دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه برای قرارگرفتن در مسیر «توسعه پایدار» باید گفتمان «حکمرانی» به گفتمان «حکمروایی» تغییر کند، گفت: هر «سکونتگاه» هویت خاص خود را دارد بنابراین باید با مشارکت شهروندان آن اداره شود؛ مدیریت و سیاستگذاری برای سکونتگاهها با مشارکت و ابراز نظر مردم یکی از مصداقهای «حکمروایی» است.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «حکمروایی و توسعه پایدار سکونتگاهها» به همت انجمن علمی برنامهریزی شهری و توسعه منطقهای دانشگاه علامه طباطبائی و انجمن علمی آمایش سرزمین دانشگاه تربیت مدرس، با حضور دکتر محمود جمعهپور، استاد برنامهریزی اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر عبدالرضا رکنالدینافتخاری، دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس، دکتر مظفر صرافی، دانشیار برنامهريزی و طراحی شهری و منطقهای دانشگاه شهید بهشتی سهشنبه، 28 فروردین در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
عبدالرضا رکنالدینافتخاری، دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس در بخشی از این نشست به ارائه دیدگاههای مختلف درباره نسبت «توسعه پایدار سکونتگاه» با «حکمروایی» پرداخت و در ابتدا گفت: برخی افراد توسعه پایدار را یک موضوع مستقل و حکمروایی را نیز یک موضوع مستقل در نظر میگیرند، بعضی دیگر ضمن اینکه این دو را مستقل میدانند از زاویه چند رشته به آنها نگاه میکنند و معتقدند که تعاملی اولیه بین «توسعه پایدار سکونتگاه» با «حکمروایی» وجود دارد، دیدگاه سوم «حکمروایی» را جزئی از توسعه پایدار قلمداد میکند و به آن به صورت میانرشتهای و فرارشتهای نگاه میکند.
وی با اشاره به اینکه امروزه دیدگاه سوم بیشترین طرفدار را در جهان علم به خود اختصاص داده است، «سکونتگاه» را فضای نهادی، زیست، کار یا فراغت و از طرفی دیگر «توسعه پایدار» را اندیشه بنیادین نهادی معرفی کرد و گفت: «حکمروایی» معماری و بستر تحقق اندیشه «توسعه پایدار» است که با جریان بین نهادها و تصمیمگیری بین نهادی که به صورت گروهی و شبکهای انجام میشود، تحقق پیدا میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس توسعه پایدار را تغییر مثبت و یک فرایند جریانی معرفی کرد و افزود: توسعه در بستر رشد سبز که رشد بدون تخریب محیط زیست است به وجود میآید، برای توسعه به مسائل اکولوژیک بسیار اهمیت داده میشود، چارچوب آن پایداری و اخلاق پایداری است و به صورت یک رویه عمل میکند.
افتخاری در ادامه این نشست به تشریح الگوهای رفتاری افراد پرداخت و گفت: «الگوهای رفتاری» که شامل انسان، زمین، فعالیتهای انسان و تعامل این سه با یکدیگر است در برداشت از «سکونتگاه» تاثیر دارد، بنابراین «سکونتگاه» نمایانگر ریختشناسی از جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی، سپهر زندگی و زیست جمعی، به مثابه واحدهای تماس و تبادل و زیست مدنی است.
وی با تاکید بر اینکه «سکونتگاه» یک نظام و سیستم باز است، اظهار کرد: «سکونتگاه» دارای ساخت ویژه است و بسته به اینکه در چه موقعیتی، با چه مقیاسی و با چه جمعیتی قرار بگیرد، ساختار ویژه خاص خود را خواهد داشت، این ساختار کارکرد خاص خود را دارد و همه سکونتگاهها ساختار مشترک، ساختار خاص و ساختار راهبردی دارند، که هر کدام حکمروایی، برنامهریزی و سیاستگذاری خود را میخواهند.
حکمروایی باید به بینش عمومی و فرهنگ تبدیل شود که عامل اول آن تغییر گفتمان است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه وقتی «سکونتگاه» نظام ساخت و کارکرد خاص خود را دارد یعنی دارای یک جغرافیا و هویت است که میتواند مدیریت انجام دهد و در عین حال با محیطهای بیرون نیز ارتباط برقرار کند، پس دارای هویت معین است و در عین پیوستگی، استقلال داخلی دارد. اهداف مانای سکونتگاهها سلامتی از جنبههای مختلف و خوشبختی در جنبههای مختلف است که برایند این دو کامیابی و موفقیت است.
افتخاری دو نشانه اصلی سکونتگاهها را «محیطمحوری» و «نظاممحوری» خواند و شاخصهای اصلی محیطمحوری که اهداف سکونتگاه با آنها اندازهگیری میشود را حیات، اثربخشی، آزادی عمل، امنیت، قدرت سازگاری، همزیستی دانست.
وی «نظاممحوری» را هماوری نیازهای عام، خاص، راهبردی و مسئولیتپذیری عنوان کرد و اظهار کرد: «سکونتگاه» دارای چرخه حیات است که یک سر طیف آن طبیعی و طرف دیگر آن غیر طبیعی است، با توجه به سکونتگاههای ایران از سال 1335 تا به امروز بیش از 1100 شهر به وجود آمده است که این غیر طبیعی است پیشروی شهرها حرکات غیر طبیعی هستند، نتیجه اینکه سکونتگاه یک نهاد تصمیمگیری است اگر طبیعی یا غیر طبیعی عمل کند به تصمیمات باز میگردد که مسیر طبیعی خود را طی کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره تفاوت «حکمروایی» و «حکمرانی» گفت: فلسفه «حکمرانی» همان نظام یکهسالاری و دیوانسالاری حاکم بر فرهنگ ایرانیان و از بالا به پایین است و در اینجا حکمراندن دستور دادن است اما «حکمروایی» در صورتی است که حکم آن روا باشد و مشروعیت و مقبولیت داشته باشد.
وی افزود: «حکمروایی» پیوند کنشگران در سکونتگاهها کوچک و بزرگ، شهر، منطقه، کشور است، حکمروایی آمده است تا قدرت دولت را به حیطه عمومی و خصوصی تحویل دهد، حکمروایی دولتی نیز وجود دارد اما شکلگیری حکمروایی بر مبنای کار، توسط خود مردم است، یعنی پیوند کنشگران در حیطه خصوصی و عمومی. حکمروایی در جایی میتواند مستقر شود که انتخاب وجود دارد، اکتساب وجود ندارد و حقوق شهروندی توسط دولتها به رسمیت شناخته شود.
وی با بیان اینکه «حکمروایی» فراتر از حکومت است، اظهار کرد: حکمروایی استفاده درست از سرمایههای آشکار و پنهان، خلق فرصتها، بسترسازی پیشرفت اقتصادی، بسترسازی رفاه اجتماعی، افزایش کیفیت محیطی و... است، در حکمروایی انتخاب آزاد وجود دارد یعنی عدالت و با انصاف بودن، درجه شفافیت، پاسخگویی، مسئولیتپذیری، حمایت از حقوق و آزادیهای مدنی و سیاسی و زندگی مشارکتی در آن وجود دارد.
افتخاری با استناد به این جمله که رکن چهارم دموکراسی رسانهها بر مبنای حکمروایی است، اظهار کرد: قلمرو «حکمروایی» مناظره، مشارکت، تعامل و گفتوگو است که اینها در نهایت فرهنگ عمومی شدن حکمروایی را نشان میدهد که در واقع حقوقی شدن را مطرح میکند تا همه نسبت به آن حقوق وفادار باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس برایند «حکمروایی» را تامین توسعه پایدار سکونتگاهها دانست و گفت: حکمروایی با تامین مشارکت حداکثری، مدیریت توسط شهروندان و برقراری دو نوع عدالت اجتماعی-اقتصادی و عدالت محیطی-فضایی محقق میشود.
وی با اشاره به اینکه شیوه حکمروایی امروز آمایشی است، سبک حکمروایی در ایران را «سلسله مراتبی» معرفی کرد و افزود: سبک سلسله مراتبی با الگوهای ایران سازگارتر است و در آن بازار مبنا است، اما در اغلب کشورهای اروپایی از سبک «شبکهگرا» استفاده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: قدرت در حکمروایی دائمی نیست، برای تحقق حکمروایی دولت-ملت، جامعه مدنی، فرایند انتخابات دموکراتیک، تغییر دورهای صاحبان قدرت ضروری است. حکمروایی یکی از راهبردیترین ویژگیهای عنصر تصمیمگیری در عصر توسعه پایدار و به مثابه مدیریت یکپارچه است.
افتخاری درباره نسبت حکمروایی با توسعه پایدار اظهار کرد: حکمروایی راه دستیابی به توسعه پایدار است، با مدیریت کارا، اثربخش و تداومبخش است که به توسعه پایدار میرسیم و اینها در بستر حکمروایی ایجاد میشود، برای قرار گرفتن در مسیر توسعه پایدار باید نهایت استفاده را از ظرفیتهای نهادی در جایگاه عنصر و سازه ببریم.
وی ابعاد بنیادین حکمروایی توسعه پایدار را «ساختار حکمروایی برای توسعه پایدار»، «اجماع بر ارزشهای بنیادین توسعه پایدار» و در نهایت «فرایندهای حکمروایی برای توسعه پایدار» معرفی کرد و مفاهیم بنیادین در حکمروایی را بسیج نهایی، توزیع قدرت و منابع، توانمندسازی و ظرفیتسازی تعاملی و درک یکسانی دانست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس «حقمحوری» یعنی حق دادن به سکونتگاه، شهروند و محیط زیست، ارتباطات شبکهای با شهروند و شهروند با محیط، تمرکز بر اهداف حقوقی، تمرکز بر مردم و فضای زیست، نیازها و رضایت ذی مکان را به عنوان بسترهای حکمروایی معرفی کرد.
وی با اشاره به اینکه یکی از الزامات حکمروایی «گفتمان» است، افزود: حکمروایی فضایی به مثابه عنصر تقویتکننده است که باید به گفتمان تبدیل شود، یکی از مواردی که میتوان از طریق آن فرهنگسازی کرد گفتمان است، این گفتمانسازی باید مبتنی بر مدیریت علمی باشد.
عبدالرضا رکنالدینافتخاری، دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس در پایان سخنان خود در پاسخ به این سوال که «حکمروایی یکپارچه چگونه شکل میگیرد؟» گفت: باید پارادایم اندیشهای خود را تغییر دهیم، یعنی رسالت ما باید به سوی رهیافت «توسعه پایدار نهادی» حرکت کند، حکمروایی باید به بینش عمومی و فرهنگ تبدیل شود که عامل اول آن گفتمان است.