تلویزیون در ایران بر حول نگاهی میگردد که سلیقه مدیران است و اصولا از زمره رسانههای مشتریمدار خارج است، پس نباید انتظار داشت که در عرصه رقابتی نقش پررنگی داشته باشد و بتواند در جلب مخاطب خودی نشان دهد.
به گزارش عطنا، دکتر اسماعیل قدیمی، مدرس ارتباطات دانشگاه علامه طی یادداشتی در روزنامه شهروند نوشت: رقابت تلویزیون با رسانههای دیگر در این شرایط کار بسیار سختی است. فلسفه وجودی رسانهها برطرف کردن نیازهای رسانهای خبری یا نمایشی- مخاطب است و در حقیقت اصل نخست هر رسانهای مشتریمداری است، اینکه بتواند تقاضاهای مخاطبانش را بشناسد و مطابق سلایق آنها برنامه بسازد. «مشتری» محور ایجاد رسانههاست که در تمام دنیا بر مبنای خواست او عمل میشود.
اگر مخاطب یا همان مشتری رسانه بخواهد آن مرجع خبری یا نمایشی به اوج میرسد و اگر رغبتی به آن نداشته باشد، رسانهها از گود خارج میشوند. تلویزیون در ایران بر حول نگاهی میگردد که سلیقه مدیران است و اصولا از زمره رسانههای مشتریمدار خارج است، پس نباید انتظار داشت که در عرصه رقابتی نقش پررنگی داشته باشد و بتواند در جلب مخاطب خودی نشان دهد.
صداوسیما سازمان عریض و طویلی است که دهها شبکه استانی و برونمرزی دارد و هزینههای سرسامآوری خرج آن میشود. مدیریت تلویزیون فاقد انعطاف و نیازمند بازنگری است. تلویزیون باید ببیند آیا این همه هزینهای که صرف دهها کانال متعدد بیمخاطب میشود چه خروجیای داشته و به چه میزان توانسته است برایش مخاطب دست و پا کند. از طرفی این رسانه نیازمند آن است که با تشکیل کمیتههای تحقیقی و برگزاری جلسات هماندیشی بررسی کند که سلیقه امروز مردم چیست و نیاز امروز آنها چگونه مرتفع میشود. سیاستهای تلویزیون مربوط به سیواندی سال پیش است که از آن زمان تاکنون تغییر نکرده است؛ این درحالی است که تلویزیون رسانهای برای جامعهای پویاست؛ جامعهای که مدام درحال تحول است اما آنچه بهعنوان خوراک رسانهای در اختیارش قرار میگیرد مطابق این تحولات نیست و بنابراین طبیعی است که مخاطبان صداوسیما از آن دلزده و مأیوس شوند.
آموزههای دینی ما بهصراحت گفتهاند کسانی که «ایمان دارند کار عبث نمیکنند» و کار امروز تلویزیون کار عبث و بیهوده است که فرجامی جز تنزل ندارد. قطعا میشود با نوآوری، خلاقیت و استفاده از پتانسیل نویسندگان و برنامهسازان خلاق این عرصه، تلویزیون را از این وضع بحرانی خارج کرد و سپس آرامآرام وارد فضای رقابتی با رسانههای دیگر شد.
تلویزیون از بُعد خبری هم از رسانههای دیگر جا مانده و عقبماندگی برای هر رسانهای خطرناک است. دنیای امروزی نیازمند اخبار «دقیق»، «لحظهای»، «جامع» و «بیطرفانه» است. اگر تلویزیون همین نکته را هم رعایت کند مسلما کسب آبرو خواهد کرد. مثلا در سانحهای که برای سربازان عزیز کشورمان رخ داد نخستین رسانهای که باید بهصورت خبر فوری این حادثه را پوشش میداد تلویزیون بود اما عملا صداوسیما از رسانههای دیگر جا ماند. آمریکا و کشورهای برتر دنیا در زمینه رسانههای خبری بزرگترین برگ برندهای که در اختیار دارند سرعت عملشان است و به همین علت است که در جوامعی که رسانههای قوی دارند، شایعهها کمرنگ است چون مردم نیازی به شنیدن اخبار از منابع غیرموثق ندارند. صداوسیما باید بهروز شود، نگاه فراجناحی داشته باشد و اگر میخواهد با رسانههای دیگر رقابت کند باید طبق اصول حرفهای پیش برود.