۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
کد خبر: ۳۰۳۶۰۴

عطنا - مطالعات نشان داده است که کمتر از 10 درصد از سوءمصرف­ کنندگان مواد به صورت داوطلبانه برای درمان مراجعه می­کنند؛ در چنین شرایطی مداخلات همراه با ایجاد انگیزه نقش مهمی در ورود به درمان این افراد ایفاء می­کنند. در حال حاضر مداخلات همراه با ایجاد انگیزه از قبیل مدل جانسون و کرافت وجود دارد؛ با این وجود هر یک از این مداخلات مشکلات خاص مربوط به خود را دارا هستند. تحقیقات نشان داده‌اند که کیفیت زندگى اعضاى خانواده‌ى فرد دارای اعتیاد به شدت آسیب می‌بیند و علت این آسیب، کشمکش مستمر یا تنش‌هاى روزانه است و چنین تنش‌هایى، افراد را به سمت مصرف مداوم مواد در منزل مربوط می‌شوند.

در مورد تعداد افراد دارای اعتیاد در ایران آمار دقیقی در دست نیست. حدود چند دهه است که صاحب‌نظران و مسئولان مبارزه با مواد مخدر، شمار افراد دارای اعتیاد را حدود دو میلیون نفر و گاه بیشتر برآورد کرده­ اند. البته طبق اظهارات یکی از مسئولین ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۱۳۹۱، حدود سه میلیون و سیصد هزار نفر مصرف‌کننده مواد مخدر و محرک در کشور وجود دارد.

ارائه این آمار در حالی است که مطالعه روند اعتیاد در کشور نشان می­دهد که تقریباً هر ۱۲ سال یک بار تعداد کل افراد دارای اعتیاد دو برابر شده و سالانه ۸ درصد بر جمعیت آنان افزوده شده است. با فرض اعتماد به این آمار و با کم کردن تعداد افرادی که در حال گذراندن دوره درمانی هستند که طبق اعلام مدیر کل سابق درمان و حمایت‌های اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر، حدود ۶۰۰ هزار نفر است می­توان چنین گفت که طبق آمار رسمی، حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر و طبق آمار غیررسمی، حدود دو میلیون و هفتصد هزار نفر سوء مصرف­کننده مواد در کشور وجود دارند که جهت درمان مراجعه نکرده­اند و به دلیل تأثیراتی که مصرف مواد بر فرد می­گذارد، به طور معمول فاصله شروع مصرف تا ورود به درمان طولانی می­باشد و افراد مصرف­کننده به راحتی حاضر به شروع درمان نمی­شوند.

تلاش خانواده و اطرافیان بیمار نیز برای وارد کردن آنان به درمان بی­نتیجه بوده و گاهی نتیجه عکس نیز دارد. در بسیاری از موارد فرد دارای اعتیاد، خود را دچار مشکل نمی­بیند یا به طور اصولی تمایلی برای درمان نشان نمی­دهد. این وضعیت حالتی شایع و در عین حال دشوار است، خانواده اصرار بر وجود مشکل در بیمار دارند اما وی برعکس خانواده به موضوع نگاه می­کند و تمایلی برای ورود به برنامه درمانی نشان نمی­دهد.

بیشتر خانواده ­ها نیز با نحوه برخورد با افراد مصرف­ کننده در این حالت (مقاومت در برابر درمان) به درستی آشنا نیستند و در برخورد با این حالات، درمان­های اجباری یا در بهترین حالت اورژانس­های روان‌پزشکی را به عنوان راه حل برمی‌گزینند. انتخاب روش‌های درمان اجباری در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهند میزان اثربخشی برنامه­های درمان اجباری بسیار اندک است. به طور کلی بر خلاف وضعیت دشواری که اعتیاد برای فرد سوء مصرف­کننده مواد، خانواده و اطرافیانش ایجاد می­کند، کمتر از ۱۰ درصد از سوءمصرف کنندگان به صورت داوطلبانه برای درمان مراجعه می­کنند و در هنگام درمان نیز میزان ریزش به طور چشمگیری بالاست.

حال با توجه به تعداد افراد درگیر با مسئله سوءمصرف مواد و این که بیش از نیمی از سوء مصرف‌کنندگان تمایل و رغبتی به درمان نداشته و به نوعی وارد درمان نشده­اند بحث ایجاد انگیزه و راغب‌سازی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار خواهد بود. از دیگر دلایل ضرورت توجه به بحث انگیزه‌سازی می­توان به تغییر الگوی مصرف مواد در کشور از مواد مخدر سنتی به مواد محرک و صنعتی اشاره کرد. اثرات مواد محرک به خصوص بروز توهم و هذیان، ممکن است هر لحظه باعث بروز اتفاقات ناگواری برای خود فرد یا افراد نزدیک وی شود. تمامی این موارد ضرورت مداخلات همراه با انگیزه برای ورود به درمان این افراد را آشکار می­کند.

 با توجه به ویژگی‌های خاص حرفه مددکاری اجتماعی از جمله توجه همزمان به فرد، خانواده و وضعیت اقتصادی و اجتماعی وی و ابزارهای کارآمدی همچون مصاحبه تخصصی و بازدید در منزل، متخصصان این رشته می­توانند به عنوان مجریان مداخلات انگیزه‌سازی نقش مهمی در ورود به درمان سوءمصرف‌کنندگان مواد ایفاء نمایند. البته لازم به ذکر است که استفاده از مداخلات انگیزه‌سازی به خصوص مداخلات ایجاد انگیزه مبتنی بر مددکاری اجتماعی در منزل، با توجه به لازمه ورود مددکار اجتماعی به منزل، مستلزم تصویب ساز و کارهایی قانونی می­باشد.

نمونه‌هایى از این عوامل تنش‌زا عبارتند از: مشکلات مالى، پرخاشگرى کلامى و جسمى فرد دارای اعتیاد، سرافکندگى اجتماعى در اعضاى خانواده، مشکلات ارتباطى در خانواده و روابط مخرب با کودکان آن خانواده. در درازمدت، این عوامل خطر احتمال ایجاد اختلال در عزت‌نفس، علائم افسردگى و اضطراب و مشکلات جسمى در اعضاى خانواده‌ى فرد دارای اعتیاد را بیشتر می‌کنند. با این حال، در بسیارى از خانواده‌ها، اولویت اول، باز هم تلاش براى کمک به عضو دارای اعتیاد خانواده است که از درمان گریزان می‌باشد.

در این شرایط، جهت تشویق فرد دارای اعتیاد براى ورود به درمان از روش «تقویت اجتماعى و آموزش خانواده» یا کرافت کمک گرفته می‌شود. این روش به شما یارى می‌رساند تا با تغییردادن شیوه‌ى برخورد خود با بیمار، در نهایت بتوانید او را به مسیر درمان وارد کنید. هم‌چنین این توصیه‌هاى درمانى براى کاهش مصرف فرد دارای اعتیاد و نیز بهبود وضعیت زندگى شما، کمک‌کننده هستند. به عبارت دیگر، با این روش شما می‌آموزید تا با بیمار درگیر نشوید و در عوض، به خاطر مصرف نکردن مواد، پاداشى مناسب به وى دهید، اما استفاده مواد او را بدون پاداش بگذارید تا در نهایت شدت این رفتار مشکل‌آفرین، کاهش پیدا کند.

مروری بر مدل درمانی کرافت

رویکرد کرافت سیستمی است که به دوستان و اعضای خانواده کمک می­کند تا نحوه تعامل خود با کسی را که دوست دارند و او دچار سوءمصرف­ مخدر است، تغییر دهند و این رویکرد برای دوستان و اعضای خانواده است. نکته شگفت‌انگیز در مورد اعضای خانواده این است که آن­ها اطلاعات بسیاری در مورد مصرف موادمخدر یا الکل اعضای خانواده دارند. آن­ها می­دانند که فرد چه موقع مشروب می­نوشد، هنگام مصرف موادمخدر یا الکل چگونه است، هنگام نوشیدن خلق­وخوی فرد چگونه است و هنگام هوشیاری فرد چگونه است. اعضای خانواده اطلاعات زیادی دارند، اما نمی­دانند با آن چه کنند و اینجاست که کرافت می­تواند به عنوان رویکردی کمک­کننده مورد استفاده قرار گیرد. کرافت یک استراتژی جامع برای چگونگی تعامل با اعتیاد به مشروبات الکلی و اعتیاد به مصرف موادمخدر اعضای خانواده ارائه می­دهد، به نحوی که نشان داده شده است این استراتژی می­تواند برای درمان عزیزانشان و بازگرداندن آن­ها به زندگی موثر باشد.

کرافت _ رویکرد تقویت اجتماعی برای آموزش خانواده _ از دانشگاه نیومکزیکو سرچشمه گرفته و توسط رابرت مایرز و همکارانش توسعه یافته است. تحقیقات در مورد کرافت نشان می­دهد که حدود 70 درصد از خانواده­هایی که خدمات کرافت دریافت می­کنند می­توانند عزیزان خود را طی یک سال تحت درمان قرار دهند؛ کرافت همچنین به اعضای خانواده کمک می­کند تا زندگی خود را بهبود ببخشند، خواه عزیزشان به دنبال درمان باشد یا نه و اگر بخواهیم رویکرد کرافت را به صورت شفاف مشخص نماییم می­توان چنین گفت که کرافت به اعضای خانواده می­آموزد که چگونه:

1)  عوامل محرک و نتایج استفاده از آن­ها را مشخص کنند؛
2)  الگوهایی را که منجر به نوشیدن الکل یا مصرف مواد توسط مصرف­کننده می­شود، بشکنند؛
3)  مهارت­های ارتباطی برای بیان موثرتر نیازها و درخواست­های آن­ها (اعضای خانواده) را توسعه و بهبود دهند؛
4) در صورت ابراز علاقه به درمان، به عزیز خود کمک کنند تا به منابع موثر درمان اعتیاد دسترسی پیدا کند؛
5) بیاموزند که چگونه از خود مراقبت کنند و با ارزش­های خود ارتباط مجدد برقرار کنند تا بدون توجه به اعتیاد عزیزانشان، آن­ها همچنان بتوانند زندگی خود را با محوریت ارزش­های خود و نه مصرف مواد یا الکل عزیزانشان پیش ببرند.
6)  در صورت وجود خشونت یا احتمال وقوع خشونت، به اعضای خانواده کمک کنند تا عوامل ایجادکننده خشونت را شناسایی کرده و برنامه­هایی برای حفظ امنیت خود (و فرزندان خود) تدوین کنند.

کرافت یک نوع منحصر به فرد از خانواده‌درمانی یک سویه می­باشد که در آموزش و درمان افراد مهم درگیر با بیماران سوء مصرف‌کننده مواد از نظر علمی تعیین شده است و براساس اصول رفتاری این مدل درمانی از استراتژی­های تقویت استفاده می­کنند. افراد مهم که در مدل درمانی کرافت آموزش دیده­اند یاد می‌گیرند که چطور رفتار سالم بیمار را تقویت کرده و رفتار مصرفی او را نادیده بگیرند. همچنین مهارت­های جدید و افراد مهم در جهت تاثیرگذاری و بیمار برای ورود به درمان آموزش داده می­شود و همراه با این آموزش­ها بر افزایش رضایت افراد مهم از زندگی خود تاکید می­شود.

 عناصر اصلی مدل درمانی کرافت

 عناصر اصلی مدل درمانی کرافت عبارتند از:

1)     استراتژی­های انگیزشی. بررسی انتظارات افراد مهم، توصیف مدل کراوات و میزان موفقیت و فواید بالقوه آن برای افراد مهم.
2)     تحلیل کارکردی رفتار مصرفی بیمار معلوم. تشریح شروع‌کننده ­ها و پیامدهای مصرف مواد بیمار و توسعه استراتژی­های مداخله­ ای برای افراد مهم در تشویق و حمایت از رفتار غیرمصرفی بیمار.
3)     احتیاط در خشونت خانوادگی. ارزیابی احتمال وقوع خشونت در رابطه افراد مهم با بیمار معلوم، تشخیص شروع‌کننده‌های خشونت و تعیین برنامه‌های محافظتی و پیشگیری‌کننده در این خصوص.
4)     آموزش روابط بین فردی. بررسی الگوی فعلی رابطه‌ای بین فرد مهم و بیمار معلوم، بررسی دلایل منطقی برای ارتقاء و بهبود رابطه، آموزش مهارت‌های ارتباطی مثبت و شرح آنها از طریق ایفای نقش.
5)     آموزش تقویت مثبت. تشخیص و تعیین پاداش‌های کوچک و مناسب برای بیمار معلوم و آموزش و افراد مهم در چگونگی استفاده از آنها در تقویت رفتارهای غیر مصرفی بیمار.
6)      تنبیه و تقبیح رفتار مصرفی. تشریح چگونگی به جریان افتادن پیامدهای طبیعی مصرف مواد و همینطور آموزش استراتژی‌های حل مسئله.
7)     آموزش خودتقویتی به افراد مهم. کشف عدم رضایتمندی افراد مهم در حوزه­های مختلف زندگی، توسعه اهداف و کمک به افراد مهم در تشخیص و نمونه­گیری از تقویت‌کننده ­های خود.
8)     تعریف و القای درمان به بیمار. تعیین بهترین زمان برای پیشنهاد درمان، آماده­سازی افراد مهم برای روبه‌رو شدن با احتمال عدم­پذیرش بیمار و ایجاد امکان برای پذیرش بیمار در یک مرکز درمانی.
در مدل درمانی کرافت افراد مهم هرگز مسئول سوء مصرف مواد بیمار تلقی نمی­شوند، اما به آن­ها راه­حلی برای این مشکل پیشنهاد می‌شود و در این مدل درمانی کرافت دو هدف عمده دارد:

1)     کمک به بیمار در ترک سوء مصرف مواد؛
2)     کمک به افراد مهم در افزایش رضایت شخصی خود در سایر حیطه ­های زندگی.

 تقویت و آموزش خانواده با رویکرد کرافت

کرافت یک برنامه درمانی مبتنی بر تجربه برای اعضای خانواده یا دوستان افراد مصرف‌کننده مواد که از دریافت درمان خودداری می‌کنند، است. درمانگران مدل کرافت سه هدف عمده دارند که دو مورد از این اهداف متمرکز بر فرد سوء مصرف‌کننده و یک مورد متمرکز بر افراد مهم و تاثیرگذار بر مصرف­کننده می­باشد. هدف اول و در واقع هدف نهایی تاثیرگذاری بر فرد مصرف‌کننده است تا به جستجوی درمان بپردازد. هدف دوم کاهش مصرف مواد یا الکل فرد مصرف­ کننده است. هدف سوم کمک به افراد مهم برای ایجاد تغییرات مثبت دیگری در سبک زندگیشان است که در جهت ارتقاء عملکردهای روان‌شناختی باشد، چه فرد مقاوم مصرف­ کننده درمان را شروع کند و چه شروع به درمان نکند.

پژوهش­ ها نشان می­دهند که افراد مهمی که طبق مدل کرافت آموزش دیده ­اند ۶۰ تا ۸۰ درصد در ترغیب بیمار به درمان موثر بوده‌اند. به علاوه افراد مهم هم احساس بهتری در مورد زندگی خود صرف­ نظر از نتیجه­ ای که بیمار معلوم کسب کرده است، داشته ­اند. فرد مهم می‌تواند همسر، خواهر، برادر، والدین یا فرزند بیمار باشد. نکته قابل توجه این است که کرافت برنامه درمانی موثری است که به طور معمول دربردارنده جلسات معدودی برای افراد مهم قبل از پرداختن بیمار به درمان است و این که درمانگران اطراف، به اطلاعات و تخصص وسیعی در زمینه سوء مصرف مواد نیاز ندارند.

اگر بخواهیم به دلایل منطقی برای حمایت افراد مهم بپردازیم باید چنین گفت که پژوهشگرانی که درمان الکلی­ها در دهه ۱۹۷۰ از رویکرد کرافت استفاده می­کردند دریافتند که همسران این افراد در تشویق بیماران خود به شروع درمان می­توانستند نقش کلیدی داشته باشند. این نتیجه‌گیری حاصل مشاهده تاثیر همسرانی بود که در برنامه کرافت شرکت کرده بودند و یا بر مصرف دیسولفیرام (دارویی که برای ترک الکل استفاده می­شود) از سوی بیمار نظارت می­کردند یا آن که در جلسات درمان زناشویی مشارکت فعالی داشتند.

همچنین اعتماد محققان به تأثیر افراد مهم بر این اساس است که گر چه بیشتر افراد سوء مصرف­کننده تمایلی نداشتند که به درمان خود اقدام کنند، اما اعضای خانواده آن­ها انگیزه زیادی برای هرگونه تغییر مثبت داشتند. همچنین در تایید این اعتقادات، گزارش­های مکرر افراد سوءمصرف­کننده حاکی از این بود که تصمیم نهایی آن­ها برای درمان ناشی از تشویق خانواده و دوستان آن­ها بود. محققان و پژوهشگرانی که بر رویکرد کرافت کار می­کنند به این نکته می­پردازند که کیفیت زندگی افراد مهم در فرآیند روبه‌رو شدن آن­ها با استرس­های مزمنی که به مصرف مواد بیمار آن­ها مرتبط است تحت تاثیر قرار می­گیرد. به طور کلی، این عوامل استرس­زا شامل خشونت، پرخاشگری کلامی، مشکلات اقتصادی، تعارض­های زناشویی، برهم خوردن روابط با فرزندان و شرمساری در اجتماع می­باشند. از آنجایی که واکنش افراد مهم باید به این عوامل استرس­زا به صورت افسردگی، اضطراب، شکایت‌های جسمی و عزت نفس پایین مرتبط است، احتمال دارد که آن­ها از روان­ درمانی سود ببرند.

تفاوت کرافت با سایر رویکردها

پرسشی که در اینجا مطرح می­شود این است که تفاوت کرافت با سایر رویکردها برای برخورد با فردی که به الکل یا مواد اعتیاد دارد چیست؟

کرافت در مقایسه با انواع مداخلات، رایج­ترین نوع مداخله مورد استفاده مداخله جانسون است که توسط ورنون جانسون در دهه 1960 ارائه شد. ایده­های اساسی این نوع مداخله عبارتند از:
1)     یک فرد مبتلا به اعتیاد به شدت مصرف مواد خود را انکار می­کند؛
2)     تنها رویارویی مستقیم با اعضای خانواده در مورد اثرات منفی سو مصرف مواد، فرد را قادر می­سازد تا به دنبال درمان باشد.
در این مداخله، مداخله ­گر یا مشاور قبل از مداخله واقعی، با اعضای خانواده و دیگران همچون دوستان، همکاران و ... را ملاقات می­کند و به آن­ها کمک می­نماید تا برای جلسه آماده شوند. در حین مداخله، مداخله‌گر به راهنمایی اعضای خانواده و سایر افراد نگران کمک می­کند تا آثار سوءمصرف مواد عزیزان خود را به شیوه­ای واقعی و بدون قضاوت بیان کنند. اگر فرد مایل به پذیرش کمک باشد، گزینه‌های درمانی به او ارائه می­ شود. پژوهش­ها در زمینه مداخله جانسون نشانگر این موضوع است که می­تواند برای درمان افراد مبتلا به اعتیاد موثر باشد، اما تنها 30 درصد از اعضای خانواده مایل به مداخله پس از آموزش هستند و چه بسا، این اتفاق به این دلیل رخ می‌دهد که روش مد نظر بسیار مقابله ­ای است. از همین روی، کرافت در درمان افراد مبتلا به اعتیاد موثرتر از مداخله جانسون است، زیرا خانواده ­های بیشتری از آن استفاده می­کنند و نزدیک به 70 درصد از خانواده­هایی که کرافت را آموخته بودند، توانستند عزیزان خود را طی یک سال تحت درمان قرار دهند. افزون بر این مورد، کرافت از چند جهت دیگر با مداخله جانسون متفاوت است:

1)     کرافت غیر­مقابله­ ای است؛ 
2)     در کرافت، شما یاد نخواهید گرفت که با عزیزان خود مقابله کنید تا از طریق انکار شکست بخورید. در مقابل، شما خواهید آموخت که چگونه می­توانید مشارکت ناخواسته خود را در الگوهای مربوط به سو مصرف مواد عزیزانتان کاهش دهید. 
3)     شما یاد خواهید گرفت که چگونه می­توانید تعامل خود را با این الگوها به گونه‌ای متوقف کنید که شما را ایمن نگاه داشته، مرزهای مناسب را تعیین کرده و با نوع شخصی که می­خواهید باشد سازگار شوید.
4)     کرافت در مورد مهارت­ های یادگیری برای بهبود روابط شما با خود و عزیزانتان است و مهارت­های عملی را می­آموزید که می­توانید با توجه به موقعیت منحصر به فرد، خود را از الگوی سوءمصرف مواد عزیزانتان دور کنید. همچنین راه­هایی برای پس گرفتن زندگی خود از اعتیاد و ارتباط مجدد با چیزهایی که برای شما مهم است را خواهید آموخت.
5)     کرافت به شما این قدرت را می­دهد که تغییرات مورد علاقه خود را ایجاد کرده و زندگی خود را تغییر دهید. به جای مداخله­ای محدود که در آن مهارت­هایی را در مورد نحوه برخورد با عزیزانتان یاد بگیرید، مهارت­هایی را می­آموزید که می­توانید در طول زندگی و در زمینه­های مختلف از آن­ها استفاده کنید.
6)      اگرچه کرافت رویارویی را آموزش نمی­دهد، اما دعوت را آموزش می­دهد. به اعضای خانواده آموزش داده می­شود که چگونه از فرصت­های موجود برای داشتن مکالمات دشوار استفاده کنند و چگونه در مورد درمان به گونه­ای صحبت کنند که برای عزیزانشان جالب­تر باشد و اگر مکالمه خوب پیش نرود،  ما نحوه پاسخ دادن به آن را نیز آموزش می­دهیم.

کاندیداهای مناسب برای افراد مهم در مدل درمانی کرافت

در پژوهش­های مختلف تاکید شده است که فرد مهم هیچ تعهدی برای وارد کردن بیمار به درمان ندارد، تنها تعهد و فراهم کردن شرایط مناسب برای ورود بیمار به فرآیند درمان می­باشد. در میان ویژگی­های مختلف یک فرد مهم، یکی از مهم­ترین آن­ها رابطه فرد مهم و بیمار می­باشد. برای شروع طبق شواهد پژوهشی اولویت نخست برای اقوام درجه اول بیمار هستند. یک استثنا وجود دارد، مثل یک دوست صمیمی اما این نوع فرد مهم هنوز به صورت تجربی آزمون نشده است. همینطور تماس­های کافی فرد مهم با بیمار برای تاثیرگذاری بر رفتار او ضروری است.

یکی از پژوهش­ها بیان می­دارد که به طور حتمی، فرد مهم و بیمار باید با هم زندگی کنند. اما سایر پژوهش‌ها به تماس و ملاقات فرد مهم و بیمار معلوم حداقل به مدت سه روز در هفته اشاره می­کنند. بنابراین افراد مهمی که تماس­های اتفاقی و محدود با بیمار دارند انتخاب­های مناسبی نیستند. همین­طور وجود خشونت جدید این فرد مهم و بیمار نیز جزء استثناها برای انتخاب فرد مهم محسوب می‌شود. نکته بسیار مهم اشتیاق و تمایل افراد مهم برای حضور فعال در مدل درمانی کرافت می‌باشد. نتایج پژوهش حاکی از این است که گزینه‌های نامناسب برای انتخاب افراد مهم شامل موارد زیر می‌باشد:

1)     خودشان مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد داشته باشند؛
2)     مشکلات رفتاری داشته باشند؛
3)     کمتر از ۱۸ سال سن داشته باشند؛
4)     تحصیلات کمتر از راهنمایی داشته باشند.

در پایان به این موضوع باید اشاره کرد که در دهه­ های اخیر سوءمصرف و وابستگی به مواد محرک در جهان رو به گسترش است که پیامدهای وسیع فردی و اجتماعی آن توجه بسیاری از سیاستگذران، پژوهشگران، متخصصان، مسئولان مراقبت­های بهداشتی و اجتماعی و ... را به سمت خود معطوف داشته است. در مقاله حاضر سعی شد تا به یکی از مداخلات کاربردی، اجتماع­محور و مرتبط به خانواده بپردازیم. همچنین در این فرآیند بتوانیم علاوه بر فردی که دچار سوءمصرف شده است او را با رویکردی کل­نگر بنگریم و با نگاهی جامع­نگر و اجتماعی به موضوع اعتیاد و درمان آن بپردازیم.

نویسندگان:

اسماعیل عباسی، دانش ­آموخته کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی

سجّاد مجیدی پرست، کاندیدای دکترای تخصصی مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار