از زمانی که از AT&T خارج شدم، سه شرکت ایجاد کردم. یکی در زمینه پردازش ابری، یکی در زمینه پشتیبانی وایرلس از سرویسهای 5G و یکی در زمینه امنیت سایبری که هر سه شرکت در حالحاضر به فروش رفتهاند. شرکت پردازش ابری به شرکت ViaSat در کالیفرنیا فروخته شد، شرکت وایرلس اخیرا به گوگل فروخته شده و شرکت امنیت سایبری من که بیشتر به روی تجزیه و تحلیل رفتاری و هوش مصنوعی متمرکز است، به شرکت Webroot واگذار شد. الان هم بهعنوان مشاور برای چند استارتآپ و همچنین تکنسین فنی و مشاور عملیاتی شرکت فیسبوک فعالیت میکنم اما قصد دارم تا چند ماه آینده روی اینترنت اشیا و پردازش ابری سرمایهگذاریهای جدیدی انجام دهم.
شما سالها بهعنوان مسوول یکی از مهمترین شرکتهای مخابراتی فعالیت داشتهاید. آینده صنعت مخابرات را با وجود رشد چشمگیر شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک چگونه ارزیابی میکنید؟
من شخصا تغییر بزرگی در صنعت مخابرات پیشبینی میکنم از جمله افزایش قابلتوجه تعداد M&Aها (Mergers and acquisitions یا M&A به ادغام یا تملک گفته میشود، مدلی که بر اساس آن بسیاری از شرکتهای بزرگ با ادغام یا تملک شرکتهای دیگر به توسعه بازار میپردازند) مدل حرکت شرکتهای مخابراتی امروزه به سمت تبدیل شدن به شرکتهای عرضهکننده محتوا یا عرضه خدمات مخابراتی و ارتباطی توسط شرکتهای فعلی عرضهکننده محتواست. پیشبینی شخصی من این است که شرکتهای تولیدکننده محتوا و شرکتهای حوزه مخابرات باهم ادغام خواهند شد. بهعلاوه، بیشتر شرکتهای تولیدکننده محتوا از عرضهکنندگان فیلمهای سینمایی گرفته تا سرویسهای پخش آنلاین محتوا (streaming content) به سمت کنارزدن شرکتهای توزیعکننده قدم برمیدارند. محصولاتی مانند اپل تیوی و Tubi Tv و بسیاری دیگر، تقریبا تمام برنامهها حتی مسابقات زنده ورزشی را در سراسر جهان از طریق شبکه برای کاربران قابل دسترس خواهند کرد.
همچنین میزان پهنای باندی که اپراتورها عرضه میکنند با میزانی که مورد نیاز شرکتهاست، تفاوت عظیمی دارد. برای کمترکردن این تفاوت، تکنولوژیهای مبتنی بر 5G مانند تکنولوژی بیسیم با ثباتتر و با طیف بیشتر مورد نیاز است تا پهنای باند موردنظر در سراسر جهان عرضه شود. تنها یک محدودیت وجود دارد که قانون ارتباطی Shannon Law گفته میشود که طبق آن اگر مجبور باشید بین پهنای باند و قدرت (باتری) یکی را انتخاب کنید، پهنای باند اولویت بیشتری نسبت به قدرت دارد. کاربران در آینده احتمالا اینترنت 5G با سرعت 100Gbps (درست مانند اینترنت فیبری) را شاهد خواهند بود.
پیشبینی من این است که ما بالاخره شاهد عرضه دستگاههای ارائهکننده اینترنت اشیا با سرعت یک ترابایت خواهیم بود مانند سنسورهای صنعتی که تا پایان سال 2030 به اینترنت نیز متصل خواهند شد و تغییر شگرفی در این حوزه ایجاد خواهند کرد. من همچنین پیشبینی میکنم که در حوزه AoE (تجزیه و تحلیل) نیز تغییرات و نوآوریهای زیادی را شاهد خواهیم بود، مانند بخش روباتیک، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده که شامل این حوزه میشوند. برای مثال تکنولوژی واقعیت مجازی قادر خواهد بود با استفاده از نرمافزارهای بهخصوص، درد بیماران مزمن را بدون نیاز به استفاده از دارو و تنها با کنترل نورونهای مغز، کاهش دهد.
در ایران ما شاهد دوره جدیدی ازشکلگیری و توسعه استارتآپها هستیم که از الگوی جهانی پیروی میکنند. تعداد قابلتوجهی از این استارتآپها فعلا روی تقلید از یک ایده موفق خارجی تمرکز دارند. به نظر شما برای ایجاد فضایی که در آن نوآوری و خلاقیت ارزش محسوب شوند چه اقداماتی لازم است؟
من جدولی تهیه کردهام که در آن حوزههای جدید نوآوری مانند NLU (درک طبیعی زبان پشتیبانی از محتواهای 4K و 8K نشان داده میشود که در حالحاضر نیازمند ایجاد تغییرات اساسی در شبکههای CDN در سراسر کشوری مانند ایران است. به علاوه باید تدابیر امنیتی سایبری نیز در تمام لایههای شبکه (اعم از هسته یا رویه شبکهها) با استفاده از تجزیه و تحلیل رفتاری و مدلهای پیشبینی (حمله) اعمال شود تا بتوان حملات سایبری را مانند حمله اخیر Ransom Malware (بدافزارهای باجگیر که بسیاری از سیستمهای کامپیوتری کشورها ازجمله ایران را آلوده کرد) خنثی کرد.
به عقیده من امنیت سایبری، بزرگترین چالش قرن بیست و یکم است و اگر اقدامات پیشگیرانه به موقع انجام نشود، در آینده اشکالات جدی ایجاد خواهد کرد. همچنین باید روی SDN (شبکه نرمافزار محور) و NFV (مجازیسازی کاربردهای شبکه) و هماهنگسازی شبکههای مبتنی بر IP تمرکز بیشتری داشت تا هزینه شبکههای آیپی کاهش و کاربردشان در سراسر جهان افزایش پیدا کند. همچنین حوزههای پیرامون نانوتکنولوژی و Tele-immersion(این تکنولوژی به کاربراني که از لحاظ جغرافيايي در محلهاي متفاوتي هستند، اين امکان را ميدهد که بهصورتReal time در يک محل شبيه سازي شوند.) نیز وجود دارد که به کاربران در سرتاسر جهان این امکان را میدهد که با استفاده از فضاهای ابری قدرتمند، یک جامعه مجازی یکپارچه ایجاد کنند.
علاوه بر همه اینها، باید در زمینه استفاده از سنسورهای داخل بدن نیز نوآوری اعمال شود تا مشکلات و بیماریها را قبل از اینکه به مرحله حاد برسند، بتوان از این طریق شناسایی کرد. هرچه تکنولوژی قدرتمندتری در زمینه پیشبینی ایجاد کنیم، بیشتر میتوان به نتایج بهدستآمده استناد کرد. تکنولوژیهای خلاقانه باید به گونهای باشد که بتواند با هزینه کمتر و پهنای باند بیشتر، رقابت بیشتری ایجاد کند و همچنین کاربرد بیشتری نیز عرضه کند تا بتواند کشور سازنده را در سطح جهانی مطرح کند. من معتقدم ایران هم میتواند به یک قطب نوآوری مانند سیلیکون ولی تبدیل شود و شرکتهای قدرتمندی مانند فیسبوک و گوگل ایجاد کند و این مساله میتواند از لحاظ اجتماعی بسیار به نفع مردم ایران باشد. دانشجویان ایرانی باید شیوههای ایجاد خلاقیت و ارائه ایدههای نوآورانه را فرابگیرند. به عقیده من هر شهروند ایرانی اگر روی آینده تمرکز کند، میتواند طرحهای خلاقانه مختلفی معرفی کند.
با جو کنونی تکنولوژی در ایران تا چه اندازه آشنا هستید؟
من تا حدودی با فضای تکنولوژیک ایران آشنایی دارم. ایرانیها بسیاری از تکنولوژیهای آمریکاییها و حتی چینیها را استفاده میکنند. خیلی بهتر میبود اگر کارآفرینان ایرانی انرژی خود را فقط روی پروتکلهای مبتنی بر آیپی قرار نمیدادند و روی توسعه نرمافزارهای آیپی نیز تمرکز میکردند. امیدوارم ایرانیها با سرعت به سمت 5G و ارائه خدمات مشتری محور قدم بردارند. در هر صورت، در مجموع روند پیشرفت این کشور خوب بوده است؛ ولی میتواند خیلی بهتر از این باشد. ایران حالا ارزش زیادی دارد و خدمات نوآورانهای نیز عرضه میکند. من دلیلی نمیبینم که ایران نتواند جزو عرصه نوآورانه جهانی قرار بگیرد. ایران قطعا میتواند با اتکا به خلاقیت خود و بدون استفاده و کپیبرداری از تکنولوژیهای دیگر کشورها در این مسیر قدم بردارد.
من مقالههای زیادی در لینکدین منتشر کردهام و درمورد نحوه ایجاد نوآوری توضیح دادهام. به علاوه موانع بر سر راه فعالان در این مسیر را بررسی کردهام که میتوان بدون نقض قوانین فیزیک آنها را از میان برداشت. مهمترین مورد در این مسیر، امنیت سایبری است. من معتقدم با شکستن مرزهای تکنولوژی آینده میتوان مراکزی ایجاد کرد که بسیاری از مشکلات کنونی دنیای آیپیها را رفع میکند. من قبلا نیز پیشبینی کرده بودم که آیپی تا سال 2000 همه چیز را میبلعد و بسیاری حرف مرا تا سال 2003 باور نمیکردند.