انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر سیره و سنت نبوی بنیان گذاشته شده است. آنان که دغدغه انقلاب داشتند با انسی به نهجالبلاغه و سنت پیامبر اکرم(ص)، انقلاب را به ثمر رساندند. لذا، باید مراقب بود که مسیر انقلاب اسلامی ایران، از دغدغههایی که در سیره نبوی وجود داشته، فاصله پیدا نکند .
به گزارش عطنا، دکتر عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه حکمت و فلسفه در مطلبی که روز دوشنبه 4 اردیبهشت در روزنامه ایران به چاپ رساند به بررسی ویژگیهای «سیاستمدار اصلح» در سنت نبوی پرداخت که در ادامه با هم میخوانیم؛
بر مبنای سیره نبوی سیاستمدار اصلح، سیاستمداری است که «دین الهی» را در اولویت خود قرار دهد.
دیپلماسی پیامبر(ص) مبتنی بر اصل «استقلال»، «استقامت» و «صلح» است.
در زندگی عبادی و سیاسی پیغمبر(ص) «مشی اعتدالی» بخوبی بارز است.
حفظ «کرامت مردم» از دیگر مؤلفههای سیاستمدار اصلح در سنت نبوی است.
رسول اکرم(ص) به دور از رفتارهای پوپولیستی، بر حضور مردم در جریان تصمیمات جامعه تأکید داشتند.
«مشورت و رایزنی» از ویژگیهای یک سیاستمدار اصلح است که در سیره نبوی و آیات قرآن کریم بر آن تأکید بسیار شده است.
انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر سیره و سنت نبوی بنیان گذاشته شده است. آنان که دغدغه انقلاب داشتند با انسی به نهجالبلاغه و سنت پیامبر اکرم(ص)، انقلاب را به ثمر رساندند. لذا، باید مراقب بود که مسیر انقلاب اسلامی ایران، از دغدغههایی که در سیره نبوی وجود داشته، فاصله پیدا نکند. به همین جهت باید درنظر داشت که نبی گرامی اسلام(ص) چه نوع مدیریت و رفتار سازمانی و به تعبیری، چه نوع رهبری و سیاستی را در اولویت قرار داده است.
وقتی به سخنان نبی گرامی اسلام(ص) چه در بعد بینشی و چه در سیره عملی ایشان رجوع میکنیم، درمییابیم که نخستین مسأله در سنت نبوی «هدایت» است. خداوند در آیه 9 سوره صف میفرمایند: هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَىالدین کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ؛ «او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.». به اعتبار این آیه شریفه، رهبری و هدایت در واقع «بیان دین حق به مردم» است. بر مبنای سیره نبوی «سیاستمدار اصلح» سیاستمداری است که مسئله دین الهی را در اولویت خود قرار دهد.
نکته دوم، مسأله اخلاقمحوری در سیره نبوی است. در این راستا، خداوند سبحان در آیه 4 سوره قلم میفرمایند: وَإِنَّک لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ «تو(ای پیامبر) دارای اخلاق بزرگ و برجستهای هستی». و اینچنین از خلق نیکوی رسول گرامی اسلام(ص) سخن میگوید. از این رو، میتوان اخلاقمداری را رکن اصلی در سیاستمداری و سیره نبوی دانست. بحث اخلاق و سیاست از آن بزنگاههای محل نزاعی است که بسیار از سوی متفکران به اما و اگر گذاشته شده است و هر یک کوشیدهاند تا در نسبت میان این دو، به اجماع برسند. برخی بر این باورند که در سیاست و رسیدن به قدرت، هرگونه عمل غیر اخلاقی مجاز است؛ این رویکرد که به آرای ماکیاولی و دیگران باز میگردد دقیقاً در تقابل با سنت فکری و سیاسی پیامبر گرامی اسلام(ص) است و اساساً در سیره نبوی جایگاهی ندارد. به این اعتبار، سیاستمدار اصلح در سنت نبوی کسی است که «اخلاق» را در اولویت قرار دهد.
نکته سوم، مسأله «یاد قیامت داشتن» است. سکولاریسم که بر اصالت دنیا تأکید دارد، از آن جمله مباحثی است که در دنیای امروز اقبال بسیار یافته است. گاه اصالت دنیا در برابر دین است و مقصود جدایی دین از سیاست و نظامهای اجتماعی است اما گاه مقصود جدایی دنیا از آخرت است و اینکه انسان برای اداره دنیا به آخرت توجهی نکند. سیاستمداری که سکولاریسم را اصل قرار دهد و آخرت را فراموش کند، بیشک از سیره نبی گرامی اسلام(ص) فاصله گرفته است.
خداوند در آیه 21 سوره احزاب میفرمایند: قَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِالله أُسْوَه حَسَنَه لِمَنْ کانَ یرْجُواالله وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکرَالله کثِیراً؛ «مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند.» بر این اساس، اگر سیاستمداری میخواهد پیامبر(ص) را الگو قرار دهد، زمانی به این مهم نائل خواهد شد که در عین باور به روز رستاخیز، به رحمت خداوند نیز امید داشته باشد. از این رو، سیاستمدار اصلح در سنت نبوی باید باور به رستاخیز و امید به رحمت را در برنامه سیاسی خود محل توجه داشته باشد.
از دیگر کلیدواژهها در سیره سیاسی پیامبر اکرم(ص) میتوان به بحث مدارا، گذشت، بخشش، صبر و شکیبایی و مشورت و رأیگیری نیز اشاره کرد. ایشان با اینکه با خدا در ارتباط بود اما با یارانشان در غزوات مختلف بدر، احد، خندق و... و همچنین در اداره مدینه مشورت میکرد.
خداوند در این راستا، در آیه 159 سوره آلعمران میفرمایند: فَبِمَا رَحْمَه مِنَالله لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَىالله إِنَّالله یحِبُّ الْمُتَوَکلِینَ؛ «به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گِرد تو متفرق میشدند، پس از (بدی) آنان درگذر و برای آنان طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند، دوست دارد.»
از آنجایی که هر مسئول و سیاستمداری بر تمام امور اشراف ندارد و باید از کارشناسان مشورت گیرد؛ مشورت و رایزنی از ویژگیهای یک سیاستمدار اصلح است که در سیره نبوی و آیات قرآن کریم بر آن تأکید شده است.
وقتی خداوند به پیامبر اکرم(ص) خطاب میکند که «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» این تعارف نیست حتی مشورت با مردم، از انتخابات مهمتر است. نقش حداکثری مشارکت مردم در امور سیاسی را میتوان از این آیه درک کرد؛ اینکه نباید برای مردم نقش ویترینی و نمادین قائل شد بلکه باید برای آنان حوزه فعال و پویایی در نظر گرفت.
در انتخابات، روز معینی مردم برای انتخاب نماینده خود، شرکت میکنند اما این کافی نیست پیامبر اکرم(ص) ضمن بیعت گرفتن از مردم، بنا بر تأکید قرآن کریم مرتب با آنان مشورت میکردند و نظر مردم را در تصمیمهای کلان مدنظر قرار میدادند. مقصود از مشارکت حداکثری نیز همین است و فقط به بحث بیعت با حاکم، انتخابات و... محدود نمیشود بلکه در اداره جامعه هم این مشارکت باید تسری یابد.تأکید بر حضور مردم در جریان تصمیمات جامعه، شاید ذهن را به این امر معطوف کند که پیامبر اکرم(ص) چگونه بین مردمداری و پرهیز از پوپولیسم به یک اجماع رسیده است؟
پوپولیسم دو نکته منفی دارد؛ یکی مردم را به بازی گرفتن؛ یعنی، دیدگاه مردم را در ظاهر گرفتن ولی در عمل راه دیگری را پیش رفتن است. در واقع نوعی نفاق در پوپولیسم مشاهده میشود. نکته دیگر استفاده نکردن از نظر کارشناسان است و بنا را بر خواست توده مردم قرار دادن است در حالی که در مسائل پیچیده و حساس باید نظر کارشناسان و متخصصان را استفاده کرد و بعد مردم را توجیه کرد که این نظر، نظر کارشناسی است و توده مردم را در عملیاتی کردن نظر کارشناسان مشارکت داد.
نکته دیگر در مردمداری پیامبر گرامی اسلام(ص) «همچون مردم زندگیکردن» است. ایشان سادهترین زیست اجتماعی را داشتند و مردم، همدردی و همراهی پیامبر(ص) را در سبک زندگیش مشاهده میکردند. به همین خاطر، سختترین شرایط هم بر آنان اتفاق میافتاد، مثل «شعب ابی طالب» تحمل میکردند چون پیامبر اکرم(ص) را همچون خود میدیدند. سیاستمداران اگر قرار باشد در بهترین وضع زندگی کنند اما مردم را به ساده زیستی توصیه کنند از مسیر سنت نبوی فاصله میگیرند.
«کرامت در گفتار و کردار» از دیگر مؤلفههای سنت نبوی است. پیغمبر(ص) وقتی با خلق مواجه میشدند با آنان با خوشرویی برخورد میکردند. سخنشان را قطع نمیکردند. در همان ابتدا سلام میکردند. هرگز نشد که با کسی برخورد متکبرانهای داشته باشند. اینها ویژگیهایی است که نشان از کرامت در سیره نبوی دارد. بر این اساس، یکی از ویژگیهای سیاستمدار اصلح در سیره عملی پیامبر اسلام(ص) حفظ کرامت مردم است که باید در کردار و گفتار سیاستمداران بارز باشد.
سیاست خارجی پیامبر گرامی(ص) همواره بر اساس «اصالت صلح» بوده است. دفاع در جنگ بدر، احد و خندق نشان میدهد که ایشان زیر بار زور نمیرفتند و هر موقع دشمنانش میخواستند به پیامبر(ص) حمله کنند، رسول اکرم(ص) از خود دفاع میکردند، اما اگر دشمن اعلام آمادگی برای صلح میکرد، صلح را میپذیرفتند و بنا را بر جنگ و نزاع نمیگذاشتند. بر این اساس، اگر بخواهیم اصل دیپلماسی پیامبر(ص) را بیان کنیم، باید گفت دیپلماسی ایشان مبتنی بر اصل استقلال، استقامت، دفاع و صلح بوده است. این اصولی است که میتوان بهعنوان اصول دیپلماتیک نبی گرامی اسلام(ص) از آن یاد کرد.
«اعتدال» به معنای پرهیز از افراط و تفریط از دیگر مؤلفههای اساسی در سیره سیاسی پیامبر اکرم(ص) است؛ بهطوری که در عمده رفتار پیغمبر(ص) در زندگی خانوادگی، عبادی و سیاسی ایشان، مشی اعتدالی بخوبی بارز است. بهعنوان مثال در مسائل سیاسی اگر دشمن قصد جنگ و تضعیف نظام سیاسی را داشت، رسول اکرم(ص) محکم میایستادند و اگر کسی قصد صلح داشت، باز پیامبر(ص) میپذیرفتند. بر این اساس، صلحطلب بودن در رفتار نظامی پیامبر(ص) کاملاً زائیده گرایش ایشان به اعتدال است.
در دیپلماسی پیامبر(ص) به افراد بر اساس توانمندیها نه نسبتهای خویشاوندی مسئولیت سپرده میشد. امانتداری پیغمبر(ص) از دیگر ویژگیهای برجستهای است که باید به آن توجه کرد. بنابراین، علاوه بر ایمان، تقوا و یاد خدا و توجه به آخرت که بسیار حیاتی هستند و اساس اعتقادی سیاستمداران تلقی میشود باید به ویژگیهای دیگری همچون عدالت و مساوات، بهکارگرفتن افراد شایسته و اصلح در مسئولیتها، امانتداری، سعهصدر، نظم، خیرخواهی و... بهعنوان ویژگیهای یک سیاستمدار اصلح در سیره سیاسی و سنت نبوی اشاره کرد.