استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی: سفر اخیر ولادیمیر پوتین به تهران، هم از نظر موضعگیری مقامات سیاسی دو کشور ایران و روسیه و هم از لحاظ شرایط میدانی مرتبط با رفتار سیاسی دو طرف، متفاوت از سفرهای گذشته آقای پوتین است. از لحاظ موضعگیریها، طرفین مفاهیمی در صحبتهای خود بهکار بردند که این مفاهیم خاص روابط راهبردی یا روابط استراتژیک بین کشورهاست.
سفر اخیر ولادیمیر پوتین به تهران، هم از نظر موضعگیری مقامات سیاسی دو کشور ایران و روسیه و هم از لحاظ شرایط میدانی مرتبط با رفتار سیاسی دو طرف، متفاوت از سفرهای گذشته آقای پوتین است. از لحاظ موضعگیریها، طرفین مفاهیمی در صحبتهای خود بهکار بردند که این مفاهیم خاص روابط راهبردی یا روابط استراتژیک بین کشورهاست.
در گذشته چندینبار موضوع روابط راهبردی بین ایران و روسیه مطرح شده، ولی چون هر دو طرف بهگونهای نگاه به بیرون داشتهاند، منجر به گرفتن نوعی علائم منفی از بیرون شده و مانع از این شده که روابط راهبردی بین دو طرف شکل بگیرد. ایران در دهه1990 میلادی مشخصا در زمان اصلاحات و پیش از آن در دوران ریاستجمهوری آیتا... هاشمی رفسنجانی، بیشتر دنبال تنشزدایی در مناسبات با غرب بود و در اوج مشکلات داخلی روسیه بعد از فروپاشی نمیتوانست رابطه راهبردی بین ایران و روسیه شکل بگیرد، به دلیل اینکه در داخل ایران، روسیه به عنوان کشوری شکستخورده معرفی میشد که هر کشوری دست به ستون روسیه داشته باشد، سرانجام زمانی دچار فروپاشی خواهد شد. بعد از آن دیدیم از ابتدای سال2001 میلادی پرونده ایران عملا وارد فضای تنش با غرب شد و آمریکاییها سعی کردند تحریمهایشان را فرامرزی کنند و نیاز به رأی روسیه داشتند. در این ایام ایرانیان به سمت رابطه با روسیه رفتند و رابطه راهبردی با روسها مطرح شد. متاسفانه اینبار روسها بودند که نهتنها پاسخی به ایران ندادند، بلکه حتی به تکالیف قانونی در مناسبات با ایران هم عمل نکردند، طوریکه احداث نیروگاه بوشهر با تاخیر یازدهساله و قراردادهای نظامی با ایران با نوساناتی مواجه شد که آخرین مورد آن پرونده مربوط به اس300 بود که با دشواری و سختی به سرانجام رسید. درواقع زمانی اس300 را به ایران دادند که ارزش عملیاتی آن در قبال رقبای منطقهای ایران مثل عربستان و ترکیه دیگر از دست رفته و این کشورها اس400 را از روسیه گرفته بودند. چنین موضوعی بهروشنی نشاندهنده کشتن زمان در مناسبات است. حتی روسها هشتبار در راستای سیاستهای آمریکا علیه ایران رأی دادند که یا در شورای حکام آژانس بود که منجر به انتقال پرونده ایران به شورای امنیت شد، یا در خود شورای امنیت بود که به شکلگیری شش قطعنامه تحریمی علیه ایران انجامید.
اینها ازجمله کارهایی بود که روسها انجام دادند. اکنون در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا برای قرن بیستویکم رسما اعلام شد که روسیه مهمترین تهدید امنیتی آمریکا است و آمریکاییها به سمت احیای سنگرها، خاکریزها و سایتهای موشکی دوران جنگ سرد علیه روسیه حرکت کردهاند. در این میان، یک حوزه میدانی شکل گرفت که منجر به شکلگیری یکی از مهمترین رویدادهای بیسابقه در مناسبات ایران و روسیه و البته مناسبات بینالمللی شد و آن اینکه برای اولینبار در تاریخ مناسبات ایران و روسیه، این دو کشور با هم یک اقدام بینالمللی بزرگ را صورت دادند و آن مدیریت تحولات سوریه و مدیریت جنگ با بزرگترین عارضه تروریسم در دو دهه اخیر یعنی داعش است. ایرانیان و روسیه با هم داعش را شکست دادند و بحران سوریه را مدیریت کردند. کاری را صورت دادند که آمریکاییها در راس ائتلاف 44کشور دنیا علیه داعش نتوانستند انجام دهند. شرایط تازه، شرایطی است که ایران و روسیه را به سمت روابط راهبردی سوق داد. اما اینکه سرانجام این رابطه چه خواهد شد، معتقدم توپ در زمین روسیه است. روسها باید در حوزههای اقتصادی، نظامی و راهبردی توافقنامههای عینی و ملموسی را با ایران امضا کنند که نشاندهنده رابطه راهبردی است. ایران و روسیه محکوم به رابطه راهبردی هستند. نگاه به بیرون نباید باعث شود که رابطه آنها باز هم سیاسی و تاکتیکی شود. رابطه تاکتیکی، رابطهای است که متاثر از نگاه بیرونی باشد. واقعیت این است که در دنیای امروز کشورها اهداف متفاوتی دارند و بعضا این اهداف با هم متفاوت است، ولی در حوزه میدانی بعضا با هم همسو میشوند و الان این واقعیت وجود دارد که دو طرف در سوریه حداقل در حوزه میدانی متحد هستند. در مورد بشاراسد باید اشاره شود که جمهوری اسلامی، سوریه متحد و در خط مقاومت را میپذیرد و هرکس که این سیاست را در پیش بگیرد، مورد وثوق ایران خواهد بود. ما معتقدیم اساس فتنه سوریه این است که سوریه را از کانون مقاومت دور کنند. لذا ما خط قرمزی مثل روسیه در سوریه نداریم، ولی بحث فراتر از این مسائل، بحث ایران و روسیه است که معتقدم روسیه چند کار را باید انجام دهد؛ نخست اینکه حتما مناسبات نظامی ایران و روسیه باید به سمت مناسبات راهبردی پیش برود. دوم؛ موافقتنامه امنیتی و نظامی مشترک بین دو طرف باید امضا شود. سوم؛ روسیه باید کمک کند که ایران عضو گروه بریکس شود. گروه بریکس متشکل از کشورهای خارج از حوزه دلار است؛ یعنی کشورهایی که دلار را به چالش طلبیدهاند. وقتی مقام معظم رهبری در دیدار با پوتین فرمودند که «ما باید دلار را در دنیا تضعیف کنیم» معنای عملیاش پیوستن ایران به گروه بریکس است که 24درصد چرخش مالی دنیا در حوزه بریکس است. حوزهای که دلار را در قلمرو مالی خودش کنار گذاشته است. کشورهای برزیل، روسیه، هندوستان، چین و آفریقای جنوبی گروه بریکس را تشکیل میدهند و ایران هم باید عضو شود. روسها و چینیها میتوانند این کار را صورت دهند. اینها حوزههای عملی است که معتقدم محکوم به رابطه راهبردی عملی هستند.