نامش محمدعلی جعفری است و به «عزیز» مشهور است. سال ٣٦ در نجفآباد یزد به دنیا آمد. ٢٠ساله بود که در رشته معماری در دانشگاه تهران پذیرفته شد و به پایتخت آمد. حضورش در دانشگاه کمکم او را به دانشجویی انقلابی بدل کرد. انقلاب که شد از تب و تاب فعالیت نیفتاد، او از جمله دانشجویانی بود که در تسخیر سفارت آمریکا حضور داشت.
به گزارش عطنا، روزنامه شرق در گزارشی که روز چهارشنبه 7 تیر ماه به قلم فرزانه آئینی منتشر کرده به مرور کارنامه سیاسی – خبری سردار محمدعلی جعفری پرداخته است که متن آن به شرح زیر است.
قاطع، کوتاه و کوبنده جواب میدهد. لحن و بیانش صریح است و خالی از کوچکترین مزاح. شاید این اخلاقش بهواسطه روحیهای باشد که حضور ٣٦سالهاش برای او در سپاه به ارمغان آورده است و شاید حاصل مبارزات انقلابیاش در سالهای جوانی و نوجوانی. سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران چهرهای است که امروز کارنامه سیاسی و خبریاش را مرور کردهایم.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه «صاحب تفنگ که سهل است، ما صاحب موشکهای دشمنشکن هستیم و آنها را علیه دشمنان و برای حفاظت از نظام، مردم و امنیت ایران اسلامی به کار میگیریم»، گفت: «دولتی که تفنگ نداشته باشد، توسط دشمنان تحقیر و سرانجام تسلیم میشود». به نظر میرسد سخنان او واکنشی به اظهارات شش روز پیش حسن روحانی، رئیسجمهوری در افطاری با فعالان اقتصادی است که گفته بود: «ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد، اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصیسازی نیست. از آن دولتی که تفنگ نداشت میترسیدند، چه برسد به اینکه اقتصاد را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همه چیزی دارد و کسی جرئت ندارد با آنها رقابت کند».
نامش محمدعلی جعفری است و به «عزیز» مشهور است. سال ٣٦ در نجفآباد یزد به دنیا آمد. ٢٠ساله بود که در رشته معماری در دانشگاه تهران پذیرفته شد و به پایتخت آمد. حضورش در دانشگاه کمکم او را به دانشجویی انقلابی بدل کرد. انقلاب که شد از تب و تاب فعالیت نیفتاد، او از جمله دانشجویانی بود که در تسخیر سفارت آمریکا حضور داشت.
سال ٦٠ با دختر غلامحسین بشردوست -از همرزمانش در جبهه که سالها بعد او را بهعنوان مشاور خود برگزید - ازدواج کرد. روایت ازدواجش جالب است و ابتدا خود برای خواستگاری به بابلسر و منزل پدر همسر آیندهاش میرود و سپس ماجرا را با خانودهاش در میان میگذارد. خانوادهاش که فکر میکردند او در جبهه است و در جنوب، از ماجرای خواستگاری او شوکه میشوند. خودش دراینباره میگوید: «تلفنی با خانوادهام در یزد تماس گرفتم. وقتی موضوع را به مادرم گفتم با صدای بلند خندید و گفت: پسرجان تو داری توی جبهه میجنگی یا رفتی دنبال زنگرفتن؟ گفتم: مادر جان هم دارم میجنگم و هم دارم زن میگیرم... عزیز من جبهه جنوب کجا و بابلسر کجا؟ اصلا میفهمی چه داری میگویی؟ تازه دو تا برادر بزرگتر از خودت هم داری که هنوز زن نگرفتهاند. تو چطور میخواهی زودتر از آنها زن بگیری؟ گفتم مگر چه عیبی دارد که من زودتر از داداشهایم خطشکنی کنم؟ گفت: عیبی که ندارد عزیزم؛ هر طور خودت صلاح میدانی همان جور عمل کن». حاصل این ازدواج دو فرزند- یک دختر و یک پسر- شد.
جنگ که شروع شد، در قالب بسیج مردمی به جبهه رفت در سال ٦٠ به عضویت اطلاعات سپاه درآمد. ابتدا به کردستان رفت و از آن پس تا پایان جنگ به صورت پیوسته در واحدهای رزمی حضور داشت. فرماندهی قرارگاههای عملیات غرب و جنوب، معاونت عملیات سپاه سوسنگرد و فرماندهی تیپ عاشورا، فرماندهی قرارگاه قدس و نجف، معاونت سپاه شوشتر از جمله سمتهای او در جنگ بود. نقطه برجسته کارنامه جنگیاش اما مشارکت در عملیات کربلای٤ و ٥ است که منجر به مجروحشدنش شد. جعفری پس از بهبودی به ستاد سپاه منتقل شد و در سمت معاون عملیات ستاد کل و سپس جانشین رئیس ستاد خدمت کرد. سال ٦٧ که جنگ به پایان رسید، به دانشگاه برگشت و معماری را از سر گرفت.
او بعدها در رشته فرماندهی از دانشگاه امام حسین هم مدرک کارشناسی ارشد گفت. دانشگاه او را از سپاه جدا نکرد و سردار همراه با تحصیل، مسئول عملیات ستاد مشترک و جانشین نیروی زمینی سپاه بود. پنج سال بعد – سال ٧٢- که از دانشگاه فارغالتحصیل شد، به فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب شد و تا سال ٨٤ هم این سمت را بر عهده داشت. او در این ایام ضعف و قوت آمریکا در حمله به افغانستان و عراق را ریز به ریز مورد واکاوی و پژوهش قرار داد.
١٢ سال از فرماندهیاش در نیروی زمینی سپاه میگذشت که به فرماندهی قرارگاه ثارالله رفت. قرارگاه ثارالله مسئول تأمین امنیت پایتخت است؛ البته در صورت بروز بحران و آنهم به تشخیص شورای عالی امنیت ملی؛ در شرایط عادی این مسئولیت برعهده نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات است. او همچنان این سمت را برعهده دارد؛ جانشین او در این قرارگاه سردار محسن کاظمینی است. واکنش به اتفاقات سیاسی در زمان دولت دوم اصلاحات سبب شهرت رسانهای او شد.
سردار جعفری همچنین- سالهای ٨٤ تا ٨٥- با حکم مقام معظم رهبری مأمور راهاندازی مرکز راهبردی سپاه شد. قریب به دو سال بعد یعنی دهم شهریورماه سال ٨٦ و در اوج تهدیدهای آمریکا به فرماندهی سپاه پاسداران منصوب و جانشین یحیی رحیمصفوی شد. رحیم صفوی ١٠ سال فرمانده سپاه بود. در متن حکم مقام معظم رهبری خطاب به جعفری بر پیشرفت روزافزون و تحولآمیز سپاه در همه ابعاد تأکید شده بود.
این انتصاب بهشدت مورد توجه رسانههای خارجی قرار گرفت. تحلیلگران در آن سوی مرزها میگفتند جعفری از مؤسسان جنگ نامتقارن و نامنظم در جنگ ایران و عراق بوده و حالا پس از سالها حضور در مراکز راهبردی و تحقیقاتی سپاه، متخصص نبردهای نامتقارن و جنگهای نامنظم در خانه بیگانه است. به هر روی او فرمانده جدید سپاه پاسداران شد و سکاندار آن. از اولین گامهای او در سپاه پاسداران سپردن برخی سمتها به نیروهاي جوان بود.
سال ٩٠ و در اوج رویارویی ایران و غرب بر سر پرونده هستهای، نام او همراه با ٣١ نفر دیگر در فهرست تحریمیهای جدید اتحادیه اروپا قرار گرفت. دو سال بعد از قرارگرفتن نامش در فهرست تحریمیهای اتحادیه اروپا و درحالیکه شش سال از فرماندهیاش بر سپاه پاسداران میگذشت، نشریه آمریکایی «فارنپالسی» اسم او را بهعنوان يكي از ٥٠٠ چهره قدرتمند دنیا منتشر کرد. (مقام معظم رهبری، رستم قاسمی، وزیر نفت سابق، حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات و محسن فخریزاده، استاد فیزیک هستهای دانشگاه امام حسین دیگر اسامی این فهرست بودند).
سال ٩٢ سردار جعفری دیگر چهرهای رسانهای و شناختهشده بود، او در همان سال کتاب خاطراتش را -البته از دوران کودکی تا آزادسازی خرمشهر- منتشر کرد. «کالکهای خاکی» مجموعه خاطرات اوست که در ١١ فصل منتشر شده است. او در این کتاب از انقلاب فرهنگی، شکست حصر سوسنگرد، عملیاتهای تیپ یک عاشورا، قرارگاه عملیاتی قدس در نبرد فتح و الی بیتالمقدس هم سخن گفته است.
ایجاد تغییرات ساختاری در سپاههای استانی و تقویت بخش سایبری سپاه که در فضای اینترنت به فرماندهی پدافند سایبری مشهور شده از جمله عملیات گرداب (مقابله با سایتهای غیراخلاقی) و ازکارانداختن شبکه جاسوسی سایبری سیا، ورود و مقابله بسیج به بحث تهدیدات جنگ نرم، بهدستگرفتن مسئولیت امنیت خلیج فارس و حضور در خلیج عدن، گسترش و تقویت نیروی هوافضای سپاه نیز از دیگر تحرکات سپاه در زمان فرماندهی اوست.
بعد از ١١ سپتامبر، شش جنگ سرنوشتساز داشتیم؛ جنگ عراق، افغانستان، ٣٣ روز در لبنان و سه جنگ در غزه و درون خاک فلسطین اشغالی که همه آنها به شکست دشمن منجر شد./ ایسنا، مهر ٩٣.
ما باید به سمت انتخاب سیاستها و روشهای مناسبی برویم تا در صورت نیاز بتوانیم این نیازمندیها را کنترل کرده و همچون جنگ ٣٣روزه شکست را به دشمن بچشانیم./ فارس، شهریور٨٦.
انقلابیماندن سختتر از انقلابکردن است و ممکن است در این فضا افرادی که انقلابی بودند و در کنار امام بودهاند دچار مشکل شوند و در غربال انقلاب تصفیه شوند./ بولتننیوز، شهریورماه ٨٦.
بسیاری از مسئولان در کشور ما نسبت به تجزیه و تحلیل فتنه سال ۸۸ موضع ندارند. فتنه ۸۸ بسیار خطرناکتر از هشت سال جنگ دوران انقلاب بود./ ایسنا، آذر، ٩٥.
مقابله با تهدیدات نرم مهمترین مأموریت سپاههای استانی است/ مهر، خرداد، ٨٩.
تشکیل حکومت اسلامی راهی جز پیشرفت انقلاب اسلامی ندارد. ایسنا، اردیبهشت ٩٦.
سپاه اجازه آلودهکردن حیات طیبه انقلاب توسط جریانهای نفوذی را نخواهد داد./ ایسنا، خرداد، ٩٥.
بهعنوان یک کارشناس نظامی اعلام میکنم که امروز هیچ دغدغه امنیتی و دفاعی نداریم، اما دغدغه فرهنگی، جای آنها را گرفته است./ تسنیم، بهمن ٩٤.
امروز برخی دشمنان منطقهای اسلام و شیعه مثل عربستان خائن پا جای پاي اسرائیل گذاشتهاند./ فارس، اردیبهشت ٩٤.
صهیونیستها منتظر پاسخهای بعدی هستههای حزبالله باشند، مسیرمان را تا محو اسرائیل ادامه میدهیم./ ایسنا، بهمن ٩٣.