استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به دستفروشان زن در مترو و با بیان اینکه زن بودن در جامعه شهری مدرن پروژه سخت و دشواری است، گفت: مدل متفاوتی از زنانگی در مترو به نمایش درآمده است؛ به نظر میآید تداوم تقسیم کار جنسیتی در فضاهای مدرن شهری در مترو دریافت، معنا و قالبی از تقسیم کار سنتی زنان و مردان است.
به گزارش عطنا، «اولین همایش ملی مسائل اجتماعی زنان» به همت دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری دیگر دانشگاههای علوم انسانی کشور و مراکز تخصصی مطالعات زنان با حضور جمعی از استادان و دانشجویان متخصص حوزه مطالعات زنان دوشنبه، ۱۰ اردیبهشتماه و سهشنبه، 11 اردیبهشتماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در بخش آخر این همایش مستند «ناخوانده در تهران» با حضور محمدسعید ذکائی، استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی و محمدتقی کرمی، دانشیار مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبائی تحلیل و بررسی شد.
محمدسعید ذکائی، استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی درباره مستند «ناخوانده در تهران» گفت: ساختار و روابط زندگی شهری ما تغییر پیدا کرده است و به نظرم در این مستند ایده خوب و مهمی به نمایش درآمد که روایتی غیرهمدردانه و فمنیستی نبود.
وی اضافه کرد: در این فیلم نشانههایی از نگاه سیاستی و سیاستگذارانه وجود داشت گرچه در حاشیه بود، مراجعه روحانیون برای اینکه وضعیت شهر را قیاس کنند و قانون را توضیح دهند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: به نظرم از زوایای مختلفی میشود به موضوع نگاه کرد اینکه چرا مترو و اهمیت این نوع نگاه چه چیزی است، مترو چه تاثیری بر زندگی روزمره زنان دارد با گروهی که از طریق مترو امرار معاش میکنند چه کار میکند، طبیعتا مترو انعطافی که در زمان، مکان و کار مهیا میکند مزیت مهمی محسوب میشود که شاید خانمها در شرایط عادی از بسیاری بهرهمندیهای شهری محروم باشند.
وی ادامه داد: از لحاظ زیباییشناسی واگنهای خالی در پستی بلندی مسیر، ترسیم قشنگی از زندگی این نوع زنان که قابل پیشبینی نیست و به هرجا ممکنه کشیده شود، است ولی این هم یک فرصت هم یک محدودیت است که واگنهای مترو برای این نوع از زنان فراهم کرده است.
ذکائی ناشناس ماندن را یکی از مزیت های کلانشهرها دانست و گفت: این زنان از مزیت کلانشهری و ناشناس ماندن استفاده می کنند گرچه برخیها حساسیت داشتند و با پوشاندن صورت خود میخواستند ناشناس بمانند، اما بسیاری دیگر که چنین حساسیتی نداشتند و به آن اذعان و به شکلی استفاده میکردند.
وی افزود: آزار جنسی کمتری در این عرصه وجود دارد هرچند که دغدغه طیفی از این گروه بود ولی این همبستگیهای زنانه میتواند به همدردی و معیشت روزمره زنان هم کمک کند.
ذکائی در ادامه بیان کرد: اگر قرار بود خانمها در قسمت مردان کسبوکار کنند یا میانگین ساعات و انرژیای که خانمها برای کارشان صرف میکنند با آقایان مقایسه شود اینطور به نظر میرسید که توجه، همدلی، همدردی و درک زنان از نیازها بیشتر از مردان است.
وی با اشاره به اینکه کار مترو ریتم زندگی را عوض کرده است، گفت: به هرحال این بخشی از زندگی روزمره ما در کلانشهر و کلانشهرهای مشابه دیگر است، کار زنان در این شرایط اقتضائاتی را به لحاظ ارتباطی، وجودی و ابرازگری طلب میکند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی افزود: دریافتی از روانشناسی مخاطب در کلانشهر دلزدگی و روزمرگی عارض میشود و روز و شب با آنها همراه است و این موضوع نیاز به یک حس تشخیصی دارد که زنان و زنان مترو از آن برخوردار هستند.
وی ادامه داد: حدس من این است که دلالتهای جنسیتی، کار کردن در مترو را طلب میکند به هرحال به طور سنتی اقتضای مراقبت، توجه و دلسوزی کار زنانه تعبیر شده است و به نظر میآید که این تداوم تقسیم کار جنسیتی و تقسیم کار عاطفی و در مترو همراه شده است یعنی مدرن را با قالب، معنا و دریافت سنتی خودش دریافت میکنیم.
ذکائی در ادامه گفت: زنان بخشی از آزادیهایشان را به مثابه مشتریان مترو، مسافران مترو از دست میدهند اما به نظر میرسد که این زنان غالب نیستند، نوعی کنار آمدن، مواجه شدن و مدارا با این فرهنگ و فضا شکل گرفته است و یک مدل متفاوتی از ارتباط را ایجاد کرده، نوعی از ارتباط جنسیت با فضاهای مدرن شهری، مدل متفاوتی از زنانگی در مترو به نمایش درآمده است.
وی اضافه کرد: کار مترو شیوههای ارتباطی، شیوههای فرهنگی و آیینی است که این نوع ارتباط را با شهر فراهم میکند، پشت صحنهها و جلوه صحنهها، تلاش داشت که این آیین را سخت و طاقتفرسا نمایش دهد البته اشاره و اذعانی هم به سلسلهمراتب کار زنان در مترو و دستفروشی هم داشت، دیدیم که برای جوانترها که چابکتر و فعالتر بودند کار سادهتر بود و برای سالمندان دشوارتر، این سلسله مراتبها تاملبرانگیز و جالب است.
ذکائی اظهار کرد: جامعه ما نیاز دارد که با این روایتها از منظرهای مختلف آشنا شود برای اینکه به فهم و دریافتی از آنچه که زندگی مدرن و زندگی کلانشهری به ما میدهد برسیم و نشان دهد که زن بودن در جامعه شهری مدرن چه پروژه سخت و دشواری است و این زیباییهای شهری تنها جاذبههایی در ظاهر است که با آنها مواجه هستیم سختیها و دشواریهایی هم وجود دارد.
وی در ادامه بیان کرد: دورنمایی که از این نمایش میشود استدلال کرد این است که از دیالکتیک ساختار فرهنگ در جامعه علمی میشود حدس زد که مناسبات جنسیتی و فرهنگی در جامعه به ناچار از پایین به بالا و از یک ساختار حقوقی تعریف شده ناگزیر کند که تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران ما تدبیری برای اینکه جایگاه حقوقی و قانونی و تعریف کنند، بیاندیشند.
استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: به نظر من باید با واقعیت جامعه روبهرو شوند و به جای اینکه زن را به مثابه یک سوژه جنسی نگاه کنند او را عضوی از جامعه بدانند که از بد روزگار و ناکارآمدی سیاست رفاه ناچار شدهاند جور مردان معتادشان را بکشند.
محمدسعید ذکائی، استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان گفت: به هر حال این فیلم پر بود از تردیدها، مذاکره، ابهام، اضطراب از زندگی و سخن از آرزوها که ما پاسخ خوشایندی دریافت نکردیم؛ تمامی اینها میتواند تلنگری باشد برای اینکه جامعه ما یک نقد زنانه به خودش بزند و زیستن در کنار زنان در جایگاه یک عضو مسئول، مدنی و متعهد را احساس کنند.