عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی مهمترین مشکل کشور را بحث درآمدهای نفتی دانست و گفت: درآمدهای نفتی خیال ما را راحت کرده است و تا زمانی که تمام نشود به چیز دیگری فکر نمیکنیم، در واقع درآمدهای نفتی آسیبهای مخربی در فرهنگ ما ایجاد کرده است.
به گزارش عطنا به نقل از جوان، حسن بنیانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگویی که با این روزنامه انجام داد به تشریح فرهنگ مصرف و مصرف زدگی و ارتباط آن با درآمدهای نفتی پرداخت.
کتر حسن بنیانیان مسئول کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با ارتباط و نقش اقدامات فرهنگی و تأثیری که بر سبک زندگی و فرهنگ مصرف در کشورمان میتواند داشته باشد، به «جوان» میگوید: بخش مهمی از معضلات اقتصادی در ظاهر اقتصادی است ولی ریشههای فرهنگی جدی دارد و تا زمانی که شناخته نشود و دستگاههای ذیربط به سهم خود وظایف را عملیاتی نکنند، موانع مهم توسعه اقتصادی تداوم نخواهد یافت.
در بسیاری موارد اذهان با مواجهه با مقوله فرهنگ به سمت ابزارهای فرهنگی از جمله شعر و کتاب میرود، اما فرهنگ در [مقوله پوست فرهنگی]شامل نظامی از الگوهای رفتاری پایدار است که تصمیمات از آن متأثر میشود یا بعضاً به صورت موانع ایجاد مزاحمت میکند.
ریشه ۴۰۰ ساله خودباختگی فرهنگی
این عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره ریشهها و علل شکلگیری بیگانهنوازی و استیلا یافتن فرهنگ و تولیدات غربی در کشورمان میافزاید: سرآغاز این روند مخرب حدود ۴۰۰ سال پیش و با عرضه تجهیزات نظامی توسط مستشاران خارجی به شاهان صفوی شکل گرفت؛ ایرانیها در عوض به آنها پسته و زعفران و فرش دادند.
این روند معاملات اقتصادی باعث شد که در جامعه ایرانی یک مفهوم و برداشت نادرست شکل بگیرد که هر آنچه از خارج بیاید به دلیل شکوفایی اقتصادی و صنعتی غرب و محصولاتش به نوعی برای ما دستنایافتنی هستند. متأسفانه ما ایرانیها عمیقاً دچار یک خودباختگی فرهنگی در مقابل فرهنگ و کالای غربی هستیم که این بیماری شهری، روستایی، باسواد یا بیسواد هم ندارد.
روحانی روز گذشته و در جریان رفتنش به منطقه خوش آب و هوای توچال یک کلاه لبهدار (بیس بالی) با نشان «پوما» (یک برند مشهور خارجی)، یکدست لباس و شلوار ورزشی با مارک «چنل» و کفشهایی با برند «ریبوک» بر تن داشت!
وی ادامه میدهد: این روش و منش غلط همچنان در جامعه ما تا جایی ادامه پیدا کرد که اگر کسی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور میرفت در هنگامه بازگشت هم ظاهرش دچار تغییرات زیادی میشد و هم نحوه تعاملش با مردم فرق میکرد. از طرفی مردم نیز با نگاه خاص و ویژه بودن نسبت به آنها واکنش نشان میدادند. امروزه ما میتوانیم رگههای قابل رصد و رؤیتی را حتی در بین مسئولان و مدیران کشورمان که به جهت داشتن جایگاه حقوقی، بر نوع نگاه و فرهنگ مصرف آحاد مردم منشأ اثر هستند، ببینیم.
مثلاً آقای روحانی گاهی در صحبتهایش از کلمات یا جملات دانشمندان خارجی استفاده میکند. خب اینها بر نوع نگاه و فرهنگ و سبک زندگی مردم تأثیرگذار است یا بعضی افراد در جامعه هستند برای اینکه خودشان را برتر نشان بدهند لابهلای حرفهایشان از کلمات انگلیسی استفاده میکنند که این مصادیق نمونههایی از خودباختگی است که امروزه در بخش اقتصاد و فرهنگ مصرف مردم زیاد به چشم میآید.
مثال دیگر اینکه وقتی قرار است یک فرد مسئول برای خودش یا خانوادهاش خودرویی تهیه کند، میرود و ماشین خارجی سوار میشود! این مسئله دو وجه دارد؛ یکی اینکه آن فرد احساس امنیت و راحتی میکند، دیگر اینکه سوار شدن بر یک ماشین خارجی یک جور حس برتر بودن را در او ایجاد میکند.
تبلیغ کالا و برند خارجی توسط رئیسجمهور!
یک نمونه تازه و خبرساز از این دست مثالها، لباسی است که روحانی روز گذشته و در جریان رفتنش به منطقه خوش آب و هوای توچال بر تن داشت. رئیسجمهور با یک کلاه لبهدار (بیس بالی) با نشان «پوما» (یک برند مشهور خارجی)، یکدست لباس و شلوار ورزشی با مارک «چنل» و کفشهایی با برند «ریبوک» بر تن داشت! این یکی از آن مصادیقی است که نه تنها از جانب عالیترین شخصیت اجرایی کشور نباید اتفاق بیفتد بلکه باید برای حمایت از کالای ایرانی از برندهای داخلی استفاده کند.
بنیانیان در ادامه خاطر نشان میکند: نظام مدیریت فرهنگی مجموعه عوامل، مدیران و سازمانهایی هستند که در تحولات فرهنگی جامعه ما مداخله میکنند که بخشی نیروهای خودی در داخل انجام وظیفه میکنند و بخش دیگر دشمن است که در خارج از کشور تلاش میکنند با اهداف خود بر فرهنگ ما تأثیر بگذارند.
دشمن وظیفه خود را در قبال فرهنگ ما به خوبی انجام میدهد و با استفاده از تکنولوژی روز مانند ماهواره و سایر ابزارها بر افراد تأثیر میگذارد. در داخل کشور کاستیهای زیادی در مدیریت فرهنگی کشور وجود دارد. متأسفانه امروزه علوم متناسب با نیازهای واقعی و اصلی جامعه زیستی کشورمان که بخش تأثیرگذاری برای تصمیمگیری فرهنگی است به بدنه جامعه تزریق نشده و همچنان به کارهای سنتی و روشی که در جامعه بسته گذشته جوابگو بوده است، متکی هستیم و فضای کشور را از کارهایی که برای جوان امروز به کار بردنی نیست، اشباع کردهایم.
فرهنگ نفتی یعنی مصرفزدگی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نظام مدرن آموزشی کشور میافزاید: تصور این است که افراد با ورود به این سیستم آموزشی میتوانند به درآمدهای مطلوبی برسند، در نتیجه مبنای درس خواندن برای کودکان پول بیشتر در آینده است و تربیت کردن در مدارس را کمرنگ کرده است. مهمترین مشکل در کشور ما بحث درآمدهای نفتی است که خیال ما را راحت کرده و تا زمانی که تمام نشود به چیز دیگری فکر نمیکنیم، در واقع درآمدهای نفتی آسیبهای مخربی در فرهنگ ما ایجاد کرده است.
وی میافزاید: مردم آثار منفی و مثبت فرهنگ غربی بر زندگی خانوادگی خود، نگاه و اندیشه به مسائل اجتماعی جوانان و ایجاد چالش میان نسل جوان و پدر و مادرها، محیط زیست، نحوه ارتباط افراد با منابع زیستی جامعه و سازوکارهای اداره سیاسی کشور را به صورت روزمره احساس میکنند.
جوامع در حال توسعه به صورت ناخودآگاه تحت این تأثیرات قرار میگیرند، از این رو مقام معظم رهبری بر ضرورت تدوین الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی، اصلاح سبک زندگی، پیوستنگاری فرهنگی و مهندسی فرهنگی را برای رهایی از دام این مسائل تأکید فرمودند: تا آگاهانه تصمیم بگیریم و از بخشهای مثبت تمدن غرب به صورت آگاهانه بهره ببریم نه منفعلانه.
بنیانیان در پایان میگوید: به رغم اینکه در فرهنگ اسلامی کار دارای ارزش والایی است، متأسفانه در جامعه ما تنها فعالیت اداری به عنوان کار تعریف شده است و از ما نمایندگان تقاضای کار اداری میشود، در حالی که افراد میتوانند کارهای زیادی انجام دهند. به نظر میرسد اجراییشدن بسیاری از این مباحث نیاز به بودجه کلانی ندارد و نیازمند عزم جدی است و باید از خانه و مدرسه پایهریزی شود.
رصد و آسیبشناسی فرهنگی بخشی از مدیریت این عرصه است و نخبگان باید با توجه به متون اسلامی و تاریخی و فرهنگی و شرایط امروز تعریف جدیدی از مهندسی فرهنگی ارائه کنند.