استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی: بهطور طبیعی ایران و آمریکا در شرایط برجام به جایی رسیدند که تنشزدایی عمده و بیسابقهای صورت دادند که در قالب این تنشزدایی عملا حضور بینالمللی ایران وسیعتر شد و آمریکاییها در غرب آسیا هم امیدوار شدند که بخشی از توان خود را بازسازی کنند.
به گزارش عطنا، دکتر حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس و استاد دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:
اگرچه هنوز این امیدواری وجود دارد که فضای تنش و جنگ سرد بین ایران و آمریکا تعدیل شود، ولی ایران و آمریکا در دو حوزه متفاوت حضور دارند. حوزه حضور آمریکا که برایش خیلی مهم است، حوزه غرب آسیا است. حوزه حضور ایران، حوزه دنیاست؛ یعنی مشخصا آمریکاییها در عرصه بینالمللی برای ایران موانع زیادی را با چند قطعنامه شورای امنیت در موضوع هستهای ایجاد کرده بودند و برای ایران مهم بود که در برجام این مشکل را حل و فضا را برای حضور بینالمللی خودش فراهم کند.
طبیعی است برای کشوری که جزو بیست اقتصاد برتر دنیاست، یعنی ایران، این حضور بینالمللی مهم باشد. در طرف دیگر آمریکا از سال 2001 میلادی بیشترین سرمایهگذاریهای نظامی را بعد از سرمایهگذاریهای سیاسی در غرب آسیا کرد، ولی هیچوقت دخل و خرجش با هم نخواند؛ یعنی داده و ستادهاش با هم نخواند و روزبهروز دچار مشکل شد و بهعبارتی پاشنه آشیل سیاست خارجی آمریکا هم غرب آسیا است. آمریکا برایش مهم است که در غرب آسیا حضور جدی داشته باشد یا اینکه حضور خودش را بهگونهای بازسازی کند که داده و ستاده برایش سودآور باشد.
لذا بهطور طبیعی ایران و آمریکا در شرایط برجام به جایی رسیدند که تنشزدایی عمده و بیسابقهای صورت دادند که در قالب این تنشزدایی عملا حضور بینالمللی ایران وسیعتر شد و آمریکاییها در غرب آسیا هم امیدوار شدند که بخشی از توان خود را بازسازی کنند.
اتفاقی که افتاده، این است که آمریکا تلاش دارد دوباره عرصه بینالمللی را برای ایران با دشواری مواجه کند و بهطور طبیعی معتقدم اگر آمریکا دنیا را برای ایران ناامن کند، ایران غرب آسیا را برای آمریکا ناامن خواهد ساخت، چون حوزه نفوذ ما در غرب آسیا بهگونهای است که اگر چالش ما با آمریکا در غرب آسیا متظاهر شود، حتما این امکان را داریم که با حضور استراتژیکمان آمریکا را با دشواری مواجه کنیم. اعتقاد دارم که آمریکای ترامپ توان بینالمللی زمان اوباما را ندارد که تحریمهای مختلف علیه ایران را شکل دهد، ولی در عین حال ایران توانش نسبت به گذشته در غرب آسیا بیشتر شده است و اینها معادلاتی است که آمریکاییها باید بدان توجه کنند.
سخن فرمانده کل سپاه مبنی بر اینکه اگر سپاه را بهعنوان گروه تروریستی قلمداد کنند، تمام نیروهای آمریکایی در هرجا موقعیت داعش را برای ما خواهند داشت، یک تهدید جدی است؛ یعنی اینکه اگر آمریکاییها بخواهند برای ایران در عرصه بینالمللی مشکل درست کنند، حتما در غرب آسیا دچار مشکل خواهند شد.
برجام در شرایطی منعقد شد که هم ایران و هم 1+5 به خطوط قرمز رسیده بودند و مانع از این شدند که این خطوط قرمز به بحران تبدیل شود و با هم توافق کردند. اگر آمریکاییها در بهترین حالت ایران را در لبه خطوط قرمز دوباره قرار دهند، آن موقع ایران هم خطوط قرمز برای آمریکاییها ترسیم خواهد کرد و این بهضرر آنهاست. پس آن بحرانی که در صورت فروپاشی برجام شکل خواهد گرفت، بحرانی است که بعد از آن آمریکاییها باید امتیازات بیشتری بدهند برای اینکه این بحران را تعدیل کنند.
شک نکنید در برجام حقانیت ایران در دنیا و بهخصوص برای ملت ایران مشخص شد و ما حداکثر همکاری را صورت دادیم، ولی آمریکاییها حداکثر بدعهدی را داشتند. اگر برجام دچار فروپاشی شود، معتقدم که تمام ملت از هر برنامهای که جمهوری اسلامی برای پیشبرد برنامهها بهویژه در زمینه هستهای دنبال کند، حمایت خواهند کرد.
درست است که در موضوع هستهای برخی تعدیلها و تاخیرها را ایران صورت داد تا به هر حال حسن نیت خودش را نشان دهد، ولی ایران میتواند چنان در عرصه منطقهای اثرگذاری کند که دیگر نهتنها در موضوع هستهای، بلکه در سایر مسائل هم برای آمریکا مسالهساز و مشکلساز باشد. ترامپ فقط یک هدف دارد و آن اینکه برجام را به مصوبه اخیر کنگره تحتعنوان «مادر تحریمها» وصل کند.
کنگره بعد از برجام کل تحریمهایی را که از گذشته تا حال علیه ایران وضع شده بود، در قالب یک قانون تحریمی جامع تحت عنوان مادر تحریمها شکل داد. ترامپ تلاش میکند عدم پایبندی ایران را مطرح و تصمیمگیری را به کنگره واگذار کند تا کنگره هم برجام را به مادر تحریمها وصل کند و به این ترتیب تحریمها علیه ایران حفظ شود.
به نظر میرسد برنامه ترامپ این است که بعد از آن میخواهد با اروپا مذاکراتی تحتعنوان «مذاکرات مکمل برجام» را انجام دهد و ادعاهای مختلف و پایانناپذیری علیه ایران مطرح کند تا در نهایت تحریمها را حفظ کند. نکته مهم این است که در چنین شرایطی ایران تصمیمهای خودش را میگیرد و اروپاییها میدانند که در آن صورت نتیجه تصمیم ایران بیتردید بهضرر آنها خواهد بود، چون بازتاب شاخصهای ناامنی در غرب آسیا مستقیما به اروپا منتقل میشود و این باعث نگرانی اروپاییها خواهد شد.
بهویژه اینکه اروپاییها از این موضوع نگرانند که ترامپ از زمانی که روی کار آمده، در هر حوزه سیاست خارجی که دخالت کرده، نتیجهاش ناامنی بوده و دیگران تاوان ناامنی را پرداختهاند. البته موضوع ایران خیلی متفاوت است. در صورتی که ناامنی شکل بگیرد، آن موقع آثاری جدی در امنیت کشورهای اروپایی و امنیت اتحادیه اروپا خواهد داشت.