عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات فارسی و معاون فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه زبان فارسی ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به زبان علم را دارد، گفت: برای تحقق این هدف لازم است که افراد صاحبنظر در دیپلماسی فرهنگی و سیاسی فعال شوند، سیاستهای فرهنگی، علمی و منطقهای مورد بازنگری جدی قرار گیرد، ظرفیتهای فرهنگی، افراد و نهادهای متولی آن و توانمندی آنها شناسایی شود و بر اساس این توانمندیها متولیان این حوزه مشخص شوند.
به گزارش عطنا، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات فارسی و معاون فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به پیشینۀ زبان و ادبیات فارسی، قابلیت تبدیل شدن این زبان به زبان علم وجود دارد و در گذشته وجود داشته است، گفت: با توجه به تألیف آثار علمی از قبیل دانشنامۀ علایی ابن سینا، ذخیرۀ خوارزمشاهی و کفایهالطب به زبان فارسی در سدههای پنجم، ششم و هفتم هجری قمری، زبان فارسی دارای ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به زبان علم است.
او افزود: بررسی آثار علمی به زبان فارسی در این دورهها از توانمندی این زبان در واژهسازی و ایجاد ترکیبهای نو حکایت دارد.
ایرانزاده در ادامه گفت: نگاه ما به زبان علم باید متناسب با کارکرد آن باشد. اینکه آیا میخواهیم یک زبان فارسی علمی داشته باشیم که همۀ گویشوران فارسی بفهمند یا میخواهیم فعالان حوزههای علمی و متخصصان هر رشتۀ علمی قادر به فهم آن باشند؟
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی درباره اینکه زبان و ادبیات فارسی در گذشته زبان علم بوده یا خیر اظهار کرد: زبان فارسی در گذشته در سراسر جغرافیای تمدنی ایران، به عنوان زبان علم در تألیف آثار علمی در حوزههای مختلف کاربرد داشته با این ویژگی که برای عموم قابل فهم نبوده و تنها متخصصان و صاحبنظران هر رشته واژههای تخصصی آن را درک میکردهاند.
او با اشاره به نسبت مستقیم و معنیدار بین نگاه هیئت حاکمه با ابزاری که به عنوان زبان در اختیار فرهنگ است در پاسخ به این سوال که آیا در گذشته زبان فارسی، زبان علم در حوزۀ تمدنی ایران بوده یا زبان عربی زبان علمی و مسلط بوده و تنها برخی آثار به شکل پراکنده به زبان فارسی تألیف شده است، گفت: حاکمان ایران در این زمان دستنشاندۀ خلیفۀ اسلامی بودند و وظیفه داشتند همۀ مکاتبات رسمی و دیوانی خود را به زبان عربی انجام دهند. در این شرایط هرچند آثار علمی نیز تحت تأثیر جو غالب عمدتاً به زبان عربی تألیف میشدند اما این وابستگی به زبان عربی یک نسبت حاکمیتی و نه فرهنگی بوده است و در پشت این تبعیت از حاکمیت، هنرمندان و فیلسوفان و دانشمندان در خلق آثار فرهنگی، «هویت فرهنگی فارسی» را در خلق آثاری که تحت غلبۀ حاکمیت نبوده است، حفظ کردند.
ایرانزاده در پاسخ به این سؤال که با توجه به تنوع رشتههای علمی و فناوری، برای سرمایهگذاری روی زبان فارسی به عنوان زبان علم، باید روی رشتههای خاصی متمرکز شد و یا باید در همۀ رشتهها و حوزهها سرمایهگذاری کرد، گفت: شرط تحقق انتقال فرهنگ انقلاب اسلامی ایران به سراسر دنیا دستیابی به توانمندی علمی در همۀ حوزههای علمی است و برای کسب این توانمندی نیاز است با حضور همۀ صاحبنظران برای تبدیل زبان فارسی به زبان علم برنامهریزی دقیق صورت گیرد.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: باید در همۀ رشتههای علمی، از یکسو مهارتها و دانش روز دنیا را کسب کرد و از سوی دیگر با بومی کردن آن دانش و فناوری در داخل کشور، از مرحلۀ اقتباس به مرحلۀ تولید علمی رسید.
او افزود: دستیابی به مرحلۀ تولید علمی و تألیف آثار به زبان فارسی منجر به توانمندسازی این زبان در بیان مفاهیم علمی خواهد شد. از آنجا که زبان با فرهنگ، سیاست، اقتصاد، زیست مردم و سایر حوزهها متلازم است، اگر زبان بتواند دانشهای موجود در این حوزهها را بومی کند، پذیرفته میشود. بنابراین باید کل حوزههای علمی مطمح نظر قرار گیرد.
ایرانزاده در ادامه گفت: میتوان در برخی حوزههای خاص بیشتر متمرکز شد ولی این به معنای غفلت از سایر حوزهها نیست. این نگاه جامع است که الگوی فرهنگی ایرانی را به عنوان یک الگو در جهان و یا حداقل در سطح کشورهای فارسیزبان مطرح میکند و در درون این مناسبات است که میتوان زبان فارسی را به عنوان زبان علم گسترش داد.
استاد سابق اعزامی از وزارت علوم به کرسیهای خارج از کشور اولین گام برای تبدیل زبان فارسی به زبان علم را بازشناسی جغرافیای فرهنگیِ امروزِ زبان فارسی دانست و افزود: در این گام باید همگرایی روحی، عاطفی و علقۀ زیستی با مردم، دانشگاهیان و سیاستمداران کشورها برای کم کردن فاصلهها انجام شود.
او اتخاذ «سیاست مدارا و همراهی» با کشورهای حوزه زبان فارسی را در حوزههای مختلف از جمله پذیرش مشارکت آنها در واژهسازی و تولید واژههایی که در سراسر جغرافیای فارسیزبان درک و پذیرفته شود در گام نخست لازم دانست و افزود: برای تحقق این امر میتوان به اقداماتی از جمله انتشار کتاب به زبان فارسی، تأسیس دانشگاه مشترک، تألیف کتابهای مشترک، انتقال منابع علمی فارسی، همکاری بین فرهنگستانها، انجام پژوهشهای مشترک با دانشمندان این کشورها و مواردی از این دست اشاره کرد.
رئیس اسبق مرکز تحقیقات زبان فارسی ایران و پاکستان درباره گام دوم گفت: در این مرحله باید نقاط ضعف و قوت در دستیابی به این هدف شناسایی شود، نقاط ضعف برطرف و نقاط قوت تقویت و برای جلب همکاری دانشمندان این کشورها و ایجاد همدلی برنامهریزی شود. ایجاد هماهنگی با خط فارسی در محیط مجازی و تولید کتابهای الکترونیکی فارسی از مهمترین برنامهها در این مرحله است.
ایرانزاده گفت: گام سوم تقویت عملکرد در حوزۀ فرهنگنویسی است که باید هم در حوزۀ عام و هم در حوزههای تخصصی مختلف صورت گیرد.
او گام نخست برای تبدیل زبان فارسی به زبان علم را توانافزایی حوزۀ زبان فارسی و رسیدن به فهم مشترک برای همۀ فارسیزبانان در منطقه دانست و در پاسخ به این سؤال که برای پیشبرد زبان فارسی به عنوان زبان علم در منطقه، آیا لازم است کشورها اولویتبندی شوند اظهار کرد: برای تحقق این هدف لازم است که افراد صاحبنظر در دیپلماسی فرهنگی و سیاسی فعال شوند، سیاستهای فرهنگی، علمی و منطقهای مورد بازنگری جدی قرار گیرد، ظرفیتهای فرهنگی، افراد و نهادهای متولی آن و توانمندی آنها شناسایی شود و بر اساس این توانمندیها متولیان این حوزه مشخص شوند.
ایرانزاده افزود: در گام دوم باید برنامۀ عملکرد مجریان در این حوزه کاملاً مشخص شود و از حداکثر ظرفیت استفاده شود و فرهنگستانها به عنوان نهاد سیاستگذار و ناظر فعالیت کنند، استادان زبان و ادبیات فارسی به کشورهای همسایه اعزام شوند، سیاستهای فرهنگی اصلاح شوند و برای استادان اعزامی به دیگر کشورها وظایف فرهنگی تعریف شود.