«ایستاده»، «رونده»، «بشاش و بذله گو» و حرفهای و کار کشته و نکته سنج. در طول حدود نیم قرن گامهای بدون توقف محمود مختاریان در تحریریههای مطبوعات و خبرگزاریها و مجلات ایران، آشناترین گامهاست. پله به پله، میز به میز از این سر تحریریه تا آن سر تحریریه میرود.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه ایران، سراغ مطالب را از سرویسها میگیرد، سری به حروفچینی و تصحیح میزند، نگاهی به صفحات صفحه آرایی شده میاندازد، جدول صفحات تأیید شده برای ارسال به لیتوگرافی را چک میکند، سراغ صفحه اول میرود و نکته یا پیشنهادش را به سردبیر میگوید یا پاسخگوی پرسش آنها درباره تیتر اول و عکسهای صفحه اول است و... سرش که برای لحظهای خلوت میشود، لیوان چایش را که حالا سرد شده بر میدارد و یک صندلی خالی پیدا میکند و مینشیند. آنوقت تازه زمان آن است که مختاریان پلی بزند بین نسل امروز روزنامه نگار با گذشته روزنامه نگاری ایران. هزاران نکته و خاطره تمام نشدنی و بدون تکرار است که از زبان مختاریان با همان شوخ طبعی اصفهانیاش گفته میشود و در حافظه شنوندهها میماند. کار مختاریان از لحظهای که وارد تحریریه میشود تا زمان خروج تمامی ندارد. موقع خروج یک بغل روزنامه و پرینت عکس و مطلب در دستانش است.
«از من لایقتر فراوانند. آنهایی که بیادعا و هیاهو آمدند کار کردند، آموزش دادند، میراثی ماندگار از خود باقی گذاشتند و رفتند. من در برابر آنها عددی نیستم! و...» این گفتههای محمود مختاریان بود که با همان فروتنی همیشگی در مراسم «نکو داشت و تقدیر از بیش از 45 سال فعالیت حرفهای و مطبوعاتیاش» شرکت کرده بود و سخن میگفت.
عکسهای جالب، تیترهای نکته دار، یادداشتها و گزارشهای قابل اعتنا و... را زیر بغل میزند و میبرد تا فردا صبح در کلاسهای آموزشی دانشگاهها یا دورههای آموزشی شهرستانها به دانشجویان و علاقهمندان روزنامه نگاری بگوید. نخستین مواجهه من با چراغ روشن تحریریههای ایران، 19 سال پیش در روزنامه کیهان بود.
آن زمانی که نخستین تجربه کار در یک تحریریه حرفهای روزنامه را باید در گروه گزارش این روزنامه و زیر نظر فریدون صدیقی آغاز میکردم. آنموقع برای نخستین بار مختاریان را دیدم که آمد و رفت مداومش بین سرویسها و تحریریه و سردبیری خیلی زود پرسش او کیست را در ذهن برمیانگیخت و بلافاصله هم حس دوست داشتن برای همصحبتی و آشنایی با او پیدا میشد. سالها گذشت و 15 سال بعد مختاریان را در «ایران» دیدم. بدون تغییر در هیچ چیزی. همچنان رونده، بشاش و بذله گو و تجربههایی که فروتنانه و بزرگوارانه و بیتوقع هدیه میکرد. حالا مختاریان از «ایران» هم رفته است اما چه فرق میکند زیر سقف یکی از تحریریههای مطبوعات ایران، پای تخته یکی از کلاسهای روزنامهنگاری، قدم میزند، میخندد و نکتهها و تجربهها را میگوید و میگوید...
«از من لایقتر فراوانند. آنهایی که بیادعا و هیاهو آمدند کار کردند، آموزش دادند، میراثی ماندگار از خود باقی گذاشتند و رفتند. من در برابر آنها عددی نیستم! و...» این گفتههای محمود مختاریان بود که با همان فروتنی همیشگی در مراسم «نکو داشت و تقدیر از بیش از 45 سال فعالیت حرفهای و مطبوعاتیاش» شرکت کرده بود و سخن میگفت. مراسمی که دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره بانی آن بود و سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، دکتر حسین بشیر، دکتر محمد روشن معاون وزیر علوم، سید فرید قاسمی ، تاریخ نگار مطبوعات ، مجید رضائیان استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم، فریدون صدیقی روزنامه نگار و مدرس ارتباطات، امید علی مسعودی استاد دانشگاه از میهمانان و میزبانان. دکتر زهرا طاهریپور رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره که میزبان اصلی این مراسم بود از خصوصیات اخلاقی، تجربه فراوان به همراه تواضع مثال زدنی مختاریان گفت.
به گفته طاهریپور تقدیر از یک پیشکسوت پر تجربه الگویی برای جوانان است تا در عرصه زندگی با راهنمایی آنان راه خود را پیدا کنند. یونس شکر خواه و فریدون صدیقی هم از خاطرات همکاری خود با مختاریان و ویژگیهای شخصیتی او گفتند. صدیقی که سابقه 45 ساله آشنایی با مختاریان را دارد گفت: سوگند میخورم که کار آفرین و کارساز است. وظیفهمند و وظیفه ساز است. یونس شکر خواه هم به امید آفرینی مختاریان و مولد بودن او اشاره داشت: «مختاریان بلد است چطور گزارش بسازد، کار بسازد و تولید کند. از او مخاطبگراتر ندیدهام بلد است چگونه سوژه را به گزارش ببرد. سید فرید قاسمی، دکتر مجید رضائیان و دکتر امید علی مسعودی در گفتوگو با «ایران» از ویژگیهای حرفهای مختاریان بیشتر گفتند:
سید فرید قاسمی، استاد ارتباطات، درباره ویژگیهای شخصیتی و حرفهای مختاریان میگوید: «محمود مختاریان حدود نیم قرن حضوری تأثیرگذار در سیزده روزنامه و یک خبرگزاری داشته است. برای شناخت چگونگی تولید یک روزنامه یا مجله، معمول و مرسوم این است که شناسنامه پشت جلد آن را میبینند. اما شناسنامه از پشت صحنه خبر نمی دهد. مختاریان مرد پشت صحنه تحریریه روزنامه هاست. هرچند در ساختار یک نشریه مشاغل گوناگونی وجود دارد اما تولید بسامان و منضبط فقط در دست فرد یا افرادی است که روزنامه نگاران قدیم هر گاه میخواستند از درون یک نشریه آگاهی پیدا کنند نمیپرسیدند سردبیر کیست بلکه میپرسیدند جمع کن چه کسی است؟ یعنی چه کسی تولید را برای عرضه جمع میکند.
وی در بیشتر رسانههایی که حضور داشته این نقش را بخوبی ایفا کرده است. شاید ایشان در ظاهر عنوان ناظر شکلی داشته اما اگر در روزهایی به داد محتوا نمیرسید بیتردید چراغ آن نشریه خاموش میشد. وی در هیبت یک سردبیر پنهان و عمود خیمه یک نشریه ایستاده و رونده مراقب همه جا بود. خطاهایی که از زیر چشم افراد از صدر تا ذیل یک نشریه میگذشت به ایستگاه مختاریان که میرسید متوقف و گرفته میشد که اگر رفع نمیشد داستان و روزگار دیگری برای آن نشریه پدید میآمد.
وی با انواع آدمها در ردههای گوناگون ظرف 50 سال همکار شد از بلندپایگان و نام آوران تا کمنامان و گمنامان عرصه مطبوعات. روزگاری هم نفس سردبیران و دبیران و روزنامه نگاران تاریخ معاصر بود، در دورهای هم اسیر سردبیران یک شبه و بواقع در این 50 سال با دو طایفه پلهای و آسانسوری در مطبوعات ایران همکاری داشت.»
به گفته این استاد دانشگاه، برداشتن میلیونها قدم بین تحریریه و بخش فنی نشانگر آن است که این عزیز با نشستن هیچ وقت سر سازگاری نداشت. در یک دورهای به شاگرد پروری پرداخت و ضمن کار، کارورز تربیت کرد و الان هم ربع قرن است در دانشکدهها و دانشگاهها و مراکز آموزشی و کارگاهها سعی دارد آنچه را که در مصر، انگلیس ، ژاپن و امریکا آموخته و به عبارتی تجربه عملی خود را در ایران به دیگران انتقال دهد. اوج تدریس ایشان نیز در سالهای اخیر بوده که به جای جای ایران سفر کرده و مشغول تدریس است تا عکاسی خبری و طراحی و چاپ در مطبوعات محلی و منطقهای ارتقا پیدا کند.
مختاریان چون از سازمان آگهیها و توزیع به فنی و تحریریه رسیده در این سالها جامعیت حرفهای خودش را در همین کلاسهای درس شهرستانها نشان میدهد. پاسخش به پرسشهای دانشجویان باعث میشود کلاسش فقط تدریس عکاسی و طراحی و چاپ نباشد بلکه درباره هر موضوعی که میپرسند پاسخی کافی ارائه میدهد.
سرعت در گفتار و رفتار و کردار و سلوک فردی و شوخ طبعی ایشان یکی از نکات و ویژگیهای مثبت ایشان است و اگر دانشجویی خاطراتی را که دیگران از مختاریان دارند تدوین کند فقط شوخیهای کلامیاش دو جلد خواهد شد.
این روزنامه نگار قدیمی در ادامه میافزاید: «دانشجویان و دانش پژوهانی که به دنبال جستوجوی معنای روزنامه نگاری ایرانی هستند باید به سراغ معناگران و کسانی بروند که صدا دارند نه سر و صدا و معناگران این نوع روزنامه نگاری که از جهاتی هم در جهان منحصر به فردند، پیشکسوتانی همچون محمود مختاریان هستند.
در هر حال اگر بخواهیم مدل روزنامه نگاری ایرانی را با اشتراکات و افتراقاتی که با «انیران» – غیر ایرانی – دارد بشناسیم نخست باید تجربه اهل حرفه را مکتوب کنیم و از کنار حرف این عزیزان براحتی نگذریم و سعی کنیم با دقت نظر به آن توجه کنیم و اگر نکوداشتی برگزار میشود واقعاً نکوداشت باشد و یک خیر جمعی بر آن مترتب باشد و نسل بعدی از آن بهره یاب شوند و به زندگینامه و کارنامه و میراث فکری این افراد توجه داشته باشیم برای انتقال به نسلپسین.
نکته دیگری که باید بگویم این است که مراسم نکوداشتی برای ایشان برگزار شد اما در تمام سایتها و خبرگزاریها و فضای مجازی حتی تاریخ و محل تولد ایشان را بدرستی ننوشتهاند. مختاریان متولد 1329 اصفهان است؛ یا در مراسم نکوداشت ایشان روی بنری که به دیوار زده بودند نوشته بود مراسم به پاسداشت 45سال خدمت استاد مختاریان در حالی که 5 سال از خدمات ایشان را با یک قلم حذف کرده بودند. بانیان اینگونه مراسم باید قبل از برگزاری چنین مراسمی اطلاعات دقیق کسب کنند، البته ما از عزیزانی که چنین مراسمی برگزار کردند بسیار سپاسگزاریم اما دقت نظر بیشتری برای چنین مراسمی لازم است. در آخر باید بگویم خاطرات ما از ایشان سراسر مهر و محبت و شوخ طبعی و تکیه کلامهای ناب و سرعت در قلم و گفتار و رفتار است.»
دکتر مجید رضائیان، روزنامه نگار و استاد علوم ارتباطات، نیز درباره استاد مختاریان میگوید: محمود مختاریان را باید با مثلث تجربه، علم و رفتار حرفهای شناخت. من میخواهم در مورد کار ایشان در بحث تجربی که پیوندی با کار علمی و آموزشی مختاریان پیدا میکند نکاتی را بیان کنم.
نخستین نکته این است که روزنامه نگاری رسیدن از متن به معناست اما باید این موضوع را هم در نظر گرفت که گاهی اوقات باید کاری انجام دهیم که تصویر و گرافیک خودش مستقل از متن، معنا آفرین باشد و گاهی دیگرنیز این مکمل است که معنا آفرینی میکند. برخی مواقع در روزنامهای یک صفحهبندی فوقالعاده جذاب و یک تیتر خوب داریم ودر روزنامه دیگری یک صفحهبندی متوسط و تیتری قوی تر از تیتر قبلی داریم اما وقتی مقایسه میکنیم میبینیم روزنامه اولی بیشتر مورد توجه واقع شده است دلیلش هم چشم نوازی، نشانه شناسی، هندسه و ضلع، گرافیک و عکس و اندازه و نوع فونت است. میخواهم بگویم ما گرافیست زیاد داریم و کارشان را نیز به شایستگی انجام میدهند اما گرافیست با گرافیست مطبوعاتی فرق میکند؛ حتی گرافیست مطبوعاتی مجله با گرافیست مطبوعاتی صفحات لایی و هر دو با گرافیست صفحات رویی مطبوعات نیز فرق دارند. همه اینها یک طرف وتازه صفحه اول یک روزنامه با همه قسمتهای دیگر آن هم متفاوت است و هر کدام فرهنگ و نشانه شناسی خاص خودش را دارد و این بجز تجربه در هیچ کلاس درسی حاصل نمیشود و محمود مختاریان کسی است که این تجربه را سالها پشت سر گذاشته است.
دکتر مجید رضائیان، روزنامه نگار و استاد علوم ارتباطات، نیز درباره استاد مختاریان میگوید: محمود مختاریان را باید با مثلث تجربه، علم و رفتار حرفهای شناخت. من میخواهم در مورد کار ایشان در بحث تجربی که پیوندی با کار علمی و آموزشی مختاریان پیدا میکند نکاتی را بیان کنم.
اما چرا این بخش مهم است؟ دلیلش این است که در همین صفحهبندی ممکن است اشتباهات محتوایی فاحشی رخ دهد. بهعنوان مثال عکس و تیتر به گونهای چیده شود که مخاطب را دچار اشتباه کند؛ از این نمونه بگیرید تا اینکه خود عکس بر مبنای 7 اصل عکاسی چگونه برگزیده شود؟ ممکن است وقتی یک سوژه را مقابل مختاریان قرار دهیم بگوید برای این روزنامه همین سوژه که بقیه عکاسان هم دارند باید عکسی را انتخاب کرد که زاویه آن از بالا به پایین است ولی در روزنامه دیگری عکسی را که زاویه دیگری را نشان میدهد انتخاب کند.
این یعنی باید برای انتخاب یک عکس همه موضوعات از جمله مخاطب، سیاست رسانه و ارزش رویداد را با بکارگیری هنر فردی به کار گرفت. از این گذشته میرسیم به چیدمان که همان متن است. یعنی وقتی کسی دبیر سرویس فنی شد اینکه تشخیص دهد هر خبری کجا قرار بگیرد تا معنا آفرینی داشته باشد مهم است. یکی از نکات ویژه حرفه ای او این بود که همیشه به روز است. وی نشانه شناسی میداند و بدون اینکه از متن معناآفرینی کند از گرافیک مطبوعاتی و نوع چیدمان برای مخاطب معناآفرینی میکند.»
وی در ادامه میگوید: «در هر جا که ایشان تدریس داشته و من خودم هم کلاس داشتهام شاهد بودم که دانشجویان بسیار راضی بودهاند و از ایشان بهعنوان یک استاد خوب حتی در کلاسهای خودم نام بردهاند این به خاطر کار تجربی است که ایشان داشته و در کلاسهایش تجربه را به کار گرفته تا علم معنا پیدا کند. در روزنامه نگاری باید با مصداق و نمونه عینی حرف زد. بنابراین به نظر بنده از آن مثلث علم و تجربه و رفتار حرفهای محمود مختاریان مصداق بارز رابطه بین تجربه و علم است.برای مختاریان و هم نسلان وی باید احترام قائل شد تا این به نسلهای بعدی منتقل میشود.»
امید علی مسعودی، عضو هیئت علمی دانشگاه سوره میگوید: « خبرنگاران و دانشجویان ارتباطات چه در حوزه روزنامه نگاری و چه روابط عمومی خوب میدانند که کلاس درس استادی مفید است که خودش کار روزنامه نگاری و روابط عمومی کرده و تجربه داشته باشد. چنین کلاسهایی محل انتقال تجربه است و هر گوشه از حرف و درس استاد توأم با یک مثال و شاهدی است که اتفاق افتاده است و دانشجو از این درس بیشتر لذت میبرد.»
رضائیان در ادامه با اشاره به خاطرهای از سالهای همکاری با استاد مختاریان میگوید: من خاطرات بسیاری از ایشان دارم. زمانی که سرمقالههای روزنامه کیهان را برای روزهای شنبه مینوشتم ایشان کسی بود که به رعایت زمان خیلی اهمیت میداد و باید همه چیز سر وقت انجام میشد. وقتی مطلبی مینوشتم که زمانش کمی طولانی شده بود و ایشان میخواست مطلب را از من بگیرد اول میآمد کنار دستم میایستاد بعد شروع میکرد به نگاه کردن بدون حرفی و این یعنی خودت متوجه باش که باید مطلب را سریع بدهی، گاهی نیز درباره بازتاب بعضی از سرمقاله هایم بلافاصله خبر میداد چرا که بسیار به روز و مطلع بود.
زمانی که روزنامه ایران راه اندازی شد بنده به عنوان جانشین مدیر مسئول و سر دبیر روزنامه از آقای مختاریان دعوت به همکاری کردم و ایشان دبیر فنی روزنامه شد و مرتضی شادمانی که شایسته میدانم نامشان را ببرم صفحه آرایی میکرد و همه بچههای روزنامه بعد از آمدن ایشان برایشان جا افتاد که زمانبندی در کار روزنامه بسیار اهمیت دارد و در این مورد با هیچکس شوخی نداشت، البته این جدیت همیشه با یک لبخند و مهر همراه بود و همه با ایشان یک ارتباط عاطفی داشتند.
دکتر امید علی مسعودی، عضو هیئت علمی دانشگاه سوره میگوید: « خبرنگاران و دانشجویان ارتباطات چه در حوزه روزنامه نگاری و چه روابط عمومی خوب میدانند که کلاس درس استادی مفید است که خودش کار روزنامه نگاری و روابط عمومی کرده و تجربه داشته باشد. چنین کلاسهایی محل انتقال تجربه است و هر گوشه از حرف و درس استاد توأم با یک مثال و شاهدی است که اتفاق افتاده است و دانشجو از این درس بیشتر لذت میبرد. محمود مختاریان استاد صفحه آرایی، عکسهای خبری و گزارشی است و علاوه بر توانمندی بالای ایشان در صفحه آرایی، کسی است که به دلیل سالها کار در بخشهای مختلف روزنامه اگر متوجه مسأله و مشکلی در صفحهها میشد در همان بزنگاه جلویش را میگرفت. وی حتی گاهی تیتر صفحه یک روزنامه را تغییر میداد و نقش سردبیر پنهان را بازی میکرد. وی به قدری در کار خود تسلط داشت که در مورد صفحه یک روزنامه که آیینه تمام نمای روزنامه است اگر اشکالی میدید به سردبیر و شورای سردبیری توضیح میداد و آنها را برای رفع آن اشکال قانع میکرد. وی همیشه میگفت روزنامه باید در خدمت مردم باشد و سردبیر باید مخاطبشناسی بلد باشد. نباید حیات روزنامه را به خطر بیندازد.
از نکات ویژه شخصیتی ایشان این است که برای هر سؤال دانشجو نه تنها پاسخ مناسبی دارد بلکه با یک مثال عینی او را متقاعد میکند. ما در تمام مراکز و دانشگاههایی که برای تدریس میرفتیم بعد از کلاس میدیدم که چقدر دانشجوها به او علاقهمند هستند و چه شاگردان خوب و با سوادی تربیت کردهاند. ایشان استادی هستند که تخصص و علم و تجربه و اخلاق را با هم دارند.»
به گفته دکتر مسعودی، وی همکاری نمونه و در کار هم معلم بود. یکی از خاطرات خوب ما از ایشان مهربانی او بود اغلب وقتی صبح به تحریریه میرفتیم سفره صبحانهاش پهن بود و بهترین صبحانههایی که در عمرم خوردم همان صبحانههای کاری با مختاریان بود. وی شخصیتی چند بعدی دارد بسیار روابط عمومی بالایی دارد، بین بخش فنی و تحریریه ارتباط خوبی برقرار میکرد. استادی به تمام معنا در تمامی حوزه هاست و امیدوارم سالها شاگرد پروری کند و سلامت باشد.
مسعودی با بیان اینکه خاطرات بسیاری از مختاریان دارد، میگوید: «یکی از خاطرات مربوط به زمان رحلت امام خمینی است. 14 خرداد که امام درگذشت همه ایران تعطیل شد اما روزنامه کیهان به انتشار ادامه داد و در واقع تازه کارش را شروع کرد. محمود مختاریان که مسئول فنی روزنامه بود در این روزها بواقع همه مسئولیت روزنامه را برعهده گرفته و تا چهلم امام با جدیت کار میکردیم و یادم میآید ما را راهنمایی میکرد که از کجا و در چه سوژهای گزارش تهیه کنیم. از آنجا که بخشهای دیگر روزنامه تعطیل بود وی فردی را مأمور کرده بود که امکانات رفاهی ما را تأمین کند تا سختی نکشیم هر روز ما را به یک رستوران میبرد و حتی جلسات شورا هم در آنجا برگزار میشد و این صمیمیت بین بچهها به حدی بود که روزهای آخر صاحب رستوران میگفت من حاضرم به شما تخفیف ویژه بدهم اما هر روز جلسات تان را در اینجا برگزار کنید و این به خاطر حضور مختاریان بود.»
مختاریان در روزنامههای پرشمارگان دنیا مانند روزنامه الاهرام مصر و با کسی مانند حسنین هیکل کار کرده بود و تجربههای ارزشمندی کسب کرده و خوبی قضیه این بود که این تجربیات را در ایران بومیسازی میکرد.
تصاویر آرشیوی از مراسم بزرگداشت دکتر مختاریان در تالار سوره:
عکس: ایوب قادری -عطنا