دکتر وحید آگاه، استاد حقوق عمومی و حقوق ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی برای عطنا با عنوان «بهاریه 97» حرفهایی خودمانی زده است که در ادامه میخوانیم؛
عید نوروز، وصف «عمومی» دارد و همه از آن برخوردارند. اما مواجهه با نوروز یکسان نیست؛ برخی، عجیب، آیین شب عید را مقیدند و عمل می کنند. اینکه حتما خانه تکانی باشد و لباس نو و سفره هفتسین و ماهی قرمز. چنان استرسی دارند که اگر گوشهای از این مناسک مغفول بماند، معتقدند بدیمنی میآورد و آن سال، « سال بشو» نیست.
در سنوات ماضی، عیدی را با احدی از این گروه بودم و نیمه شب ما را واداشت تا با سطل و ساعت و سررسید، «سین» هایش را به «هفت» برسانیم!
در مقابل، گروهی به نحوی عجیبتر، اساسا وقعی به این مراسم ننهاده و انگار نه انگار: «که چی؟ حالا سفره و سبزی پلو با ماهی نباشه، چی میشه؟». در هر خانواده و خانواری هم، از هر دو دسته هستند و طرف مقابل را شماتت میکنند. گیرم، صریح یا در نهانشان.
برای تحویل سال، دو دستگی عمیقتر است. عدهای چنان با ذوق و شوق، هر ساعت که باشد، با لباس نو و ظاهری آراسته، لحظات حساس اتمام سال موجود و ورود به سال نو را گرامی می دارند و برایشان مهم است که یک سال دیگر هم گذشت. جماعتی نیز غالبا این ساعات را خوابند و بیدار که شدند یک سال گذشته.
«عیدی» اما، همچنان مسئله شب عید است. کارگر و کارمند، درگیر گرفتن آن، و کسبه و کارفرما و پیمانکار مشغول پرداخت آن. شگفتا که حق مکتسبهای است و بیا و ببین. این وسط (میانه کارفرما و کارگر) هم که باشی، سه برابر دریافت عیدی، آن را پرداخت میکنی. اما عیدی، چه مناسبت و غایتی دارد؟ اینکه 96 تمام شد و وارد 97 شدیم؟ خب؟ اگر بنا به شرایطی مثلا 96 را تمدید کنیم و وارد 97 نشویم، چه میشود؟ مثلا بشود «96 مکرر»، چون در حقوق ایران از این موارد داریم و برخی شمارههای مواد قوانین، مکرر هستند. مثلا سابقا در قانون مجازات، بعد از 62 و قبل از 63، «62 مکرر» داشتیم. این هم، مثل آن. سال دیگر بشود: «1396 مکرر». دست کمش این است که تورم 96 را تکرار می کنیم و خبری از تورم جدید نیست.
عیدی را میگفتم. آیا میتوانیم از بستگان سببی و نسبی، از پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و ... بالاجبار عیدی بگیریم؟ طرح دعوی کنیم و دادخواستی به خواسته «الزام به پرداخت عیدی سنوات....» در شورای حل اختلاف (اگر خوشبخت باشید و در خانوادهای متمکن که مبالغ عیدیها گزاف است، مطالبهتان بیشتر از بیست میلیون میشود و میروید دادگاه عمومی حقوقی) ثبت کنیم؟ نمیشود؟ مثلا بگوییم بستگان ما، خاصه؛ درجه اول از طبقه اول ارث، از کارفرما و صاحبکار که نزدیکترند و مستندمان در منابع حقوق هم، عرف است و چرا باید تا سنی که معنی پول را نمیدانستیم، عیدی بگیریم و زمانی که ارزش جهانی پول را فهم کردیم، بگویند بزرگ شدی و عیدی پر! آخه این چه بزرگ شدنی است؟!
از هرگروه که باشید (مقید به مناسک عیدی یا بیخیال)، به « عیدی»، حساس باشید یا خیر؛97 میتواند تجسم رویاها و آرزوهاتان باشد. فقط یک توصیه. همه را یکجا نخواهید، چون اگر گرفت و همه برآورده شد، 98 را چه میکنید؟ بی رویا زندگی سخت است و همه را در تحویل سال 97 خرج نکنید.
سال نو هم، مبارک.