شهروند-خبرنگاران در دنیای امروز به مثابه نوعی چشم ناظر هستند که اتفاقات موجود در جامعه را دیدهبانی میکنند در نتیجه از منظر نگاه حرفهای با وقایع و رویدادها برخورد نمیکنند و صرفا از هر آن چیزی که شاهد و ناظرش باشند، تصویر گرفته و خبر تهیه میکنند و کاری به آثار اجتماعی و عوارض و پیامدهای انتشارش ـ چه مثبت باشد و چه منفی ـ ندارند.
به گزارش عطنا به نقل از جام جم، این روزها مفهوم «شهروند ـ خبرنگاری» اهمیتی دوباره پیدا کرده و درباره آن بیشتر از قبل صحبت میشود. شهروند ـ خبرنگار یعنی شهروندانی که هر کدام یک گوشی تلفن همراه در دستشان دارند و با استفاده از امکان عکاسی موجود در این گوشیها، خبرها و وقایع را بسرعت ضبط و پخش میکنند. در واقع شهروند ـ خبرنگاران در دنیای امروز به مثابه نوعی چشم ناظر هستند که اتفاقات موجود در جامعه را دیدهبانی میکنند. البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که شهروند ـ خبرنگاران عملا روزنامهنگار نیستند و با ضوابط روزنامهنگاری حرفهای آشنایی ندارند.
در نتیجه از منظر نگاه حرفهای با وقایع و رویدادها برخورد نمیکنند و صرفا از هر آن چیزی که شاهد و ناظرش باشند، تصویر گرفته و خبر تهیه میکنند و کاری به آثار اجتماعی و عوارض و پیامدهای انتشارش ـ چه مثبت باشد و چه منفی ـ ندارند. اینها در واقع فقط شهروندان گوشی همراه به دستی هستند که صرفا به انتشار هر چه زودتر یک خبر و واقعه دست اول اهمیت میدهند و نقشی غیرتخصصی و غیرحرفهای، اما در عین حال در بسیاری موارد اثربخش و تاثیرگذار را در بیان وقایع ایفا میکنند؛ چرا که هم به عنوان رقیبی مطرح برای رسانههای سنتی و غالب تبدیل شدهاند و هم با اطلاعرسانی خود به واقع جلوی هر نوع محدود کردن اطلاعات یا ارائه غیردقیق آن را از جامعه میگیرند و در نتیجه وجودی لازم و ضروری دارند.
گرچه از جایگاه و نقش لازم و ضروری شهروند ـ خبرنگاران در عصر حاضر صحبت میکنیم، با این حال لازم است که به برخی ویژگیهای منفی و نقاط ضعفشان هم اشاره داشته باشیم. همانطور که تاکید کردم، آن اصولی که در روزنامهنگاری حرفهای مورد توجه قرار میگیرند، عموما در شهروند ـ خبرنگاری مورد غفلت هستند. مواردی چون تائید صحت اخبار، رعایت اصول اخلاق حرفهای، حریم شخصی و منافع عمومی که همه در روزنامهنگاری حرفهای باید مورد توجه باشند، اما در شهروند ـ خبرنگاری عموما از یاد میروند و طبیعی هم هست که جایی نداشته باشند. البته در مقابل، مزیتهایی را هم دارند چون آزادی در اطلاعرسانی و تامین و پیشبرد دسترسی همگانی به اطلاعات و عبور از مرزهای سانسور و خودسانسوری.
یادمان باشد که اکتفای صرف به این اطلاعات غیرموثق و عدم ارائه اخبار و اطلاعات درست و کافی از سوی رسانههای رسمی، خود میتواند موجب دامن زدن به فضای شایعات و اخبار نادرست و غیردقیق شود و درخصوص واقعهای چون پلاسکو دیدیم که موجب شده بود در طول آن مدت و بخصوص روزهای اولیه بارها اخبار و آماری غیررسمی اعلام شود که مقامات و مسئولان خیلی زود تکذیبشان میکردند. مثل آمار خروج افراد از زیر آوار، یا محبوسان در زیرزمین و تعداد جنازهها و اعداد و ارقامی از این دست. با این حال گرچه ذکر کردم که حوزه روزنامهنگاری شهروند ـ خبرنگاری حوزهای آماتور و غیرعلمی است، اما فکر میکنم لازم است که از طریق راههایی چون افزایش سواد ارتباطی و رسانهای در سطح جامعه بتدریج در ارتقای آگاهیهای شهروندان گام برداشت و در طول زمان این نکته را یاد بدهیم که هر کس در قبال اخباری که منتشر میکند، احساس مسئولیت داشته باشد. شهروندان باید بدانند که این اخبار منتشره چه نفع یا زیانی به جامعه میرساند و اگر زیانش بیشتر از نفعش است، از انتشار آن صرفنظر کنند. این امر هم خود مستلزم کسب تجربه و شناخت دقیق و خوب از جامعه و بالا رفتن احساس مسئولیت افراد است که این هم از دیگر وظایف رسانه به شمار میرود.
دکتر محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی