استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبائی گفت: عشقی با نقشآفرینی یکی از نقشآفرینان دادگاه کرباسچی برایم آغاز شد و آن کسی جز استاد بهمن کشاورز نبود که با آن تبحر در فن حقوق و سحر ادب اینها را به هم آمیخته بود و در دادگاه با این ابزارها جولان میداد؛ آن هویت از دست رفته برای من داشت دوباره احیا میشد و دوباره شکل میگرفت تا اینکه بعد از سالهای متمادی درس ما تمام شد و قرار شد که آزمون وکالت شرکت کنیم.
به گزارش عطنا، آیین نکوداشت استاد بهمن کشاورز، حقوقدان، پژوهشگر و رئیس سابق اتحادیه سراسر کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) روز یکشنبه، ۱۸ شهریورماه با سخنرانی علیرضا آذربایجانی، معاون هماهنگی و برنامهریزی دستگاههای اجرایی معاونت حقوقی ریاستجمهوری، ابراهیم امینی، نایب رئیس شورای شهر تهران، محمدحسین ساکت، رئیس هیئت مدیره انجمن حقوقشناسی، مرتضی شهبازینیا، رئیس اتحادیه سراسر کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا)، فریده غیرت، نایب رئیس پیشین کانون وکلای دادگستری مرکز و سعید ملکزاده، رئیس کمیته حقوق دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و تهمورث بشیریه، استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان مجری برگزاری مراسم برگزار شد.(گزارش تصویری)
تهمورث بشیریه، استاد حقوق دانشگاه علامهطباطبائی، ضمن تشکر از حاضرین نکاتی را درباره دلیل شکلگیری این نکوداشت و برگزاری آن گفت: شاید مجموعه حوادث سیاسی و تاریخی دلیلی برای شکلگیری این مجلس شد؛ سال ۱۳۷۶ من نوجوانی بودم که تازه وارد دانشگاه شده بودم؛ علاقهمندیام به خاطر این بود که صلابت و عطوفت پدر را نسبت به قضاوت دیده بودم. بنابراین علاقهمند شدم که به حرفه قضاوت بروم و برای خودم محاسباتی هم داشتم و عزمم جزم بود و شاید از دوران راهنمایی بود که میخواستم این کار را انجام دهم و به خاطر همین رشته حقوق را انتخاب کردم.
وی ادامه داد: در آن موقع رشتهای به نام علوم قضایی بود که در دانشگاه خاصی برای تربیت قضات در نظر گرفته شده بود و این رشته یک رشته نیمه متوسط بود؛ یعنی اینکه در نیمه دوم علاوه بر کنکور با آزمونهای خاص خودش دانشجو پذیرش میکرد. من وارد حقوق شده بودم و منتظر بودم که در بهمن ماه وارد رشته علوم قضایی شوم تا به آن چیزی که برایم غایت بود برسم اما همان یک ترم که مشغول تحصیل در دانشگاه دیگری بودم تعلق خاطری برای من ایجاد شد که عقل و هوش و دین و همه را از من ربود و باید در اینجا تصمیمی میگرفتم بین ماندن در آن دانشگاه یا اینکه رها کنم بروم به دنبال هدفی که مدتها به دنبال آن بودم؛ نبردی بود بین عقل و عشق و بنابراین عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد.
بشیریه در ادامه افزود: من به طور پنهانی از آن دانشگاهی که میخواستم بروم اعلام انصراف کردم یعنی هر آنچه که برای خودم در ذهنم نقشه کشیده بودم به فراموشی سپردم و هویتی را برای خودم تصور کردم؛ در این هویت احساس تهیبودن میکردم گرچه دل به عشق داده بودم، در عین حال به موازات این حوادث دوم خرداد بود و حوادث متعاقب آن و روی کار آمدن سیدمحمد خاتمی که عمرش دراز باد و فضای فکری که برای همنسلان من و همدورههای من در آن زمان ایجاد شده بود و پیامد آن مسائل سیاسی بود که در مملکت رخ میداد که شاخصترین آن محاکمه شهردار وقت تهران بود که همزمان با مسابقات جامجهانی یک سریال جذاب را برای مردم ایجاد کرده بود.
وی آشنایی خود با استاد بهمن کشاورز را عشقی دیگر در زندگیاش دانست و گفت: عشقی دیگر با نقشآفرینی یکی از نقشآفرینان آن دادگاه برایم آغاز شد و آن کسی جز استاد بهمن کشاورز نبود که با آن تبحر در فن حقوق و سحر ادب اینها را به هم آمیخته بود و در دادگاه با این ابزارها جولان میداد؛ آن هویت از دست رفته برای من داشت دوباره احیا میشد و دوباره شکل میگرفت تا اینکه بعد از سالهای متمادی درس ما تمام شد و قرار شد که آزمون وکالت شرکت کنیم. در این آزمون شرکت کردم و قبول شدم سپس باید یک وکیل سرپرست انتخاب میکردم خب طبیعی بود که از پدر راهنمایی خواستم و ایشان گفتند به نزد بزرگان برو تا رسم بزرگی بیاموزی.
وی ادامه داد: در نهایت به نزد استاد بهمن کشاورز رفتم و این بزرگ مرا پذیرفت که در محضر خودش زانو بزنم و تلمذ کنم ایشان مظهر صلابت، صحه صدر، بزرگواری، متانت، گشادهرویی و در یک کلام اصالت چیزی بود که من در آنجا دیدم و تکهای از روح من شد؛ استاد کسی است که تأثیرگذار و یک تکه از روح آدم میشود و یکی دیگر از اساتیدم که یک تکه از روحم شد جناب محمد آشوری بزرگوار و همچنین استاد بزرگوارم حسین آبادی که در محضر ایشان هم زانو زدم و استفاده کردم. به هرحال این دوران که من در خدمت استاد کشاورز بودم خاطرات فراوانی برایم شکل گرفت و نکات بسیاری داشت.
بشیریه درخصوص خاطرات خود با استاد بهمن کشاورز بیان کرد: سه نکته بیشتر در ذهنم مانده و تأثیرگذار بوده است؛ یادم میآید که من به دلیلی نیاز به امضای استاد داشتم به همین خاطر برای کاری با ایشان تماس گرفتم. به هر حال اوقات باهم جور نمیشد و من چون کارآموز بودم موظف بودم اوقاتم را با اوقات ایشان هماهنگ کنم. اما به هرحال اوقات جور نمیشد و من باید آن روز این کار را انجام میدادم یادم هست بعد از اینکه گفتوگوی تلفنی تمام شد، استاد چند دقیقه بعد خودشان تماس گرفتند و فرمودند که امروز حوالی کجا هستی من خدمتشون گفتم کجا هستم؛ ایشان گفتند من دارم به آن سمت میآیم تا آن امضا را انجام دهم و این کار از نظر من بسیار بزرگ است چرا که من خودم انتظار دارم همه به اتاقم بیایند تا کارشان را انجام دهم! من پذیرفتم و شرمندگی آن تا الان برایم مانده است. اما درس بزرگی برایم بوده و سعی میکنم آن را در ارتباط با دانشجویانم انجام دهم.
وی درباره نکات بعدی تأثیرگذار در زندگیاش گفت: دومین نکته اسلوب و مشی بود که عیبجویی در آن وجود نداشت همیشه چشمپوش و خطاپوش بودند و هستند و به خاطر همین ما گاهی برای شوخی با دوستانمان یکی از تکهکلامهای ایشان را به کار میبردیم که هرچی از ایشان میخواستیم ایشان میگفتند «عیب نداره»؛ این اسلوب در وجود ایشان ملکه است؛ نکته سوم اینکه روحیه طنازی داشتند حتی زمانی که ایشان در بیمارستان تازه از اتاق عمل آمده بودند و به هوش بودند در عین حال که ما خدمتشان میرفتیم ایشان کرامت انسانی را پاس میداشتند و با روی گشاده برخورد میکردند؛چیزی که همیشه داشتند و تمامی اینها برای من درس است.
وی تصریح کرد: به خاطر همین مسائل بود که بعد از اینکه دورههای کاری من از خدمت ایشان تمام شد، تصمیم گرفتم که به سهم خودم به محضر ایشان ادای دین کرده باشم و تصمیم گرفتیم با دوستانی مجلسی را بیاراییم تا درآن به حد ممکن قدر استاد را پاس داریم واین چنین بود که به دنبال برنامه ریزی برای تشکیل چنین جلسهای رفتیم.
بشیریه درباره اهداف دیگر این پاسداشت بیان کرد: اهداف دیگری هم در کنار این پاسداشت است که به دوستان جوانتر عرض کنم که این پاسداشتها ترویج یک فکر است، ترویج یک سلوک است و از منظر شرعی امر به معروف است؛ به علاوه آن که جمع عده زیادی از دوستانی که مدتها است همدیگر را ندیدند ولو اینکه در این هوای گرم دیدار دوستان خودش یک برکت است و همین مناسبت باعث شد یک اثر علمی آفریده شود یعنی مجموعهای از مقالات آورده شود که با استفاده از این خیلیها میتوانند به دنبال پایاننامه یا رساله دکتری بروند و از همین یک توسعه علمی هم در مملکت ایجاد میشود.
وی افزود: صرف یک میهمانی نیست؛ برای بزرگان باید سعی کرد مجلسی گرفت که جنبههای دیگر غیر از میهمانی هم رعایت شود لذا در همه بزرگداشتهایی که در این خانه گرفته شده؛ هیچ یک بدون ارائه یک اثر علمی نبوده است به همین خاطر کتابی را با عنوان «وکالتنامه» رونمایی خواهیم کرد.
بشیریه در ادامه درباره دلیل انتخاب مکان این مراسم گفت: برای انتخاب محل دوستانی قبلش هم به من پیشنهاد دادند که جای دیگری برگزار شود و یا اینکه ناخشنود بودند اما دو دلیل داشت؛ دلیل اول اینکه اینجا همانطور که نامش خانه است واقعا ما همین احساس را در اینجا داریم و احساسی جز در خانه بودن نداشتیم و این احساس ما را همیشه سوق می دهد تا برنامههایمان را در این محل برگزار کنیم؛ دلیل دوم الطاف استاد به خانه بود اینجا خانه اندیشمندان است و استاد نقشی فراتر از وکالت دارد و به خاطر این بعد معنوی بود که ما توجیه کردیم که مراسم باید در اینجا برگزارشود.
وی درخصوص انتخاب زمان برنامه تصریح کرد: زمان هم باتوجه به اینکه این برنامه در زمره برنامههای یکشنبههای حقوقشناسی و مفاخر حقوق ایران بود؛ سعی کردیم که نزدیکترین زمان به تولد حضرت استاد باشد و تولد در ۲۱ شهریور ۱۳۲۳اتفاق افتاده و ما به این بهانه در روز یکشنبه این مراسم را برگزار کردیم همچنین در سطح شهر اطلاعرسانی انجام دادیم سعی کردیم که یکی از بزرگترین مظاهر وکالت را در شهر جلوهگر کنیم و چه کسی بهتر از استاد کشاورز و مردم بدانند که وکلا را هم باید پاس داشت و ما مظهر یکی از وکلا را با همه بزرگان این حرفه پاس داشتیم.
استاد حقوق دانشگاه علامهطباطبائی درباره کتاب «وکالتنامه» گفت: برای کتاب فراخوانی عمومی انجام شد و در این فرصت کوتاه مجموعا ۱۴۲ مقاله به دست بنده رسید که با فیلترهای علمی ۴۶مقاله انتخاب شد از بین ۲۱خانم و ۵۷آقا که ۳۰نفر از اینها دارای مدرک دکتری هستند و بعضا رئیس دانشکده، مدیر حقوق و رئیس کانون هستند ؛ در کنار اینها ۵۲عکس منتشر نشده از استاد را کار کردیم و یک زندگینامه بسیار بسیار دلانگیز که توسط خواهر عزیزم فرزند دکتر کشاورز بهارک کشاورز با مهر و احساس نوشته شد.
وی ادامه داد: از مجموع این مقالات ۱۵ مقاله حقوق کیفری، ۱۰مقاله حقوق بین الملل، ۹مقاله حقوق خصوص، ۴مقاله حقوق عمومی و ۸مقاله حقوق صنفی است که نشان میدهد کسانی که در گرایشهای مختلف بودند همه خودشان را وامدار استاد میدانستند.
بشیریه درباره نام «وکالتنامه» بیان کرد: نام کتاب هم وکالتنامه برگزیده شد که هم نشاندهنده ابزار کار وکلا باشد و هم اینکه یک مضاف و مضاف الیه وکالت باشد و اینطور بود که چنین کتابی در ۸۱۶ صفحه آماده شد که امروز از آن رونمایی خواهد شد.