عطنا - یک استاد دانشگاه درباره راهکار جوانسازی جمعیت ایران معتقد است: «رخدادهایی که سرگذشت ایرانیان را رقم زده در شکلدهی به ذهنیت ما نسبت به اکنون و آیندهمان تأثیر بسزایی گذاشته است. کندوکاو این ذهنیتها البته تا حدی نشانگر نوعی عدمتعیّن، تعلیق و ابهام نسبت به آینده است. بنابراین، آنچه ما بیش و پیش از هر چیزی به آن نیاز داریم، "اطمینان یافتن نسبت به آینده" است که امری فراتر از "امید داشتن" بوده و مستلزمِ تحقق شرایط یک زندگی بدونتلاطم است.»
دکتر سید محمد علوی، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز اخیرا گفته است در سال 1355، ۵ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدادند و ۴۰ سال طول کشیده است تا جمعیت سالمندان دو برابر شود. اما در سال ۱۴۲۰ یعنی ۲۰ سال دیگر مجددا، جمعیت سالمندان دو برابر میشود؛ یعنی درصد سالمندی در کشور ۲۰ درصد خواهد شد و این دو برابر شدن سالمندان در سالهای بعد از ۱۴۲۰ در مدت زمان کوتاهتری اتفاق خواهد افتاد. به گفته وی کشورهای پیشرفته، ۱۰۰ سال فرصت داشتند تا دو برابر شدن جمعیت سالمند را تجربه کنند؛ در حالی که از نظر زیرساخت و منابع از کشور ما وضعیت بهتری دارند، اما در ایران این فرصت تنها ۲۰ سال است.
همچنین حسامالدین علامه، رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفته است در کنار شتاب شدید سالمندی در ایران که در جهان منحصر به فرد است، شاهد تغییرات کیفی در پدیده سالمندی نیز خواهیم بود. به طور مثال آمار بالای تجرد قطعی در سنین جوانی و میانسالی طی دو دهه آینده بیش از ۱۰ برابر آمار کنونی تجرد قطعی خواهد بود.
برای جوان کردن جمعیت کشور چه اقداماتی باید انجام داد؟ الزامات آمادگی برای مواجهه با دو برابر شدن جمعیت سالمند کشور در 20 سال آینده چیست؟
در این باره دکتر بهروز رستاخیز استادیار علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در گفتگو با عطنا گفت: «پیش از هر چیز باید توجه داشت که هیچ امرِ پایداری را نمیتوان به صورتِ دستوری و از بالا به پایین تحقق بخشید. این امر هم از قاعدة مذکور مستثنی نیست. در وهلة بعد نیز لازم است بدانیم که مسائل اجتماعی به صورتِ زنجیرهواری با یکدیگر مرتبط هستند و نمیتوان رفع یک مسئله را بدون توجه به مسائل دیگر دنبال نمود. در نهایت، باید دقت داشت که تکوین هر مسئلة اجتماعی، تدریجی بوده است و به یکباره ظهور نکرده که بتوان یکباره هم آن را از میان برداشت.»
الزامات گذر از بحران سالمندی و جوان کردن جمعیت
وی افزود: «بنا بر مقدماتی که اشاره داشتم، بر این باور هستم که مسئلة پیری جمعیت در ایران -که با سرعت فعلی ممکن است ما را به سمت بُحران سالمندی ببرد -، نیازمند انجام کارهایی در سطوح و حوزههای مختلف است. به این منظور، میبایست در راستای نوعی از سیاستگذاری و برنامهریزی گام برداشت که مبتنی بر احصاء دلمشغولیهای عموم شهروندان است.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «در همین ارتباط، برخی بر این باورند که تنگناهای اقتصادی از یکسو و انتظارات مادی فزاینده از سوی دیگر، موجب گردیده اسـت تا ازدواج برای جوانان به مسئلهای بغرنج تبدیل شود و آنهایی که ازدواج کردهاند را نیز نسبت به هزینههای مالی فرزندآوری هراسان سازد. همة اینها میتواند صحیح باشد؛ اما لزوماً مؤیدِ تمامی ابعاد مسئله و جملگی دلمشغولیها نیست؛ چنانکه ممکن است جوانان بسیاری را ببینیم که علیرغم وضعیت اقتصادی قابل قبول هم میل به ازدواج ندارند یا برای نمونه، شاهد هستیم که برخی از زوجهای جوانِ دارا نیز اشتیاقی به فرزندآوریِ زیاد نشان نمیدهند.»
عدمتعیّن، تعلیق و ابهام نسبت به آینده باید برطرف شود
رستاخیز اظهار کرد: «بر پایة آنچه گفته شد، تصور میکنم یکی از کارهایی که لازم است انجام دهیم، تأمل در چیستی و نیز چگونگی جهتبخشی آن ادراکی است که عمومِ ایرانیان و بهویژه جوانان ایرانی هماینک نسبت به "موقعیتِ وجودی" خود دارند. من بر این گمان هستم که این ادراک در طول زمان و علیالخصوص در دهههای اخیر، دچار دگرگونی شده است. این دگرگونیِ ادراکی البته در دل بستری از رُخدادها صورت گرفته است؛ رخدادهایی که سرگذشت ایرانیان را رقم زده و در شکلدهی به ذهنیت ما نسبت به اکنون و آیندهمان تأثیر بسزایی گذاشته است.»
این جامعه شناس ادامه داد: «کندوکاو این ذهنیتها البته تاحدی نشانگر نوعی عدمتعیّن، تعلیق و ابهام نسبت به آینده است. بنابراین، آنچه ما بیش و پیش از هر چیزی به آن نیاز داریم، "اطمینان یافتن نسبت به آینده" است که امری فراتر از "امید داشتن" بوده و مستلزمِ تحقق شرایط یک زندگی بدونتلاطم است.»
حضور پرثمر سالمندان در جامعه وضعیت مطلوبی ندارد
این استاد دانشگاه در خصوص این که ایران تا چه اندازه آمادگی لازم برای روبهرو شدن با دو برابر شدن جمعیت سالمند را دارد؟، بیان کرد: «البته که حضور پُر ثمر سالمندان در جامعه و خدماترسانی به آنها در حال حاضر نیز وضعیت مطلوبی ندارد؛ و بنابراین اگر با همین کمتوجهی جلو برویم، قطعاً در آینده با مشکلاتِ عدیدهای روبهرو خواهیم شد.»
وی ادامه داد: «بهعنوان مثال، یکی از مهمترین ملاحظاتی که در این زمینه وجود دارد، ناظر به مسئلة بیمه و میزان پوشش بیمهای سالمندان است. بر اساس برخی از گزارشها، درصد قابلتوجهی از سالمندان ایرانی در حال حاضر بیمه ندارند و باید دقت داشت که پوشش بیمهای سایر سالمندان نیز لزوماً کامل نیست و آنها در دریافت برخی از خدمات دچار تنگنا هستند.»
این استاد دانشگاه افزود: «یکی دیگر از مسائلی که هماینک با آن روبهرو هستیم، کمبود مراکز نگهداری سالمندان و البته کمبود نیروهای متخصص در این زمینه است. در حقیقت توجه به این امر لازم است که نیازمندیها فراتر از صرفِ اختصاص یک فضای فیزیکی و تعدادی پرستار عمومی برای نگهداری از سالمندان است؛ لکن امروز در همین اندازه نیز با برخی مشکلات مواجه هستیم.»
سیاستگذاریهای حوزه سالمندی باید هماهنگ با ابعاد نابرابریها باشد
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: «اما فارغ از این مسئله، آنچه مایل هستم به آن اشاره کنم، این است که ما با یک تجربة یگانه از سالمندی مواجه نیستیم. افراد مختلف بنا بر موقعیتهای زیسته و پیشینههای گوناگون خود، سالمندی را نیز به گونههای کاملاً متفاوتی تجربه میکنند. به عنوان مثال، یک شهروند متعلق به طبقة متوسط و ساکن در پایتخت کشور، درک و تجربة بسیار متفاوتی از درک و تجربة سالمندی توسط یک شهروند فرودست در نواحی پیرامونی کشور خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «بنابراین، آنچه ضرورتِ توجه به آن آشکار است این است که سیاستگذاری اجتماعی در هر حوزهای از جمله سالمندی، میبایست با توجه به ابعاد نابرابریهای مربوطه صورت گیرد. از این رو جدای از اهتمام بیشتر نسبت به اتخاذ برخی از سیاستهای حمایتی در ارتباط با سالمندانی که بیشتر آسیبپذیر هستند، همچنین باید نسبت به رفع نابرابریهایی کوشید که هماینک بسیاری از بدنة فعال جامعه (یعنی جوانان امروز و سالمندان آینده) را در یک موقعیت وجودی مخاطرهآمیز قرار داده است؛ از نابرابریهای اقتصادی گرفته تا نابرابریهای آموزشی - که بیتردید همه با هم مرتبط هستند.»
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: