شاگرد علامه طباطبائی گفت: امیدوارم شما دانشجویان جوان با استفاده از کتابهای بینظیر علامه طباطبائی خودتان را بسازید و بدانید همانطور که سعدی در باب هشتم گلستان در آداب صحبت گفته است، علم بدون عمل بیفایده است.
به گزارش عطنا، ویژه برنامه هفته قرآن و بزرگداشت «علامه طباطبائی» به همت کانون «قرآن و عترت» با همکاری واحد فعالیتهای دینی و قرآنی معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی و با حضور استاد محمدرضا پور زرگری، قاری بینالمللی، دکتر سعید حسنزاده، دبیر گفتمان قرآنی دانشگاه صنعتی شریف و حجتالاسلام احمد احمدی، رئیس سازمان سمت و شاگرد علامه طباطبائی، سهشنبه، 23 آبان ماه در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی برگزار شد.
حجتالاسلام احمد احمدی، رئیس سازمان سمت و شاگرد علامه طباطبائی در بخشی از برنامه با اشاره به تفسیر المیزان علامه طباطبائی گفت: در زمان جنگ جهانی دوم که متفقین کشور را اشغال کرده بودند و همه چشمشان به شمال کشور بود، علامه طباطبائی درس فلسفه میداد و در آن جلسات تصمیم گرفتند کتاب اصول فلسفه را بنویسند و این کار مثل حرکت سیاسی امام در برابر رژیم شاه حرکت عظیمی بود، کتاب اصول فلسفه علامه طباطبائی در آن زمان سیل بنیان کنی در برابر کمونیسم آن زمان بود.
وی افزود: ایدئولوگ کمونیستها وقتی اصول فلسفه را خواند گفت من تعجب میکنم که چرا وارد کمونیسم شدم و از این فلسفه ناب غافل ماندم، در واقع مرحوم علامه طباطبائی با نوشتن این کتاب تب کمونیسم جامعه را خواباند. خیلی وقتها به علامه طباطبائی میگفتند کاری برای مردم انجام بده که او در پی این درخواستها چندین کتاب با قطع کوچک برای مردم نوشت.
حجتالاسلام احمد احمدی گفت: مرحوم علامه طباطبائی با هانری کوربن، استاد دانشگاه سوربن، مباحثاتی داشت، زمانی علامه طباطبائی از او پرسید وقتی تنها هستی چه میکنی؟ و کوربن پاسخ داد: من دعاهای رسیده از امام زمان(ع) و صحیفه سجادیه را میخوانم. کوربن فیلسوف اهل تعویل بود و معتقد به معنای نهفته درون مفاهیم فلسفی بود، در نهایت مرحوم علامه طباطبائی کوربن را پرورش داد و کوربن که از شاگردهای هایدگر بود شیعه را در مغرب زمین ترویج داد.
«هانری کوربن، فیلسوف، ایرانشناس، اسلامشناس، و شیعهشناس فرانسوی بود؛ او بخشی از عمر خود را در ایران و خاورمیانه سپری کرد. وی اولین مترجم آثار مارتین هایدگر به زبان فرانسه و همچنین معرفیکننده فلسفه اشراق سهروردی و حکمت متعالیه ملاصدرا به اروپاییان است.
کوربن معتقد است فلسفه اسلامی معادل فلسفه عربی نیست و با مرگ ابن رشد پایان نیافته، بلکه سنتی زنده و پویاست که در شرق جهان اسلام، به خصوص حوزه فرهنگی ایران تداوم یافته و با بهرهگیری از احادیث امامان شیعه، امتزاج با فلسفه ایران باستان و عرفان نظری به اوج رسیدهاست. او همچنین از پایهگذاران فلسفه تطبیقی است که به نقادی فلسفه مدرن غرب بر اساس سنت فلسفه اسلامی میپردازد.»
این شاگرد علامه طباطبائی در ادامه گفت: من در سال 1336 به قم و به کلاس «اسفار اربعه ملاصدرا»، «تفسیر المیزان» و «شفای بوعلی» علامه طباطبائی رفتم، ما از سال 38 تا 54 هر دو هفته سه جلسه شبانه داشتیم که راه بهشت بود. در بخش آخر کتاب «اصول فلسفه»، «تفسیر المیزان» علامه طباطبائی به فطری بودن توحید در انسان میپردازد.
حجتالاسلام احمد احمدی به اخلاق علامه طباطبائی اشاره کرد و گفت: تا ضرورتی وجود نداشت علامه سخن نمیگفت و هر موقع از او دستوری برای عبادت میخواستیم میگفت خدا فرموده به یاد من باشید تا من هم به یاد شما باشم و سفارش میکرد رفتار و ذهن خود را مراقبه و محاسبه کنید. سیدمحمدحسین تهرانی در کتاب «لب اللباب» در کتابش به 25 دستور برای سلوک اشاره میکند که علامه طباطبائی به این دستورات سفارش میکرد.
وی گفت: جلسات شبانه ما گاهی در منزل من، آیتالله جوادی، حسنزاده، امینی، محمدی گیلانی و شیخ یحیی انصاری برگزار میشد که تقریبا هیچکدام وضع مالی خوبی نداشتیم و من دو اتاق اجاره کرده بودم و منزلم انتهای شهر بود و مرحوم طباطبائی هر دفعه از صفائیه پیاده به منزل من میآمدند.
این شاگرد علامه طباطبائی با اشاره به تجربه متفاوت خود در حوزه و دانشگاه گفت: یک روز تابستانی بسیار گرم کسی آمد پشت در منزل علامه طباطبائی و استخاره میخواست، علامه با لهجه شیرین ترکیاش برای آن فرد استخاره گرفت و گفت خوب است یا بد؛ و ما که میدانستیم او علامهای بزرگ است از رفتارش متعجب شدیم.
وی در ادامه گفت: علامه طباطبائی وقتی وارد صحن حرم امام رضا(ع) میشد در را میبوسید و بعد پشت سر آیتالله میلانی نماز میخواند، بعد ساعتها در حرم میماند و برای اهل بیت گریه میکرد که از تاثیرات استاد ایشان آیتالله قاضی بود، علامه طباطبائی تا یک سال پس از فوت استادش آیتالله قاضی عطر نمیزد.
حجتالاسلام احمد احمدی، رئیس سازمان سمت و شاگرد علامه طباطبائی در پایان گفت: من خیلی افسوس میخورم در مدتی که در خدمت علامه طباطبائی بودم از حضور ایشان استفاده کامل نکردم، امیدوارم شما با استفاده از کتابهای بینظیر علامه طباطبائی خودتان را بسازید و بدانید همانطور که سعدی در باب هشتم گلستان در آداب صحبت میگوید: « دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و نکرد. علم چندان که بیشتر خوانی/ چون عمل در تو نیست، نادانی/ نه محقق بود نه دانشمند/ چارپایی برو کتابی چند/ آن تهی مغز را چه علم و خبر/ که بر او هیزم است یا دفتر» علم بدون عمل بیفایده است.