نشست تخصصی «آسیبشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مناقشه قره باغ، بایدها و نبایدها» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
دکتر امیر احمدیان، تحلیلگر مسائل بینالمللی در ابتدای این مراسم ضمن بر شمردن سه کانون بحران در قفقاز جنوبی گفت: این کانونها عبارت از آبخازیا، اوسِتیای جنوبی و ناگورنو قره باغ (قره باغ کوهستانی) هستند.
او افزود: ارامنه قره باغ را امتداد فلات ارمنستان میدانند و معتقدند که آذربایجان محدود به قلمرو دشتی بوده و قره باغ کوهستانی را در بر نمی گیرد.
او تصریح کرد: علی رغم اینکه این منطقه اصلا حاصلخیز نیست، آذربایجانیها قرهباغ را جزیی جداییناپذیر کشور خود میدانند.
احمدیان در ادامه به مسأله انرژی اشاره کرد و اضافه کرد: مسئله انرژی نیز به لحاظ ژئوپلتیک انرژی یک وجه از بحران قره باغ را تشکیل میدهد چرا که منطقه قفقاز جنوبی می تواند از طریق دالان قفقاز گذرگاه به صرفه ای برای انتقال انرژی باشد.
او ادامه داد: بحران قره باغ دارای سه سطح قومی، منطقهای و جهانی است. در سطح قومی آن درگیری میان آذربایجانیها و ارمنیها وجود داشته است، در سطح منطقه ای پنج بازیگر ایران، آذربایجان، روسیه، ارمنستان و ترکیه با مناسبات استراتژیک ویژه خود درگیر مسأله هستند، و در سطح جهانی برخورد غرب و ناتو با روسیه و ایران نیز مطرح است بنابراین کانون بحران قره باغ میتواند تبدیل به مسألهای بسیار جدی شود.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی افزود: برخی معتقدند که بیطرفی ایران در بحران قرهباغ از این جهت که با دولتهای درگیر در بحران دارای رابطهای مودتآمیز هستیم و مداخله ایران میتواند به سردی روابط با یکی از طرفین منجر شود ، مفید میداند، در حالی که برخی دیگر معتقدند با توجه به معادلات جهانی وضعیت روسیه و ایران از یک طرف و غرب و ناتو از طرف دیگر و با توجه به افزایش وزن دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در مناسبات جهانی بی طرفی ایران راهبرد مناسبی نبوده است.
احمدیان خاطر نشان کرد: معتقدین به دخالت فعال دیپلماسی ایران در بحران قرهباغ باور دارند که چنانچه بحران مذکور به منظور فعالسازی یک کانون بحران در نزدیکی روسیه برای وارد آوردن فشار به آن ایجاد شده باشد، ایران باید دیپلماسی همدلان ای را با روسیه در پیش بگیرد تا بتواند درک بهتری از قوت وضعفهای این این کشور در معادلات جهانی اش به منظور استفاده در آینده استراتژیک داشته باشد.
این کارشناس در این نشست هم چنین راهبردهای ژئوپلتیکی روسیه در قفقاز را نیز به تفصیل بررسی کرد تا اهمیت بحران قره باغ در پرتو آن بهتر درک شود. او گفت: این مناطق برای روسیه اهمیت زیادی دارد ، اگر روسیه به آذربایجان اجازه بدهد که سرزمینهای اشغالی را به دست گیرد، آن وقت میبایست با ارمنستان نوع دیگری رفتار کرد. روسیه میتواند نقش پیرامونی در این بحران داشته باشد.
سخنران بعدی این جلسه دکتر آدمی، عضو هیأت علمی گروه روابط بین الملل دانشگاه علامه بود. او سخنان خود را با این پرسش آغاز کرد که چرا این منطقه اینقدر اهمیت پیدا کرده است و با اینکه نزدیک به دو دهه از آتش بس میگذرد علت از سرگیری تنشها در این منطقه چیست؟
او علل بحران در منطقه قرهباغ را در عواملی همچون رقابت ترکیه و روسیه، تمرکز بر محور انرژی، فعال کردن کانون های بحران در جهان، اتصال دو کانون بحرانی خاورمیانه و آسیای مرکزی، درگیری مرزی ساده بین آذربایجان و ارمنستان به لحاظ دعوای فیزیکی و مرزی برشمرد.
او در ادامه به این پرسش اشاره کرد که چقدر از این سناریو واقعی وچقدر نیابتی است؟
دکتر علی آدمی، درباره آسیبشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز دو دسته نکات منفی و مثبت را شرح داد.
او درباره نکات مثبت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی گفت: ما همیشه بر سیاست خارجی مستقل و درونزا تأکید کردهایم و اختلافات را از راههای مسالمتآمیز حل و فصل کردهایم.
او ادامه داد: پرهیز از یارگیری منطقهای و بیرونی، توجه به منافع طولانی مدت و پایدار یعنی پرهیز از اقدامات موقتی، تاکید بر بحث دیپلماسی عمومی و رابطه با ملتها، تأکید بر امنیت مشارکتی و دسته جمعی، توجه به همسایگان، از دیگر نکات مثبت قابل توجه در حوزه سیاست خارجی است.
این مدرس روابط بینالملل درباره نکات منفی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گفت: اولین نکته این است که دستگاه دیپلماسی باید بحث منطقهگرایی را در اولویت قرار دهد. ما بیش از حد تاکید بر مولفههای ساختاری نظام بینالملل میکنیم و این باعث میشود که در بحث منطقهگرایی با ضعف مواجه شویم، یعنی روابط دو جانبه و چند جانبه داشته باشیم. در بعد مسافت جغرافیایی و همسایگی منطقهگرایی میتواند ما را به نظام بینالملل نزدیک کند.
او دومین نکته منفی را نداشتن یک الگوی عینی و عملیاتی برای منطقه تلقی کرد و ادامه داد: دچار فقدان راهبردیم، استراتژی خاصی نداریم. ما باید به سمتی بریم که یک الگوی یا فرمولی برای امنیت دسته جمعی ارائه کنیم.
او تأیید کرد: ما راهبرد مناسب در قبال کشورهای همسایه مبتنی بر شناخت همه جانبه نداریم خیلی منطقی و تاکتیکی عمل می کنیم. ما باید راهبردیتر به منافع منطقهای نگاه کنیم. ما از سوی دیگر، نگاهی بسیط و تک عاملی به بحران ها داریم.
دکتر آدمی در انتهای سخنان خود با اشاره به چهار سناریو در بحران قرهباغ، گفت: اینکه اتخاذ سناریوهای مختلف میتواند راهکارهای متفاوتی هم داشته باشد.
این استاد دانشگاه افزود: سناریوی اول این است که اگر این جنگ با محوریت انرژی شکل گرفته باشد حل و فصل آن سریع برای ما لازم است. سناریوی دوم این است که اگر این جنگ با هدف افزایش فشار بر روسیه و خروج این کشور باشد، باز هم حل و فصل آن لازم است.
او به سناریو سوم اشاره کرد و تصریح کرد: سناریوی سوم می تواند آن باشد که اگر این جنگ یک جنگ نیابتی بین ترکیه و روسیه باشد در یک رقابت و منازعه ژئوپلیتیکی باشد فقط دعوت به خویشتن داری کفایت می کند.
سناریوی چهارم هم این است که اگر این جنگ بحرانی جدید برای روسیه و درگیر کردن شدید آن در تحولات باشد باید با روس ها مذاکره کرد. این دعوا یک دعوای هست از سوی نظام جهانی برای روس ها برای اینکه روس ها خود را قدرت بین المللی معرفی کنند البته اخیراً.
لازم به ذکر است این نشست تخصصی با پرسش و پاسخ پایان یافت.