جامعه ایران دچار برخی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که رفتهرفته تابوتوان مردمانش را گرفته و میرود که تبدیل به برخی بحرانهای ناخواسته شود. از منظر جامعهشناختی یکی از مشکلات، فرسایش سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی در لایههای گوناگون جامعه است بهگونهای که زمینهساز تضعیف روابط و پیوندهای اجتماعی درونگروهی و برونگروهی شده است.
به گزارش عطنا، دکتر محمدباقر تاجالدین استادیار جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، طی یادداشتی در روزنامه ایران به راهکارهایی برای تقویت «سرمایه اجتماعی» در جامعه ایران پرداخته است که در ادامه آن را میخوانیم:
چیستی سرمایه اجتماعی
«سرمایه اجتماعی» به پدیدهای دلالت دارد که منبع اصلی زایش آن، اجتماع یعنی حوزه تعاملات اجتماعی است. در هر جامعهای، خرده نظام اجتماع در ارتباط متقابل با سایر خرده نظامهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، اصلیترین منبع و قلمرو روابط و تعاملات اجتماعی توأم با احساسات و عواطفی است که مولد تعهدات متقابل برای برقراری پیوندها و وصل کردن کنشگران به همدیگر و ایجاد اعتماد، همبستگی، انسجام و محیط گرم و سینرژی لازم برای تسهیل کنشها و تأمین سلامت جسمانی و روانی و شورونشاط اجتماعی است.
سرمایه اجتماعی دارای خصلتی پویا، خودزایشی و خود تکوینی است. بهعنوانمثال، هر چه از اعتماد بیشتر استفاده شود، میزان آن بیشتر میشود؛ زیرا اعتماد کردن، میزان اعتماد را تقویت میکند.
درمجموع میتوان گفت سرمایه اجتماعی شبکهای متشکل از روابط و پیوندهای مبتنی بر «اعتماد اجتماعی» بین فردی و بین گروهی و تعاملات افراد با نهادها، سازمانها و گروههای اجتماعی است که قرین همبستگی و انسجام اجتماعی و برخورداری افراد و گروهها از حمایت و انرژی لازم برای تسهیل کنشها در جهت تحقق اهداف فردی و جمعی باشد.
در تئوری سرمایه اجتماعی، «سرمایه» بهعنوان منبع باارزشی در نظر گرفتهشده است که برای کنشگران فردی و جمعی در یک جامعه بازدهی دارد. جهتگیری مرکزی در توسعه مفهومی سرمایه اجتماعی این است که سرمایه اجتماعی در «روابط اجتماعی» کسب میشود و تولید آن فرآیندی است که بهوسیله آن «ارزشافزوده» از طریق سرمایهگذاری در روابط اجتماعی حاصل میشود.
نظریهپردازان سرمایه اجتماعی
مفهوم سرمایه اجتماعی تنها در دهه 1980 بود که بشدت موردتوجه قرار گرفت و توانست با گسترش نظری و تجربی، جایگاه تعریفشدهای در میان نظریههای جامعهشناسی به خود اختصاص دهد. این امر عمدتاً مرهون «جیمز کلمن»، جامعهشناس آمریکایی و تحقیق او درزمینهٔ مشارکت در امور مدرسه (در شهر شیکاگو) است.
پسازآن «پیر بوردیو» جامعهشناس فرانسوی ابعاد دیگری از این مفهوم را روشن کرد و مطالعه «رابرت پاتنام» درزمینهٔ رابطه سرمایه اجتماعی و نهادهای دموکراتیک در ایتالیا، خصوصاً از عوامل مؤثر در این گسترش است.
«آنتونی گیدنز»، جامعهشناس مشهور بریتانیایی سرمایه اجتماعی را به معنای شبکه روابط، تعهدات و اعتماد اجتماعی میداند که در جوامع سنتی، محدود و درونگروهی و در جوامع مدرن، وسیع و تعمیمیافته است. او سرمایه اجتماعی جدید را با قدیم متفاوت میداند.
در جامعه سنتی، زندگی مبتنی بر ایمان و قطعیت است و هیچچیزی جز عامل خارجی آن را مختل نمیکند. ولی زندگی انسان مدرن بر احتمالات و عدم قطعیت استوار است و لذا اعتماد او توأم با نوعی اضطراب و دلهره درونی است که ذاتی زندگی مدرن است (گیدنز، 1378: 97).
پیر بوردیو، سرمایه اجتماعی را یکی از اشکال «سرمایه» میداند. البته او سرمایه اجتماعی را از سایر انواع سرمایههای اقتصادی، فرهنگی و نمادین متمایز میسازد و برای آن خصلتی «ساختاری» و «تعاملاتی» قائل است: «سرمایه اقتصادی» که قابلیت تبدیلشدن به پول را دارد و میتواند به شکل حقوق مالکیت نهادینه شود، «سرمایه فرهنگی» که در برخی شرایط به سرمایه اقتصادی بدل میشود و به شکل کیفیات آموزشی نهادینه میگردد و «سرمایه اجتماعی» که از الزامات اجتماعی (پیوندها) ساختهشده است و تحت برخی شرایط به سرمایه اجتماعی تبدیل میشود و ممکن است در شکل اصالت و شهرت نهادینه شود.
بوردیو سرمایه اجتماعی را شبکه نسبتاً با دوامی از روابط کمابیش نهادینهشده توأم با شناخت و تعهدات از جمله اعتماد متقابل میداند که بهعنوان منابعی بالفعل یا بالقوه موجبات لازم برای تسهیل کنشهای فردی یا جمعی کنشگران را فراهم میسازد (بوردیو، 1984).
نگاه پیر بوردیو به سرمایه اجتماعی
ازنظر بوردیو (1984) ایجاد و اثربخشی سرمایه اجتماعی بستگی به عضویت در یک گروه اجتماعی دارد که اعضای آن، مرزهای گروه را از طریق مبادله اشیا و نهادها بنیان نهادهاند. این روابط ممکن است از طریق کاربرد یک نام مشترک (خانواده، ملت، انجمن، حزب) و مجموعهای کامل از کنشها برای نهادینه کردن، نظیر مبادلات مادی و نمادی تضمین شود.
ازنظر بوردیو مقدار سرمایه اجتماعی در تملک هر عامل اجتماعی به دو امر وابسته است: 1. اندازه شبکه ارتباطاتی که عامل اجتماعی بهخوبی بتواند آنها را بسیج نماید. 2. مقدار سرمایه (اقتصادی، فرهنگی، نمادی) هر یک از کسانی که عامل اجتماعی با آنها در ارتباط است. او با تصریح تفاوت میان سرمایه اجتماعی با سایر انواع سرمایه چنین مینویسد: «اگرچه سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی و فرهنگی در تملک هر یک از عاملان، یا حتی مجموعه کامل عاملانی که با فرد در ارتباط هستند قابلتقلیل نیست، بااینحال هرگز بهطور کامل از آن مستقل نمیباشد.»
به اعتقاد بوردیو (1984)، سرمایه اجتماعی بهعنوان شبکهای از روابط، یک ودیعه طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان برای کسب آن باید تلاش کرد. بهعبارتدیگر، سرمایه اجتماعی محصول نوعی سرمایهگذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناخودآگاه است که هدفش تثبیت یا بازتولید روابط اجتماعی است که مستقیماً در کوتاه یا بلندمدت قابلاستفاده هستند.
بنابراین به کمک سرمایه اجتماعی، کنشگران قادر هستند به تسهیل در روابط اجتماعی پرداخته و از این طریق در جهت حفظ و تقویت انسجام و همبستگی اجتماعی اقدام نمایند.
در دیدگاه بوردیو کنشگران اجتماعی تحت تأثیر دو عامل «میدانهای اجتماعی» و «عادتواره» به کسب انواع سرمایهها نائل میشوند و بر اساس آنها جایگاه خود را در فضای اجتماعی و در درون میدانهای اجتماعی تعیین میکنند. میدانها جنبه عینی و ساختاری و عادتوارهها جنبه ذهنی حیات اجتماعی را تشکیل میدهند. این دو در ارتباط باهم کنشها را تعیین میکنند و کنشها بهنوبه خود به تثبیت یا تغییر آنها منجر میشوند.
راههای افزایش سرمایه اجتماعی در ایران
با توجه به مباحث نظری پیشگفته راهکارهای تقویت سرمایه اجتماعی در جامعه ایران به شرح زیر خواهند بود:
1. اقدام برای تسهیلگری کنشهای اجتماعی و رفع تمامی موانع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جهت هر نوع کنشگری اجتماعی زاینده و مثبت.
2. تقویت «جامعه مدنی» فعال و سازنده تا نیروهای اجتماعی بهویژه گروههای سنی نوجوان و جوان بتوانند در قالب جامعه مدنی به کنشگری پرداخته و زمینههای لازم برای تقویت همبستگی و انسجام اجتماعی را فراهم سازند.
3. حمایت نهادهای مدنی و رفاهی از افراد و گروههای ناتوان جامعه تا از این طریق «اعتماد متقابل» در سطوح خرد و کلان جامعه ارتقا یابد.
4. تقویت پیوندها و تعاملات اجتماعی در سطوح خرد و کلان اعم از روابط فردی و نهادی. ازآنرو که در حال حاضر شاهد نوعی گسست یا تضعیف در این تعاملات هستیم که مانع بزرگی برای حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی محسوب میشود.
5. جلوگیری از بروز هرگونه ناامیدی، دلزدگی، ازخودبیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی که زمینههای تضعیف «اعتماد اجتماعی» را فراهم میکند.
پینوشتها:
- بوردیو، پیر (1390)، تمایز، نقد اجتماعی قضاوتهای ذوقی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: نشر ثالث.
- گیدنز، آنتونی (1378)، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.
Bourdieu,Pierre, (1984), Distinetion, London, Routledge & Kegan paul