در سلسله همایشهای «جامعهشناسان ایران و جامعه ایران» که به همت انجمن جامعهشناسی ایران برگزار میشود، این بار کتاب «جامعهشناسیدینی» اثر دکتر غلامعباس توسلی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران به نقد و بررسی گذاشته شد. این نشست21 آذرماه، با حضور دکتر سارا شریعتی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دکتر حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و دکتر توسلی در محل این انجمن برگزار شد. آنچه در ادامه میآید گزارشی کوتاه از سخنرانی سارا شریعتی در این جلسه هماندیشی است.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه ایران، دکتر سارا شریعتــی که درکنــار جــامعهشنــاسیزنان و جامعهشناسی هنر، «جامعهشناسی دین» را نیز در طرح مطالعاتی خود دنبال میکند، در ابتدای این جلسه عنوان کرد: «نخستین بار که به ایران آمدم هر جا که نامی از تدریس، تألیف یا همایشی از جامعهشناسیدین به میان میآمد، به نام دکتر توسلی برمیخوردم؛ آن زمان، درس جامعهشناسیدین تنها در دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی تدریس میشد و علت آن هم حضور استاد توسلی در این دو دانشگاه بود؛ گویی جامعهشناسی دین در ایران با نام توسلی پیوند خورده است.»
وی با بیـــان اینکــــه کتـــاب «جامعهشناسیدینی» دکتر توسلی در سال 1380 منتشر شد و این نخستینبار بود که کتابی با این عنوان در ایران منتشر میشد؛ از چرایی این تأخر سؤال کرد؟
واقعیت این است جامعهشناسی در ایران 80 سال قدمت دارد و ورود متأخر «جامعهشناسی دین» به کاروان جامعهشناسی در 15 سال اخیر نشان میدهد که این گرایش از آخرین مقولاتی است که جامعهشناسان ایرانی محل تأمل قرار دادهاند.
وی با گریز به این تاریخچه، مجدداً پرسید که چرا جامعهشناسی دین قبل و بعد از انقلاب چندان ظهور و بروزی نیافت و ما تا سال 1380 شاهد حضور متن آن نیستیم؟
به زعم او، حاکمیت «تئوری سکولاریزاسیون» قبل از انقلاب و «مقاومت در برابر جامعهشناسی» بعد از انقلاب از دلایل این امر است. وی در این راستا، همچنین به مقدمه کتاب نیز اشاره کرد که در آن توسلی از دشواری پرداخت به مسأله «دین» در جامعه دینی سخن گفته است؛ اینکه، در جوامع مسلمانی همچون ما، «امر دینی» از چنان قداستی برخوردار است که کمتر به «دین» بهعنوان موضوعی برای مطالعه پرداخته میشود.
شریعتی کتاب «جامعهشناسی دینی» توسلی را از نخستین متنها در حوزه «جامعهشناسی اسلام» برشمرد و تأکید کرد که اصولاً «جامعهشناسی دین» متأثر از دنیای سکولاریزاسیون و جامعهشناسی دین مسیحیت است. بنابراین، اسلام را موضوع جامعهشناسی قرار دادن خود یک «مسأله» است و استاد توسلی در این کتاب نه تنها، اسلام بلکه تشیع را نیز به تحلیل گذاشته است که خود جای قدردانی دارد.
سارا شریعتــی در ادامـــه به ارجاعات به روز دکتر توسلی در این کتاب اشاره کرد و آنها را در سه دسته «بنیادگرایی»، «دین عامه» و «تقریب» قرار داد و معتقد است که پرداخت به این مسائل آن هم 15 سال گذشته بسیار هوشمندانه است؛ اما در عین حال، از کمرنگ بودن و تا حدی غیبت دو سنت «مارکسیستی- کمونیستی» و «کلیسایی- کاتولیکی» انتقاد کرد. به زعم او، این دو سنت مطالعات زیادی در ارتباط با جامعهشناسی دین دارند و نمیتوان از آنها در «تاریخ جامعهشناسیدین» چشم پوشید.
ســارا شریعتــــی در پــایان از میراثی که دکتر توسلی برای اهالی جامعهشناسی به جا گذاشته تشکر کرد و معتقد است برای تداوم این میراث باید سه مقوله دیگر را نیز پی گرفت؛ از جمله مطالعه «بیدینی» و تعریف آن در کنار دین، مطالعه «نهاد رسمی دین» که تشیع رسمی است و در نهایت مطالعه «اسلام اروپایی و اقلیتهای دینی». به باور او، این سه مورد، مطالعات مغفولمانده جامعه شناسی دین ما هستند که از سوی جامعهشناسان ایرانی کمتر محل تأمل قرار گرفتهاند.