عطنا- خبر مراجعت حضرت امام خمینی به میهن اسلامی در روزهای نخست بهمن ماه 57، شور و هیجان وصف ناپذیری را در میان ملت ایجاد کرده بود.
مردم مسلمان، از نقاط مختلف کشور برای شرکت در مراسم استقبال از رهبر انقلاب، راهی تهران شده بودند. کارمندان هواپیمایی کشوری که مدتی بود در اعتصاب به سر می بردند، با شنیدن خبر بازگشت امام، اعلام کرده بودند که یکی از هواپیماهای 747 را به نام «پرواز انقلاب» برای انتقال رهبر انقلاب، از تهران به پاریس خواهند برد. مطبوعات دربارۀ ورود امام، با تیترهای درشت می نوشتند: «ورود امام خمینی مستقیماً از رادیو و تلویزیون پخش می شود.»
به دنبال فرار شاه و خبر ورود امام، مبارزین حزب الله و انقلابیون مؤمن روحیه گرفته بودند؛ فریادهای «الله اکبر» شبانۀ آنها محکمتر از شب های گذشته بود. «کمیته برگزاری استقبال از امام» کار خود را آغاز کرده و مشغول فراهم ساختن مقدمات ورود رهبر انقلاب، بود.
حضرت امام ـ روز دوم بهمن ـ رمزی کلارک، وزیر دادگستری پیشین آمریکا را که خواستار ملاقات با آن حضرت شده بود، در نوفل لوشاتو به حضور پذیرفته بودند و کلارک در بازگشت به نیویورک، در یک مصاحبۀ مطبوعاتی گفته بود: «حضرت آیت الله خمینی از امریکا خواسته اند که از پشتیبانی دولت شاپور بختیار، دست بردارد و از هر گونه مداخله در امور ایران خودداری کند.» و ادامه می دهد: «حضرت آیت الله خمینی از پشتیبانی اکثریت ملت ایران برخوردارند و به این ترتیب بدون شرکت رهبر شیعیان، پیداکردن راه حلی برای مسائل ایران امکان پذیر نیست...»
دشمنان انقلاب اسلامی، وحشتزده از امکان بازگشت امام به دنبال راه چاره می گشتند. ارتشبد قره باغی، رئیس ستاد ارتش، در خاطرات خود در این رابطه نوشته است: «...تنها راه جلوگیری از آمدن آقای خمینی که به نظرم رسید، استعفا از مقام ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران بود. نتیجه این کار از دو حال خارج نبود، یا در شورای سلطنت با نظر من مبنی بر جلوگیری از ورود آقای خمینی موافقت می شد و یا من از قبول مسئولیت کناره گیری کرده و شاهد حوادث ناگوار و از هم پاشیدگی مملکت نمی شدم...»
ارتشبد فردوست، پیرامون مراجعت امام، اظهار داشته است: «...گفته می شد که بختیار از روزی که نخست وزیر شد، هر روزه از ساعت 6 تا 8 بعدازظهر کمیسیونی در نخست وزیری تشکیل می داد که در آن نمایندۀ ساواک، نمایندۀ شهربانی، نمایندۀ ژاندارمری، نمایندۀ ادارۀ دوم ارتش، رئیس ستاد ارتش و فرماندهان سه نیرو شرکت داشتند. در این کمیسیون از مسائل انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی صحبت می شد و بخش قابل اعتنایی از جلسات، مصروف طرح نقشه برای جلوگیری از ورود امام می گردید... در همین کمیسیون بود که طرح انفجار هواپیمای امام نیز مطرح شد...»
بازگشت قریب الوقوع حضرت امام خمینی، بیش از همه ژنرال چهار ستارۀ امریکایی، هایزر را نگران کرده بود. او که مأمور حفظ سیستم امریکایی حکومت بود، در گزارش خود به هارولد براون ـ وزیر دفاع امریکا ـ به وی گفته است: «...اعضای گروه [کودتا] خبر بازگشت [امام] خمینی را به من داده اند و خواستار آن شده اند که امریکا کاری انجام دهد ... بازگشت روز جمعه [امام] خمینی خیلی زود است...» هایزر در خاطرات خود اظهار می دارد: «به اعتقاد من، امریکا باید تهدید واقعی را می شناخت. خطر بالقوۀ اصلی که به فاجعه ای برای امریکا منجر می شد، بازگشت سریع [امام] خمینی به ایران بود. اگر امروز تعداد زیادی از افراد ارتش، به شاه وفادار مانده بودند، تعداد قابل توجهی هم بودند که طرفدار [امام] خمینی بودند و تعداد کمی هم کمونیست. نیروهای مسلح متقاعد شده بودند که بازگشت [امام] خمینی به معنای پایان مطلق حیات شاه است.»
فعالیتهای دشمنان انقلاب به اینجا انجامیده بود که در جلسۀ شورای امنیت ملی تصمیم به بستن فرودگاه توسط فرمانداری نظامی و نیروی هوایی، گرفته شود و رادیو اعلام کرده بود: «فرودگاه مهرآباد به علت عدم آمادگی برای پذیرفتن هواپیماها بسته است.»
حضرت امام خمینی ـ فارغ از دسیسه هایی که برای جلوگیری از مراجعت ایشان در جریان بود ـ در سخنرانی روز 4 بهمن، تصمیم خود را جهت بازگشت به میهن اسلامی اظهار کرده می فرمایند: «...از اینکه این مدت شماها زحمت کشیدید عذر می خواهم. خداوند شما همه را حفظ بکند و سلامت بدارد. و ما حالا می رویم به این مملکت ببینیم که آیا چه می شود. هر چه که بشود هم، ما بنا داریم که برویم ...من بیعتم را از شماها برداشتم؛ عرض می کنم که ممکن است که آنطوری که اینها تهیه دیدند در این سفر خطر در کار باشد و من میل ندارم که به خاطر من شما خدای نخواسته در خطر بیفتید...»
با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه و جلوگیری از آمدن رهبر انقلاب، تظاهرات و اعتراضات مردم در شهرها و تهران شدیدتر می شد. در تهران، مردم پایتخت و خیل شهرستانیهایی که برای استقبال از امام به تهران آمده بودند، با برپایی راهپیمایی گسترده به سوی فرودگاه مهرآباد، اعتراض و خشم خود را از بسته شدن فرودگاهها ابراز می کردند. تعدادی از پرسنل نیروی هوایی در اعتراض به تعطیلی فرودگاهها و لغو سفر رهبر انقلاب، طی تظاهراتی به منزل آیت الله طالقانی روانه شده بودند.
سفارت آمریکا در تهران در گزارش خود به واشنگتن، اوضاع داخلی ایران را این چنین توصیف کرده است: «...ایران در انتظار [امام] خمینی است. بختیار عهد می کند که محکم بایستد... آیت الله های میانه رو خود را از بختیار دور می کنند. بختیار نخست وزیر دیشب ملت را مورد خطاب قرار داد و اظهار داشت که وی استعفا نخواهد داد ... اعتصابات بدون کاسته شدن ادامه می یابد. کارگران (کارکنان) مخالف، شب گذشته درست پس از اینکه وی (بختیار) سخنرانیش را شروع نموده بود، برق را قطع کردند ...کارکنان رادیو تلویزیون ملی ایران رسماً از قبول رئیس جدیدشان، امیر مسعود برزین خودداری نموده اند. کارکنان وزارت دادگستری نیز اظهار داشته اند، هیچ وزیری را که توسط بختیار منصوب شده است، قبول نخواهند کرد در همین حال کمیته منتخب امام خمینی در رابطه با تنظیم اعتصابات از کارکنان پست و مخابرات خواست تا به منظور رفع نیاز و ارسال مواد پستی و برقراری ارتباطات هموطنان بویژه در آستانه ورود امام به ایران، اعتصاب خود را پایان دهند. این درخواست بلافاصله مورد اجابت کارکنان اعتصابی قرار گرفت.
ایران در این روزها شاهد آخرین تلاش آمریکا در راه اندازی تظاهرات ساختگی متعددی در شهرهای مختلف به وسیله ساواکیها، نیروهای نظامی وفادار به رژیم و چماق به دستها بود. به گزارش مطبوعات در دزفول، ارومیه (رضائیه سابق)، بندر انزلی (بندر پهلوی سابق)، بازار تهران، مسیر اهواز ـ بروجرد، جاده های کرمانشاه، مشکین شهر، خوی، اهواز، و مناطق متعدد دیگر، چماق به دستان با حمایت نیروهای نظامی به طرفداری از رژیم و قانون اساسی تظاهرات کرده و در اغلب موارد با حمله به مغازه ها و مردم، فاجعه آفریده بودند. همزمان با این اغتشاشات که در برابر قیام سراسری ایران به ویژه در این روزها غیرقابل اعتنا بود، شایعۀ کودتای نظامی نیز مرتباً از سوی خبرگزاریها و رادیوهای بیگانه پخش می شد. این تلاشها آخرین اقدامات کاخ سفید بود که بر اساس سناریوی جورج بال به مرحلۀ اجرا گذارده شده بود.
رهبر انقلاب در بیانات امروز خود، علیرغم بحرانهای داخل ایران و موانعی که از جانب امریکا و دول غرب در راه پیروزی نهضت ایجاد می شد، انقلاب اسلامی را پیروز تلقی کرده و برای بازسازی کشور می فرمایند: «... کار یک کشور نمی شود انجام بگیرد الاّ اینکه همۀ اجزای کشور، همۀ افراد کشور، در آن همکاری کنند. اگر ملت ایران همۀ آنها، هر کس در هر جا هست، اقدام به ساختمان این مملکت نکند، مملکت به حال خرابه یا نیم خرابه باقی خواهد ماند و مسئول خواهیم بود همه. هر کس هر کاری را می تواند باید تا یک مدتی با صبر و تحمل، و تحمل زحمات اقدام بکند. اگر همچو چیزی شد مملکتی آباد و صحیح و خوب محقق خواهد شد...»
سرانجام امام خمینی بامداد ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از چهارده سال دوری از وطن وارد کشور شد. استقبال بیسابقه مردم ایران چنان عظیم و غیرقابل انکار بود که خبرگزاریهای غربی نیز ناگزیر از اعتراف شده و جمعیت استقبال کننده را چهار تا شش میلیون نفر برآورد کردند.
سیل جمعیت از فرودگاه به سوی بهشت زهرا(س)، مزار شهیدان انقلاب اسلامی، روانه شد تا سخنان تاریخی امام را بشنود.
به هر حال نهضت امام خمینی پرقدرت راه خود را ادامه می داد و امام امت در روز ۱۲ بهمن وارد تهران شد و مورد استقبال فرزندانش قرار گرفت. فرزندانی که زمانی به علت در گهواره بودن نتوانستند مانع تبعید امام شوند اما امروز بزرگ شده بودند و پشتیبان رهبرشان شده بودند.
آنچه که خواندید مروری بر روزهای قبل و آغازین بازگشت امام خمینی به ایران بود. همه ساله این ایام در کشور گرامی داشته می شود. دانشگاه علامه طباطبائی نیز به همین منوال نشست های علمی، جشنها، همایشها و سخنرانیهایی برگزار کرده است. چندی از تصاویر مربوط به این مراسم ها که در دهه های 60، 70 و 80 برگزار شده برای اولین بار در پایگاه خبری عطنا منتشر می شود.
گزارش تصویری این مراسم ها را در زیر مشاهده می کنید.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید