به گزارش عطنا به نقل از اقتصاد آنلاین، اقتصاد ایران در سالهای اخیر شرایط خاصی را تجربه کرد که از تحریم و رکود تا وضعیت بعد از برجام بازارهای مالی و موازی را تحت تاثیر خود قرار داده و آن نیز شرایط سرمایه گذاری و تولید را در کشور متاثر خود ساخته است. در این شرایط یکی از مهمترین پیش نیازهای فعالیتهای اقتصادی آگاهی از شرایط روز اقتصاد است. از این رو به گفتوگو با دکتر کاظم دوست حسینی نشستیم که عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی است. وی هم سابقه ریاست بر صندوق ضمانت صادرات را در کارنامه خود دارد و هم در هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران عضویت داشته است. دوست حسینی به عنوان تحلیلگری در عرصه اقتصاد، میتواند با اشراف به بخشهای مختلف مانند بازار پول و بازار سرمایه نمایی از شرایط حال و آینده اقتصاد کشور را ترسیم کند چرا که هم دولت را خوب میشناسد و هم از وضعیت بخش خصوصی مطلع است. این گفتگو را با هم میخوانیم؛
* در حال حاضر سرمایه گذاری در کدام حوزهها میتواند سود بیشتر و ضمانت حفظ اصل سرمایه را به همراه داشته باشد؟
به نظر میرسد سرمایه گذاری در حوزههای نفت، پتروشیمی، محصولات غذایی و دارویی که کشور ما در آنها دارای مزیت رقابتی است، پربازده تر و سود آن با ثبات تر باشد. در نتیجه اگر سرمایههای مردمی به سوی این حوزهها هدایت شود هم سرمایه گذاران از آن منتفع میشوند و هم موجب توسعه در اقتصاد از طریق رشد فعالیتهای تولیدی و صادرات خواهد شد.
* به نظر شما با افزایش سرمایه در گردش واحدهای تولیدی میتوان رکود به جا مانده از دولتهای قبلی را درمان کرد؟
در شرایطی که نرخ سود متعارف بدون ریسک و تضمینی در بازار (مثل سود سپردههای بانکی) بیش از سود فعالیتهای پر زحمت و پرریسک تولیدی است، انگیزه سرمایهگذاری و کار برای تولید از بین میرود، در نتیجه بیشتر سرمایههای روانه بازار پول میشود.
در این شرایط، گلوگاه رکود در تولید، الزاما کمبود سرمایه، نقدینگی، تسهیلات بانکی و... نیست. چه بسا تقویت امکانات مالی واحدهای تولیدی و ایجاد تسهیل در تامین سرمایه در گردش و تامین مالی سرمایه ای این واحدها مجددا بهطور غیرمستقیم در حوزههای غیرمولد اقتصاد بهکار گرفته شود.
* با این حساب اساسی ترین اقدام برای انتقال سرمایههای سرگردان به بخش تولید دارای بازده چیست؟
شاید بهترین نحوه حمایت دولت از تولید داخلی در حال حاضر نظارت و کنترل بر فعالیتهای غیر مولد اقتصادی و مقابله با فعالیتهای سود آور ولی مضر به حال اقتصاد میباشد که در جذب سرمایه در رقابت با بخش تولیدی قرار گرفته است. به جرات میتوان گفت، بخش عمده ای از مشکلات و رکود در تولید ریشه در حوزههای غیر مولد اقتصاد نظیر دلالی و فعالیتهای کمریسک ولی پربازده در مقایسه با فعالیت تولیدی کشور دارد.
بنابراین به عنوان یک راهکار دولت میتواند بخش تولیدی کشور را کلا از مالیات برعملکرد معاف کند و این کسر درآمد مالیاتی را از طریق جلوگیری از فرارهای مالیاتی، دریافت مالیات بر ارزش افزوده و اعمال مالیات مضاعف در بخشهای غیر تولیدی و تجاری و خدماتی جبران کند. از اینرو داشتن یک دیدگاه جامع و چند جانبه درحمایت از تولید داخلی ضروری است.
*اگر رونق در بازار مسکن ایجاد شود میتواند مشابه یک لوکوموتیو اقتصاد عمل کند ؟
بخش مسکن به عنوان یک بخش مهم اقتصادی کشور که گفته میشود بخشهای مختلف تولیدی دیگر را به دنبال خود به رونق میرساند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما در چگونگی ایجاد رونق در تولید و مصرف مسکن باید تجدید نظر شود.
در گذشته بدلیل وجود انتظارات تورمی و افزایش قیمت مسکن، انگیزه برای سرمایه گذاری در این بخش چه از سوی سازنده یا عرضه کننده و چه از سوی خریدار یا متقاضی وجود داشت. اما اکنون این انگیزه وجود ندارد و سیاست دولت در افزایش توان خرید مسکن و تحریک تقاضا با افزایش مبلغ و تسهیل شرایط وام مسکن نیز کمکی نخواهد کرد.
در این شرایط صرفا با تقویت بخش عرضه یعنی تامین مسکن برای افراد فاقد مسکن در کشور آن هم با حداقل قیمت میتوان به رونق بخش مسکن کمک کرد. در نتیجه در بازار مسکن تا زمانی که سیاستهای قبلی دنبال شود، آینده خوبی دیده نخواهد شد.
*در این شرایط بازار سرمایه و خاصه بخش بورس سهام چه وضعیتی خواهد داشت؟
رونق بازار سرمایه در مقاطع زمانی مختلف در گذشته بیش از اینکه مرتبط با رشد سود واقعی شرکتها باشد، همراه با آشفتگیهای مالی شرکتها و هیجانات اقتصادی کشور بوده است. از این رو در اصلاح وضعیت بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار صرفا رونق خرید و فروش و رشد شاخص آن نباید مورد توجه قرار گیرد.
شفافیت در اطلاعات مالی حتی اگر در کوتاه مدت منجر به کاهش عدد شاخص کل سهام و معاملات آن شود ارجحیت دارد. بنابر این آینده بازار بورس و رشد دائمی و بلند مدت آن بستگی به ایجاد و افزایش حس اعتماد و اطمینان در سرمایه گذاران از طریق کاهش رانت اطلاعاتی و شفافیت بیشتر در اطلاعات مالی دارد.
برای دستیابی به این منظور بورس باید به موضوع تدوین اصول و مقررات مالی و الزام به پذیرش استاندارهای حسابداری بخصوص استانداردهای بین المللی ورود جدی پیدا کند. تنوع در خدمات بورس و پذیرش و معامله اوراق بهادار دیگر بجز سهام (نظیر اوراق بدهی شرکت ها) به جذب سرمایه و تقویت بازار سرمایه کمک خواهد کرد.
*به عنوان استاد علم اقتصاد بفرمایید چه راهکاری برای برون رفت اقتصاد ایران از چالشهای موجود وجود دارد؟
از یک طرف بیکاری، فقر و نابرابری اقتصادی و مشکلات کمرشکنی که [همیشه] در اقتصاد کشور وجود داشته، و از طرف دیگر عواملی نظیر نیروی کار ارزان و باانگیزه و پر تلاش، منابع پولی و سرمایه ای، تجهیزات تولیدی و سایر عوامل مالی و مادی که در یک کشور برای توسعه اقتصاد لازم است در ایران وجود دارد، اما حلقه مفقوده که باید این عوامل را درکنار یکدیگر جمع کند حضور یک مدیریت دانا و توانا است.
البته برای تولید محصولات جدید استفاده از ایده نخبگان و صاحبنظران نیز ضروری است. برای بومی سازی محصولات وارداتی و تولید مشابه محصولات خارجی نیاز به ایده نیز وجود ندارد و کار بسیار ساده تر است.
همچنین ممکن است ضعفهایی نیز در قوانین و مقررات و نیز در فرهنگ و اخلاق جامعه وجود داشته باشد که دولتها باید در رفع اینگونه موانع نیز اقدام کنند.