۲۹ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۳۵
کد خبر: ۱۳۴۳۱۸
ruzname dake matbuat

شکنندگی و سست بنیادی، واژه‌هایی است که سال‌هاست در توصیف وضعیت اقتصادی رسانه‌ها و مطبوعات ایران به کار گرفته می‌شود. سهم بسیاری از بنگاهداران مطبوعاتی ایران در طول تاریخ 190 ساله مطبوعات در این کشور به جای آب و نان، خون‌دل بوده است.


به گزارش عطنا به نقل از ایران، بحران مخاطب، بحران فروش در کنار تأمین هزینه‌های چاپ و نشر همواره دلیل اضطرار و اضطراب اهالی مطبوعات بوده است. در کنار آن قوانین مبهم و تفسیر پذیر، در بسیاری از مواقع در مواجهه با مطبوعات، بی‌گذشت و عبوس بوده‌اند و بسیاری از عنوان‌ها و لوگوهای مطبوعاتی را برای همیشه به موزه مطبوعات فرستاده‌اند. مطبوعات ایران در چنین وضعیت محتضر و نا آماده‌ای با مهمترین چالش تاریخی خود از آغاز فعالیت تاکنون روبه‌رو شده‌اند؛ شبکه‌های اجتماعی در شرایطی مطبوعات را به چالش کشیده‌اند که در مجموع 250 روزنامه در کشور منتشر می‌شود و شمارگان همه این 250 روزنامه به زحمت به 900 هزار نسخه می‌رسد. از این تعداد نیز تنها 500 هزار نسخه به فروش می‌رسد. مجلات وضعیتی به مراتب بدتر دارند و بسیاری از آنها تنها با تدابیر حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد به حیات نامطمئن خود ادامه می‌دهند. با توجه به اینکه اقتصاد رسانه مشکل و مسأله‌ای امروزی نیست و سال‌هاست که مطبوعات ایران به آن دچارند، دلیل اصلی این وضعیت مهم‌ترین پرسش برای شناسایی این آسیب است.

محمد حیدری- دبیر انجمن مدیران رسانه کشور- در این باره به «ایران» می‌گوید: سال‌هاست که دستگاه‌های دولتی ما به سرمایه‌گذاری در حوزه فرهنگ علاقه‌مند بوده‌اند اما این نه به منظور توسعه فرهنگ بلکه به خاطر بهره‌برداری از این حوزه بوده است. اما سؤال این است که آیا جریان آزاد این امکان را به مدیران داده است که مستقل حرکت کنند؟
در کشور ما زیرساخت‌های مناسبی در حوزه رسانه وجود ندارد. به عبارتی در این شبکه برای توسعه فرهنگی و توسعه فضای کاری رسانه به یکسری ملزومات نیاز داریم مانند شبکه توزیع مناسب، محل‌های عرضه نشریات و شبکه حمل و نقل ارزان و بموقع و همچنین تهیه مواد اولیه مانند کاغذ با قیمت مناسب که هیچ کدام از این اتفاقات در ایران نیفتاده است بنابراین معدود مدیرانی در این حوزه وجود دارند که از نبوغ خود استفاده کرده‌اند یا در حوزه اختصاصی خود مانده و توانسته‌اند که در این حوزه خودشان گردش اقتصادی و دخل و خرج کنند. عموماً نشریات با این شرایط یا دخل و خرج نمی‌کنند یا به ناچار باید زیر سایه افراد و رجال سیاسی باشند و همین ناچاری باعث شده چنین روندی شکل بگیرد وگرنه جریان آزاد اقتصاد رسانه نباید به این موضوع منجر شود.
این کارشناس رسانه درباره اینکه چرا مدیران رسانه‌ها نمی‌توانند درآمدزایی مستقل داشته باشند، می‌گوید: گذشته از اینکه چند سالی است با تغییر ذائقه مخاطب رو به رو هستیم اما باید خیلی شفاف بگویم که دو سه موضوع باعث شده رسانه‌ها از کارکرد و رسالت اصلی خودشان بازبمانند. یکی نبود تعریف در مواد قانونی و قوانینی است که برای برخورد با رسانه‌ها و دستگاه‌های مختص به خودشان وجود دارد یعنی طبق قانون مطبوعات هیأت نظارت، ناظر بر عملکرد رسانه هاست و ترکیب اعضای این هیأت نیز متشکل از یک نماینده از قوه قضائیه، نماینده مدیران رسانه‌ها، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و... در واقع این هیأت یک گروه است که از تمام دستگاه‌ها نماینده‌ای در آن وجود دارد، پس مجلس یا قوه قضائیه نمی‌تواند برای برخورد با یک رسانه رأساً وارد عمل شود و یک رسانه را مورد عتاب قرار دهد اما امروز می‌بینیم که از چندین سازمان و دستگاه مختلف روی رسانه فشار وجود دارد و باعث خودسانسوری رسانه شده و این خودسانسوری یعنی رسانه‌ها دیگر مورد توجه مخاطب قرار نمی‌گیرد. از طرفی رشد شبکه‌های اجتماعی و نبود آموزش صحیح مخاطبان آفت زندگی افراد شده است، همه جای دنیا شبکه‌های اجتماعی وجود دارد اما هنوز روزنامه‌ای مانند «آساهی» و «یومیوری» بالای 10 میلیون شمارگان دارد حتی در پاکستان ما روزنامه با شمارگان میلیونی می‌بینیم، پس مشکل اقتصاد رسانه‌های ما شبکه‌های اجتماعی نیست بلکه مشکل آنجایی است که بواقع اقتصاد مطبوعات بر مبنای یارانه بسته شده و این کودکان سر راهی همیشه دستشان دراز است. متأسفانه زیرساخت‌ها برای رقابت سالم وجود ندارد و همه رسانه‌ها مجبورند برای اینکه اقتصادی مبتنی بر سود و زیان داشته باشند دستشان را به سمت سازمان و نهادی دراز کنند یا چشم انتظار یارانه ارشاد باشند که اغلب هم بدرستی پرداخت نمی‌شود و اعداد و ارقام برای حمایت از رسانه بسیار ضعیف است.




حرفه‌ای نبودن مدیران رسانه‌ها دو دلیل دارد؛ یا رشته تخصصی‌شان مدیریت رسانه نبوده یا بیش از حد تحت تأثیر وابستگی به نهادها یا سازمان‌های خاص هستند که این امر باعث می‌شود از کار حرفه‌ای خود بازبمانند.



اما سؤال مهم این است که اگر حمایت از حوزه فرهنگ بدرستی اتفاق می‌افتاد آیا این مشکلات حل می‌شد؟ حیدری در پاسخ به این سؤال می‌گوید: در حال حاضر بودجه‌ای که صرف توسعه فرهنگ و هنر می‌شود مختص سه حوزه سینما، مطبوعات و رسانه‌ها و کتاب است که در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار می‌گیرد. حدود 5/19 درصد از یارانه فرهنگی کل کشور صرف حمایت مستقیم از برگزاری جشنواره‌ها می‌شود و 5/80 درصد بقیه به بیش از 40 مؤسسه پرداخت می‌شود؛ مؤسساتی که سرفصل مستقیم بودجه از مجلس دارند. اما سؤال من این است که اگر واقعاً این چهل واندی مؤسسه که بیشترین بودجه را می‌بلعند در کار خود موفق بودند آیا این همه دغدغه فرهنگی و اخلاقی در کشور داشتیم؟ آیا این کار غیر از حیف و میل شدن بودجه‌های کشور تعریف دیگری دارد؟ ای کاش در ایران به بخش خصوصی اعتقاد بیشتری داشتند. وی معتقد است برای حل این مشکل دولت باید آستین بالا بزند و زیرساخت‌ها را اصلاح کند و در بحث آشتی مردم با فرهنگ مطالعه کاری انجام دهد به‌عنوان مثال نمایشگاه‌های دائمی برگزار کند. دبیر انجمن مدیران رسانه در ادامه می‌گوید: دولت باید با شهرداری تعامل کند چرا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی‌تواند این تعامل را برقرار کند، در زمان شهرداری قالیباف بنده خودم چندین نامه به ایشان فرستادم حتی طراحی شکل جدید کیوسک‌های روزنامه فروشی را هم انجام دادیم اما جوابی دریافت نکردیم. از سوی دیگر دولت باید کاری کند که اگر قرار است کاغذ وارد شود با یک قیمت مشخص و بدون رانت وارد شود تا همه بتوانند از آن استفاده کنند یا به بنگاه‌های وارد‌کننده کاغذ تسهیلات بدهند.از طرفی موضوع حقوق خبرنگاران هم این روزها بحث مهمی است چرا که این قشر زحمتکش مظلوم‌ترین افراد هستند و کمترین حقوق را می‌گیرند، واقعاً خبرنگاران با این اعداد و ارقام چه کار کنند؟
وی همچنین به مقوله ارسال نشریات اشاره کرده و می‌افزاید: این موضوع خیلی مهمی است که در همه جای دنیا نشریات به‌عنوان یک کالای فاسد شدنی محسوب و در نخستین نوبت با بهترین وسیله به شهرستان‌ها ارسال می‌شود اما الان چنین اتفاقی نمی‌افتد. هزینه پست خیلی بالاست و اداره پست با ما همکاری نمی‌کند و تعرفه مطبوعات را بسیار سنگین قرار داده است.
اما غیر از دولت، رسانه‌ها و مجلس نیز موظفند برای حل این معضل اقداماتی انجام دهند به‌عنوان مثال رسانه باید تولید محتوا کرده و نشریات ما باید حرفه‌ای‌تر عمل کنند تا بتوانند مخاطب خود را حفظ کنند. مجلس نیز باید با دولت همکاری کند. ما قانون دسترسی به اطلاعات را داریم که دولت باید از آن حمایت کند. همچنین طرح نظام جامع صنفی مطبوعات و رسانه‌ها که در مجلس است هر چه زودتر باید تعیین تکلیف شود تا هویت بهتری به شغل ما دهد. از سوی دیگر قوانین موجود برای برخورد با نشریات و خبرنگاران نیز باید شفاف باشد و با همه روزنامه‌ها بر اساس یک قانون برخورد کنیم. آشتی دادن مردم با رسانه‌ها نیز از دیگر راهکارهای حل این مشکل است و این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که مردم احساس کنند رسانه‌ها حرف واقعی می‌زنند.



آرش خوشخو- مدیر مسئول روزنامه هفت صبح- نیز در این باره به «ایران» می‌گوید: در کشور ما رسانه‌ها بخصوص روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها به بودجه عمومی وصل شده‌اند. دلیلش نیز کمی پیچیده است؛ نخست اینکه روزنامه‌های ما به جای حزب و بولتن و ارگان جناح‌های سیاسی کار می‌کنند. در هیچ جای دنیا نمی‌بینیم که دولت و تلویزیون و شهرداری یک شهر روزنامه سراسری و پرشمارگان داشته باشند یا دانشگاه و هلال احمر روزنامه و مجله داشته باشد، این یعنی میدان رقابت برای روزنامه‌های بخش خصوصی تنگ شده است و در این میان مدیر خوب مدیری محسوب می‌شود که بتواند بودجه دولتی بیشتری جذب کند تا اینکه بتواند روزنامه را به شکل یک بنگاه اقتصادی اداره کند. در حالی که مدیراقتصادی خوب مدیری است که بتواند روزنامه را بدون آنکه به سمت ابتذال برود و باج بدهد مانند یک بنگاه بدون ضرر اداره کند اما در حال حاضر مدیران خوب روزنامه‌های ما مدیرانی هستند که بتوانند بیشتر رانت بگیرند و به بودجه دولتی وصل شوند و آگهی دولتی جذب کنند. در این وضعیت نتیجه این شده که همه می‌گویند مطبوعات زیانده هستند. اما تجربه بنده در این حوزه می‌گوید که با همین بضاعت اندک هم اگر بتوانیم مدیریت خوبی داشته باشیم بدون احتیاج به یارانه و کمک دولتی هم می‌توان روزنامه بدون ضرر داشته باشیم. وی در پاسخ به این سؤال که برای رفع این مشکل چه باید کرد، می‌گوید: به اعتقاد بنده باید روزنامه‌های شهرداری و دولت و نهادهای نظامی و تمام نشریات وابسته به بودجه‌های عمومی و دولتی تعطیل شود. ما یک خبرگزاری دولتی داریم که کفایت می‌کند، یک صدا و سیما هم داریم که آن هم کافی است، بقیه باید به بخش خصوصی داده شود؛ در حقیقت این وضعیت رسانه‌ها باید درهم کوبیده و از نو بنا شود.
یک مدیر مطبوعاتی واقعی از ریزه‌کاری‌های این حرفه آگاه است به‌عنوان مثال می‌داند در مقابل حقوقی که به خبرنگار می‌دهد چه میزان از وی انتظار بازدهی داشته باشد. ما مدیران واقعی مطبوعات کم داریم و معاونت مطبوعاتی ارشاد باید دوره‌های آموزشی الزامی برای مدیران برگزار کند تا مدیرانی تربیت شوند که بتوانند یک رسانه را اداره کنند.
دکترعلیرضا تلخابی- استاد دانشگاه- نیز معتقد است: حرفه‌ای نبودن مدیران رسانه‌ها دو دلیل دارد؛ یا رشته تخصصی‌شان مدیریت رسانه نبوده یا بیش از حد تحت تأثیر وابستگی به نهادها یا سازمان‌های خاص هستند که این امر باعث می‌شود از کار حرفه‌ای خود بازبمانند. گاهی می‌بینیم که حتی برخی رسانه‌ها دنبال درآمدزایی از رسانه خود نیستند و اهداف دیگری دارند اما مخاطب بخوبی متوجه این موضوع می‌شود. وی در ادامه می‌افزاید: متأسفانه خیلی از رسانه‌های ما به اقتصاد رسانه توجه ندارند. درآمدزایی یک رسانه یا از طریق فروش نشریه است یا آگهی که هر دو این امور نیز وابسته به حرفه‌ای بودن رسانه است. اگر رسانه به جایی وابسته باشد نمی‌تواند از شرایط بی‌طرفی اخبار برخوردار شود و تحت تأثیر وابستگی‌هایش اخبار را تغییر می‌دهد. در نتیجه مخاطب به آن دل نمی‌بندد و اقبالی نشان نمی‌دهد. اما متأسفانه همین امر نیز بار دیگر باعث می‌شود رسانه مجبور شود برای درآمدزایی به همان نهاد رو آورد.
به عقیده بنده راهکاری که برای برون‌رفت از این چالش می‌توان ارائه کرد اینکه مدیران‌مسئول را مجبور کنند در انتشار اخبار به حداقل‌های لازم توجه کنند. هر چند سیاستگذاری‌های خبری رسانه‌ها تا حدودی قابل قبول است اما نه اینکه همه وقایع را تحت‌الشعاع قرار دهد و غیرواقعی باشد و فاکتورهایی را که باید یک رسانه حرفه‌ای داشته باشد از دست بدهد. عمل به این موضوع باعث می‌شود مخاطب به رسانه توجه کند و درآمدزایی مستقل تقویت شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار