عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: یکی از زمینههایی که ممکن است فرد را به سمت و سوی افسردگی یا یأس و غمگینی سوق دهد بیکاری است یعنی چشم اندازی که فرد بعد از فارغالتحصیلی دانشگاه یا گرفتن دیپلم باید داشته باشد رسما وجود ندارد اینکه سال آینده کجا قرار دارد در جامعهای که این روند قابل پیشبینی باشد مشکلات کمتر است.
به گزارش عطنا به نقل از فارس، اگر چه میزان خودکشی در ایران از بسیاری کشورها کمتر است اما این بحران اجتماعی در سالهای اخیر متأسفانه روندی صعودی داشته است. در جهان در هر یکصد هزار نفر، ۱۴ نفر به علت خودکشی جان خود را از دست میدهند که این رقم در ایران ۶ نفر در هر یکصد هزار نفر است. بر پایه آمارهای موجود، «ناامیدی» و «افسردگی» علت اکثر خودکشیهاست.
فرامرز سهرابی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این باره گفت: ابتدا این را بگویم که افسردگی تنها به دوره جوانی و نوجوانی محدود نمیشود، افسردگی به طور کلی گسترش جهانی پیدا کرده و تا سال 2020 پیش بینی شده که جزء اولین اختلالات دنیا است.
وی در ادامه افزود: افسردگی به نوعی در حیطه روانشناسی و روانپزشکی قرار دارد به واقع افسردگی سرماخوردگی اجتماعی محسوب میشود و شیوعاش در دنیا زیاد شده است، در ایران هم همینطور است، بنابراین تنها مختص به جامعه ما نیست کسانی که ادعا میکنند تنها در ایران زیاد شده آمار اشتباهی دارند درحالیکه افسردگی در همه دنیا زیاد است.
این مؤلف و مترجم حوزه روانشناسی اظهار داشت: نکته دیگر اینکه ما در نظر بگیریم که یک جوان چه انتظاراتی از خود و دنیای اطرافش دارد انسان به تعریف سازمان بهداشت جهانی یک موجود زیستی ـ روانی، اجتماعی ـ معنوی است اگر به این ابعاد خوب پاسخ داده شود و هر کدام سهمشان به خوبی ادا شود یک فرد رفتار بهنجار و نرمالی از خود نشان میدهد.
فارغالتحصیل روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی منچستر انگلستان در ادامه گفت: بنابراین نخستین نیازها، نیازهای زیستی است اگر اینها پاسخ داده شود معمولا دغدغه و ناامیدی کمتر دیده میشود فرد دیگر به نوعی به دنبال ارضای نیازهای معمولی و سطح جسمی نیست و رفتار بهنجار و نرمالی از خود نشان میدهد، نکته دیگر هم نیازهای اجتماعی است یعنی فعالیتهای اجتماعی بین فردی، خانواده و در جامعه اینکه چطور اینها را مرتب و تنظیم کند.
سهرابی اظهار داشت: یکی از زمینههایی که ممکن است فرد را به سمت و سوی افسردگی یا یأس و غمگینی سوق دهد بیکاری است یعنی چشم اندازی که فرد بعد از فارغالتحصیلی دانشگاه یا گرفتن دیپلم باید داشته باشد رسما وجود ندارد اینکه سال آینده کجا قرار دارد در جامعهای که این روند قابل پیشبینی باشد مشکلات کمتر است. در غرب بچهها از هجده سالگی دیگر مستقل شده و به دنبال درس و کار خود میروند.
وی در ادامه افزود: در کشورهای شرقی مثل ایران خانوادهها خیلی نقش حامی دارند این جوان زمانی که بزرگتر میشود پنجره جدیدی نمیبیند و این همان انتهای افسردگی است ممکن است عزت نفس فرد هم ضعیف باشد و به لحاظ اجتماعی افول کند و به این بحران تن دهد.
سهرابی در پاسخ به این پرسش که آیا خوشبختی و احساس رضایت از زندگی با تمکن مالی رابطه مستقیم دارد، گفت: بنده کتابی تحت عنوان «روانشناسی شادی» از فرانکلین ترجمه کردم که در آنجا خیلی خوب این بحث مطرح شده است. در این باره باید گفت که تا یک حدی داشتن زیرساختها و حداقل مسائل و امکانات مادی برای انسانها لازم است اما از بعد آن که از حد گذشت ضرورتا و لزوما مادیات خوشبختی نمیآورد.
وی دراین باره افزود: این ما هستیم که کیفیت زندگی خود را تعریف میکنیم بنابراین میزان خوشبختی و رضایت فرد از زندگی با توجه به فرهنگی که در آن زندگی میکند تعریف میشود. در جامعهای تصور کنید یک زن و مرد میانسال روستایی صبح تا شام کار میکنند، خسته به منزل میآیند و غذا هم لبنیات مصرف میکنند، ولی خیلی از زندگی خود راضی هستند. اما یک خانواده شهری ممکن است نعمات زیادی هم داشته باشند و به تعبیری کیفیت زندگیشان هم بالا باشد، به علاوه امکانات و بهداشت، تغذیه و ... اما بازهم از زندگی خود رضایت نداشته باشند. بنابراین ما معتقد هستیم که افراد حداقلها را داشته باشند خوب است و میتواند به انسان احساس رضایت بدهد.
سهرابی به لحاظ روانشناختی عزت نفس را مرتبط با خودکشی و تصمیمگیریهای اشتباه به شمار آورد و گفت: این افراد با عزت نفس پایین ممکن است دچار افسردگی شوند البته در این راستا شیوه فرزندپروری والدین هم خیلی مؤثر است یک خانواده ممکن است کوچکترین موفقیت فرزندشان را جشن گرفته و تشویق کنند اما خانواده دیگر اصلا این مسائل به چشمشان نیاید بنابراین خانواده خاستگاه اعتماد و عزت نفس افراد است خانوادههایی که به این مسائل توجه نمیکنند فرزندانشان در معرض خطر بیشتری هستند.
این روانشناس بالینی درباره اهمیت مسائل معنوی نیز در احساس رضایت از زندگی افراد گفت: افراد ممکن است نگرانیهایی در زندگی داشته باشند رویدادهای منفی برایشان اتفاق افتاده باشد اگر برداشت و باور و شناختشان قوی باشد کمتر دچار مشکل میشوند.
وی در این باره توضیح داد: معنویت خالی از دین چنگی به دل نمیزند اما باز هم میگویم اگر به این چهار نیازی که در بالا اشاره کردم پاسخ داده شود افراد کمتر دچار آسیب میشوند بعضی ممکن است بگویند مذهبیها دچار افسردگی نمیشوند یا روانشناسان اختلال پیدا نمیکنند خیر این درست نیست همه ممکن است دچار مشکل شوند، اما ممکن است مشکلاتی مثل یأس و ناامیدی بین مذهبیها کمتر صورت گیرد.
سهرابی اظهار داشت: از سال 1980 میلادی به بعد روانشناسی مثبت گرا در دنیا مطرح شد بدین قرار که انسانها به فضیلتهایی که دارند، سنتها، استعدادها و لیاقتهایی که دارند بیشتر توجه کنند تا کمتر دچار افسردگی شوند.