۲۵ مرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۳۱
کد خبر: ۱۵۷۹۶
قواعدی که در زیر آمده خیلی ساده و سرراست هستند. چرا هیچ‌کس آن‌ها را رعایت نمی‌کند؟

این صحنه را تصور کنید: من زمستان قبل در نشستی به منظور آشنا شدن با افراد جدید در حوزه‌ی کاری‌ام، شرکت کرده بودم. بیرون هوا بسیار سرد بودِ اما اتاقی که ما در آن بودیم، کاملا گرم بود. اما اغلب ما کت‌های زمستانی و کیف‌های سنگینی به تن داشتیم. داشتم با چند نفر صحبت می‌کردم که یک شخص جدید به جمع ما اضافه شد.

این فرد جدید از راه آمد و رو به جمع ما گفت: «لعنتی‌ها! شما یک تن آت و آشغال روی کولتون دارید. می‌تونید آت و آشغال‌هاتون رو مجانی روی جالباسی آویزون کنید.»

شترق! ناگهان همه‌ی اعتباری که پیش ما داشت از بین رفت. متوجه بودم که سعی داشته است به ما کمک کند، اما بعد از این برخورد، هیچ کدام از جمع ما، تا انتهای نشست، توجهی به او نکردیم.

مساله فقط این نیست که او بی‌ادبانه صحبت کرده بود و فحش داده بود؛ چرا که گوش اغلب ما معمولا به این میزان ناسزاگویی آشناست. بحث این‌جاست که در اولین دو جمله‌ای که رو به ما گفته بود، چند فحش و ناسزا وجود داشت. (اگر «لعنتی» و «آت و آشغال» را ناسزا حساب کنیم.) او می‌توانست در توصیف وسائل و لباس‌هایی که تن ما بود، از عبارات و جملات بسیار مناسب‌تری استفاده کندِ اما در عوض، حرف زدن چاله میدانی را انتخاب کرده بود؛ و این کار، وی را به شدت «غیر حرفه‌ای» و «غیر جدی» نشان می‌داد.

(قبل از این‌که خیلی از شما این سوال را بپرسید که به جای «آت و آشغال»، چه لغاتی را می‌توانست به کار ببرد، باید بگویم که جایگزین‌های زیادی وجود داشتند: کت، کیف، لپ‌تاپ، لباس، کیف دستی، ژاکت، کاپشن، چمدان، وسائل و خیلی لغات جایگزین دیگر برای این کار وجود داشتند.)

هیچ‌کس کامل و بی‌نقص نیست. همه‌ی ما در معرض اشتباهات کلامی هستیم که شخصیت‌مان را نادرست و بد جلوه می‌دهد. به همین دلیل است که همیشه به یک یادآوری و تذکر نیازمندیم تا حواسمان را جمع کنیم. ۱۰ نمونه از عادت‌ها و  رفتارهای غیرحرفه‌ای در زیر آمده که باید از انجامشان پرهیز کنیم:

۱- ناسزاگویی


cursing

بله! این اولین مورد در فهرست است. دوباره تکرار می‌کنم که بحث، خود ناسزا گفتن نیست. گرچه که نفس ناسزاگویی هم اغلب اوقات کمک‌کننده نیست؛ اما بحث، وجهه‌ی سستی است که از ما بروز می‌دهد. اگر کسی دائم و در اغلب جملاتش از انواع فحش‌ها استفاده می‌کند، معمولا طرف مقابل را به این فکر می‌اندازد که این فرد، ذاتا انسانی سست، غیر جدی و غیر حرفه‌ای است.

۲- دیر کردن


اعتراف می‌کنم که این مورد را خود من هم باید حسابی برای رفع کردنش تلاش کنم. عبارت «وقت‌شناس» درباره‌ی بسیاری از آشنایان و اقوام من، به هیچ وجه صدق نمی‌کند. وقت‌شناسی و سر وقت بودن، نشان از احترام به طرف مقابل است. سر ساعتی که قرار گذاشته‌اید، حاضر شوید. این کار شما، به طرف مقابل نشان می‌دهد که برای وی احترام قائلید و آن‌قدر حرفه‌ای هستید که به وقت خودتان و او اهمیت می‌دهید.

۳- چپ چپ نگاه کردن


همه‌ی ما انسان هستیم و به صورت بیولوژیکی جذب برخی افراد خواهیم شد. انسان بودن، هم‌چنین به معنای این است که ما روی طرز نگاه کردمان هم باید کنترل داشته باشیم. وقتی با کسی صحبت می‌کنید، باید درست و قشنگ به طرف مقابلتان نگاه کنید، و الا در نگاه او، مثل یک آماتور عجیب و غریب خواهید بود.

۴- خوش‌بینی مطلق


وقتی اتفاق بدی رخ داده است و شریک شما یا یک فروشنده، هم‌چنان اصرار می‌کنند که همه چیز مرتب است، در واقع حرفه‌ای بودن خودشان را زیر سوال برده‌اند. چرا که شما به خوبی حس می‌کنید که برخلاف گفته‌ی آن‌ها، هیچ چیز مرتب نیست!

۵- بوالهوسی


بوالهوس بودن، یعنی غیرمسئولانه و بی‌ثبات رفتار کردن. اگر با کسی سر زمان مشخصی در جایی قرار گذاشته‌اید و در محل حاضر نشده‌اید یا اگر به کسی قول داده‌اید به فلان نتیجه دست پیدا می‌کنید و این‌چنین نشده است، شما غیرمسئولانه رفتار کرده‌اید و یک انسان بوالهوس هستید!

۶- سازمان نیافتگی و بی‌نظمی


Disorganization

هر کس که روزانه بیش از هزار ایمیل دریافت می‌کند، احتمال زیاد در این دسته‌بندی قرار می‌گیرد. بسیاری از ما که کسب‌و‌کاری را اداره می‌کنیم، درک کرده‌ایم که مشتریان از ما انتظار دارند پاسخشان را به سرعت بدهیم. آن‌ها می‌خواهند که بتوانند بدون مقدمه، در مورد وضعیت و شرایطشان با ما صحبت کنند. اگر شما نتوانید اوضاع کاری خودتان را کنترل کنید، طبیعی است که مشتری‌ها باور نمی‌کنند بتوانید وضعیت و شرایط آن‌ها را به کنترل در بیاورید و از این بابت، شما را غیرحرفه‌ای خواهند دید.

۷- عدم ادای صحیح جملات


این مورد مثلا بین مردم بسیار رایج است و خیلی‌ها هم مشکلشان را نمی‌فهمند. برخی افراد مثلا نمی‌توانند حتی یک جمله‌ی سرراست را مثلا بیان کنند. آن‌ها مثلا می‌خواهند خودشان را مثلا حرفه‌ای نشان بدهند، اما مثلا نمی‌توانند یک جمله را سرراست و صحیح ادا کنند. یا مثلا در یک پاراگرف یکی در میان، مثلا مثلا می‌کنند!

این پاراگراف را عمدا با این وضعیت نوشتم تا درک کاملی از عدم ادای صحیح جملات به نمایش بگذارم. طرز صحبت افراد مستقیما به میزان سواد و تحصیلات آن‌ها برمی‌گردد و اگر شخصی که خودش را در کارش حرفه‌ای جا می‌زند، نتواند منظورش را به درستی بیان کند یا شیوه‌ی صحبت کردنش نامفهوم باشد، نشان می‌دهد که یک جای کار می‌لنگد.

۸- پنهان کاری


درست است که معمولا همه‌ی ما یک زندگی شخصی هم داریم، اما این وجه پنهان و شخصی زندگی ما معمولا شامل مسائل کاری نمی‌شود. اگر شما به عنوان یک مدیر، اطلاعات بسیاری را از همکاران و کارمندان خود مخفی می‌کنید، در واقع دارید اعتبار و منزلت خود را به عنوان یک رهبر زیر سوال می‌برید. با پنهان کاری بیش از حد، شما کارمندان خود را به این فکر می‌اندازید که آیا می‌توانند به شما، عملکرد شما یا صحبت‌هایتان اعتماد داشته باشند؟

۹- قول دادن بیش از حد


دوست فروشنده‌ای یک بار به من می‌گفت که هنر او در فروش این است که «بیش‌ترین قول‌هایی که می‌تواند را بدهد و تمام مهارتش را در این کار خرج کند». کارآفرینان معمولا روی این نکته تاکید دارند. اما اصل موضوع این است که  اطمینان داشته باشید بتوانید در نهایت به قول‌هایی که داده‌اید کاملا عمل کنید. پس قول دادن بیش از حد در صورتی که بدانید قدرت اجرایی کردن آن‌ها را ندارید، می‌تواند اعتبار شما را خدشه‌دار کند.

۱۰- دروغ گفتن و تقلب کردن


lie

این دو مورد دیگر واضح هستند. دروغ و تقلب، مستقیما بر جایگاه شما تاثیر خواهند گذاشت و اعتبار شما را به شدت کاهش می‌دهند. رییس‌جمهور قبلی امریکا، جرج بوش چنین گفته است که: «اگر یک بار من را گول زدی، شرم بر تو باد. اگر دو بار گول زدی، شرم بر من. »
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار