استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در جمع فعالان اجتماعی سنت و مدرن را دو پایه جامعه دانست و جامعه ایران را یک «جامعه ترکیبی» نامید و گفت: جامعه مدنی ایران به پدیده مدرن مربوط است اما با سنت خصومتهایی دارد که اگر این گرهها و خصومتها برطرف نشود چیزی جلو نخواهد رفت.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «سنت و توسعه جامعه مدنی در ایران» (گزارش تصویری) به همت حامیان جامعه مدنی(حجم) با سخنرانی دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی سهشنبه، 26 تیرماه در سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران برگزار شد.
در این نشست، دکتر غلامرضا کاشی که به سبب معالجه چشمهایش کمی کسالت داشت، در ابتدا با اشاره به اینکه بحث جامعه مدنی و نهادهای مدنی از سال 70 در ایران مطرح بوده است، اظهار کرد: یک سری تحولات در جامعه ایران در حال رخ دادن است که اهمیت نهادهای مدنی را بیشتر میکند.
وی افزود: در این دهه، در واقع طبقه متوسط تحصیل کرده شهری در مقابل یک نظم ایدئولوژیک دهه شصتی به دنبال استراتژیها و راهبردهایی برای گسترش آزادیهای مدنی در جامعه ایران میگشت تا قلمرو دولت را در ایران محدود کند و از جامعهای که از درون هژمونی یک نظام ایدئولوژیک بیرون آمده است، دفاع کند.
غلامرضا کاشی با بیان اینکه امروزه با یک دولت فاقد هژمونی روبهرو هستیم که تقریبا هژمونی خود را از دست داده است، اظهار کرد: در این برهه، جامعه سیاسی نیز قادر نیست تا ایده جانشینی را به وجود آورد، علاوه بر این دولت حتی قدرت مالی آن دوره را ندارد و با بحرانهای پیچیده و ساختاری مواجه است و مسئله در این «دولت ناتوان، جامعه ناتوان، بیافق و نا امید است و ایده جامعه مدنی امروز همچنان گرفتار خاستگاه خود است که این گره برای توسعه آن موانع جدی ایجاد میکند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه جامعه مدنی به پدیده مدرن مربوط است، اما پشت این جمله خصومتی با سنت وجود دارد که اگر برطرف نشود چیزی جلو نمیرود، با نگاهی به جوامع غربی گفت: در جامعه غرب سنتها دستخوش تحول شدند و دنیای مدرن چیزی جز تحول تدریجی سازوکارها و نهادهای سنتهای جامعه غربی نیست؛ سنتهای جامعه غربی به تدریج دچار بحران میشدند و در دو پارادایم ایده جامعه غربی تکریم پیدا کردند.
وی با بیان اینکه بنیاد جامعه مدنی هگل است، اظهار کرد: مسئله او گسیخته شدن جامعه سنتی غرب و مشخص نبودن تکلیف قانون، دولت و نظم سیاسی در آن است. او معتقد است که اگر هر کسی در پی منافع خصوصی است، تکلیف دولت در این میان چه میشود؟
غلامرضا کاشی با استناد به سخنان هگل، افزود: جامعه مدنی درگیر منافع خصوصی افراد است که زندگی در آن به تدریج انسانهای خودخواه را به موجوداتی نوع دوست تبدیل میکند، همزیستی در جامعه مدنی بستر شکلگیری سوژههای نوع دوست، اخلاقی، دگرخواه و قانونگرا میکند و به این معنا جامعه مدنی مرحله گذاری است برای رسیدن به دولت مدرن که آزادی را با قانون جمع میکند، نظم را با فردیت جمع میکند و کل را به جزء ربط میدهد.
وی افزود: در این نگاه، کلیت سنت گسیخته شده است و هگل میخواهد این کلیت را در بستر کمالیابی جامعه مدنی بازیافت کند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به روایت نئولیبرالیسم قرن بیستم بیان کرد: در این روایت دغدغه کلیت از دست رفته است و بر خلاف روایت هگلی، این روایت دغدغه تلاشی کلیتها را (که در دولت تجلی میکند) دارد و معتقد است آزادی مطلوب در گسیختگی و تنازع به وجود میآید نه در کلیت.
غلامرضا کاشی تصریح کرد: هر دو این پارادایمها در اینکه جانشین سنت و روبهروی سنت قرار دارند با یکدیگر مشترک هستند.
وی در ادامه با بیان اینکه متاسفانه ادبیات جامعه مدنی که به ایران آمد ریشه نئولیبرال داشت، اظهار کرد: ایده جامعه مدنی و نهادهای مدنی در دهه هفتاد در ایران در پی این بود که کلیتها از بین بروند، کثرتها ظهور کنند و جامعه مجموعهای از صداهای کوچک باشد.
غلامرضا کاشی ادامه داد: قرار بود از سنت به مدرنیته برسیم اما چند سالی است که گروهی از متنفکران از این ایده دست برداشتهاند و در این صورت اظهار میدارند که همه دنیا قرار نیست از سنت به سمت مدرنیته برود، بنابراین یک ایده به نام جامعه ترکیبی ساخته شد.
وی تصریح کرد: سالها است که بخشی از جامعه ما سنتی و بخشی مدرن است و تحت تاثیر ایده تحولات تکخطی فکر کردیم که از افق سنت فاصله میگیریم و به سمت مدرنیته میرویم، اما در حال حاضر اینگونه نیست جامعه ما یک قطب قدرتمند سنت دارد و یک قطب قدرتمند مدرن که اینها باید در کنار یکدیگر باشند.
این استاد علوم سیاسی سه امکان متنوع ظهور نهادهای مدنی در جامعه ترکیبی را اینگونه معرفی کرد: فضای سنت که سنت یک مفهوم یکدست و یکپارچه نیست، بلکه یک مفهوم پیچیده است که در خود تنوعات زیادی دارد و باید سنتی که تلاش میکند تا خود را از دست یک روایت حکومتی و ایدئولوژیک مستقل کند به رسمیت بشناسیم و سعی کنیم ذخایر نادیدهگرفته شده یا سرکوبشده سنتی را که تحت فشار یک ساختار ایدئولوژیک بوده است شناسایی کنیم و به آن میدان دهیم و آن را بازآفرینی کنیم.
وی با اشاره به قلمرو مدرن برای ظهور جامعه مدنی در جامعه ترکیبی گفت: جامعه ایران در چندسال اخیر استعدادهای قابل توجهی داشته است، آنها باید بدانند که برای دوام خود نباید با سنت مبارزه کنند و حداقل تنها با سنت به گفتوگو بپردازند.
متخصص حوزه علوم سیاسی با بیان اینکه عرصه تلاقی سنت و مدرن بسیار مهم است، افزود: در جامعه ترکیبیِ ما، نه سنت به خودی خود زایش دارد و نه قلمرو مدرن به خودی خود میتواند زایشی ایجاد کند، این قلمرو تلاقی این دو است که میآفریند و پرانرژی است و دغدغه جامعه دارد.
غلامرضا کاشی در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه امروزه یک سری نهادهای مدنی صنفی مدرن و سنتی در جامعه ایران ایجاد شده است، خاطرنشان کرد: جامعه ایران برای حیات بخشیدن به خود نیازمند نهادهای مدنی داوطلبانه است که این سنخ نهادها به جامعه جان و حیات میبخشد و این نهادهای داوطلبانه هستند که الگوی تازهای از جامعه اخلاقی عرضه میکنند.