عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: امروز با شریعتی میتوانیم جامعه و خویشتن را به منزله یک هویت فرهنگی که قادر باشد ما را به یک الگوی زندگی قابل احترام برای وجدانهای انسانی رهنمود سازد، بازیابی کنیم. اگر بشریت این الگوی خاص ما را هم انتخاب نکند اما آن را به عنوان یک بدیل ارزشمند انسانی برگزیند و این رویه خوبی برای دوباره زنده کردن میراث دکتر شریعتی است.
به گزارش خبرنگار عطنا، همایش سمپوزیوم علمی «اکنون، ما و شریعتی» با حضور استادان دانشگاه، چهارشنبه و پنجشنبه اول و دوم آذرماه در سالن شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد که در پنل اول این همایش با محوریت «خود، دیگری و هویتهای چندگانه»، محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی مجتبی امیری و حسین مصباحیان سخنرانی کردند.
در این همایش، محمدجواد غلامرضا کاشی با اشاره به عنوان بحث خود «شریعتی و بازیابی جامعه»، گفت: در تجمعهای اعتراضی معمولاً شنیدید که وقتی جمعیت در فشار قرار میگیرد و تهدید میشود با هم فریاد میزنند «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم».
او ادامه داد: دلیل گفتن این شعار این است که هر کس در شرایط مخاطره احساس اضطراب و ناامنی میکند و از انتخاب اخلاقی خود احساس وحشت کرده و موجودیت خود را در خطر میبیند. این شعار جمعیت پشتوانهای برای فرد جهت استواری بر انتخاب عقلانی خود، حفظ وحدت شخصیت و غلبه بر اضطرابها و استرسهای درونی است.
کاشی با بیان اینکه حضور جامعه، تاریخ و فرهنگ در مخیله فرد همین کار را در زیست روزمره با آدمیان میکند، اظهار کرد: وقتی افراد احساس میکنند در زندگی روزمره، جامعه، تاریخ، فرهنگ، نظام همبسته اخلاقی و یک اعتماد عمومی استواری وجود دارد در زندگی شخصی خود احساس استواری، امکانپذیری زندگی اخلاقی و وحدت شخصیت میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: بنابراین زنده بودن و حیات داشتن جامعه در مخیله افراد و در نظمهای گفتاری پشتوانهای برای استواری فرد و امکانپذیر بودن یک زندگی اخلاقی و خلاق است ولی مسئله این است که حفظ این دوگانه در دنیای جدید، کار آسانی نیست به این معنا که شما هم فردیت، حریم شخصی و انتخابهای شخصی خود را حفظ کنید و هم مخیلهتان از جامعه، تاریخ و میراثهای اجتماعی و فرهنگی مملو باشد.
استاد دانشگاه علامه اضافه کرد: جامعه گامبهگام در بستر تاریخی و تجربههای تاریخیاش میآموزد که میان این دو تا سازگاری برقرار کند در غیر این صورت فرد در بدو امر ترجیح میدهد یا احساس میکند برای زنده بودن و گسترش قلمرو فردی خود نیاز دارد که جامعه را به محاق ببرد.
او با اشاره به اینکه وقتی جامعه به صحنه میآید و قدرت به تصرف درآوردن قلمروهای شخصی و به صفر رساندن امکان انتخاب و خلاقیتهای فردی را دارد، گفت: این به معنای تنازع، درگیری و کشاکشهای بین این دو است و فرض بر این است که در نهایت روزی اینها به سازگاری میرسند، از نظر هگل آن روز پایان تاریخ است. بنابراین ما همیشه در راه این بستر هستیم.
کاشی ادامه داد: اگر من امروز درباره بازیابی جامعه سخن میگویم لابد فرض من این است که در یکی از این چالههای دوگانه افتادیم در روزگاری که افراد برای پیشبرد قلمروهای فردی و شخصیشان فکر میکردند که باید حیات اجتماعی را به محاق ببرند اما امروز با این بحرانهای ناشی از به محاق رفتن مواجه هستند.
او اضافه کرد: اگر امروز در جامعه تعداد بسیاری از جوانان این کشور احساس میکنند برای کارهای خود کنترل درونی ندارند و در نتیجه این فقدان احساس گسیختگی شخصیت، بیافقی و بیآینده بودن میکنند معلوم است که با یک بحران به محاق رفتن حیات جمعی، تاریخی و فرهنگی در حیات فردی و اجتماعی مواجه هستیم.
کاشی تصریح کرد: اگر در عرصه عمومی، احساس از دست رفتن اعتماد عمومی، مواجه شدن با یک فساد دامنگستر و فروپاشی نهادهای اجتماعی میکنیم یعنی دچار بحران به محاق رفتن جامعه شدهایم و نیازمند بازیابی آن هستیم.
او با بیان اینکه در شرایط بحران به محاق رفتن جامعه و بحران فردیتی که حیات اجتماعیاش را به فراموشی سپرده نیازمند میراث شریعتی هستیم، خاطرنشان کرد: در نهایت اگر روزی ایران دوران مدرن توانست به طور موقت تجربهای از احیای حیات اجتماعی در مخیله فردی و تولید یک سوبژکتیویته خلاق سیاسی داشته باشد نیازمند شریعتی است.
استاد علوم سیاسی ادامه داد: بحث بازیابی جامعه بحث دورکیمی است و فرض بر این است که جامعه در دنیای جدید به طور مرتب بین عرصه اجتماعی و فردی دچار اختلالات و گسیختگیها میشود و نیازمند بازیابی مجدد حیات سامانیافتگی جمعی و تشخص فردی است.
او با اشاره به اینکه ما در دنیای پیرامونی با بحران دیگری مواجه هستیم، گفت: ما از این حیث که دنیای مدرن بر ما عارض شده و جهان جدید به طور طبیعی از دل مناسبات جامعه ما نجوشیده است شاهد دوگانه دیگر، دوگانه سکونت در منزلگاه آرام و گرم سنت یا دنیای سازمانیافته و پیشرفته جهان جدید هستیم. ما مرتبا بین این دو جهان در نوسان هستیم.
کاشی افزود: نظمهای کلامی و گفتاری، دستگاههای ایدوئولوژیک و الگوهای مشروعیتسازی که طی این صد سال تجربه کردیم تلاش کردهاند یکی از این منزلگاهها را برای ما تدارک ببینند اما واقعیت این است که زندگی در منزلگاه سنت درست شبیه زندگی در منزلگاه مدرن برای ما انتزاعی بوده و عینیت ندارد که ما بین این دو تا در نوسان هستیم.
نمیدانیم با اسلام و ارزشهای شیعی باید چطور زندگی کنیم، عرصه خلاقیتهای شخصی را به کجا ببریم و هویت فردی را چه کنیم و همچنین ارزشهای جمعی را چگونه پایدار کنیم.
او ادامه داد: دستگاه ایدئولوژیک و مشروعیتساز دوران پهلوی تلاش میکرد منزلگاه امن و آرامی را در این نوسان برای ما در جهان جدید و در یک دنیای توسعهیافته صنعتی بسازد اما هاضمه این فرهنگ نشان داد در جهان جدیدی که پهلویها عرضه میکنند احساس بیگانگی وجود دارد بنابراین ما دستخوش احساس بیگانگی در خانه غیر شدیم. شریعتی در چنین احساس جمعی بیگانگیای ظهور کرد.
کاشی با بیان اینکه شریعتی متفکر بزنگاه میان این دو منزلگاه بود، اظهار کرد: او اگرچه آرمانگرا هم بوده است اما متفکر رئال بود. او میدانست اگر برای ما منزلگاهی وجود داشته باشد منزلگاه موقتی میان این دو سکونتگاه انتزاعی است.
او افزود: در نهایت ما ناچار هستیم منزلگاه اجتماعی خود را در سازگاری این دو جهان بسازیم؛ سازگاریای که هیچ داروی منطقی ندارد. یک همزیستی میتوان در آن ایجاد کرد که دستخوش تعارضات درونی هستند اما زندگی را امکانپذیر میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: بستری که شریعتی در آن ظهور کرد بستری بود که گرایش داشت تا سکونتگاه امن خود را در سنت بجوید، در عمل شریعتی در دوران خود و پس از فوت او دستخوش خوانش انقباضی شد. به این معنا که اگر اندیشه شریعتی سه لایه داشته باشد، لایه مدرن و مملو از روشنگری، اسلامگرا و شیعیگری است.
او ادامه داد: شریعتی دچار خوانش انقباضی شد یعنی حتی لایه روشنگری او در خوانش شیعیگری او محبوس شد اما بعد از انقلاب، نظامی استقرار پیدا کرد که این نظام ادعا داشت که خانه امن را در دستگاه سنت بسازد و ما امروز بعد از چهل سال دستخوش یک بحران تازهایم و آن هم احساس بیگانگی در خانه خویشتن است.
کاشی اضافه کرد: نمیدانیم با اسلام و ارزشهای شیعی باید چطور زندگی کنیم، عرصه خلاقیتهای شخصی را به کجا ببریم و هویت فردی را چه کنیم و همچنین ارزشهای جمعی را چگونه پایدار کنیم.
او تصریح کرد: در مقابل چنین روایتها الگوهایی از دهه هفتاد سعی کردند جامعه را به محاق ببرند و با ترویج نوعی گفتار اتمیزه کردن جامعه، از قلمرو آزادیهای فردی حفاظت کنند. این چاله دومی بود که امروز جامعه ما به منزله الگویی از مقاومت اختیار کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: امروز با وضعیتی مواجهیم که امکان اعمال قدرت در جامعه وجود ندارد یعنی دستگاهها قادر نیستند اعمال قدرت کنند و احساس میکنند جامعه را از دست داده و باید به اقلیتی اتکا کنند.
کاشی با بیان اینکه در مقابل با جامعهای مواجه هستیم که خود را از دست داده و قدرت مقاومت ندارد، اظهار کرد: چنین جامعهای هیچ آرمانی در مقابل خود نمیبیند و این از دسترفتگی قبل از هر چیز بر دوش این فردی است که فکر میکرد این نظمهای گفتاری آزاد میشود و میدانها و قلمروهایی برای آزادی خویشتن پیدا میکند چون امروز او نه آزاد است و نه در جامعهای عادلانه زندگی میکند.
او تصریح کرد: فراخوان مجدد شریعتی به اعتبار استعدادی است که این منظومه فکری دارد، استعداد استقرار در همان بزنگاهها است. بستر امروزی که شریعتی فراخوان میکند با بستری که در آن زندگی میکرد کاملاً متفاوت است. در گذشته اگر بستر اجتماعی زندگی در سکونتگاه امن سنت را تصور میکرد، ارزشهای جهان جدید جامعه امروز او را فراخوان میکند.
کاشی با بیان اینکه بجای خوانش انقباضی از شریعتی بستر یک خوانش انبساطی از او فراهم است، گفت: شریعتی با این الگوی فراخوان شده سازگارتر است. شریعتی کسی بود که وقتی از امام حسین صحبت میکرد برای بیدینان جذابتر از دینداران و شیعیان بود.
او ادامه داد: هنر شریعتی در آن بود که خوانش او از واقعه کربلا به جای یک رویدادی که به نفع خاصگرایان شیعی فهم میشد خوانشی بود از یک قیام در خدمت عام ارزشهای جهانشمول انسانی و این هنر شریعتی با بستر امروز اجتماعی سازگارتر است. خوانشی انبساطی از شریعتی و پیدا کردن او در پرتو ارزشهای عام انسانی.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: امروز با شریعتی میتوانیم جامعه و خویشتن را به منزله یک هویت فرهنگی که قادر باشد ما را به یک الگوی زندگی قابل احترام برای وجدانهای انسانی رهنمود سازد، بازیابی کنیم. اگر بشریت این الگوی خاص ما را هم انتخاب نکند اما آن را به عنوان یک بدیل ارزشمند انسانی برگزیند و این رویه خوبی برای دوباره زنده کردن میراث دکتر شریعتی است.