در کارگاه آموزشی و پژوهشی «یک فیلم، یک تجربه حقوقی» همراه با اکران فیلم «لانتوری»، با حضور عوامل آن، اسیدپاشی فردی و عاشقانه دارای ریشههای جنسی و محصول اختلال روانی فرد بزهکار و همچنین با هدف آسیب رساندن به بدن زن در یک جامعه مردسالار عنوان شد.
به گزارش عطنا، این نشست سهشنبه، 17 اسفندماه با حضور تهمورث بشیریه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، مهدی مهدویزاهد، پژوهشگر دکترای حقوق عمومی و مدرس جامعهشناسی حقوق، رضا درمیشیان، کارگردان و بازیگران فیلم در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
مهدی مهدویزاهد، پژوهشگر دکترای حقوق عمومی و مدرس جامعهشناسی حقوق به عنوان دبیر نشست با بیان اینکه اسیدپاشی فردی و عاشقانه با اسیدپاشی سازماندهیشده و جمعی تفاوت دارد، اظهار کرد: در فیلم لانتوری شاهد اسیدپاشی فردی و عاشقانه هستیم، این نوع اسیدپاشی دارای ریشههای جنسی و محصول اختلال روانی فرد بزهکار و همچنین با هدف آسیب رساندن به بدن زن در یک جامعه مردسالار است.
مهدویزاهد ادامه داد: این نوع اسیدپاشی معمولا قابل پیشبینی است، جرم اسیدپاشی هم علیه مردان و هم زنان واقع میشود، لذا در مورد مردان، تمامیت بدن یک مرد با هدف کشته شدن و در مورد زنان به قصد آسیب رساندن و صدمه به زیبایی آنها صورت میگیرد، بنابراین میتوان آن را تحت عنوان خشونت علیه زنان مطرح کرد.
وی با اشاره با فرهنگ مردسالار، گفت: در این فرهنگ، زیبایی زن جزء موارد قابل تملک محسوب میشود و بر این اساس، وقتی بزهکار به اوج خشونت خود میرسد، هولناکترین شیوه انتقامگیری را انتخاب میکند، دیالوگ مریم در مقابل پاشا (پاشا: تو مال من هستی، مریم: من مال هیچکس و حتی مال خودم هم نیستم)، نمونهای از جامعه مردسالار است.
دبیر نشست به ریشهیابی علتهای متفاوت اسیدپاشی فردی اشاره و عنوان کرد: کاهش گفتوگو در جامعه، افزایش کینهجویی و ناکامی و خشونت مهار نشده از دلایل بروز چنین فاجعهای است.
مهدویزاهد همچنین با بیان اینکه اسیدپاشی سازمانیافته یا جمعی، محصول یک نگاه ایدئولوژیک و ارزشی است، خاطرنشان کرد: اسیدپاشیهای اصفهان از جمله این نوع اسیدپاشی قرار میگیرد، گسترش هراس اخلاقی و یک احساس ناامنی در جامعه، نتیجه آن و ناشی از عدم مدارا و بردباری و عدم پذیرش تکثر در جامعه است.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه در حقوق کیفری، بحث زور مشروع فقط در انحصار دولت است، در اسیدپاشی سازمانیافته و جمعی اعمال زور از انحصار دولت خارج و طی کردن سیل قهقرایی بسیار قابل تامل است، همچنین این نوع اسیدپاشی یک عمل فردی نبوده و از طریق رسانهها به یک سوژه گفتوگو در حوزه عمومی تبدیل میشود.
مهدویزاهد افزود: در همه نظامهای حکمرانی اعم از حاکمیت قانون، رژیمهای دموکراتیک و اقتدارگرا، اولین کارکرد حکومت امنیت است، اگر حکومتها نتوانند نسبت به جلوگیری از وقوع اسیدپاشیهای سازماندهی شده مقابله کنند، یکی از شاخصهای حکمرانی مورد تردید و سوال قرار میگیرد.
دبیر نشست، گفت: جرم اسیدپاشی، تلخی بیپایانی است که آثار غیرقابل جبرانی که حق انتخاب را به طور کامل از فرد سلب میکند به همراه دارد، همچنین به خاطر آسیبهای فراوان جسمی و روحی، فرد نمیتواند در مقام استیفای حق خود قرار بگیرد.
او تاکید کرد: بعد فردی و عاشقانه در حوزه حقوق کیفری و بعد جمعی و سازماندهی شده در حوزه حقوق عمومی قرار میگیرد.
در ادامه این نشست، با پرسشهای حاضران در سالن همراه بود و رضا درمیشیان، کارگردان فیلم در پاسخ به سوال «چرایی نشان دادن تفاوت زیاد بین نمایندگان اقشار مختلف»، اظهار کرد: هدف من گردآوری قضاوتهای مختلف راجع به ماجرای اسیدپاشی و قصاص بوده است تا آن را از ذهن مخاطب بهتر عبور دهم.
او همچنین به سوال «آیا نشان دادن صحنههای تلخ و زننده از قبیل صورت مریم و یا صحنه قصاص صحیح است یا نه؟»، گفت: برای هنر چارچوب، مرز و قاعده تعیین کردن کار اشتباهی است، ضمن اینکه هنر یک چیز آزاد و رهاست و تمام تلاش من القا کردن یک درصد از این دردها به مخاطب بوده است.
درمیشیان افزود: قضیه اسیدپاشی در همه کشورها وجو دارد و کسانی که این فیلم را دیدند با مریم همذاتپنداری کردند، همچنین در ساخت فیلم، بخشش برای من بسیار مهم بود.
همچنین، تهمورث بشیریه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در سخنانی با بیان اینکه دو نوع عقیده میتوان در باب هنر داشت، اظهار کرد: هنر هم میتواند وظیفه شاد کردن فضای ذهنی جامعه و هم نشان دادن معضلات را داشته باشد، سلیقه کارگردان در این فیلم، نشان دادن معضلات اجتماعی است که حاکی از دغدغه و تعهد اجتماعی او است.
او به محورهای مطرح در فیلم اشاره کرد و گفت: تشکیل باندهای بزهکاری، عشق ناکام، ماجرای اسیدپاشی و بخشش و انتقام محورهایی هستند که فیلم را از حالت یکنواختی خارج میکند.
این استاد دانشگاه، خاطرنشان کرد: اسیدپاشی برای اولینبار در آمریکا و اروپا اتفاق افتاد و نداشتن مجازات برای آن از سوی آنها تغییری در میزان مجازات نداده است، لذا ما نمیتوانیم بگوئیم که قصاص باعث کاهش میزان وقوع چنین جرمی میشود.
وی اضافه کرد: گذشت کردن و بخشش به خصلت فردی افراد و شرایط تربیت آنها بستگی دارد و اجتماع نباید یک خواست عمومی را به یک واکنش فردی تقلیل دهد چرا که افراد زمانی که احساسات بر آنها غلبه کرده است برای تصمیمگیری صالح نیستند.
این استاد دانشگاه، تصریح کرد: در تعریف جامعهشناختی جرم، قصاص و دیه که در قانون مجازات اسلامی به عنوان مجازات ذکر شدهاند، اساساً خصلت مجازاتی نداشته و کیفر محسوب نمیشوند، بلکه اعمال حق شخصی هستند، مجازات در تعاریف جامعهشناختی، یک واکنش احساسی مدرج است که از طرف هیئت حاکمه به نمایندگی از جامعه اعمال میشود.
بشیریه عنوان کرد: مجازات اعدام در پی قتل عمد بعد از انقلاب به اعمال حق شخصی تبدیل شد و جنبه اجتماعی نداشت، لذا بعد از وقوع قتلهای ناموسی در بعضی از نقاط کشور، دستگاه قضایی لایحهای را تقدیم مجلس کرد که منجر به مادهای در قانون 1370 شد که بر جنبه عمومی جرم تاکید داشت.
او با استناد به آیه قرآن در خصوص بخشش و عفو، گفت: فیلم لانتوری، «برتر بودن گذشت از قصاص» را نشان میدهد و این عین آیه قرآن (اگر عفو بکنید، برای شما بهتر است) است.
بشیریه افزود: این فیلم یک اثر برجسته است که دو دیدگاه کاملا متضاد درباره آن وجود دارد، وجه مثبت فیلم ایجاد دلهره و وحشت ناشی از انتقام و قصاص است که خود بازدارنده و یک فرهنگ گذشت و مدارا را غالب میکند، ضمن اینکه وجه منفی فیلم در ترویج اسیدپاشی و در آخر بخشش است.
وی در پایان سخنان خود با اشاره به شعر حافظ در باب گذشت و مدارا، خاطرنشان کرد: در فرهنگ ما یک الگو به نام حافظ است، آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا، این شعر یک آموزه فرهنگی ما است و بالاخره در فیلم لانتوری هم وحشت و هم مدارا ایجاد شد.
همچنین در ادامه نشست، مریم پالیزبان، بازیگر نقش «مریم» از طریق اسکایپ ارتباط برقرار کرده و اظهار کرد: من فیلم لانتوری را یک فیلم تکاندهنده و بسیار تلخ میبینم و زخمی که در انتها اتفاق افتاده یک زخم باز و قابل پاک شدن نیست لذا قرار گرفتن مریم در موقعیت قربانی، او را به گذشت سوق میدهد.
او ادامه داد: یکی از کارهای مهم سینما روبهرو کردن افراد با چیزهایی است که از آن فرار میکنند، همچنین بخششی که مریم در فیلم با آن روبهرو میشود از جنس فضیلتهای اخلاقی نبوده بلکه نجات خود و تنها راه زندگی خود را بخشش میداند.
مهدی کوشکی از بازیگران فیلم نیز دلیل خود برای انتخاب این فیلمنامه را اینگونه بیان کرد: ارائه اخلاق غیررسمی و بخششی که در فیلم صورت میگیرد از عوامل انتخاب این فیلمنامه توسط من بوده است.
گزارش تصویری این نشست را می بینیم؛