محمدحسین ساعی، رئیس دانشکده ارتباطات و رسانه صداوسیما در این نشست یکی از پایههای سیاستگذاری را ایجاد اجماع بین ذینفعان دانست و گفت: ما در فضای مجازی سه ذینفع داریم؛ 1- حاکمان و سیاستگذاران کلان، 2- ارائهدهندگان کلان خدمات 3- کاربران.
ما باید بین اینها یک گفتوگو و اجماع حاصل کنیم که در این امر ما مشکل داریم و نتوانستیم اجماع بهوجود بیاوریم. ما نمیدانیم فیالمثل آن پنجگزارهای که میتواند ذینفعان در فضای مجازی را با هم متحد کند چیست.
آیا میتوانیم بر مفهوم «استقلال» تاکید کنیم و افراد را حول آن جمع کنیم؟ یا استقلال در حوزه بیگدیتا برای کاربران غیرمفهوم است؟ آیا میتوانیم مباحث «امنیت فردی» را مطرح کنیم؟ حاکمیت ما عملاً متوقف است؛ یعنی اگر کسی در حوزه فضای مجازی به امنیت و حقوق شما تجاوز کرد حاکمیت از راه مستقیم امکان اعاده حیثیت و حقوق شما را ندارد. موضوع فیلترینگ تلگرام هم باید در همین چارچوب تعیین تکلیف شود.
او به کوچ دادن مردم از «وایبر» به تلگرام اشاره کرد و گفت: وایبر رسماً توسط یک اسرائیلی ساخته شده بود و ما از بدترین به بدتر کوچ کردیم. همه راهها را بستیم و به تلگرام سوبسید دادیم. تلگرام اگر حمایت مسئولان وقت را نداشت اینقدر فراگیر نمیشد.
همین الان CDN تلگرام در ایران روشن است. سیدیان سرعت انتقال اطلاعات را افزایش میدهد. اطلاعات غیررسمی میگوید حدود 60درصد حجم اینترنت کشور در اختیار تلگرام است.
اگر بگوییم 50میلیون کاربر اینترنت داریم و هر کاربر به طور میانگین ماهانه 6 دلار هزینه اینترنت کند، سالانه سه میلیارد و ششصد میلیون دلار بابت اینترنت هزینه میشود. هیچ جای دنیا اینگونه فضای مجازی بیدر و پیکر نیست. واقعاً اگر امکان فیلتر تلگرام وجود ندارد پس من میگویم همه چیز را باز کنید.چون حداقل انحصار تلگرام شکسته میشود. البته نظر من این نیست، بلکه میخواهم مسئله را روشن کنم.
در ادامه این نشست محمدرضا برزویی، عضو هیئت علمی گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) مبحث تولید و مصرف فرهنگی را مطرح کرد و گفت: ما در فضای مجازی و بهویژه تلگرام در حال مصرف منفعلانه هستیم و تولید نداریم. از تلگرام خواهش میکنیم که سرورهای خودت را به ایران بیاور و او قبول نمیکند.
وی به تجربه مدیریت چین در فضای مجازی اشاره کرد و «ویچت» را مثال زد و گفت: در چین که یکمیلیارد و 357میلیون جمعیت دارد، 900میلیون نفر در ویچت عضو هستند و همه امورات جاری از جمله پرداختهای الکترونیکی و امور اداری در آن انجام میشد. مصرف اینترنت در آن رایگان بوده است.
در ویچت فردی کانال میزند و مطالبش را میگذارد. یک امکانی ایجاد کرده است بهنام «انعام». شما به مطلب یک شخص انعامی در حد 100 تومان میدهید. این انعام 100 تومانی اگر در 10هزار ضرب شود یک میلیون تومان میشود. یک میلیون برای یک مطلب! خود ویچت هم یک هفته بعد پول را به حساب میریزد تا در این یک هفته از عواید ذخیره پول استفاه کند. اما در مدیریت شبکههای اجتماعی چنین مدیریتهای کلانی وجود ندارد.
در ادامه محمدحسین ساعی، رئیس دانشکده ارتباطات و رسانه صداوسیما با اشاره به مقالاتی که در نشریههای مشهور دنیا از جمله گاردین، اشپیگل، تایم، اکونومیست و... درباره فضای مجازی چاپ میشود، گفت: اینها هروقت درباره فضای مجازی و رسانههای اجتماعی صحبت میکنند آن را خطری برای دموکراسی میدانند. مورد اخیری که دنیا را تکان داد، رسوایی کمبریج آنالیتیکا و فیسبوک است.
پوپر بهعنوان مهمترین مدافع جامعۀ باز در اواخر عمرش مصاحبهای دارد که در آن میگوید من تا الان میگفتم رسانهها رکن چهارم دموکراسی هستند اما اکنون رسانهها (آنجا اسم تلویزیون را میآورد) بزرگترین خطر برای دموکراسی هستند.
اینکه نخبگان ما تلگرام و شبکههای اجتماعی را بهعنوان حوزه عمومی مطرح میکنند نشان میدهد اصلاً حوزه عمومی را نفهمیدهاند. تعریفی که هابرماس از حوزه عمومی میکند فضائی است که امکان گفتوگو در آن وجود دارد و قدرت نمیتواند در آن مداخله کند. بله، میتوان گفت قدرت حاکمیت ملی در شبکههای اجتماعی نفوذ کند اما قدرتهای رقیب میتوانند.
او به موضوع «علوم اجتماعی محاسباتی» اشاره کرد و گفت: این امکان در شبکههای اجتماعی وجود دارد که با تحلیل اطلاعات آن، جملهای استخراج شود و آن جمله در جهت بالابردن استرس یک جامعه به کار برده شود. کجای این مطلب حوزه عمومی است؟!
عصر رسانههای تودهای گذشته و کمپانیها برای تکتک افراد با توجه به اطلاعاتشان میتوانند تولیدات شخصی و خاص کنند. داستان پیروزی ترامپ همین است.
مخاطبان را به پنج دسته تقسیم کردند و جملهای از ترامپ را برای آنها فرستادند که متناسب با شخصیتشان بیشترین اثر را روی آنها داشته باشد. این یک مساله امنیت ملی است و نخبگان ما این را نمیفهمند. نسبت کسانی که در شبکههای اجتماعی گفتوگو میکنند با کسی که زیرساخت گفتوگو را در اختیار دارد نعوذبالله نسبت مخلوق و خالق است!
ساعی گفت: من تا حالا مخالف فیلترینگ تلگرام صحبت میکردم اما وقتی میبینم ارتباطیهای ما، فنیهای ما، نخبگان ما، رئیسجمهوری ما، اصلاً این فضا را درک نمیکنند، آدم حرص میخورد. من یک نمونه موفق مهاجرت دادن مردم را معرفی کردم. الان هم میشود با سازوکارهایی شبیه این را انجام داد.
در نظرسنجیهای صداوسیما و ایسپا حدود یک سوم مردم در صورت فیلتر شدن تلگرام در برابر پیامرسان داخلی مقاومت میکنند، یک سوم به پیامرسان داخلی میروند و یک سوم هم با سنجش خدمات تصمیم میگیرند.
اگر ما بتوانیم دو سوم را مهاجرت دهیم موفق بودهایم. یعنی حداقل بخشی از بیگدیتا را محافظت کردهایم. ادامه روند فعلی جامعه ایران را مضمحل خواهد کرد.
هنوز این خطرات درک نشده است چه رسد به اینکه راهحل بدهیم. اصلاً رسانههای اجتماعی به کنار! زیرساخت کل اینترنت برای آمریکاست و شبکه ملی اطلاعات آمریکاست که در جهان توسعه پیدا کرده است.
قانونی در آمریکا تصویب شده است که رییسجمهوری آمریکا هر وقت احساس خطر کرد میتواند اینترنت دنیا یا اینترنت بخشی از دنیا را خاموش کند! همان وقتی که عدهای گفتند فیسبوک ریشه انقلاب مصر است کسی که با این حرف مخالفت کرد خود زاکربرگ بود!
اعتراضات دی ماه ایران هم در همین چارچوب قابل تحلیل است. البته مردم هم در این عرصه حضور دارند اما اطلاعات بیگدیتا توسط آنها جمعآوری میشود و جرقهها و هدایت توسط آنها صورت میگیرد.
البته ما درباره بیگدیتای داخلی هم حرف داریم و باید روشن شود که این اطلاعات در اختیار چه کسی است و مبادا علیه مردم از آن استفاده نشود. باید قوانین حداقلی در این زمینه بهصورت فوری نوشته شود.