حمیدرضا شعیری، سردبیر مجله پژوهشی «جستارهای زبانی» که برگزیده نهمین جشنواره فارابی شد گفت: لازم است جشنواره فارابی نیازهای جامعه علمی را خوب بشناسد و سپس برگزیدگان خود را دعوت به همکاری در راستای تولید علم با توجه به ضرورتهای جامعه کند. جشنواره فارابی سبب میشود علم پشت دیوارهای دانشگاه حبس نشود و امکان نشر و بسط به بیرون از فضای دانشگاهی را داشته باشد.
به گزارش عطنا، حمیدرضا شعیری، نشانهشناس، معناشناس، کارگردان تئاتر و منتقد ادبی و هنری ایرانی و استاد تمام گروه زبان فرانسه دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
نهمین جشنواره بینالمللی فارابی ۲۴دی ماه در مرکز اجلاس سران برگزار شد. جهت روشن شدن کارایی جشنوارههایی از این دست، میتوان جشنواره فارابی را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد؛ «دیدگاه کاربردی» و «دیدگاه هویت فرهنگی».
از نظر کاربردی، انتخاب برگزیده علمی در هر رشته یا حوزهای میتواند انگیزه استمرار تلاش علمی و امید به آینده پژوهشی را افزایش دهد. این نکته مثبت، تزریق آگاهی علمی به دیگران و حتی تشویق آنان به تلاش علمی بیشتر است.
اما در این مورد نیز تناقضی وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت. برای روشن شدن موضوع به دو نمونه اشاره میکنم: یکی از عزیزانی که در یکی از دورههای جشنواره فارابی پایاننامه ارشد او بهعنوان «اثر برتر» انتخاب شده بود تأکید میکرد که این انتخاب برای او یک شوک بوده است که مانع از انزوای علمی او و سبب استمرار تلاش او شده است.
با وجود این، عزیز دیگری که او هم اثرش رتبه برتر را در یکی از دورههای جشنواره فارابی کسب کرده بود میگفت این انتخاب در او توقعی از خودش ایجاد کرده که امکان پاسخگویی به آن را نداشته است. یعنی استمرار حرکت علمی ممکن نبوده و او خود را در وضعیت تعلیق مییابد.
بنابراین هر جشنواره یک «قبل» و یک «بعد» دارد. حضور و استمرار حرکت در زمان آینده میتواند برای هر برگزیده جشنواره تبدیل به یک مسأله شود. این مسأله یعنی مواجه شدن با این پرسش که «من که هستم و جامعه علمی چه انتظاری از من دارد؟» بیشک این بحث بیشتر در مورد برگزیدگان جوانی مصداق پیدا میکند که هنوز جایگاه و پایگاه تثبیت شدهای در جامعه علمی ندارند.
اینک در ارتباط با پرسش اول، پرسش دیگری مطرح میشود؛ آیا کنش جشنوارهای مانند جشنواره فارابی با گزینش و اعطای جایزه به پایان میرسد؟ اگر قابلیتهای فردی یک برگزیده با انتخاب اثر او بهعنوان اثر برتر اثبات شده است، چرا نباید جشنواره اقدام به پیگیری و پیشنهاد پروژه علمی جهت استمرار جریان علم کند؟
به عقیده من، کار یک جشنواره با گزینش و اهدای جایزه به پایان نمیرسد. این فقط یک شروع است و آنچه اهمیت دارد هموار کردن مسیر تولید علم برای نخبگان است. تنها در این صورت است که یک برگزیده در طول زمان دچار احساس بیهودگی نمیشود.
بر این باورم که لازم است جشنواره فارابی نیازهای جامعه علمی را خوب بشناسد و سپس برگزیدگان خود را دعوت به همکاری در راستای تولید علم با توجه به ضرورتهای جامعه کند یا حداقل از طریق سازمانها و نهادهای مسؤل یک پل ارتباطی بین برگزیدگان و ضرورتهای اجتماعی برقرار کند.
پس، معنای واقعی جشنواره «استمرار حمایت» در قالبهای کوچک یا بزرگتر است. مفهوم واقعی یک جشنواره علمی از حیث کاربردی در «استمرار حرکت» به سوی استفاده از ممکنهایی است که برای شناسایی آن هزینه شده است.
اما از دیدگاه «هویت فرهنگی»، جشنواره فارابی سبب میشود تا علم پشت دیوارهای دانشگاه حبس نشود و امکان نشر و بسط به بیرون از فضای دانشگاهی را داشته باشد. علومانسانی باید همواره جامعه را میدان عمل خود بداند و بنابراین آثار و تولیداتش در پیوند با نیازهای جامعه نیز قرار گیرد.
جشنواره فارابی یکی از راههای برقراری یا گسترش چنین پیوندی با جامعه است. ولی در این مورد نیز جشنواره ناقص عمل کرده است.
به نظر من، اینکه در یک روز خاص جمع شویم و لوح و جوایزی را به برگزیدگان اعطا کنیم به معنای اتمام کنش نیست. برای ذهن پرسشگر این سؤال مطرح میشود که نفع این گزینشها و اعطای جوایز برای جامعه چیست؟ چگونه میتوانیم پژوهشگر ممتاز را به جامعه پیوند دهیم و چگونه میتوانیم در راستای حل یکی از مشکلات جاری جامعه اقدام کنیم؟
به دیگر سخن، برگزیده جشنواره فارابی بودن یک هویت فرهنگی-اجتماعی است. این هویت زمانی معنای واقعی خود را مییابد که بتوانیم افراد را به جامعه پیوند بزنیم.
بهعنوان مثال، چگونه میتوان در سبک زندگی جامعه اثر گذاشت و نگرش جامعه را نسبت به مصرف آب تغییر داد؟ آیا بحران آب با فرهنگ و سبک زندگی مرتبط نیست؟ این فقط یک مثال از میان صدها مواردی است که جامعه با آن درگیر است.
اینگونه است که بین تولید علم و فرهنگ و جامعه ارتباط برقرار میشود. از این رو، بر این باورم که تأثیر واقعی جشنواره فارابی زمانی شروع میشود که پس از برگزاری جشنواره مسیر آغاز شده استمرار یابد. در غیر این صورت، جشنواره فقط جنبه نمایشی یافته و به یک فضای تبلیغاتی بدل میشود.
در مجموع، کار جشنواره فارابی فقط شناسایی و گزینش نیست، بلکه استفاده مطلوب از این برگزیدگان است که شاید تاکنون چنین اتفاقی به طور واقعی تحقق نیافته است. جشنواره فارابی باید قادر باشد ارتباط خود را با برگزیدگان حفظ کند و از مجموعه آنان در طول سالیان گروههایی را شکل دهد که با توجه به نیازها و ضرورتها به گروههای اتاق فکر تبدیل شوند. تنها در این صورت است که هویت فرهنگی شکل گرفته به یک «کنش مستمر» جهت خدمت به جامعه تبدیل میشود.
برگزیدگان المپیادهای علمی میگویند آینده علمی و کاری ما دیگر تضمین است. برگزیدگان جشنواره فارابی یا هر جشنواره معتبر علمی در مورد آینده علمی خود چه ارزیابیای دارند؟
نیمنگاه
کار یک جشنواره با گزینش و اهدای جایزه به پایان نمیرسد. این فقط یک شروع است و آنچه که اهمیت دارد هموار نمودن مسیر تولید علم برای نخبگان است. تنها در این صورت است که یک برگزیده در طول زمان دچار احساس بیهودگی نمیشود.
لازم است جشنواره فارابی نیازهای جامعه علمی را خوب بشناسد و سپس برگزیدگان خود را دعوت به همکاری در راستای تولید علم با توجه به ضرورتهای جامعه نماید یا حداقل از طریق سازمانها و نهادهای مسؤل یک پل ارتباطی بین برگزیدگان و ضرورتهای اجتماعی برقرار کند.
جشنواره فارابی سبب میشود علم پشت دیوارهای دانشگاه حبس نشود و امکان نشر و بسط به بیرون از فضای دانشگاهی را داشته باشد.