالف باشم. میبینیم که در دانشگاهها معانی اشعار حافظ و سعدی را حفظ میکنند به جای اینکه دید تحلیلی داشته باشند. مطبوعات برای مردم هستند و باید ساده نویسی داشته باشند.
ذولفقاری به عنوان آخرین سخنران گفت: وضعیت زبان فارسی در رسانه و مطبوعات خراب است به خصوص در رسانه. زمانی تنها یک روزنامه ۳۰۰۰ تیراژ داشت ولی الآن کل تیراژ روزنامهها به ۷۰۰۰ نمیرسد. برخی از مشکلات نگارشی توسط نرم افزارهای نگارشی قابل حل است. بیشتر مشکلات نگارشی ما برای زبان است و البته در نگارش میبینیم که فرد به دلیل بلد نبود نشانه گذاری هر جا کم میآورد ویرگول میگذارد، گرچه که یاد دادن این نکات تنها دو ساعت وقت میگیرد. کاربرد واژگان بیگانه در چند سال اخیر بسیار زیاد شده و میزان زیادی از اخبار، ترجمه هستند که ترجمههای درستی هم نیستند.
او ادامه داد: مطبوعات بعد از قاجار به سادهنویسی کمک زیادی کردهاند ولی الآن خود آنها در حال نابودی خودشان هستند. معاونت مطبوعاتی باید برنامههای مدونی برای آموزش زبان فارسی به اهالی مطبوعات داشته باشد. این دفتر باید زبان مطبوعات را از گذشته تاکنون را بررسی کند. حجم نوشتارهایی مطبوعاتی نسبت به سایر متنهای نوشتاری دیگر بسیار بالاتر است. باید نرمافزارهای غلطیاب تولید شود. این نشستها باید ادامه پیدا کند. ایجاد یک بخش در معاونت مطبوعاتی برای نظارت بر نگارش و نظارت سالانه بر نگارش مطبوعات لازم است.