عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: بدتر یا بهتر شدن دستگاه اداری در ایران و کارآمد ساختن آن امکانپذیر است، به همان اندازه که بدتر شدن و فراگیرتر شدن فساد و ناکارآمدیش ممکن است. انتخابهای تاریخی سیاستمداران، میزان دانش و آگاهی تولیدشده توسط نخبگان، مطالبه اجتماعی مردم و گروههای مدنی، فضای بینالمللی، و اتفاقهای پیشبینینشده سرنوشت را تعیین خواهند کرد؛ اما مهمترین عامل بیگمان عزم و اراده سیاسی گروهی است که قدرت را در دست دارند.
به گزارش عطنا، محمد فاضلی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در کانال تلگرامی خود به نام «دغدغه ایران» در یادداشتی با عنوان «سخت و تلخ اما درمانپذیر» به پرداخته است که در ادامه میخوانیم؛
روایت اول. دانشگاهها گرفتار مرگ کاذب، فساد و جیرهخواری بودند و اغلب اساتید دانشگاه تمایلی به تدریس نداشتند. آقای ... فقط با جواب دادن به دو سؤال که پاسخ هر کدام یک کلمه بود فارغالتحصیل شد. داوران چیز دیگری از او نپرسیدند.
روایت دوم. مجلس ساختن ساختمان جدیدی را تصویب کرد ولی تصویب کرد که هزینه ساخت آن از 250000 واحد بیشتر نشود. چهار سال بعد ساختمان هنوز تکمیل نشده بود و آقای ایکس مجوز یک میلیون واحد برای تکمیل آنرا گرفت. نه سال بعد هنوز ساختمان تمام نشده بود در حالی که مخارج ساخت به 13 میلیون واحد رسیده بود. کمیسیونی تشکیل شد تا ساخت آنرا بررسی کند. کمیسیون در اختیار آقای ایکس بود و 14000 واحد برای انتشار گزارش بررسی ساختمانی که شرکت خودش مسئول ساخت آن بود، دریافت کرد.
روایت سوم. ستاد انتخابات در اختیار آقای ایگرگ بود و در بین هواداران خود غذا، ذغال سنگ، بورسیه تحصیلی، مجوزهای تجاری، حقوق بازنشستگی و شغل توزیع میکرد. او نهایتاً به مجلس راه یافت و از طریق آنچه «زد و بند شرافتمندانه» مینامید، ثروت هنگفتی به جیب زد.
روایت چهارم. سفارش 16 میلیون تن خرید بتن جهت ساخت مجموعهای از تأسیسات نظامی و دیگر پروژههای بلندپروازانه داده شد. واردات این کالا چهار برابر شد اما نتوانستند آنها را خالی کنند زیرا نیازی به آنها وجود نداشت. مسئولان این مقدار بتن سفارش داده بودند تا بتوانند پول پرداختی بابت دموراژ (دیرکرد تخلیه بار) را به جیب بزنند. بتن در مخازن کشتیها سفت شد و میزان قابل توجهی از آن باید همان جا دفع میشد، امری که تا مدتها بندر را آلوده کرد.
فکر میکنید این چهار روایت مربوط به فساد در نظام اداری کدام کشورهاست؟ نیجریه، انگلستان، آمریکا، ایران؟ نوع حکمرانی کدام کشور به این نوع فسادها میخورد؟ واقعیت این است که هیچ کدام از این چهار روایت متعلق به ایران نیست. روایت اول مربوط به انگلستان قرن نوزدهم و دانشگاه آکسفورد است، روایتهای دوم و سوم متعلق به آمریکای قرن نوزدهم است، و روایت چهارم متعلق به نیجریه قرن بیستم است. این چهار روایت را از کتاب «نظم و زوال سیاسی» نوشته فرانسیس فوکویاما انتخاب کردهام که رحمن قهرمانپور آنرا ترجمه کرده و انتشارات روزنه منتشر کرده است.
ما امروز که به نظامهای حکمرانی کشورهای توسعهیافته نگاه میکنیم غالباً تصور میکنیم اینها از ابتدا به کارآمدی و سلامت امروزشان بودهاند. فوکویاما نشان میدهد که دستگاه اداری فاسد و انباشته از حامیپروری و ویژهخواری بریتانیا چگونه سالها پس از گزارش نورثکوت-ترویلیان در سال 1854 روند درازمدت اصلاحات را آغاز کرد. فوکویاما همچنین شرحی دقیق از عملکرد رؤسای جمهور آمریکا، خرید رأی و فساد در بوروکراسی آمریکا پیش از 1920 ارائه میکند. بریتانیا و آمریکا توانستند بر فساد بوروکراسی غلبه کنند و امروز علوم سیاسی، جامعهشناسی و مطالعات حکمرانی راههای این موفقیت را کم و بیش نشان دادهاند. نیجریه البته به همان روال سابق طی مسیر میکند.
مثال روشنتر و نزدیکتر به زمانه ما، بوروکراسی کره جنوبی بعد از جنگ جهانی دوم است. بوروکراسی سراسر فساد دوران ریاست جمهوری «سینگمان ری» تا سال 1960 و پس از آن بوروکراسی نسبتاً فاسد نظامیان تا دهه 1980، که هنوز تاحدودی باقیست، مثال روشنی از توانایی کشورها برای غلبه کردن بر فساد است. نظام اداری کره جنوبی امروز از کارآمدترینها در زمینه فراهم کردن امکانات توسعه است.
تاریخ اصلاحات اداری و بهبود حکمرانی به این درد میخورد که بدانیم همه آنها که امروز کارآمدند – حتی نظامهای اداری کشورهایی نظیر سوئد و مجموعه کشورهای اسکاندیناوی که در کتاب «دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد» نوشته بو روثستاین شرح آن آمده است – چنین بودهاند، و نه آنها که امروز ناکارآمدند همواره چنین خواهند ماند (میتوانند بدتر یا بهتر شوند.)
بدتر یا بهتر شدن دستگاه اداری در ایران و کارآمد ساختن آن امکانپذیر است، به همان اندازه که بدتر شدن و فراگیرتر شدن فساد و ناکارآمدیش ممکن است. انتخابهای تاریخی سیاستمداران، میزان دانش و آگاهی تولیدشده توسط نخبگان، مطالبه اجتماعی مردم و گروههای مدنی، فضای بینالمللی، و اتفاقهای پیشبینینشده سرنوشت را تعیین خواهند کرد؛ اما مهمترین عامل بیگمان عزم و اراده سیاسی گروهی است که قدرت را در دست دارند. تاریخ به روی انتخابهای ما گشوده است: اصلاح میکنیم و جهش خواهیم کرد، یا فرسوده میشویم و بدنام خواهیم شد. فساد و ناکارآمدی سخت و تلخ، اما درمانپذیر است. امیدوار، شجاع و سختکوش باید بود.